اضطراب و استرس دارم و اعتقادام مسموم شده..

[erfaneh]

سلام من دختری هستم که مدتی است استرس و اضطراب دارم نصبت به عوامل بیرونی و خودم هم میدانم که این اضظراب بیمورد است و امکانش وجود ندارد یا الان زلزله بیاد یا فردا پدر و مادرم نباشن این چند مورد اضطرابایی هستن که دارم و نمیدونم دلیلشون چیه یا باید قرص مصرف کنم یا نه؟؟

[a]

سلام من دختری 18 ساله هستم که مدتی است استرس و اضطراب دارم نصبت به عوامل بیرونی و خودم هم میدانم که این اضظراب بیمورد است و امکانش وجود ندارد مثلا موبایلی که تو شارژ مونده و یا تلویزیونی که زیاد روشن مونده و گرم شده میترکه و منفجر میشه ویا امکان داره الان زلزله بیاد یا فردا پدر و مادرم نباشن این چند مورد اضطرابایی هستن که دارم و نمیدونم دلیلشون چیه یا باید قرص مصرف کنم یا نه؟؟
یک موضوعی که 3 ماه درگیرش شدم اینه که در افکار و اعتقاداتم مسموم شده و گاهی وقتا کفر میگم در صورتی که انسان با ایمانیم به همین دلیل خیلی اذیت میشم و میخوام از خودم فرار کنم احساس گناه میکنم و زبانی استغفر الله میگویم احساس میکنم دارم دیوانه میشم لطفا کمکم کنید

به نظر من شما یک جلسه پیش یه مشاور یا روانشناس برید شمارو خیلی کمک میکنه ......

[erfaneh]

البته من تمام این احساس ها رو وقتی تو خونه هستم دارم وقتی بیرونم یا جایی مشغولم یا دارم ورزش میکنم هیچکدوم از این احساس هارو ندارم

[a]

البته من تمام این احساس ها رو وقتی تو خونه هستم دارم وقتی بیرونم یا جایی مشغولم یا دارم ورزش میکنم هیچکدوم از این احساس هارو ندارم

خوب ممکنه این احساس ها تلقین هایی باشه که خودت واسه خودت درست کرده باشی

[erfaneh]

بله شاید شما میتونید راهنمایی کنید که چطوری این تلقینات و رفع کنم؟

[a]

بله شاید شما میتونید راهنمایی کنید که چطوری این تلقینات و رفع کنم؟

خوب نگاکن تو باید واقع پذیر باشی ... یه چیزو اینقد بزرگش نکن ...بهش اهمیت نده ... اگر هی فکرکنی الان چمیدونم شارژر میترکه یا تلویزیون و...
خو اگه اینجوره هی باید بگی وای الان گاز نترکه ....خونه یدفعه اتیش نگیره .....چمیدونم پنکه از سقف نیوفته سرم ....
اگه بخوای هزارتا دلیل میتونیم با هم پیدا کنیم که نتونیم زندگی کنیم ......

تو بیرون اینجور نیستی چون به اینچیزا فکر نمیکنی ..... ولی تو خونه فکراتو به سمت منفی وجوری که درد آور باشن سمتو سو میدی ....
چرا یکبار نگی چرا باید تلویزیون منفجر بشه ؟؟؟ نه چرا ؟؟؟

یه خورده مثبت نگر باش تو خونه و زود یه چیزی رو به چیزی دیگه ربط نده .مثلا گرمای تلویزیونو به منفجر شدن ..... یا همون شارژر

[a]

شما چندتا تایپیک میزنی با این موضوع

[erfaneh]

نیست که میخوام هرچه سریع تر این موضوع و حلش کنم واسه همون خیلی نمیدونم چیکار میکنم به هر حال ممنون بابت راهنمایتون..

[a]

خوب جواب بالا رو ندادی ؟

[erfaneh]

ببخشید کدوم سوال بالا دقیقا؟

[a]

خوب نگاکن تو باید واقع پذیر باشی ... یه چیزو اینقد بزرگش نکن ...بهش اهمیت نده ... اگر هی فکرکنی الان چمیدونم شارژر میترکه یا تلویزیون و...
خو اگه اینجوره هی باید بگی وای الان گاز نترکه ....خونه یدفعه اتیش نگیره .....چمیدونم پنکه از سقف نیوفته سرم ....
اگه بخوای هزارتا دلیل میتونیم با هم پیدا کنیم که نتونیم زندگی کنیم ......

تو بیرون اینجور نیستی چون به اینچیزا فکر نمیکنی ..... ولی تو خونه فکراتو به سمت منفی وجوری که درد آور باشن سمتو سو میدی ....
چرا یکبار نگی چرا باید تلویزیون منفجر بشه ؟؟؟ نه چرا ؟؟؟

یه خورده مثبت نگر باش تو خونه و زود یه چیزی رو به چیزی دیگه ربط نده .مثلا گرمای تلویزیونو به منفجر شدن ..... یا همون شارژر

[erfaneh]

نمیدونم شاید این ترس ها ریشه در کودکی دارن ولی هر چی فکر میکنم به نتیجه ای نمیرسم که این ترس ها چرا در من ریشه کرده ولی واقعا خودمم نمیدونم چرا شاید هم ترس های مسخره ای باشن که قطعا همینطور هر چه قدر هم به خودم میگم اینا توهمات ذهن خودمه ولی خیلی زورم بهشون نمیرسه درد منم دقیقا همینه

[a]

نمیدونم شاید این ترس ها ریشه در کودکی دارن ولی هر چی فکر میکنم به نتیجه ای نمیرسم که این ترس ها چرا در من ریشه کرده ولی واقعا خودمم نمیدونم چرا شاید هم ترس های مسخره ای باشن که قطعا همینطور هر چه قدر هم به خودم میگم اینا توهمات ذهن خودمه ولی خیلی زورم بهشون نمیرسه درد منم دقیقا همینه

فکرکنم یه روان پزشک خیلی راحت میتونه مشکلتو حل کنه

[farokh]

سلام من دختری 18 ساله هستم که مدتی است استرس و اضطراب دارم نصبت به عوامل بیرونی و خودم هم میدانم که این اضظراب بیمورد است و امکانش وجود ندارد مثلا موبایلی که تو شارژ مونده و یا تلویزیونی که زیاد روشن مونده و گرم شده میترکه و منفجر میشه ویا امکان داره الان زلزله بیاد یا فردا پدر و مادرم نباشن این چند مورد اضطرابایی هستن که دارم و نمیدونم دلیلشون چیه یا باید قرص مصرف کنم یا نه؟؟
یک موضوعی که 3 ماه درگیرش شدم اینه که در افکار و اعتقاداتم مسموم شده و گاهی وقتا کفر میگم در صورتی که انسان با ایمانیم به همین دلیل خیلی اذیت میشم و میخوام از خودم فرار کنم احساس گناه میکنم و زبانی استغفر الله میگویم احساس میکنم دارم دیوانه میشم لطفا کمکم کنید

در این مورد شما دارای قوه تخیل بالایی هستید ...

ولی این تخیل دو بعد داره بعد خوب و بعد بد که متاسفانه شما بعد بدشو اجرا میکنید

و متاسفانه وقتی این افکار منفی رو تکرار کنید براتون عینیت پیدا میکنه و جذب کننده اتفاقات بد برای شما خواهد شد

بهتره هرچی فکر منفی به سرت میزنه رو تو یه کاغذ بنویسی و بخونیشون و دورشون بریزی ...

و با این کارت افکار پراکنده و منفی رو با نوشتن اسیر کنی ....

به هرحال شما که در حال صرف انرزی هستید

پس فکر مثبت و خوب رو به ذهنت راه بده تا جذب کننده چیزای خوب و دوست داشتنی باشی

[erfaneh]

ممنون