نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: تنش بین افراد خانواده من

810
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34421
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    تنش بین افراد خانواده من

    سلام و تبریک سال نو خدمت اساتبد محترم و اعضای سایت.مشکل اینجانب چندی هست که برای من شده یک دغدغه ای که فکرش را هم نمیکردم.اعضای خانواده من 4نفر هستند.من 28ساله.برادرم 16ساله.وپدرم57ساله.مادرم41سال ه..ازلحاظ شغل پیش پدرم باهم کار میکنیم و در آمد خوبی هم داریم.متاسفانه مشکل از اونجایی شروع شده که مادرم دائما در حال تنش انداختن بین من و پدرم میباشد.و به طور عمد و واضح هرگونه بحثی را منجر به دعوا میکند .در مورد برادر کوچکترم که اصلا به من حتی سلام هم نمیکند و بسیار نور چشمی مادرم میباشد ولی من از خودت واکنش نشان نداده و نمیخواهم بحث شکل گیرد چون به شدت پدرم را دوست دارم و حتی اگه نفری به ایشان بی احترامی کند و یا به اسم سبک صدا بزنه ایشون را با واکنش من مواجه میشه.از صمیم قلب و صداقت پرستشش میکنم و حتی بهش هم گفتم.ولی درمقابل رفتاری ازخودش نشان میده که یعنی من احتیاج به محبت تو ندارم.ولی خب مادرم براحتی روی پدرم تاثیر گذار است.و چندین بار به طور اتفاقی متوجه این شدم که مادرم بهش میگفت امروز با حسین یه بحث راه بنداز و بهش جوری وانمود بده که در سرکار احتیاجی به کمک کردن او نداری و هنوز جوان و سرزنده ای..و کلی هم هندوانه در زیر بغلش میکرد.هرچند من به رو نیاوردم که فال گوش ایستاده بودم.و دقیقا وقتی به مغازه اومد منتظر بودم تا ببینم رفتار را انجام میدهد !که متاسفانه انجام داد.مادرم در هیچ موردی پشتیبانی من را نمیکنه و همیشه مخالف هرجهت من بوده.حتی در دوران کودکیم و تا به الان.به هر طریقی که شده نمیگذاره پدرم با من رفیق باشه و هر نوع ابراز علاقه من نسبت به پدرم بعد از چند ساعت منجر به اذیت کردن من میشه.د رمورد مسائل مالی مادرم به شدت فردی خسیس میباشد.در آنی واحد تصمیم به خرید چیزی میکند و در فاصله 24ساعت از تصمیم خود سرباز میزند.چندی پیش تصمیم گرفت بنده را متاهل کند و دختری برام انتخاب کنه.بدون اینکه خودم ازش بخوام.بعد گفت ما دوس داریم تو پیش ما بشی حتی اگه زنت دادم.پس خونه را عوض میکنیم و یک سه طبقه میخریم.که برادر کوچکت هم که بزرگ شد او هم پیش ما باشه.خلاصه این تصمیم را گرفت و این وعده را داد.چند روز گذشت دیدم خبری نیست و حتی پدرم هم سرکار دیگر هیچ صحبتی نمیکرد.وقتی به خونه اومدم به مادرم گفتم مامان چی شد چیزی پسندیدی واسم..یهو گفت ن و بهتره اول یه خونه و ماشینی دستا پا کنی تا بعد ببینم چی میشه.گفتم مگه خودت بدون اینکه من چیزی بخوام بهم وعده ندادی.و...که با حرفای بی منطق باز دعوا شد و من طبق معمول سکوت اختیار میکنم.چون نمیخام حرص بخوره.خلاصه اینکه حتی وقتی 9سا پیش از سربازی برگشتم به پدرم گفتم ما چهار نفر بیشتر که نیستیم من تصمیم دارم که هرچی کار میکنم فقط مقدار پول داخل جیبم داشته باشم و دستمزد نمیخام و نگه دار پیش خودت تا پیشرفت کنیم تو زندگی به قول معروف دستمون تو دست هم باشه.وای مادرم باز نسخه پیچ اولیه برا پدرم که تمام حساب کتابهای کاری را ازش جدا میکنی و مسئولیتی در قبالش قبول نکنی.اون هم غلام حلقه به گوش متاسفانه..حتی به برادرم یاد نداد که بهم احترام بگذاره و یه سلام کوچیک بهم بکنه.خلاصه بین هممون قطب مثبت و منفی راه انداخته.اصلا شور و اشتیاق یک مادر درونش نیست.به شدت از موجودات خانگی متنفره.حتی یک ماهی سفره هفت سین نباید وارد خانه ما بشه.ولی به شدت به نیازهای برادر کوچیکم پاسخ میده.که اصلا واسم مهم نیست.و من واسه خودم درامد دارم.ولی پدرم حتی جرات نمیکنه ماشینش را عوض کنه با اینکه چندین بار بهم گفته خیلی دوس دارم بعد این همه سال کار کردن برم این شاسی بلند را بخرم.که مادرم با چشم زهره ای که بهش رفت از خرید اتومبیل دلخواهش هم گذشت.این تا اینجای زندگی ما..اینو بگم که پدرم مدتیه خیلی مریض شده و دائم در حال رفتن به دکتر و آزمایشگاهه..من خیلی ناراحتم و دارم رنج میکشم و مادر و برادر کوچیکم عین خیالشون نیست و واسم جای تعجب داره ولی هیچی نمیگم و واکنش نشون نمیدم..چون اگه ابراز علاقه کنم مادرم سریع واکنش تند نشون میده.خیلی هم عصبی شده پدرم ..سوال های من از اساتید محترم از پایین شروع میشه :
    1.علت اینکه مادرم بین من و پدرم تنش میندازه چی هست؟
    2.آیا امکان داره من فرزند این مادر نباشم.؟چون نه ایشون به من حس مادری داره نه من نسبت به ایشون حس فرزندی.البته تا سنم کمتر بود داشتم.در صورتی که عاشقانه پدرم را میپرستم حاظرم تمام عمر منو بگیرند و بقای عمر پدرم کنن.
    3.چرا در مقابل بی احترامی برادرم نسبت به من هیچ نوع رفتار تنبیح یا آموزشی به برادرم نمیدن؟.و ذوق هم میکنن.البته مادرم بیشتر
    4.علت وعده دادن مادرم به من در مورد بعضی مسائل که با آینده من بی ربط هم نیست و در نتیجه حتی عملی هم نمیکنه وعدهاشو چیه؟اصطلاح ببر لب چشمه تشنه برگردون را دقیقا با من انجام میده در صورتی که هیچ انتظاری ندارم ازشون.ولی وقتی وعده میده قضیه فرق میکنه..علتش چیه؟
    5.مدتی 1سالی میشه پدرم شدیدا هر روز عصبانی هستش و حرص میخوره و من مثل کیسه بوکسی هستم که تمام عصبانیت خودش را به طور لفظی رو من خاالی میکنه ولی واکنش نشون نمیدم چون معلومه از جایی عصبانیه ولی جرا هر روز داره حرص میخوره؟؟
    6.آیا امکان داره مادر و برادرم پدرم را از عمد حرص و عصبانی کنند؟چون برادر کوچیکم حتی داد هم سرش میزنه و مشروب هم با دوستاش میخوره و میاد خونه فحاشی میکنه به پدرم.ولی من هیچی نمیگم چون اگه حرفی بزنم مادرم پشتیبانی اونا میکنه و در نتیجه جدل میشه بینمون و نمیخام پدرم حرص بخوره و خدایی ناکرده از دستش بدم..
    من سعی کردم تمام و مختصر مهمترین مسائل را بگم.و ببخشید اگه زیاد شد.ولی خاهشا راهکار حرفه ای جلوی من بگذارید و از گفتن راه های آماتور مانند مثل احترام به والدین و تبعیض نگذاشتن بین فرزندان و.....خودداری فرمایید..چون هیچگاه حتی سبک هم صدا نزدم واادینم را. احساس میکنم پدرم داره از دست میره.و اگه پدرم از دست بره من خورد میشم و کمرم میشکنه در نتیجه در کوتاه زمان من هم از دست میرم..فقط راهکار حرفه ای..با تشکر از اساتید و اعضای محترم..در ضمن نه پدر نه مادرم حاظر به رفتن پیش مشاوره نیستند .و من باید خودم این مساله را حل کنم.شغل پدرم و من فنی هستش.سیگار نمیکشم.الکل اصلا مصرف نکردم و نخواهم کرد.تحصیلاتم دیپلم.و حتی تحصیلات برادرم با وجود سرکش بودنش عالی هست.پدرم فوق دیپلم و مادرم راهنمایی.فقط جهت اطلاع برای راهکار بهتر برا من و شناخت شما از افراد این مساله.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : تنش بین افراد خانواده من

    دوست عزیز کسی نمیدونه واقعا چه اتفاقی رخ داده که چنین برداشتی میکنید
    به هر حال هیچ دوستی قابل اعتمادتر از والدین نیست هر چند استثناهایی هم وجود داره
    و این موضوع باید از طریق وساطت افراد با تجربه در خانواده و فامیل بررسی بشه و در نهایت از یک مشاور مجرب برای بررسی و
    پیشنهاد راهکار باید استفاده کنید
    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22689558

    به هر حال تنفر از بچه معلول عوامل مختلف می‌باشد، تنگدستی و فقر ممکن است به نفرت از بچه بیانجامد. یا مثلا بودن بچه مانع شود از اینکه پدر یا مادر به هدف خود برسد، یا آنان را به کار بیشتر و تحصیل درآمد زیادتر وادارد. گاهی پیدایش بچه باعث تغییر شغل مادر می‌شود، یا این که مادر مجبور می‌شود، شغل خود را از دست دهد. در بعض موارد بچه‌داشتن، زندگی خانوادگی را خسته کننده می‌سازد. گاهی پدر و مادر در اثر ضعف خود نمی‌توانند به اهداف خود برسند، و بچه را عامل شکست فرض می‌کنند و او را مورد تنفر قرار می‌دهند. پدر و مادری که خود از محبت والدین محروم بوده‌اند اغلب نسبت به بچه‌های خود بی‌مهر هستند. والدینی که از طرف پدر و مادر خود طرد شده­اند، نسبت به فرزندان خود بی‌علاقه هستند، گاهی هم بی‌مهری والدین به بچه‌ها معلول عدم آشنایی آن‌ها با احتیاجات اساسی روانی کودکان است. بچه‌های که از محبت والدین محروم هستند، اغلب متزلزل و ناراحت می‌باشند.

    والدین به صورت‌های مختلف ممکن است بچه را مورد بی‌مهری قرار دهند و طردش کنند، گاهی بی‌مهری، در رفتار خشونت‌آمیز آن‌ها ظاهر می‌شود. در بعض موارد، والدین برای این که از بچه‌ها دور شوند او را به وسیله‌ی اسباب بازی سرگرم می‌کنند و از این راه بی مهری خود را نمایان می‌سازند. بعضی از پدر و مادرها خوب از بچه‌های خود مواظبت می کنند، به موقع به آن‌ها غذا می‌دهند، و آن‌ها را تمیز نگه می‌دارند؛ ولی در رفتار آنها بی‌حوصلگی دیده می‌شود و همین امر ممکن است دلیل بر بی‌مهری آن‌ها نسبت به بچه باشد. در موارد خاصی بی‌مهری والدین به صورت بهانه‌جویی از بچه یا عدم تأیید اعمال خوب او ظاهر می‌شود.

    عکس العمل بچه‌ها نیز در مقابل بی‌مهری والدین، به صورت‌های گوناگونی ظاهر می‌گردد. گاهی بچه‌های "مطرود" یا محروم از محبت والدین، دچار بیماری‌های روان‌تنی می‌شوند، این بیماری‌ها آثار بدنی دارد ولی منشأ آن‌ها روانی است. پیدایش پاره‌ی از "آلرژی‌ها" در میان بچه‌ها معلول همین امر هست،. بچه‌هایی که دچار تب یونجه‌ای Hay Fever ، ناراحتی‌های پوستی Asthma می‌شود، اغلب از طرف پدر و مادر طرد شده‌اند یا مدتی از آن‌ها دور بوده‌اند. گاهی ایندسته از بچه‌ها سرکش و پرخاشجو بار می‌آیند، در انجام کارهای بد احساس تقصیر نمی‌کنند، نسبت به زندگی بدبین هستند، و دیگران را دشمن خود فرض می‌کنند، و نسبت به اعمال آن‌ها همیشه اعتراض می‌کنند. در بعض موارد بچه‌های مطرود و محروم از محبت والدین حالت تسلیم به خود می‌گیرند، رفتار زننده‌ی والدین را تحمل می‌کنند و به جای اعتراض با روی خوش در مقابل اعمال آن‌ها عکس العمل نشان می‌دهند و از این راه کوشش می‌کنند محبت آن‌ها را به طرف خود جلب کنند. بعضی از بچه‌ها خود را تسلیم تخیلات می‌سازند و از برخورد با عالم واقع خودداری می‌کنند.

    بی‌مهرى والدین به فرزند، به صورت‌هاى مختلف است: مسائل روحى و عاطفى خود والدین، نداشتن محبت، کار زیاد والدین و نرسیدن به فرزندان، ناسازگارى خانوادگى، نداشتن تفریح و استراحت کافى، فشارهاى اقتصادى، خشونت در رفتار و نظایر آن. عکس العمل کودک در برابر بی‌مهرى والدین، به صورت اختلالات رفتارى و بیماریهاى روانتنى تظاهر می‌کند که هر کدام می‌تواند سالها و گاهى تا آخر عمر کودک را در رنج و عذاب نگاه دارد.
    یکی از عوامل مهم به وجود آمدن اختلالات عاطفی و رفتاری و اجتماعی کودکان، بدرفتاری والدین و به کار بردن تنبیه است. در بسیاری از خانواده‌ها، بویژه در مواردی که والدین وضع اقتصادی- اجتماعی– فرهنگی پایین‌تری دارند، تنبیه کودکان معمول است. فشارهای اجتماعی و روحی بر والدین، عامل مهم دیگری در بدرفتاری آنان نسبت به کودکان است. هرجا که چنین فشارهایی بر والدین وارد آید، طبعاً پرورش فرزندان نیز با دشواری و تلخکامی همراه خواهد بود. رشد کودکانی که مورد بدرفتاری و تنبیه بدنی مکرر قرار می گیرند، با کودکانی که در شرایط محبت‌آمیز و زندگی پرتحرک و شادمانه قرار دارند، کاملاً متفاوت است.

    والدین باید توجه داشته باشند تنبیه مختصر و کوتاه که بیشتر جنبه حیا یا شرمندگی داشته باشد، برای کودکان از یک تا 5سال امری ضروری است. البته به شرط آنکه موجب درد جسمانی یا باد ناسزا نشود. والدین به این نکته اساسی توجه داشته باشند که کودکان به سرعت نسبت به تنبیه بدنی یا پرخاشگری، بی‌تفاوت یا لجباز می‌شوند به طوری که بعداً بدون تنبیه بدنی و ناسزا، کاری را انجام نمی‌دهند و همین اطفال در بزرگی بزهکار یا خشن و سرکش می‌شوند. بنا براین تنبیه باید آنقدر ظریف، بجا و به موقع و خیلی به ندرت انجام گیرد که موجب شرمندگی کودک گردد.

    تنبیه به هدف و خواسته تنبیه‌گر نمی‌انجامد بلکه بیشتر آسیبی و زیان رسان است و رنج‌آور. تنبیه فقط موجب رنجش و آزردگی و تلخکامی می‌شود. هیچ‌کسی بر پایه تلخکامی و آزردگی، رفتار شایسته و دلخواه در پیش نمی­گیرد. در تنبیه کردن البته والدین مجری و طراح هستند و فرزند در انتهای ریسمان تنبیه، موجود گیرنده و نافعال است. او جز نگاه ترسان و محکوم، نباید کاری انجام دهد. در این داستان البته بر والدین پابه پای فرزند فشار وارد می‌شود. در سراسر این داستان، فرزند دستخوش آزردگی و تلخکامی است و این در شرایطی است که آدمی، با تلخکامی و آزردگی کار درست و راستی نمی‌تواند انجام دهد. اگر بخواهیم نوجوان رفتار درست و دلخواه ما را در پیش بگیرد، باید کاری کنیم که حال و احوال خوش و خرسندی داشته باشد و از نظر روانی در حالت استوار و باثباتی باشد. وقتی تنبیه صورت می گیرد، مسؤولیت رفتار نادرست از دوش نوجوان برداشته می‌شود و بر دوش تنبیه کننده می‌افتد حال آنکه مسؤولیت رفتار نوجوان به عهده خودش است نه به بزرگترها و والدینش.

    تنبیه بدنی به خصوص اگر مکرر و بی‌حساب و کتاب اعمال شود موجب بروز پرخاشگری شدید و خصومت در کودک می‌شود. تأثیرات تنبیه برحسب سطح کلی پرخاشگری در کودک متفاوت است؛ کودکانی که نسبتاً غیر پرخاشگر‌ند، در صورتی که تنبیه شوند واکنش‌های خصومت‌آمیز خود را سرکوب می‌کنند، ولی کودکان پرخاشگر اگر تنبیه شوند رفتار پرخاشگرانه در آن‌ها نه تنها سرکوب نمی‌شود بلکه ممکن است افزایش یابد.

    معصومان ع علاوه بر این که خود با کودکان خشن نبودند، اگر کسی نیز با آن‌ها با خشونت برخورد می‌کرد، او را از این کار نهی می‌کردند. ام الفضل همسر عباس بن عبد المطلب و دایه امام حسین (ع) می‌گوید: پیامبر(ص) حسین(ع) را که شیرخواره بود از من گرفت و در آغوش کشید. حسین(ع) لباس پیامبر را خیس کرد، من او را به سرعت و به تندی از پیامبر(ص) گرفتم، به طوری که او به گریه افتاد. پیامبر فرمود: ام الفضل! آرام باش، این تریی است که آب آن را پاک می‌کند، اما چه چیزی می‌تواند کدورتی را که از سوی قلب تو بر قلب حسین نشست برطرف سازد
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34421
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تنش بین افراد خانواده من

    با سپاس از شما..

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد