من چند سال پیش ازدواج کردم و مهریه خانومم کم هست و در عوض کلیه جهاز را من گرفتم (البته من خودم با ایشون آشنا شدم و علیرغم مخالفت دیگران ازدواج کردیم)بعلت اختلافات و دشمنی شدید خانواده من با ایشان و بخاطر حفظ زندگیم مجبور به ترک رابطه با خانواده شدم که مقصر اصلی را خانواده به جهت دشمنی با خواست خودم می دانم و خانومم هم که سر کار نمی رفت مشغول به کار شد البته ایشان هر چند وقت یکبار به بهانه های مختلف ناسازگاری می کرد که عموما بحث مالی بود که بعد از سر کار رفتنش زیادتر شد تحت عنوان پولم مال خودم هست،من نباید کمکی در هزینه زندگی بکنم و .... که جدیدا هم ناسازگاری ایشان زیادتر و حرمتها به شدت خدشه دار شده.لازم بذکر است من به در آمد ایشان کاری ندارم و حتی کمک مالی به ایشان می کنم تا برای خودشان سرمایه و پشتوانه مالی داشته باشند و مخالفتم با خرجهای بی خود و بیمار گونه البسه و... هست.اما ایشان علیرغم یقین به خیر خواهی من اینطور برخورد می کنند.
حالا من مونده ام با همسری که اینطور می کند و پلهای که پشت سر خراب کردم و به شدت از نظر روحی تحت فشارم لطفا راهنمایی کنید.