نمایش نتایج: از 1 به 18 از 18

موضوع: خیانت زنم

10887
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2018
    شماره عضویت
    39807
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    خیانت زنم

    سلام من 27 سالمه و زنم 24 سالشه بعد محرم صفر ازدواج کردیم.من تو یکی از شرکت های عسلویه کار میکنم و دو هفته کار دو هفته بیکار هستم.مشکل ما اینه که زنم از ظاهر و قیافم خوشش نمیاد.من خیلی لاغر و عینکی هستم و دندونامم نامرتبن.اوایل عقدو این حرفا زنم راجه به این چیزی به من نگفت ولی سرد برخورد میکرد من خیال میکردم خجالتیه ولی نه.ناگفته نماند شب بعد عروسی از رابطه با من خودداری کرد و من موضوعو فهمیدم بش گفتم پس چرا قبول کردی ازدواج کنیم گفت که اینقدر خونوادش ازمن تعریف کردن و گفتن قیافه برات عادی میشه که قبول کرده.در صورتی که نشده و من صبر کردم ببینم درست میشه یا نه ولی نشد.تا اینکه یه روز سر کار مریض شدم و مرخصی گرفتم برم خونه اما بش نگفتم چون قهر بودیم.دیدم صورتش کبوده.بعد هر چی ازش پرسیدم جواب نداد.تا اینکه تهدیدش کردم شروع کرد به گفتن.گفت از اوایل عقد با با پسر عمه مامانش در ارتباط بوده ناگفته نماند اون پسر عوضی از لحاظ ظاهری خیلی خیلی از من سره.و باهم از واتس اپ رابطه داشتن و بعضی موقع همو بیرون میدیدن تا اینکه روز قبل اینکه برم خونه با هم رابطه جنسی داشتن.البته میگه من از اول رابطه عذاب وجدان داشتم و بعد رابطه جنسی که یه جورایی در عمل انجام شده قرار گرفته با اون مردک دعوا کرده که محکم خوابونده زیر گوشش و کتکش زده.البته اینارو با ضجه و گریه اعتراف کرد و گفت پشیمونه.من گفتم ببرمت خونه بابات طلاقت بدم خیلی التماس کرد.منم موضوعو به کسی نگفتم.الان هر وقت میخوام واسه طلاق اقدام کنم التماس میکنه.من نمیدونم چیکار کنم.ازش متنفرم.از خودمم بیشتر متنفرم که چرا اینقدر ضعیف و زشتم.رفته خطشو عوض کرده و گوشی ساده گرفته و محبت میکنه.منم میگم من همون ادم زشت سابقم هیچی عوض نشده و میگه ولی من عوض شدم.تازه داره درس میخونه بره استخدام بشه اینو کجای دلم بذارم.به نظر شما آیا معیار ادما عوض میشه یعنی ممکنه بعدا قیافه براشون مهم نباشه؟میگه من عاشق مردونگیت شدم.به نظر مشاورین محترم چیکار کنم؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2017
    شماره عضویت
    35751
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    149
    تشکر شده 312 بار در 229 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خیانت زنم

    درود
    ما هم مثل شما قیافه زشتی داریم و حتی برعکس شما مهندس هم نیستیم...
    واقعیت این است که قیافه برایشان مهم است ، شاید یک در میلیون بگویند اخلاق مهم است اما تا یک قیافه جذاب ببینند خودشان را گم میکنند.
    رک بهتان بگویم مرام و معرفت فقط اخلاقی مردانه است!
    به نظرم بیخیالش بشوید دلیل هم دارید طلاقش بدهید و مهریه هم نپردازید ، اتفاقا به نظرم بجنبید زیرا به قول معروف "شتر سواری دولا دولا نداره!"

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2018
    شماره عضویت
    39807
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Aamir2121 نمایش پست ها
    درود
    ما هم مثل شما قیافه زشتی داریم و حتی برعکس شما مهندس هم نیستیم...
    واقعیت این است که قیافه برایشان مهم است ، شاید یک در میلیون بگویند اخلاق مهم است اما تا یک قیافه جذاب ببینند خودشان را گم میکنند.
    رک بهتان بگویم مرام و معرفت فقط اخلاقی مردانه است!
    به نظرم بیخیالش بشوید دلیل هم دارید طلاقش بدهید و مهریه هم نپردازید ، اتفاقا به نظرم بجنبید زیرا به قول معروف "شتر سواری دولا دولا نداره!"
    ممنون دوست عزیز از پاسخ گویی.آیا شما متاهلی؟چون شما گفتی که زیبا نیستین یه سوال ازتون دارم.آیا همسرتون با قیافتون مشکل نداره؟
    پس یه فردی مثل من نمیتونه همدم واقعی داشته باشه؟
    راستش اینجا کسی کسیو نمیشناسه پس بزار بت بگم من خونواده خودمم ازم خوششون نمیاد.همه برادر خواهرام زیبا هستن فقط من اینطوری ام.بچگی میخواستن سقطم کنن نشده.اینو یه روز بابام در اوج عصبانیت گفت.نمیدونم برای چی همون موقع نمردم.نمیدونم خدا عدالتش کجاست واقعن.یکی مثل گلزار یکی هم مثل من علیرغم تلاش زیاد....

  4. کاربران زیر از Mehrdad1133 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2017
    شماره عضویت
    35751
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    149
    تشکر شده 312 بار در 229 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خیانت زنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mehrdad1133 نمایش پست ها
    ممنون دوست عزیز از پاسخ گویی.آیا شما متاهلی؟چون شما گفتی که زیبا نیستین یه سوال ازتون دارم.آیا همسرتون با قیافتون مشکل نداره؟
    پس یه فردی مثل من نمیتونه همدم واقعی داشته باشه؟
    راستش اینجا کسی کسیو نمیشناسه پس بزار بت بگم من خونواده خودمم ازم خوششون نمیاد.همه برادر خواهرام زیبا هستن فقط من اینطوری ام.بچگی میخواستن سقطم کنن نشده.اینو یه روز بابام در اوج عصبانیت گفت.نمیدونم برای چی همون موقع نمردم.نمیدونم خدا عدالتش کجاست واقعن.یکی مثل گلزار یکی هم مثل من علیرغم تلاش زیاد....
    درود بزرگوار
    ما هم خیلی دوست داشتیم متاهل بشویم یعنی در آستانه آن هم بودیم، اما چون اوضاع مالیمان بشدت خراب بود ازدواج نکردیم ...
    شخصی که قرار بود همسر ما باشد رک بهتان بگویم معلوم بود اصلا دلش نمیخواهد نزدیک ما بشود حتی یکبار در کلاس دانشگاه شنیدیم به دوستش گفت مرد باید خوش رو باشد...!
    ما این را که شنیدیم کلا بیخیال شدیم...بگزریم غمنامه باز نکنیم.
    خیر ما نمیتوانیم همدم داشته باشیم ، دقیقا مثل آدم کوری که نمیتواند در امتحان بینایی نفر اول بشود.
    عدالت کجا بود؟ خدا کجا بود؟ زیر گنبد کبود هیچکی نبود...
    پایدار باشید!

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21473
    نوشته ها
    54
    تشکـر
    1
    تشکر شده 39 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : خیانت زنم

    ببخش دوست خوبم. ببخش تا زندگیت خوب شه. اون الان میدونه اشتباه کرده و پشیمونه. الان تو در موضع قدرتی. بهش ثابت کن که تو از اون بهتری. هرگز با یه رابطه ی جنسی دنیا به آخر نرسیده. چیزی از اون زن کم نشده و فقط به تجربیاتش اضافه شده. الان میدونه که باید قدر تو رو بدونه. طلاق دادن بدترین راهه.

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30982
    نوشته ها
    912
    تشکـر
    459
    تشکر شده 876 بار در 507 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : خیانت زنم

    دوست عزیز متاسفم از اتفاقی که پیش امده

    هر انسانی با هر قیافه و ظاهری لایق عشق و دوست داشته ، خیلی ها ممکن بود ظاهر شما براشون ارامش بخش باشه
    اینکه یک نفر شمارو نپسنیده دلیل بر این نیست که هیچکس نپسنده و مطمنا این خانوم با احساسات شما بازی کرده
    که جو.اب مثبت بهتون داده.


    درمورد خیانتشون هم:

    وقتی یکی از طرفین به همسرش خیانت میکنه دو راه وجود داره که فقط خودتون باید انتخحابش کنید

    1.اگر در توانتون هست با تمام وجو ببخشیدش ازش قول بگیرید شرط و شروط بگذارید و به زندگی ادامه بدید.

    2.اگر این مسله اونقدر شمارو ازار داده که به هیچ عنوااااااااااان نمیتونید ببخشیدش ازش جدا بشید.


    ببینید کودوم راه بهتون ارامش بیشتری میده بخخش و ادامه ؟ یا جدایی؟
    امضای ایشان
    دندانم شکست

    برای سنگریزه ای که در غذایم بود

    دردم گرفت

    نه برای دندانم

    برای کم شدن سوی چشم مادرم

  8. کاربران زیر از فرشته مهربان بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2018
    شماره عضویت
    39777
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Aamir2121 نمایش پست ها
    درود
    ما هم مثل شما قیافه زشتی داریم و حتی برعکس شما مهندس هم نیستیم...
    واقعیت این است که قیافه برایشان مهم است ، شاید یک در میلیون بگویند اخلاق مهم است اما تا یک قیافه جذاب ببینند خودشان را گم میکنند.
    رک بهتان بگویم مرام و معرفت فقط اخلاقی مردانه است!
    به نظرم بیخیالش بشوید دلیل هم دارید طلاقش بدهید و مهریه هم نپردازید ، اتفاقا به نظرم بجنبید زیرا به قول معروف "شتر سواری دولا دولا نداره!"
    اگر یه مرد تو این انجمن باشه اون شمایی
    نمیدونم اون ور چه شکلی هستین ولی از اینجا شخصیت جذابی دارین حرفای باحال میزنین انگار مطالعات خوبی دارین

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 473 بار در 393 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خیانت زنم

    با سلام خدمت شما دوست عزیز
    ملاک افراد در زیبایی باهم بسیار فرق دارد و زیبایی نسبی می باشد و برای خانم ها این موضوع اهمیت بیشتری دارد البته این نمی تواند سرپوشی برای اشتباه همسر شما باشد و ایشان باید قبل از ازدواج به این موضوع بیشتر فکر می کردنند که قیافه شما همین است و قابل تغییر نمی باشد و بعد تصمیم نهایی خود را برای ازدواج می گرفتند. در مورد این موضوع که ایشان می توانند الان با قیافه شما کنار بیایند شاید این اتفاق افتاده باشد و ایشان متوجه شده باشند که تنها قیافه خوب ملاک خوشبختی نمی باشد. تصمیم برای طلاق بستگی به خود شما دارد ک آیا می توانید با این موضوع کنار بیاید و به این کار همسرتان با چه دیدی نگاه می کنید . در صورتی که بتوانید به ایشان فرصت دیگری بدهید نیاز به زمان است تا همسرتان به شما نشان بدهد که از رفتار خود پشیمان است و با مرور زمان بتواند اعتماد سابق شما را بدست آورد. در این مورد به صورت جدیی با همسرتان صحبت کنید و تصمیم نهایی خود را بگیرید . در این مسیر اگر بتوانید از یک روانشناس کمک بگیرید تصمیم گیری برای هردوی شما و رابطه مشترکتان راحت تر و در مسیر صحیح تری قرار می گیرد البته حضور هردوی شما در این مسیر نیاز است.
    در این مسیر می توانید از روانشناسان کانون مشاوران ایران کمک بگیرید .
    ۰۲۱-22247100
    شاد باشید

  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12497
    نوشته ها
    390
    تشکـر
    1,041
    تشکر شده 580 بار در 275 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خیانت زنم

    ضمن عرض سلام و احترام
    برادر اول از همه سعی کن کمی آروم باشی...واقعا درکت میکنم...شرایط بسیار سختیه و خدا نصیب کسی نکنه...در اینجور موارد معمولا بنده چیزی نمیگم اما دیگه سکوت کردن هم جایز نیست...
    بلایی و گناهی و کاری بدتر و پست تر از خیانت نیست و نخواهد بود هرگز...یعنی به اندازه ای اینکار نفرت انگیزه که حد نداره...و به طرز عجیبی هم در جامعه ی امروز داره هر روز افزایش پیدا میکنه...
    برای همین ازت میخوام سعی کن اول از همه احساسات رو حداقل برای چند لحظه بزار کنار و کاملا آروم باش.و در فضایی منطقی به این صحبتها فکر کن :
    در اینکه کار و رفتار ایشون از همون اول اشتباه بوده هیچ شکی نیست.اینکه کسی وقتی اینهمه به ظواهر اهمیت میده تحت تاثیر خونواده قرار بگیره و از قدرت صحبت کردن برای خودش و خواسته هاش صرف نظر کنه و هیچ دفاعی از خواست دلش نکنه و در ازدواجی اشتباه پا بگذاره و زندگیه یک نفره دیگه رو که ( شما باشی ) هم خراب کنه و بعدش هم در کمال وقاحت و پستی نه تنها خیانت کنه بلکه از نزدیک شدن به شما بعد از عروسی هم سر باز بزنه و بعدش هم که دیگه وقتی کار از کار گذشته و دیگه حقیقت برملا شده بیاد بگه که مثلا شمارو بخاطر ظاهر و اینها نمیخواسته.یعنی به شدت اینکار زشت و تحقیر آمیز در حق شما بوده.
    و البته در برملا شدن حقیقت هم هنوز شک و شبهه های زیادی هست.اینکه مثلا از کجا معلوم که ایشون فقط همون یه شبی که فکر میکنین رو با طرف رابطه داشتن ؟ اونهم وقتی شما میگی که دو هفته دوهفته نبودی و ایشون فرصت زیادی برای خیانت و هرکاریکه میخواسته داشته.و در مورد بعد اینکه از کجا معلوم اگر آثار جراحتی در کار نبود تا شما شک کنی و حقیقت رو متوجه بشی ایشون اصلا هیچوقت حاضر به گفتن حقیقت بود؟ آیا امکانش نبود که ایشون همینطور تا هروقت که بخوان به این خیانت ادامه بدن اگه شما هیچوقت متوجه نمیشدین؟
    پس ببینید.در اکثر مواقع مشاور نباید بگه که دقیقا شما چیکار کنی و همیشه تصمیم هم با خودتون هست.اما از طرف دیگه هم ما میبینیم که بعضی از عزیزان که حالا نمیدونم از روی ساده بودن یا احساسی بودنه بیش از حدشون هست که مشورتی اشتباه میدن و باعث میشن طرف به شدت در اشتباه بیوفته.همونطور که تا الان تو زندگیش در اشتباه بوده.اما نه عزیزان.اینجای جملم رو خطاب به کسانی میگم که خیلی به سادگی و راحت حرفهایی از این قبیل میزنن که : ببخش و بگذر رفیق...یا نمیدونم مردونگی کن ببخش.یا میگن اون اشتباه کرده تو خوبیتو نشون بده.یا میگن اگه تونستی فراموش کن ( مگه میشه فراموش کرد آخه ؟)
    من نمیدونم دقیقا این عزیزان کجا زندگی میکنن و چجوری زندگی میکنن که انقدر به چنین مسائلی احساساتی و ساده نگاه میکنن.ببینین.خوب بودن و صاف و صادق بودن با حماقت خیلی فرق داره.نباید سادگی و افتادگی و تواضع رو با حماقت یکی دونست..زمین تا آسمون فرق هست بینشون.چون ما به یه مساله ای ساده نگاه میکنیم و یا آدمه خوبی هستیم دلیل نمیشه که دیگران هم همینطوری با ما رفتار کنن.پس انقدر ساده به موضوع نگاه نکنید.انقدر ساده نباشید.خوبی کردن جایی معنا و استفاده داره که طرف حسابت هم قدرت درکش رو داشته باشه.یا به عبارت دیگه ظرفیتش رو و لیاقتش رو داشته باشه.در غیر اینصورت حماقته محض هست.شمایی که الان این تاپیک رو زدی.دوست خوبم توجه داشته باش.شما تا الان زندگیت رو روی سادگی و صداقت پیش بردی.اما از اینجا به بعد قاطعیت و منطق رو هم بهش اضافه کن.
    به هیچ عنوان نگفتم از صداقت و انسان خوبی بودن دست بکش.خیر..فقط گفتم از این به بعد بهش منطق و تامل و تفکر دقیق رو هم اضافه کن.به اصطلاح دیگه ساده لوح نباش.اعتمادت رو به هرکسی هدیه نکن.
    شما گفتی تا الان سکوت کردی در مورد خیانت ایشون و آبروش رو نبردی..خب ما میگیم کار خوبی کردی و هرگز هم بهت پیشنهاد نمیکنم یوقت آبروش رو جایی ببری.هرچند این از اول هم اشتباه خود ایشون بوده.
    اما بزار یه چیزی رو رُک و راست بهت بگم برادر : ایشون در این لحظه هر اونچه که میگه و هر اونچه که رفتار میکنه فقط و فقط بخاطر نجات خودش هست.فقط به خاطر خودش.یعنی ذره ای به این موضوع شک نداشته باش.تمام التماسها و گریه ها بخاطر اینه که خانواده و نزدیکانش نفهمن و آبروش نره و اینها.وگرنه مطمئن باش ذره ای به شما فکر نکرده و نمیکنه و دلش به حال شما نسوخته.ساده نباش برادر.عقل و منطق و احساسات درست انسانی حکم میکنه که ایشون وقتی دید این قضیه برملا شده و چنین ضربه ای به شما وارد کرده اول از همه عذرخواهی میکرد و بعد هم سعی میکرد با نشون دادن کمی معرفت انتخاب و تصمیم رو به شما واگذار کنه و خودش رو کمی از زندگی بکشه کنار تا حداقل وجودش بیشتر شمارو آزار نده.(از اونجاییکه هر لحظه نگاه کردن بهشون یادآور خاطراتی هست که نباید باشن ) .اگر کمی معرفت و انسانیت داشتن همچین کاری میکردن و این تصمیم و انتخاب رو که شما هنوزم میخواینشون یا نه رو به کل به شما واگذار میکردن.اما وقتی یه دفعه با گریه و زاری و التماس و تمنا افتادن به پات و یه دفعه حرف از عوض شدن و محبت کردن و نمیدونم مرد مورد علاقمی و اینها میزنن.میدونی این یعنی چی برادر ؟ این یعنی ایشون نه تنها از کرده ی خودش پشیمون نیست بلکه در کمال پستی فقط سعی داره خودش رو نجات بده و داره از هر دروغ و نیرنگی برای رسیدن به این هدف استفاده میکنه.پس برادر من هیچوقت با این افکار که واقعا به کلی عوض بشن و شمارو همونوری که هستی بخوان و اینها خودت رو گول نزن.تا الان ساده بودی از اینجا به بعد دیگه نباش
    حالا میرسیم به اینکه شما چکار میتونی بکنی : بالاتر هم گفتم اینکه تا الان آبروی ایشون رو نبردی کار خوبی کردی.الان هم بزرگترین خدمت و مردانگی ای که میتونی در حق ایشون بکنی اینه که به هیچ عنوان موضوع خیانت ایشون رو نه پیش خونواده خودت و نه خونواده و نزدیکان ایشون هیچوقت مطرح نکنی و بجاش کاملا توافقی و دوطرفه و در کمال صلح و آرامش از هم جدا شین.البته با بخشیده شدن تمام مهریه و حق و حقوق ایشون.چون عملی دیگه هیچ حق و حقوقی ندارن و نباید هم داشته باشن.و توجه داشته باشید که به هیچ کس و هیچ بنی بشری هم لازم نیست توضیح بدین که دلیل جدایی چی بوده.حالا اگر خیلی خونواده ی هردوطرف پرسیدن فقط در حد یه جمله بگین که : همدیگرو نمیخواستین و ترجیح دادین با خواست دوطرفه جدا بشین.همین.تمام شد رفت..خیلی قاطع و صریح حرفتونو بزنین و دیگه مجالِ دوباره سوال پیچ شدن رو به هیچ کسی ندین.شما یک مرد بالغ و عاقل هستید و زندگیه شما به کس دیگه ای مربوط نیست.حالا ایشون ممکنه بگه که خونوادش سوال پیچش کنن که ایشون هم اگه آبروش رو دوست داره باید جوابش با شما یکی و همسو باشه و باهم هماهنگ باشین.و دیگه اینکه ایشون خونوادش رو راضی میکنه یا نه به خودشون مربوطه و به هیچ عنوان مشکل شما نیست.پس خودتون رو با این حرفها و افکار ناراحت نکنید.ممکنه بازم به التماس بیوفتن و بگن که نه خونوادشون قبول نمیکنن و اینها که خب اینها هم همش حرفه.ایشون هم یه آدمه بالغ هستن که برای طلاق هم فقط لازمه یه برگه رو امضا کنن.مثلا خونوادشون قراره چجوری نذارن ؟ بیان دستو پای طرف رو ببندن و جلوش رو بگیرن ؟ پس مطمئنا اینها همش حرف و بهانه هست و همین الان آگاه باشین و بدونین که در هنگایمکه این صحبتها مطرح شدین از خودتون سستی نشون ندین و کاملا تو تصمیمتون قاطع و محکم باشید و بعد هم صحبت رو تموم کنید و برید جای دیگه ای که طرف نا امید بشه و بدونه که هیچ روزنه ای نمونده ال باز در کمال پستی به دروغهاش و کارهاش ادامه نده زودتر قال قضیه کنده بشه.
    در مورد خودتم برادر نا امید نباش.به هیچ عنوان.تنها اشتباه شما فقط همین بوده که کمی چشمات رو در هنگام این انتخاب باز نکردی و عجولانه جلو رفتی.همین.اما این اصلا به این معنا نیست که دیگه زندگی و آرامشی در کار نباشه و دیگه کسی نخوادت.اصلا به این چیزها فکر نکن.27 سال تحمل کردی.یه مقدار دیگه هم تحمل کن و فقط فعلا تمرکزت رو بزار روی کار و اهدافت و تمام تلاشت برای ساختن زیرپایه هایی برای شروع یه زندگیه مشترک خوب باشه.مطمئنا دختران بسیاری در این سرزمین هستن که خیلی انسانهای ساده تر و پاکتری هستند و نگاهشون به زندگی و ظواهرش هم ساده تر و صادقانه تره.مهم نیست از چه قشری و در چه طبقه ی اجتماعی و با چه ظاهری باشن برادر.فقط مطمئن باش و بدون که بالاخره چنین دخترانی هم هستن و اگه کمی بگردی مطمئنا روزی کسیو که کنارش آرامش و خوشبختی رو احساس خواهی کرد پیدا میکنی.هیچوقت یادت نره خداوندی هم هست اون بالا در تمام این پستی و بلندی ها بالاخره وجود داره.فقط مرد باش و مستحکم به زندگیت و سادگی و صداقتت ادامه بده و در آینده کمی در انتخابهاب دقت بیشتری کن.با آرزوی بهترینها...شاد و سلامت و سربلند باشید...

  12. 2 کاربران زیر از YAshin.SAhAkiyAn بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2018
    شماره عضویت
    39807
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط YAshin.SAhAkiyAn نمایش پست ها
    ضمن عرض سلام و احترام
    برادر اول از همه سعی کن کمی آروم باشی...واقعا درکت میکنم...شرایط بسیار سختیه و خدا نصیب کسی نکنه...در اینجور موارد معمولا بنده چیزی نمیگم اما دیگه سکوت کردن هم جایز نیست...
    بلایی و گناهی و کاری بدتر و پست تر از خیانت نیست و نخواهد بود هرگز...یعنی به اندازه ای اینکار نفرت انگیزه که حد نداره...و به طرز عجیبی هم در جامعه ی امروز داره هر روز افزایش پیدا میکنه...
    برای همین ازت میخوام سعی کن اول از همه احساسات رو حداقل برای چند لحظه بزار کنار و کاملا آروم باش.و در فضایی منطقی به این صحبتها فکر کن :
    در اینکه کار و رفتار ایشون از همون اول اشتباه بوده هیچ شکی نیست.اینکه کسی وقتی اینهمه به ظواهر اهمیت میده تحت تاثیر خونواده قرار بگیره و از قدرت صحبت کردن برای خودش و خواسته هاش صرف نظر کنه و هیچ دفاعی از خواست دلش نکنه و در ازدواجی اشتباه پا بگذاره و زندگیه یک نفره دیگه رو که ( شما باشی ) هم خراب کنه و بعدش هم در کمال وقاحت و پستی نه تنها خیانت کنه بلکه از نزدیک شدن به شما بعد از عروسی هم سر باز بزنه و بعدش هم که دیگه وقتی کار از کار گذشته و دیگه حقیقت برملا شده بیاد بگه که مثلا شمارو بخاطر ظاهر و اینها نمیخواسته.یعنی به شدت اینکار زشت و تحقیر آمیز در حق شما بوده.
    و البته در برملا شدن حقیقت هم هنوز شک و شبهه های زیادی هست.اینکه مثلا از کجا معلوم که ایشون فقط همون یه شبی که فکر میکنین رو با طرف رابطه داشتن ؟ اونهم وقتی شما میگی که دو هفته دوهفته نبودی و ایشون فرصت زیادی برای خیانت و هرکاریکه میخواسته داشته.و در مورد بعد اینکه از کجا معلوم اگر آثار جراحتی در کار نبود تا شما شک کنی و حقیقت رو متوجه بشی ایشون اصلا هیچوقت حاضر به گفتن حقیقت بود؟ آیا امکانش نبود که ایشون همینطور تا هروقت که بخوان به این خیانت ادامه بدن اگه شما هیچوقت متوجه نمیشدین؟
    پس ببینید.در اکثر مواقع مشاور نباید بگه که دقیقا شما چیکار کنی و همیشه تصمیم هم با خودتون هست.اما از طرف دیگه هم ما میبینیم که بعضی از عزیزان که حالا نمیدونم از روی ساده بودن یا احساسی بودنه بیش از حدشون هست که مشورتی اشتباه میدن و باعث میشن طرف به شدت در اشتباه بیوفته.همونطور که تا الان تو زندگیش در اشتباه بوده.اما نه عزیزان.اینجای جملم رو خطاب به کسانی میگم که خیلی به سادگی و راحت حرفهایی از این قبیل میزنن که : ببخش و بگذر رفیق...یا نمیدونم مردونگی کن ببخش.یا میگن اون اشتباه کرده تو خوبیتو نشون بده.یا میگن اگه تونستی فراموش کن ( مگه میشه فراموش کرد آخه ؟)
    من نمیدونم دقیقا این عزیزان کجا زندگی میکنن و چجوری زندگی میکنن که انقدر به چنین مسائلی احساساتی و ساده نگاه میکنن.ببینین.خوب بودن و صاف و صادق بودن با حماقت خیلی فرق داره.نباید سادگی و افتادگی و تواضع رو با حماقت یکی دونست..زمین تا آسمون فرق هست بینشون.چون ما به یه مساله ای ساده نگاه میکنیم و یا آدمه خوبی هستیم دلیل نمیشه که دیگران هم همینطوری با ما رفتار کنن.پس انقدر ساده به موضوع نگاه نکنید.انقدر ساده نباشید.خوبی کردن جایی معنا و استفاده داره که طرف حسابت هم قدرت درکش رو داشته باشه.یا به عبارت دیگه ظرفیتش رو و لیاقتش رو داشته باشه.در غیر اینصورت حماقته محض هست.شمایی که الان این تاپیک رو زدی.دوست خوبم توجه داشته باش.شما تا الان زندگیت رو روی سادگی و صداقت پیش بردی.اما از اینجا به بعد قاطعیت و منطق رو هم بهش اضافه کن.
    به هیچ عنوان نگفتم از صداقت و انسان خوبی بودن دست بکش.خیر..فقط گفتم از این به بعد بهش منطق و تامل و تفکر دقیق رو هم اضافه کن.به اصطلاح دیگه ساده لوح نباش.اعتمادت رو به هرکسی هدیه نکن.
    شما گفتی تا الان سکوت کردی در مورد خیانت ایشون و آبروش رو نبردی..خب ما میگیم کار خوبی کردی و هرگز هم بهت پیشنهاد نمیکنم یوقت آبروش رو جایی ببری.هرچند این از اول هم اشتباه خود ایشون بوده.
    اما بزار یه چیزی رو رُک و راست بهت بگم برادر : ایشون در این لحظه هر اونچه که میگه و هر اونچه که رفتار میکنه فقط و فقط بخاطر نجات خودش هست.فقط به خاطر خودش.یعنی ذره ای به این موضوع شک نداشته باش.تمام التماسها و گریه ها بخاطر اینه که خانواده و نزدیکانش نفهمن و آبروش نره و اینها.وگرنه مطمئن باش ذره ای به شما فکر نکرده و نمیکنه و دلش به حال شما نسوخته.ساده نباش برادر.عقل و منطق و احساسات درست انسانی حکم میکنه که ایشون وقتی دید این قضیه برملا شده و چنین ضربه ای به شما وارد کرده اول از همه عذرخواهی میکرد و بعد هم سعی میکرد با نشون دادن کمی معرفت انتخاب و تصمیم رو به شما واگذار کنه و خودش رو کمی از زندگی بکشه کنار تا حداقل وجودش بیشتر شمارو آزار نده.(از اونجاییکه هر لحظه نگاه کردن بهشون یادآور خاطراتی هست که نباید باشن ) .اگر کمی معرفت و انسانیت داشتن همچین کاری میکردن و این تصمیم و انتخاب رو که شما هنوزم میخواینشون یا نه رو به کل به شما واگذار میکردن.اما وقتی یه دفعه با گریه و زاری و التماس و تمنا افتادن به پات و یه دفعه حرف از عوض شدن و محبت کردن و نمیدونم مرد مورد علاقمی و اینها میزنن.میدونی این یعنی چی برادر ؟ این یعنی ایشون نه تنها از کرده ی خودش پشیمون نیست بلکه در کمال پستی فقط سعی داره خودش رو نجات بده و داره از هر دروغ و نیرنگی برای رسیدن به این هدف استفاده میکنه.پس برادر من هیچوقت با این افکار که واقعا به کلی عوض بشن و شمارو همونوری که هستی بخوان و اینها خودت رو گول نزن.تا الان ساده بودی از اینجا به بعد دیگه نباش
    حالا میرسیم به اینکه شما چکار میتونی بکنی : بالاتر هم گفتم اینکه تا الان آبروی ایشون رو نبردی کار خوبی کردی.الان هم بزرگترین خدمت و مردانگی ای که میتونی در حق ایشون بکنی اینه که به هیچ عنوان موضوع خیانت ایشون رو نه پیش خونواده خودت و نه خونواده و نزدیکان ایشون هیچوقت مطرح نکنی و بجاش کاملا توافقی و دوطرفه و در کمال صلح و آرامش از هم جدا شین.البته با بخشیده شدن تمام مهریه و حق و حقوق ایشون.چون عملی دیگه هیچ حق و حقوقی ندارن و نباید هم داشته باشن.و توجه داشته باشید که به هیچ کس و هیچ بنی بشری هم لازم نیست توضیح بدین که دلیل جدایی چی بوده.حالا اگر خیلی خونواده ی هردوطرف پرسیدن فقط در حد یه جمله بگین که : همدیگرو نمیخواستین و ترجیح دادین با خواست دوطرفه جدا بشین.همین.تمام شد رفت..خیلی قاطع و صریح حرفتونو بزنین و دیگه مجالِ دوباره سوال پیچ شدن رو به هیچ کسی ندین.شما یک مرد بالغ و عاقل هستید و زندگیه شما به کس دیگه ای مربوط نیست.حالا ایشون ممکنه بگه که خونوادش سوال پیچش کنن که ایشون هم اگه آبروش رو دوست داره باید جوابش با شما یکی و همسو باشه و باهم هماهنگ باشین.و دیگه اینکه ایشون خونوادش رو راضی میکنه یا نه به خودشون مربوطه و به هیچ عنوان مشکل شما نیست.پس خودتون رو با این حرفها و افکار ناراحت نکنید.ممکنه بازم به التماس بیوفتن و بگن که نه خونوادشون قبول نمیکنن و اینها که خب اینها هم همش حرفه.ایشون هم یه آدمه بالغ هستن که برای طلاق هم فقط لازمه یه برگه رو امضا کنن.مثلا خونوادشون قراره چجوری نذارن ؟ بیان دستو پای طرف رو ببندن و جلوش رو بگیرن ؟ پس مطمئنا اینها همش حرف و بهانه هست و همین الان آگاه باشین و بدونین که در هنگایمکه این صحبتها مطرح شدین از خودتون سستی نشون ندین و کاملا تو تصمیمتون قاطع و محکم باشید و بعد هم صحبت رو تموم کنید و برید جای دیگه ای که طرف نا امید بشه و بدونه که هیچ روزنه ای نمونده ال باز در کمال پستی به دروغهاش و کارهاش ادامه نده زودتر قال قضیه کنده بشه.
    در مورد خودتم برادر نا امید نباش.به هیچ عنوان.تنها اشتباه شما فقط همین بوده که کمی چشمات رو در هنگام این انتخاب باز نکردی و عجولانه جلو رفتی.همین.اما این اصلا به این معنا نیست که دیگه زندگی و آرامشی در کار نباشه و دیگه کسی نخوادت.اصلا به این چیزها فکر نکن.27 سال تحمل کردی.یه مقدار دیگه هم تحمل کن و فقط فعلا تمرکزت رو بزار روی کار و اهدافت و تمام تلاشت برای ساختن زیرپایه هایی برای شروع یه زندگیه مشترک خوب باشه.مطمئنا دختران بسیاری در این سرزمین هستن که خیلی انسانهای ساده تر و پاکتری هستند و نگاهشون به زندگی و ظواهرش هم ساده تر و صادقانه تره.مهم نیست از چه قشری و در چه طبقه ی اجتماعی و با چه ظاهری باشن برادر.فقط مطمئن باش و بدون که بالاخره چنین دخترانی هم هستن و اگه کمی بگردی مطمئنا روزی کسیو که کنارش آرامش و خوشبختی رو احساس خواهی کرد پیدا میکنی.هیچوقت یادت نره خداوندی هم هست اون بالا در تمام این پستی و بلندی ها بالاخره وجود داره.فقط مرد باش و مستحکم به زندگیت و سادگی و صداقتت ادامه بده و در آینده کمی در انتخابهاب دقت بیشتری کن.با آرزوی بهترینها...شاد و سلامت و سربلند باشید...
    ممنون دوست عزیز واقعا ارومم کردی.از حرفات استفاده لازم رو بردم و عمل میکنم.بازم ممنون
    ولی باز یه مشکل دیگه میمونه بعد طلاق ایشون با اینکه قبلن ازدواج کردم شانسم برا موارد خوب خیلی کم میشه در این باره چیکار کنم؟

  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2017
    شماره عضویت
    35751
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    149
    تشکر شده 312 بار در 229 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خیانت زنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط MohadeseMoradi نمایش پست ها
    اگر یه مرد تو این انجمن باشه اون شمایی
    نمیدونم اون ور چه شکلی هستین ولی از اینجا شخصیت جذابی دارین حرفای باحال میزنین انگار مطالعات خوبی دارین
    درود
    در همین تاپیک خدمت ایشان عارض شدم که قیافه زشتی دارم پس اینکه شما میگویید نمیدانید را متوجه نمیشوم؟
    اگر منظورتان این است بخواهم بنشینم و هیکل و صورت بی مقدار خودم را شرح بدهم همانقدر منزجر میشوم که شرح دادن یابویه مریض غوزی کوتاه قد را بخواهیم شرح بدهیم.
    چه بسا شرح بعضی کلمات در جمله نگنجد و چه بسا حتی شرح زشتی قیافه حوصله سربر نشود و چه بسا حتی ارزش نگارش هم نداشته باشد.
    اینرا خودم نمیگویم اینرا بعد از بیست و اندی سال دیگران به من فهماندند!
    چه بسا خری که به خریت خویش پی ببرد و دیگر لازم نباشد ادای "اسب ها نجیب" را دربیاورد.
    ناجنستر آنکه کسی این یابویه بی مقدار را شخصی "پر اطلاعات" یا "با مطالعه زیاد" بداند.
    مگر نه اینکه هرکس نتواند از علمش استفاده ایی بکند مثل الاغیست که فقط بار بیخود حمل میکند!
    پس چه بسا ارزش یابو بالاتر از این است که لازم باشد آنرا به خودمان نسبت بدهیم ، پس پوزش میطلبیم.
    همین....
    ویرایش توسط Aamir2121 : 12-25-2018 در ساعت 07:57 PM

  15. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2017
    شماره عضویت
    35751
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    149
    تشکر شده 312 بار در 229 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خیانت زنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mehrdad1133 نمایش پست ها
    ممنون دوست عزیز واقعا ارومم کردی.از حرفات استفاده لازم رو بردم و عمل میکنم.بازم ممنون
    ولی باز یه مشکل دیگه میمونه بعد طلاق ایشون با اینکه قبلن ازدواج کردم شانسم برا موارد خوب خیلی کم میشه در این باره چیکار کنم؟
    درود
    فضولی نباشد از نظر من کلا قید ازدواج را بزنید ، یکبار از یک سوراخ گزیده شده اید باز هم دست در سوراخ کردید؟!

  16. بالا | پست 13


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : خیانت زنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mehrdad1133 نمایش پست ها
    ممنون دوست عزیز واقعا ارومم کردی.از حرفات استفاده لازم رو بردم و عمل میکنم.بازم ممنون
    ولی باز یه مشکل دیگه میمونه بعد طلاق ایشون با اینکه قبلن ازدواج کردم شانسم برا موارد خوب خیلی کم میشه در این باره چیکار کنم؟
    سلام

    همسرتو ببخش بذار عاشق گذشت و بخشش و اخلاق خوبت بشه.

    این فرصتو یک بار به خودت بده، برای طلاق دادن همیشه وقت هست اگه زندگیتون بازم دچار مشکل بشه.

    بهرحال خوب فکر کن طوری نشه از چاله دربیای بیفتی توی چاه.
    ویرایش توسط Experience : 12-25-2018 در ساعت 08:03 PM

  17. 2 کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39598
    نوشته ها
    19
    تشکـر
    7
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زنم

    سلام اقای محترم.
    من خودم اصلا دختر احساسی نیستم که بخوام از روی احساس بگم ببخش ولی میخوام بگم که همون ظور که بالاتر دوست ما گفتن که احساسی نباش و قاظع باش من میخوام بگم که شما یک بار فقظ یک بار با قاظعیت و جدیت تمام با خانمت حرف بزن و سنگاتو باهاش وا بکن و اصلا از خودت ترحم و ضعف نشان نده و بعد اون ماجرا هم دیگه حرفی از این اتفاق نزنید.
    یک مدت که گذشت یا هر مقدار دیگه و اون تب و تاب اولیه کمی اروم شد خانمت را امتحان کن از راه های مختلف و بسنجس ببین که واقعا فقظ اونجایی که منافع و ابروش در خظره خوب میشه؟
    بدونید که ظلاق همیشه ممکنه به ویژه که حق کاملا باشماست حالا یکی دو ماه این ور اون ور،دیر نمیشه خیالتون راحت.
    بعدم شما همش27 سالتونه،خودم کسی رو میشناسم که اونم 27 و وحشتناک زشت است(دندونای ناجور،صورت جوشی و سیاه و...اصلا یه چیزی)ولی یه دختر خیلی خوشگل عاشق این شده و اصلا قیافه اون براش مهم نیست.
    بدونید دوست گرامی درسته که جاافتاده تو جامعه ما که برا دخترا قیافه ملاکه ولی باور کنید نسبت این دخترای ظاهربین به دخترایی که اخلاق و معنویات براشون مهمه به صورت بدبینانه20 به 80
    نه همه اینجور نیستن،از نظر من شما این همه مدت صبر کردی یه 2 ماه دیگه ام صبر کن و این کارو بکن بعد اقدام به ظلاق کن و بدون ظلاق راه اخره.عجله نکنید اصلااااا
    و اینکه بنظرم به خدا خیلی روی بیارید و از خود خدا بخواه که کمکت کنه.
    امیدوارم موفق باشید

  19. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2019
    شماره عضویت
    40286
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زنم

    بشین خوب فکر کن.بخدا برا ما زن ها قیافه مهم نیست-محبت حرف اولوو میزنه اگرم خانمت گفته زشتی و... زیر پاش یکی نشسته که فامیل مادرش بوده-ببخش ولی باشرط و شروط-بشینید باهم صحبت کنید ببینید نیازهای اون چیه وشما چی هست-اگر به تفاهم رسیدید با هم همه چیزو فراموش کنید و ببخشید و از خدا کمک بگیرید چون خدا هم توبه پذیره

  20. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2018
    شماره عضویت
    39256
    نوشته ها
    274
    تشکـر
    88
    تشکر شده 98 بار در 77 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : خیانت زنم

    شما زشت نیستی شما فقط نیمه گمشدت رو پیدا نکردی
    شما زشت نیستی مشکلت اینه که فقط باور کردی زشتی
    شما زشت نیستی اگه باور کنی خوشگلی
    لباس های شیک بپوشی
    تیپ خوشگل
    امضای ایشان
    [/SIZE]اینجا سرزمین نامردمی هاست،به سلام گرم هیچکس اعتماد نکن
    آدم های این حوالی روی حرف ها و انتخاب هایشان نمیمانند
    همان ها که شروع کردند ،همان ها که تو را خاستند، یک روز در کمال ناباوری و انکار، تو و دل بستگی ات را پس میزنند
    دل نبند!
    اینجا پایان هیچ شاهنامه ای خوش نیست

  21. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2018
    شماره عضویت
    37665
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mehrdad1133 نمایش پست ها
    سلام من 27 سالمه و زنم 24 سالشه بعد محرم صفر ازدواج کردیم.من تو یکی از شرکت های عسلویه کار میکنم و دو هفته کار دو هفته بیکار هستم.مشکل ما اینه که زنم از ظاهر و قیافم خوشش نمیاد.من خیلی لاغر و عینکی هستم و دندونامم نامرتبن.اوایل عقدو این حرفا زنم راجه به این چیزی به من نگفت ولی سرد برخورد میکرد من خیال میکردم خجالتیه ولی نه.ناگفته نماند شب بعد عروسی از رابطه با من خودداری کرد و من موضوعو فهمیدم بش گفتم پس چرا قبول کردی ازدواج کنیم گفت که اینقدر خونوادش ازمن تعریف کردن و گفتن قیافه برات عادی میشه که قبول کرده.در صورتی که نشده و من صبر کردم ببینم درست میشه یا نه ولی نشد.تا اینکه یه روز سر کار مریض شدم و مرخصی گرفتم برم خونه اما بش نگفتم چون قهر بودیم.دیدم صورتش کبوده.بعد هر چی ازش پرسیدم جواب نداد.تا اینکه تهدیدش کردم شروع کرد به گفتن.گفت از اوایل عقد با با پسر عمه مامانش در ارتباط بوده ناگفته نماند اون پسر عوضی از لحاظ ظاهری خیلی خیلی از من سره.و باهم از واتس اپ رابطه داشتن و بعضی موقع همو بیرون میدیدن تا اینکه روز قبل اینکه برم خونه با هم رابطه جنسی داشتن.البته میگه من از اول رابطه عذاب وجدان داشتم و بعد رابطه جنسی که یه جورایی در عمل انجام شده قرار گرفته با اون مردک دعوا کرده که محکم خوابونده زیر گوشش و کتکش زده.البته اینارو با ضجه و گریه اعتراف کرد و گفت پشیمونه.من گفتم ببرمت خونه بابات طلاقت بدم خیلی التماس کرد.منم موضوعو به کسی نگفتم.الان هر وقت میخوام واسه طلاق اقدام کنم التماس میکنه.من نمیدونم چیکار کنم.ازش متنفرم.از خودمم بیشتر متنفرم که چرا اینقدر ضعیف و زشتم.رفته خطشو عوض کرده و گوشی ساده گرفته و محبت میکنه.منم میگم من همون ادم زشت سابقم هیچی عوض نشده و میگه ولی من عوض شدم.تازه داره درس میخونه بره استخدام بشه اینو کجای دلم بذارم.به نظر شما آیا معیار ادما عوض میشه یعنی ممکنه بعدا قیافه براشون مهم نباشه؟میگه من عاشق مردونگیت شدم.به نظر مشاورین محترم چیکار کنم؟
    دوست عزیز من درباره زندگی مشترکتون نظری نمیتونم بدم . اما اگه خودتون (تاکید میکنم به خاطر احساس خودتون و نه خانمتون) از چهرتون رضایت ندارید میتونید کارهایی انجام بدید که این احساس رضایت براتون ایجاد بشه. شما میتونید چشم هاتون رو با هزینه تقریبا سه میلیون تومن عمل کنید . دندونهاتون رو ارتودنسی کنید که بیشتر در میاد حدود ده میلیون که البته قرار نیست یکجا پرداخت بشه. برای لاغری هم که با تغذیه مناسب و باشگاه رفتن میشه اصلاحش کنید.و در کل برای آقایون یه مسئله زیبایی چهره وجود داره که عرض کردم خدمتتون. یه مسئله خوش تیپی یا در واقع زیبایی پوشش وجود داره که اگر شما بهش توجه کنید(در انتخاب لباس) خیلی خیلی در میزان اعتماد به نفس شما و اراستگی ظاهریتون تاثیر داره. موفق باشید

  22. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35242
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    9
    تشکر شده 18 بار در 14 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زنم

    سلام وقت بخیر
    اکثر زن ها با احساسات اشون تصمیم میگیرن و بعضی هاشون ذهن ضعیفی دارن تو تصمیم گیری لذا این مورد رو تجربه ثابت کرده بی احترامی به تمامی زن ها نباشد .
    همه زن ها ظاهر براشون اولویت رتبه یک داره
    این خانم برای حفظ ابرو و ترس از خانواده اش احتمالا هست الان داره به شما محبت و توجه میکنه ولی پشت پرده امکان داره خیانت کنه و....
    با چنین شخصیتی که ایشون دارن من دید مثبتی برای ادامه زندگی شما با این خانم ندارم لذا در زمینه طلاق یا زندگی با چنین فردی نمیتوانم نظری دهم چون مسیولیت دارد ولی در کل نظر مثبتی با زندگی با چنین ادما ندارم این نظر من هست.
    انسان محبت و در امد اش را صرف کسی کند که ارزش داشته باشد .

    موفق باشید

  23. کاربران زیر از mt12 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد