با استرس باهاش زندگی میکنم......
خیلی شوهرمو دوسش دارم اما از زندگی باهاش خسته شدم....همش تو استرس اینم که نکنه سرم داد بزنه ابروم بره...نقطه ضعفمو میدونه که خانوادمه تا کاری که دوس نداره انجام میدم میگه دیگه خونه بابات نمیبرمت....باهام بد رفتاری میکنه....دست بزن داره...براش فرقی نمیکنه...احساس میکنم افسرده شدم ...اصلا میلی به زندگی ندارم...کمکم کنید خواهش میکنم...
پاسخ : با استرس باهاش زندگی میکنم......
سلام عزیزممتااسفم از انچه که خوندم..میشه بگی همیشه دست بزن داشته ؟و اینکه وقتی می خواد شمارو بزنه یا داد بزنه عکس العمل شما چیه ؟
پاسخ : با استرس باهاش زندگی میکنم......
دوست عزیز من فقط یه چیزی رو راجب نقطه ضعفی که از شما میدونه بگم ، خودتم میگی تا میخواد تنبیهت کنه یا اذیتت کنه میگه خونه بابات نمیبرمت !!!! شما باید بی تفاوت باشی بهش ، باید حساسیتتو حداقل جلو همسرت رو این موضوع کم کنی ، در جوابش بگو خوب نبر عزیزم، مهم نیست !!!! حالا اگه نرم چی میشه ، درعوض میشینم پیش تو!!!!!!! یا اینکه الکی بهش بگو خوب نبر میشینم تو خونه استراحت میکنم !!!!! یا اینکه بگو مهم نیست نبر اونا که میان پیشم میبینمشون همین کافیه !!!!!!!!
نهایت سعیتو باید بکنی تا ببینه که دیگه این نقطه ضعف تو نیستو واست مهم نیست که انقد بخواد اذیتت کنه ، اینجوری میبینه دیگه این ضربش رو تو اثری نداره و خسته میشه و کوتاه میادو انقد تکرارش نمیکنه که تو عذاب بکشی .
پاسخ : با استرس باهاش زندگی میکنم......
پاسخ : با استرس باهاش زندگی میکنم......
عزیزم از اینکه شوهرت تونسته نقطه ضعف تو رو پیدا کنه و با این تو رو اذیت کنه متاسفم. این مشکل اول از خودت شروع شده ک نقطه ضعفتو بهش نشون دادی الانم حل این مشکل برمیگرده ب خودت. سعی کن بی تفاوتی خودتو نسبت ب رفت و آمد با خانوادت نشونش بدی ک حساسیتش رفع شه. از بحث کردنایی ک میدونی آخرش ب تنبیه بدنی میکشه دوری کن تا دوباره شخصیتت رو ب دست بیاری.