نمایش نتایج: از 1 به 27 از 27

موضوع: بن بست زندگی

2565
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    بن بست زندگی

    سلام من چند وقت پیش مطلب گذاشتم ولی هنوز نتونستم به جوابی برسم ادامه تنهایی و وابستگی شدید... یادتونه ...اوضاعم خیلی بدتر شده چند شب پیش به بهانه هدیه همسرم منو بیرون کشوند ساعت 1 شب و تمام طلاهایی که بهم داده بود و گوشی همراهمو ازم گرفت گفته بودم که تو عقدیم هروقت تصمیم میگیریم بریم سر خونه زندگیمون یه دعوایی میشه بعدش دستمو محکم گاز گرفت و کتکم زد به شدت واین دفعه nام هسش که دست بلند میکنه و بعدش با تهدید دعوا سو استفاده کرد وگفت باردارت میکنم و منو برد در خونمون و ولم کرد رفت واقعا دارم زجر میکشم همش میگفت با مادرم زندگی میکنی بدش من وکیل گرفتم و رفتم ت شکایتکردم ولی ته دلم هنوز دوسش دارم نمیدونم حتی اگه منو بکشه باز دوسش ارم ولی اون خیلی بد جنسی کرد حتی کادو م که ندا د هیچ همه طلاهامو گرفت هنوز نمیدوم باید چکار کنم حتی تهدیدم کرد ابروی پدرم رو هم میبره ولی من اقعا نمیدونم چیکار کنم به نظرتون میتونیم ما بازم زندگی کنیم یا جدا شیم بهتره ولی این وسط علاقه شدید بهش دارم زجر زیادی میکشم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27477
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    8
    تشکر شده 31 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بن بست زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdis.p نمایش پست ها
    سلام من چند وقت پیش مطلب گذاشتم ولی هنوز نتونستم به جوابی برسم ادامه تنهایی و وابستگی شدید... یادتونه ...اوضاعم خیلی بدتر شده چند شب پیش به بهانه هدیه همسرم منو بیرون کشوند ساعت 1 شب و تمام طلاهایی که بهم داده بود و گوشی همراهمو ازم گرفت گفته بودم که تو عقدیم هروقت تصمیم میگیریم بریم سر خونه زندگیمون یه دعوایی میشه بعدش دستمو محکم گاز گرفت و کتکم زد به شدت واین دفعه nام هسش که دست بلند میکنه و بعدش با تهدید دعوا سو استفاده کرد وگفت باردارت میکنم و منو برد در خونمون و ولم کرد رفت واقعا دارم زجر میکشم همش میگفت با مادرم زندگی میکنی بدش من وکیل گرفتم و رفتم ت شکایتکردم ولی ته دلم هنوز دوسش دارم نمیدونم حتی اگه منو بکشه باز دوسش ارم ولی اون خیلی بد جنسی کرد حتی کادو م که ندا د هیچ همه طلاهامو گرفت هنوز نمیدوم باید چکار کنم حتی تهدیدم کرد ابروی پدرم رو هم میبره ولی من اقعا نمیدونم چیکار کنم به نظرتون میتونیم ما بازم زندگی کنیم یا جدا شیم بهتره ولی این وسط علاقه شدید بهش دارم زجر زیادی میکشم

    با سلام خدمت شما

    میتونم بپرسم که آیا مشاوره رفته اید یا نه ؟

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بن بست زندگی

    چرا اینکارو کرد؟
    دعواتون سرچی بود؟

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : بن بست زندگی

    عزیزم الان اینطور مشکل دارید زیر یک سقف برید چطور میخای با این شرایط زندگی کنی یکم عاقلانه فکر کن

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27442
    نوشته ها
    1,301
    تشکـر
    2,179
    تشکر شده 2,242 بار در 1,070 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بن بست زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdis.p نمایش پست ها
    سلام من چند وقت پیش مطلب گذاشتم ولی هنوز نتونستم به جوابی برسم ادامه تنهایی و وابستگی شدید... یادتونه ...اوضاعم خیلی بدتر شده چند شب پیش به بهانه هدیه همسرم منو بیرون کشوند ساعت 1 شب و تمام طلاهایی که بهم داده بود و گوشی همراهمو ازم گرفت گفته بودم که تو عقدیم هروقت تصمیم میگیریم بریم سر خونه زندگیمون یه دعوایی میشه بعدش دستمو محکم گاز گرفت و کتکم زد به شدت واین دفعه nام هسش که دست بلند میکنه و بعدش با تهدید دعوا سو استفاده کرد وگفت باردارت میکنم و منو برد در خونمون و ولم کرد رفت واقعا دارم زجر میکشم همش میگفت با مادرم زندگی میکنی بدش من وکیل گرفتم و رفتم ت شکایتکردم ولی ته دلم هنوز دوسش دارم نمیدونم حتی اگه منو بکشه باز دوسش ارم ولی اون خیلی بد جنسی کرد حتی کادو م که ندا د هیچ همه طلاهامو گرفت هنوز نمیدوم باید چکار کنم حتی تهدیدم کرد ابروی پدرم رو هم میبره ولی من اقعا نمیدونم چیکار کنم به نظرتون میتونیم ما بازم زندگی کنیم یا جدا شیم بهتره ولی این وسط علاقه شدید بهش دارم زجر زیادی میکشم
    علاقه باید دو طرفه باشه کسی که توی دوران عقد دست بلند میکنه وای به حاله اینکه برید زیر یه سقف !!!
    چشماتو باز کن و عاقلانه تصمیم بگیر نه احساسی

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23156
    نوشته ها
    364
    تشکـر
    593
    تشکر شده 396 بار در 211 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بن بست زندگی

    ببخشید ولی به سختی میشه روی ایشون اسم انسان گذاشت ، ایشون کلی مشکل روانی را با هم یه جا داره . نمیدونم شما چی توی ایشون دیدید که با این کاراش هنوزم میگین بهش حس دارین . مشاوره اگه نرفتید حتکا برید . هر چند این آدم که قبل عروسی این طور رفتار میکنه بعد از عروسی نمیزاره از توی خونه تک.ون بخوری . احتمال اینکه شکاک باشه و شخصیت پارانوید داشته باشه هم بسبار زیاده .
    امضای ایشان
    There is a charm about the forbidden that makes it unspeakably desirable

    -Mark Twain

  7. کاربران زیر از ehsan1966 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بن بست زندگی

    سلام ممنون ولی من مشاوره نرفتم چون هنوز نتونستم مشاور خوب پیدا کنم

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بن بست زندگی

    خیلی فک کردم ولی همش به بنبست خوردم دلم خیلی شکسته هست ولی بازم شدید خاطرشو میخام مشاور خیلی وقت پیش رفتم میدونم همه بدبختیام زیر سر مامانو خواهرشه ...دعوامون سر این بوده که با خانوادش نرفتم سفر چون قبلا رفتم مامان و خواهرش باهام تو سفر دعوا کردن و اون به خاطر مامان و خواهرش دست روم بلند کرد من بااینکه تحصیلات خانواده همه چیم ازش بهتره ولی بازم اون ناز میکنه و دعواداره رفته بود جلو خاستگار خاهرم بدخانواده مو گفته بود واسه همین بابام بدجور باهاش لج شده بود

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    26895
    نوشته ها
    170
    تشکـر
    55
    تشکر شده 91 بار در 61 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بن بست زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdis.p نمایش پست ها
    خیلی فک کردم ولی همش به بنبست خوردم دلم خیلی شکسته هست ولی بازم شدید خاطرشو میخام مشاور خیلی وقت پیش رفتم میدونم همه بدبختیام زیر سر مامانو خواهرشه ...دعوامون سر این بوده که با خانوادش نرفتم سفر چون قبلا رفتم مامان و خواهرش باهام تو سفر دعوا کردن و اون به خاطر مامان و خواهرش دست روم بلند کرد من بااینکه تحصیلات خانواده همه چیم ازش بهتره ولی بازم اون ناز میکنه و دعواداره رفته بود جلو خاستگار خاهرم بدخانواده مو گفته بود واسه همین بابام بدجور باهاش لج شده بود
    سلام عزیزم واقعا متاسفم بخاطر شرایطی که واست پیش اومده .
    به قول دوستان عاقلانه فکر کن و تصمیم بگیر .همیشه نمیشه به حرف دل گوش کرد .
    دل ادم منطق نمیدونه .
    میگی دوسش داری ولی به نظرم بیشتر از این که دوسش داشته باشی بهش وابسته هستی .وابستگیت این تلقین رو به تو میده که دوسش داری .
    که این خودش خوبه چون کسی که یه نفر رو دوست داره نمیتونه فراموشش کنه ولی کسی که وابسته به یه نفره به مرور زمان (اگر خودش بخواد .یعنی خود تو) وابستگی کمتر میشه و در اخر هم از بین میره.
    عزیز من شما خودت یه بار تاپیک خودتو بخون و فکر کن یه نفر دیگه این تاپیکو گذاشته.واسش چی مینویسی ؟؟؟؟؟
    یه خورده هم به خودت فکر کن به ایندت.
    میگی موقعیتت بهتر از اونه.خودتو فدای اون نکن.ایشالا که 200 سال عمر کنی .ولی مگه ما ادما چقدر عمر میکنیم که بخوایم خودمونو بندازیم زیر دست همچین ادمایی که نه احساس دارن نه منطق .
    عزیز من باز هم میگم ....به ایندت فکر کن ....

  11. کاربران زیر از رها75 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بن بست زندگی

    ممنون دوستان واسم دعا کنید

  13. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : بن بست زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdis.p نمایش پست ها
    سلام من چند وقت پیش مطلب گذاشتم ولی هنوز نتونستم به جوابی برسم ادامه تنهایی و وابستگی شدید... یادتونه ...اوضاعم خیلی بدتر شده چند شب پیش به بهانه هدیه همسرم منو بیرون کشوند ساعت 1 شب و تمام طلاهایی که بهم داده بود و گوشی همراهمو ازم گرفت گفته بودم که تو عقدیم هروقت تصمیم میگیریم بریم سر خونه زندگیمون یه دعوایی میشه بعدش دستمو محکم گاز گرفت و کتکم زد به شدت واین دفعه nام هسش که دست بلند میکنه و بعدش با تهدید دعوا سو استفاده کرد وگفت باردارت میکنم و منو برد در خونمون و ولم کرد رفت واقعا دارم زجر میکشم همش میگفت با مادرم زندگی میکنی بدش من وکیل گرفتم و رفتم ت شکایتکردم ولی ته دلم هنوز دوسش دارم نمیدونم حتی اگه منو بکشه باز دوسش ارم ولی اون خیلی بد جنسی کرد حتی کادو م که ندا د هیچ همه طلاهامو گرفت هنوز نمیدوم باید چکار کنم حتی تهدیدم کرد ابروی پدرم رو هم میبره ولی من اقعا نمیدونم چیکار کنم به نظرتون میتونیم ما بازم زندگی کنیم یا جدا شیم بهتره ولی این وسط علاقه شدید بهش دارم زجر زیادی میکشم
    سلام
    عزیز خیلی متاسفم از آنچه که خواندم نمیدانم مشکل شما از کجا شروع شده و پست قبلی شما را نیز نخوانده ام.؟
    ولی گلم ایشون سخت گرفتار و بیمارند هیچ انسان عادی و یا سالمی به هیچ وجه تحت هیچ شرایطی اجازه یک همچین کاری رو به خودش نمیده!!!!؟؟
    شما هم متاسفانه خیلی وابسته و گیج و گرفتارید!؟ حتما بهتره جدا بشید و به هیچ وجه نکنه بچه دار بشید
    در ضمن به یکی از همکاران خانم درشهر خودتون رجوع کنید نیاز نیست حتما خیلی خوب باشند چون شما عزیز در مسائل خیلی پایه گرفتارید مثل 2+2=4
    پس نیاز به دکترای ریاضیات ندارید!!!؟؟


    موفق باشید

    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  14. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بن بست زندگی

    به نظر خودم میدونم ته خطم وشاید واقعا احتیاج به رفتن پیش مشاور نی چون میدونم این زندگی بی فایدس ولی واقعا ادم ترسناکی هست میترسم بلایی سرمن یا خانوادم بیاره واقعا ازش میترسم

  15. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,186 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : بن بست زندگی

    سلام دوست خوبم
    نمیدونم بااین وضعیت شما چرا هنوز دودل هسین
    خانمی مردا وقتی ببینن یکی واسشون میمیره از چشمشون میفته اونا دوست دارن زنشون خودش را واسش بگیره انگار تو ذاتشون هست ک ناز بکشن و طرف به خودش مغرور باشه تا تو دلشون بره
    همیشه همینطوره
    وقتی تااین حد خودت را سبک کردی همسرت شما را ی چیز بی ارزش میدونه و همچین بلایی سرتون میاره
    خودت را بگیر و دیگه باهاش سرسنگین باش
    برو دادگاه شکایت کن و مهریه ات را بزار اجرا
    اون هیچ کاری نمیتونه بکنه واسه بردن ابروی بابات
    مگه چیکار کردین ک ازش بترسین
    اتفاقا ازش میتونین شکایت کنین ک روتون دست بلند کردن کاش همون موقع میرفتین پزشکی قانونی و گواهی میگرفتین .
    این آقا تعادل روانی نداره فقط خودت را نجات بده

  16. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : بن بست زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    سلام
    عزیز خیلی متاسفم از آنچه که خواندم نمیدانم مشکل شما از کجا شروع شده و پست قبلی شما را نیز نخوانده ام.؟

    دکتر
    http://forum.moshaver.co/f123/%D8%AA...C%D8%AF-28990/

    http://forum.moshaver.co/f77/%D8%AA%...%8C-2-a-29022/
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  17. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بن بست زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط fateme.68 نمایش پست ها
    سلام دوست خوبم
    نمیدونم بااین وضعیت شما چرا هنوز دودل هسین
    خانمی مردا وقتی ببینن یکی واسشون میمیره از چشمشون میفته اونا دوست دارن زنشون خودش را واسش بگیره انگار تو ذاتشون هست ک ناز بکشن و طرف به خودش مغرور باشه تا تو دلشون بره
    همیشه همینطوره
    وقتی تااین حد خودت را سبک کردی همسرت شما را ی چیز بی ارزش میدونه و همچین بلایی سرتون میاره
    خودت را بگیر و دیگه باهاش سرسنگین باش
    برو دادگاه شکایت کن و مهریه ات را بزار اجرا
    اون هیچ کاری نمیتونه بکنه واسه بردن ابروی بابات
    مگه چیکار کردین ک ازش بترسین
    اتفاقا ازش میتونین شکایت کنین ک روتون دست بلند کردن کاش همون موقع میرفتین پزشکی قانونی و گواهی میگرفتین .
    این آقا تعادل روانی نداره فقط خودت را نجات بده
    سلام گلم ...........ممنون ...اره میدونم ....مشکل بزرگی دارم الان .....دیروز عمش فوت شده ولی همه میفهمن و مشکلم مال اینه که در اخرین باری که ما باهم بودیم احتمال بارداری اگه باشه واقعا من باید چیکار کنم با وجود اینکه دل درد داشتم ولی یهو خوب شدم و هنوز پریود نشدم نمیدونم واقعا باید چیکار کنم چون اخرین باری که باهم بودیم باهام رابطه برقرار کرد و گفت تنها راه اینکه بتونم بدون دردسر بیارمت خونم حامله شدنته

  18. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بن بست زندگی

    دوستان منو راهنمایی کنید من واقعا باید چیکار کنم خودم میدونم این زندگی بی فایدس ولی کمکم کنید تا بدونم باردارم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یا حداقل چطور زودتر پریود شدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  19. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,186 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : بن بست زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdis.p نمایش پست ها
    سلام گلم ...........ممنون ...اره میدونم ....مشکل بزرگی دارم الان .....دیروز عمش فوت شده ولی همه میفهمن و مشکلم مال اینه که در اخرین باری که ما باهم بودیم احتمال بارداری اگه باشه واقعا من باید چیکار کنم با وجود اینکه دل درد داشتم ولی یهو خوب شدم و هنوز پریود نشدم نمیدونم واقعا باید چیکار کنم چون اخرین باری که باهم بودیم باهام رابطه برقرار کرد و گفت تنها راه اینکه بتونم بدون دردسر بیارمت خونم حامله شدنته
    برو داروخونه بی بی چک بخر ببین ک باردار هسی یا نه

  20. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بن بست زندگی

    قرص اورژانسی همیشه داشته باش .بلافاصله بعد از رابطه مشکوک بخور.
    برو داروخونه بگو قرص اورژانسی بارداری میخوام .

  21. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بن بست زندگی

    الان بعد ده روز تاثیر داره این قرص اورژانسی عایا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  22. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بن بست زندگی

    baby chek هم معلوم نی درست جواب بده یا نه................اسم دیگه ای نداره این قرص اورژانسی

  23. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,186 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : بن بست زندگی

    بی بی چک خارجی خوبه
    قرص اورژانسی الان چه فایده داره بهد از رابطه باید میخوردی

  24. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بن بست زندگی

    سلام دوست عزیز
    متاسفم بابت شرایطی که برات پیش اومده
    به نظر من شما و نامزدتون هم کفو نیستین و نمیتونین انتظارات همو برآورده کنین ظاهرا هم شخصیتتون با هم فرق داره جدا از اینکه ایشون نمیتونن روی اعصابشون کنترل داشته باشن با شما اینجوری رفتار میکنن به قول معروف میگن سالی که نکوست از بهارش پیداست این زمانی که شما الان نامزدین باید بهترین خاطره ها رو برای هم درست کنین و از بودن با هم لذت ببرین نه اینکه به این شکل معضل درست بشه
    متاسفانه زندگی یکی از نزدیکان من هم تقریبا مثل شما بود اوایل به دلایلی نشد که جدا بشن و الان یه سال و دو ماهه که زندگی مشترکشون شروع شده و خدا میدونه خیلی بیشتر از اینکه بهم آرامش بدن شدن سوهان روح همدیگه و متاسفانه خانمه مشکل همسر شما رو داره تو خونواده اش تربیت درستی نداشته و الان هم شخصیتش مشکل داره و معلوم نیست بتونن زندگی کنن یا نه تو این یه سال و چند ماه چند بار دعواشون شده اون هم به طرز بد و کتک و .... مشاوره و روانپزشک هم رفتن و اونا هم تایید کردن که مشکل داره دارو هم دادن مصرف نکرده چون مادرش گفته همسرت میخواد برات پرونده پزشکی درست کنه و طلاقت بده...!!!حتی آرامش اطرافیان رو هم متاسفانه مختل کردن
    میخوام اینو بگم قبل اینکه هر تصمیمی بگیرین یه روانشناس مجرب پیدا کنین و باهاش حرف بزنین و تا این مشکل حل نشده زیر یه سقف نرین خیلی به نفعتون هست چون واقعا بدتر میشه من اینو دیدم با چشمای خودم...
    به خدا توکل کنین و سعی کنین آرامش داشته باشین که بتونین تصمیم درستی بگیرین و اینکه گفتین خیلی دوسش دارین چه نقطه مثبتی در ایشون دیدین که اینو میگین؟
    سعی کنین منطقی و از روی عقل تصمیم بگیرین.
    موفق و شاد باشین

  25. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23197
    نوشته ها
    163
    تشکـر
    263
    تشکر شده 231 بار در 103 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بن بست زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdis.p نمایش پست ها
    سلام من چند وقت پیش مطلب گذاشتم ولی هنوز نتونستم به جوابی برسم ادامه تنهایی و وابستگی شدید... یادتونه ...اوضاعم خیلی بدتر شده چند شب پیش به بهانه هدیه همسرم منو بیرون کشوند ساعت 1 شب و تمام طلاهایی که بهم داده بود و گوشی همراهمو ازم گرفت گفته بودم که تو عقدیم هروقت تصمیم میگیریم بریم سر خونه زندگیمون یه دعوایی میشه بعدش دستمو محکم گاز گرفت و کتکم زد به شدت واین دفعه nام هسش که دست بلند میکنه و بعدش با تهدید دعوا سو استفاده کرد وگفت باردارت میکنم و منو برد در خونمون و ولم کرد رفت واقعا دارم زجر میکشم همش میگفت با مادرم زندگی میکنی بدش من وکیل گرفتم و رفتم ت شکایتکردم ولی ته دلم هنوز دوسش دارم نمیدونم حتی اگه منو بکشه باز دوسش ارم ولی اون خیلی بد جنسی کرد حتی کادو م که ندا د هیچ همه طلاهامو گرفت هنوز نمیدوم باید چکار کنم حتی تهدیدم کرد ابروی پدرم رو هم میبره ولی من اقعا نمیدونم چیکار کنم به نظرتون میتونیم ما بازم زندگی کنیم یا جدا شیم بهتره ولی این وسط علاقه شدید بهش دارم زجر زیادی میکشم
    واقعا نمیدونم چی بگم
    من خودم یک صدم این اینکارا رو نکردم و حتی از دست زنمم کتک خوردم و نه طلاهاشو گرفتم نه تهدیدش کردم حتی بهش گفتم بیا برگرد باهم زندگی کنیم اما نیومد حالا هم با کمال پر رویی هم مهریه میخواد هم طلاق
    نمیدونم چرا همیشه یه آدم مظلوم گیر یه آدم ظالم میفته تا بوده همین بوده فقط میتونم بگم حیف تو دختر که با این همه ظلمی که بهت شده بازم میگی دوستش دارم دقیقا مثه من
    ولی یه چیزو فراموش نکن این آدمها بالاخره یه روزی گرفتار یهع ظالم تر از خودشون میشن اینو مطمءن باش
    امضای ایشان
    بیادتان مى آورم تا همیشه بدانید که زیباترین منش آدمى ، محبت اوست
    پس ؛محبت کنید چه به دوست ، چه به دشمن! که دوست را بزرگ کند و دشمن را دوست.
     (کوروش کبیر)

  26. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23197
    نوشته ها
    163
    تشکـر
    263
    تشکر شده 231 بار در 103 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بن بست زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdis.p نمایش پست ها
    سلام من چند وقت پیش مطلب گذاشتم ولی هنوز نتونستم به جوابی برسم ادامه تنهایی و وابستگی شدید... یادتونه ...اوضاعم خیلی بدتر شده چند شب پیش به بهانه هدیه همسرم منو بیرون کشوند ساعت 1 شب و تمام طلاهایی که بهم داده بود و گوشی همراهمو ازم گرفت گفته بودم که تو عقدیم هروقت تصمیم میگیریم بریم سر خونه زندگیمون یه دعوایی میشه بعدش دستمو محکم گاز گرفت و کتکم زد به شدت واین دفعه nام هسش که دست بلند میکنه و بعدش با تهدید دعوا سو استفاده کرد وگفت باردارت میکنم و منو برد در خونمون و ولم کرد رفت واقعا دارم زجر میکشم همش میگفت با مادرم زندگی میکنی بدش من وکیل گرفتم و رفتم ت شکایتکردم ولی ته دلم هنوز دوسش دارم نمیدونم حتی اگه منو بکشه باز دوسش ارم ولی اون خیلی بد جنسی کرد حتی کادو م که ندا د هیچ همه طلاهامو گرفت هنوز نمیدوم باید چکار کنم حتی تهدیدم کرد ابروی پدرم رو هم میبره ولی من اقعا نمیدونم چیکار کنم به نظرتون میتونیم ما بازم زندگی کنیم یا جدا شیم بهتره ولی این وسط علاقه شدید بهش دارم زجر زیادی میکشم
    واقعا نمیدونم چی بگم
    من خودم یک صدم این اینکارا رو نکردم و حتی از دست زنمم کتک خوردم و نه طلاهاشو گرفتم نه تهدیدش کردم حتی بهش گفتم بیا برگرد باهم زندگی کنیم اما نیومد حالا هم با کمال پر رویی هم مهریه میخواد هم طلاق
    نمیدونم چرا همیشه یه آدم مظلوم گیر یه آدم ظالم میفته تا بوده همین بوده فقط میتونم بگم حیف تو دختر که با این همه ظلمی که بهت شده بازم میگی دوستش دارم دقیقا مثه من
    ولی یه چیزو فراموش نکن این آدمها بالاخره یه روزی گرفتار یه ظالم تر از خودشون میشن اینو مطمئن باش
    امضای ایشان
    بیادتان مى آورم تا همیشه بدانید که زیباترین منش آدمى ، محبت اوست
    پس ؛محبت کنید چه به دوست ، چه به دشمن! که دوست را بزرگ کند و دشمن را دوست.
     (کوروش کبیر)

  27. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بن بست زندگی

    یلدا جان میدونی چیه من تنها چیزی که توش دیدیم علاقه بود و بیرون بردن زیاد و یه جوری بازبونش خامم کرده بود الانم شدید تنهام جوری که دارم زجر میکشم هیچکی حرفم رو نمیفهمه تنهام بخدا داغونم نمیدونم با خراب شدن زندگیم چجوری دوباره باید شروع کنم و از کجا اصلا کسی منو با این شرایطم میخاد میتونم کسی روبخوام میتونم ارامش داشته باشم بخدا داغونم دردم که یکی دوتا نی ....من در حال حاضر دانشجوی پرستاریم تموم امیدم رفتن سرکاره همین ........

  28. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بن بست زندگی

    سلام ممنون دوستای گلم من تنها چیزی که توش دیدم علاقه و بیرون بردن زیاد بود که علت اصلی وابستگیم همینه بنظرم ....دو سش دارم زیاد الانم خیلی تنهام همش جای خالی شو احساس میکنم اونم فقط احساس میکنم داره به حرف مامانش و خواهرش گوش میکنه و پشتش گرمه که حمایتش میکنن اونا فک میکنن بهش خوبی میکنن ولی دارن بزرگ ترین ضربه رو بهش میزنن الانم خیلی داغونم شدید تنهام بخدا خسته شدم نمیدونم با جدایی دردم دوا میشه میتونم دوباره همه چی رو از نو شروع کنم میتونم کسی رو دوس داشته باشم میتونم دوباره زندگی کنم نمیدونم از کجا شروع کنم سخته واسم داغونم بخدا ..

  29. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بن بست زندگی

    اریا جان واست دعا میکنم .........کاش میشد بایکی حرف بزنم ارومم کنه.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شکست پُلی است برای پیروزی؟
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 10-06-2022, 02:15 AM
  2. مقایسه هاست لینوکس با هاست ویندوز
    توسط bety10 در انجمن اینترنت و کامپیوتر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 07-11-2015, 12:38 PM
  3. چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
    توسط prv در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 05-14-2015, 12:14 AM
  4. یک آزمایش روانشاسی/ تا اطلاع ثانوی ماست سیاه است!
    توسط farokh در انجمن اس ام اس و نوشته های زیبا
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-03-2014, 09:11 AM
  5. چگونگی حمایت از کودکان بی سرپرست یا بدسرپرست
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی کودک و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-30-2013, 01:13 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد