سلام من درنماز بی حالم چیکارکنم که از عبادت لذت ببرم
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام من درنماز بی حالم چیکارکنم که از عبادت لذت ببرم
هر کس قبل از اینکه کاری رو شروع کنه باید دربارش بدونه..... نباید فقط چون بهمون گفتن نماز واجبه نماز بخونیم...شما اول باید درباره دینتون و مزیت هاش و خوبی هاش اطلاعاتی کسب کنید و وقتی به حالت معنوی رسیدین که تونستین درکش کنیبد...میتونین ازش لذت ببرید..باید بفهمید که برای کی میخونید..برای چی میخونید......
درود بیشتر توضیح بدید سستی درراز ونیاز کاهلی یا افکار مغشوش درحین عبادن یا ...
بهرحال اخلاص وعقاید شرطه که با یک ذهن پاک وارام با معبود خود راز ونیاز کنید .
قلب انسان گاهي اوقات به معنويّات و عبادت روي ميكند . به اصطلاح « اقبال » به عبادت دارد. گاهي نيز به خاطر برخي عوامل نسبت به عبادت، حال خوبي ندارد. اين حالت را « ادبار » قلب مي گويند. همه انسانها كم و بيش در زندگي خود اين حالتها را تجربه ميكنند.
بايد در کارها و عملکردها ، افکار و انديشه ها ،خصلت ها و صفات دروني خويش جستجو کنيد ، ببينيد چه چيزي باعث ادبار قلب يا بي حالي در عبادت مي شود؟ براي برون رفت از آن چه بايد کرد؟ علتش هرچه هست، سرچشمه اش در وجود شما است. البته دواي اين درد نيز در درون شما نهفته است .
پس توجه داشته باشید مهمترین عامل تقویت اراده در انجام واجبات کسب معرفت و انجام خودسازی است.
داشتن نشاط در عبادت عاملی است برای استمرار آن- ولی اگر نفس خود را هنگامی که آمادگی ندارد خسته کردیم زدگی ایجاد می شود و ممکن انجام عبادات معموله هم برای او سخت باشد.
رهرو آن است که آهسته و پیوسته برود.
برخی عوامل بی حالی در عبادت عبارت است از:
1- حب نفس و دوست داشتن بیش از حد خود.
2- جای گیری حب دنیا و زرق و برق آن در دل آدمی.
3- استفاده از غذاهایی که حلال نیستند.
4- استفاده از غذاهایی که پاک نیستند.
5- تکرار گناه به حدی که دل سیاه گردد و شوق عبادت گرفته شود. که با تفحص در نفس خود باید علت را پیدا کرد و مداوا نمود. بی میلی و بی رغبتی و عدم توجه در نماز معلول عوامل متعددی است از جمله :
الف ) نشناختن نماز و اهمیت و اسرار نهفته در آن.
ب ) عدم شناخت و توجه کافی نسبت به معبود; یعنی , همو که در نماز با او سخن می گوییم.
ج ) اشتغال ذهن و فکر و اندیشه و تعلق قلب به دنیا و مسائل مادی .
برای حل این مشکل راه های متعددی وجود دارد از جمله :
1- دقت در انجام مقدمات نماز; مانند وضوی با معنویت انجام مستحباتی چون اذان اقامه و ...
2- گزینش مکان مناسب و دوری از جاهای شلوغ و پر سر و صدا و دوری از هرچه موجب انحراف از توجه به خداوند شود.
3- گزینش وقت مناسب تا آن جا که ممکن است اول وقت خواندن نماز.
4- تا حد امکان در مسجد و با جماعت نماز خواندن (به ویژه در جماعاتی که بعد معنوی بیشتری دارد).
5- نماز را با اشتیاق و با طمائنینه و با دقت در مفاهیم و معانی آن خواندن.
6- عدم توجه به اطراف و اطرافیان؛ در حال ایستاده به مهر نگریستن و در رکوع به پایین پا و در تشهد به دامن خود نظر نمودن.
7- تخلیه دل از حب دنیا و امور دنیوی و آن را مالامال از عشق خداساختن .
توضیح : ذهن انسان همواره متوجه چیزی است که به آن عشق می ورزد چنان که عاشق آنی از فکر معشوق خود بیرون نمی رود. این که ما در نمازهایمان همواره به فکر مسائل دیگر هستیم به خاطر تعلق شدید نفس به دنیا و حب آن است اما آن که عاشق حق است در هر حال و کاری به یاد خداست به طوری که گویی همیشه در نماز است.
8- ضبط قوه خیال , توضیح : پرنده لجام گسیخته خیال چکاوکی است که هر آن بر شاخساری می نشیند. از این رو همیشه افکار انسان به این طرف و آن طرف متوجه است و قرار و آرامی ندارد اما اگر آدمی با دقت و هوشیاری در کنترل آن بکوشد پس از چند صباحی رام و مطیع شده و به هر سو که اراده کند متوجه می گردد. بنابراین انسان باید درنماز از اول با قاطعیت بنا گذارد که تمام توجه خود را به سوی پروردگار معطوف دارد و هرگاه طایر خیال از چنگ او گریخت بلافاصله آن را به همان جهت برگرداند. اگر چندین مرتبه در ایام متوالی چنین کند کم کم ذهنش عادت خواهد نمود.
9- توجه به عظمت و هیبت پروردگار و فقر وفاقه خود. بدیهی است اگر آدمی بداند با چه بزرگی روبه روست و خود در مقابل او هیچ بلکه عین احتیاج و فقر و فاقه است با تمام وجود و ذهن و اندیشه خاضع می گردد.
10- مطالعه پیرامون کیفیت نمازهای اهل بیت (ع ) همچنین مطالعه کتاب هایی چون «آداب الصلوه یا پرواز در ملکوت»، امام خمینی و «اسرارالصلوه»، میرزا جواد ملکی تبریزی بسیار نافع است.
11- تمیز بودن بدن و لباس مسواک زدن دندان و خالی بودن معده در هنگام نماز نیز از مستحبات و موجب حضور بیشتر قلب است .
یک راه سریع اینه که حاجتی اگه داری، در نماز از خدا اونرو بخواهید. این کمک میکنه که بخار حاجتتون هم شده با حضور ذهن نماز بخونید و در نتیجه احساس سبکی و خوبی پیدا کنید. این رو هم بدونید که بالاخره حاجتتون رو میگیرید (اگه به صلاح باشه) من خودم خیلی حاجت گرفتم. حتی آرزوهایی که فکر نمیکردم شدنی باشن. امتحان کنید و صبور هم باشید.
با شرط و شروط نمیشه سمت خدا رفت. شما باید با دل بخواین و منت این رو داشته باشین ک نماز بخونین، ببین انسان در طول روز سه وعده غذا میخوره چون نیاز جسمش اینه، روحم ی نیازی داره ک باید بهش رسیدگی بشه و ااون تایمای نمازم ساعت برآورده کردن نیاز روح و اینکه شما باید ب دل بپذیرین احتیاج ب نماز رو نه ایتنکه لق لقه ی زبانتون بشه، با دل باید سمت خدا رفت
نخست بايد دانست انقباض و انبساط روحي لازمه زندگي دنياست و به هر مقدار انسان در ابتداي سير الي الله قرار داشته باشد حالت انقباض و انبساط روحي او بيشتر خواهد بود تا آنجا كه پيامبر اسلام(ص) براي جبران انقباض روحي خود روزانه 25 بار يا 70 بار استغفار داشت
علاوه بر اين كه حالت انقباض و انبساط، جلوه اي از «وصل و هجران» و «خوف و رجا» مي باشد كه لذت ارتباط با خداوند را دو چندان مي كند و به سير معنوي انسان عمق بيشتر مي دهد به همين جهت گفته شده است «ولاء و بلا» در دنيا براي اوليا خدا قرين همديگر مي باشد.
در نهجالبلاغه از اميرالمؤمنين(ع) نقل شده: «ان للقلوب شهوه و اقبالا و ادبارا» بنابراين قلب انسان گاه اقبال به خدا و معنويات دارد و گاه پشت مىكند. در اين رابطه فرمودهاند: در هنگام اقبال دل به مستحبات و مندوبات بپردازيد و در صورت ادبار به واجبات اكتفا كنيد. البته هر قدر انسان مجاهده نفس بيشترى كند و با خدا و قرآن و اهلبيت(ع) انس بيشترى گرفته و دل از هواهاى نفسانى تخليه كند به تدريج اقبالش بيشتر شده و به صورت ملكه راسخه در مىآيد. آن گاه است كه در همه حالات به ياد خدا و متوجه اوست و هيچ چيز نمىتواند او را از محبوب حقيقى باز دارد. اين همان حالتى است كه ازآن تعبير به «نماز دائم» شده است:
خوشا آنان كه الله يارشان بى به حمد و قل هوالله كارشان بى
خوشا آنان كه دايم در نمازند بهشت جاودان ماوايشان بى
راه اصلي رسيدن به لذت عبادت، كسب صلاحيت در خود و جلب رضايت خداوند است. شما در حقيقت مي خواهيد از صحبت با خداي متعال لذت ببريد. در اين صورت بايد به خداوند نزديك شويد. وقتي انسان در خودش با خودسازي صلاحيت ايجاد مي كند و با انجام وظايف ديني و ترك گناه به خداي متعال نزديك مي شود، آنگاه خداوند هم به او نزديك مي شود و لذت ملاقات و سخن گويي با خودش را به بنده مي چشاند. چيزي كه مانع لذت بردن ما از نماز و عبادت است، دوري از خدا است. گناه بزرگترين مانع است. حب دنيا و لذت بردن افراطي از دنيا مانع است. حواس پرتي در نماز و عبادت يكي از موانع است. ما دو نوع لذت داريم. لذت هاي دنيوي و مادي، لذت هاي معنوي. اين دو نوع لذت در مقابل هم قرار دارند. اگر كسي بخواهد از معنويت لذت ببرد، بايد از دنيا دور و به خدا نزديك شود، وقتي ما با گرايش افراطي به دنيا و لذت هاي آن از خدا دور مي شويم، نتيجه طبيعي آن اين است كه ديگر از انس با خدا و قرب به او لذت نمي بريم. مهم اين است كه بدانيم خود خداي تعالي است كه بايد به ما نزديك شود و لذت خويش را به ما بچشاند. لذت خدا بدست آوردني نيست. ما تنها مي توانيم در خودمان صلاحيت ايجاد كنيم. ظرفيت ايجاد كنيم براي اينكه خداي متعال از ما راضي و خشنود شود و به ما نزديك گردد و لذت خويش را به ما بچشاند. اوج لذت بستگي به اوج عبادت و عشق انسان به خداوند دارد. عرفا و اولياي خدا چون در اوج بندگي و عبادت و رياضت بودند، بيشترين لذت را از خداي متعال مي بردند، آنچنان كه حاضر نبودند حتي يك لحظه از اين حالات خود را با تمام دنيا عوض كنند. كسب صلاحيت در اثر تحصيل رضايت الهي و در پي آن عبادت عاشقانه خداي متعال انسان را به اوج لذت از عبادت و مناجات با خداوند مي رساند. روزي حضرت موسي بن عمران(ع) در راه به جواني بي ادبي برخورد كرد. آن جوان در كمال وقاحت و بي شرمي گفت: «اي موسي! من آنچه را خداي تو گفته به جا بياور، انجام نخواهم داد و آنچه را كه امر كرده ترك كنم، به جا خواهم آورد. از طرف من به او بگو كه تو هم به هر نحوي مي خواهي مرا عقوبت كن.» حضرت موسي(ع) از او صورت برگرداند و به راه خويش ادامه داد تا اين كه روزي در حال مناجات، خداوند متعال به او فرمود: «ما پيغام آن جوان را كه به تو داده بود تا به ما برساني شنيديم گرچه تو شرم داشتي كه آن پيغام را به ما برساني. از طرف ما نيز اين پيام را به آن جوان برسان و به او بگو ما تو را به عقوبتي مبتلاساخته ايم كه بالاتر از آن تصور نيست. اما اكنون درد آن را درك نمي كني.
روزي درد آن را مي فهمي كه راه گريزي برايت نيست. حضرت موسي(ع) عرض كرد: پروردگارا! من آن جوان را بسيار سرحال و خرسند ديدم و در او هيچ گونه گرفتاري مشاهده نكردم. خطاب شد: اي موسي! هر گاه من به بنده اي غضب كنم، بزرگترين عقوبتي كه به او مي كنم، آن است كه لذت عبادت خود را از او مي گيرم تا در اثر عدم لذت از عبادت من را ترك عبادت كند و مستحق عقوبت دائم و خلود در آتش جهنم شود و اين جوان را به چنين عقوبتي مبتلانموده ام، ولي اكنون متوجه نيست و به زودي متوجه خواهد شد.
توضيحات كاربردي :
براى حضور قلب در نماز و دعا و ا يجاد زمينه هاي لذت بردن از عبادت از راههاى زير استفاده كنيد:
1- دقت در انجام مقدمات نماز، مانند وضوى با معنويت، انجام مستحباتى چون اذان، اقامه و...
در كتابهاى حديث آمده است: شخصى از پيامبر(ص) درخواست كرد كه راهى به او بنماياند تا حضور قلب بيشترى در نماز پيدا كند حضرت او را به شاداب گرفتن وضو فرمان دادند. بنابراين وضوى شاداب و با آداب خود در حضور قلب انسان در نماز مؤثر است.
2- گزينش مكان مناسب، دورى ازجاهاى شلوغ و پر سر و صدا و پرهيز از هر آنچه كه موجب انحراف توجه از خداوند شود.
3- گزينش وقت مناسب و تا آن جا كه ممكن است اول وقت خواندن نماز.
4- تا حد امكان در مسجد و با جماعت نماز خواندن و دعا كردن (به ويژه در جماعاتى كه بعد معنوى بيشترى دارد).
5- نماز را با طمأنينه و دقت در مفاهيم و معانى آن خواندن و دعا را با توجه به عظمت خداوند و كوچكي خود به جا آوردن.
6- در نماز در حال ايستاده به مهر نگريستن و در ركوع پايين پا و در تشهّد به دامن خود نظر نمودن.
7- تخليه دل از حب دنيا و امور دنيوى وآن را مالامال از عشق خدا ساختن. توضيح: ذهن انسان همواره متوجه چيزى است كه به آن عشق مىورزد؛ همانند عاشقى كه آنى از فكر معشوق خود بيرون نمىرود. اين كه ما در نمازهايمان همواره به فكر مسائل ديگر هستيم، به خاطر تعلق شديد نفس به دنيا و حب آن است. اما آن كه عاشق حق شد، در هر حال و در هر كارى به ياد خدا خواهد بود به طورى كه گويى هميشه در نماز است.
8- توجه به اين كه مبدأ و منتهاى انسان خداوند است وآنچه در اين بين است براى امتحان آدمى و ابزارى جهت رشد و كمال اوست.
9- ضبط قوه خيال. توضيح : پرنده لجام گسيخته خيال، چكاوكى است كه هر آن بر شاخسارى مىنشيند. ازاينرو هميشه افكار انسان به اين طرف وآن طرف متوجه است و قرار و آرامى ندارد؛ اما اگر آدمى با دقت و هوشيارى در كنترل آن بكوشد، پس از چند صباحى رام و مطيع شده و به هر سو كه اراده شود متوجه مىگردد. بنابراين انسان بايد در نماز ازاول با قاطعيت بنا را بر اين بگذارد كه تمام توجه خود را به سوى پروردگار معطوف دارد و هر گاه پرنده خيال از چنگ او گريخت، بلافاصله آن رابه همان جهت برگرداند. اگر چندين مرتبه در ايام متوالى چنين كند، كمكم ذهنش عادت خواهد كرد.
10- توجه به عظمت و هيبت پروردگار و فقر و فاقه خود. روشن است اگر آدمى بداند با چه بزرگى روبهرو است و خود در مقابل او هيچ بلكه عين احتياج و فقر و فاقه است، با تمام وجود و ذهن و انديشه خاضع خواهد گرديد.
11- قبل از عبادت انسان خود را مستعد و مهيا سازد؛ يعنى، قدرى به خود تلقين كند من در صدد نيايش و نماز هستم و سعى كند افكار متفرق را از ذهنش دور كند.
12- حتى الامكان در بهترين وقت عبادت كند؛ مثلاً، با كسالت - خستگى و خواب آلودگى - وارد نماز نشود. «لاتقربوا الصلوة و انتم كسالى».
13- در حين عبادت مصمّم بر مراقبت باشد و اگر احياناً افكار ديگرى به او هجوم آورد، همين كه متوجه شد، سعى كند خود را از دام آن افكار برهاند.
يكى از اولياى خدا توصيه نمودهاند كه مدتى قبل از شروع نماز حداقل 15 دقيقه به حسابرسى و تخليه درون بپردازيد و به صورت ارادى عوامل پريشانى خاطر را تعديل بخشيد. با گفتن ذكر هاي مستحبي و دعاهاي افتتاح نماز و استغفار خود را براى نماز مهيا سازيد.
همانگونه كه گفته شد حضور قلب در حال نماز و دعا و مناجات با قاضي الحاجات يكباره و به طور ناگهاني حاصل نمي گردد، بلكه نيازمند صبر و حوصله و تأني است و بايد با نفس مانند كودكي نوآموز مدارا كرد و به تدريج و با آهستگي آن را مهار و رام نمود و آن را متوجه نمود. بنابراين بايد از مقدار بسيار كم شروع كرد و به تدريج بر ميزان تمركز و توجه و حضور قلب افزود. مثلا بايد تمركز را از 5 دقيقه شروع كنيد و قبل از نماز و دعا تصميم جدي بگيريد در اين 5 دقيقه حتما حواستان جمع باشد و به اطراف توجهي نكند، پس از موفقيت در پنج دقيقه بايد حدود يك ماه بر روي آن كار كنيد و هنگامي كه متوجه شديد بر اين مقدار توجه و حضور تسلط يافته ايد آن را به ده دقيقه افزايش دهيد و همين طور كم كم بر وسعت آن بيفزاييد تا انشاءالله در تمام اوقات نماز و دعايتان حضور قلب و تمركز را داشته باشيد.
مطالعه كتابهايى همچون «آداب الصلوه» يا «پرواز در ملكوت امام خمينى» و «اسرار الصلوه» مرحوم ميرزا جواد آقا ملكى بسيار نافع است.
دو كتاب ديگر نيز در اين مورد پيشنهاد مىكنيم:
1. حضور قلب در نماز، على اصغر عزيزى تهرانى
2. حضور قلب در نماز، محمد بديعى.
درست است نماز حال انسان را بهتر میکنند وارامش میدهد .بیشتر در مورد نماز مطالعه کنید