صفحه 2 از 2 12
نمایش نتایج: از 51 به 84 از 84

موضوع: خیانت

15478
  1. بالا | پست 51

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35237
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت

    با سلام

    دوستان لطفا به این زن خیانتکار راه کار نشون ندین...کمی هم به حال و روز همسر این زنه فکر کنید...ایشون با وقاحت تمام میگن منتظر شدم بکارتمو که از دست دادم رفتم سراغ رابطه جنسی با پسرخاله...

    باور کنید این احساس پشیمونی هم همش از ترسشه وگرنه اگر شوهرش ببخشه بعد چند وقت همین برنامه تکرار خواهد شد

    دقت کنید الانم فقط به فکر خودشه..."تو منطقه ما مطلقه ها فقط با پیرمردا ازدواج میکنن...داداشام بفهمن منو میکشن...آبروم تو خانواده میره"

    دقت کنید که اگه همسرشون این دو خیانتکارو نمیدید بازم به رابطه ادامه میدادن...دقت کنید که اگه اون پسر خاله خیانتکار به این خانم خیانتکار قول ازدواج میداد الان با کمال میل به طلاق راضی بود

    لطفا دوستان دلداری بیخود ندین به این...تنها راه برای التیام همسر ایشون فقط میتونه طلاق باشه...ایشون از روز اول برنامه خیانت تو سرش بود...شاید تو لحظه ای که عقد داشت خونده میشد به فکر خیانت بود...حق این خانم تنهایی تا آخر عمرشه که دیگه هیشکی رو بازی نده


    (البته من میدونم که آدما ممکنه اشتباه کنن ولی این مورد خیلی فرق داره...بخصوص زمانی که خوندم نوشته به خاطر باکرگی س ک س نکردیم و بعد از شب اول فوری رفتم آغوشش قضیه برام تموم شد)

  2. بالا | پست 52

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38467
    نوشته ها
    498
    تشکـر
    370
    تشکر شده 387 بار در 249 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط ali1 نمایش پست ها
    با سلام

    )
    شما حق ندارید درباره کسی قضاوت کنید، شما حق ندارید کسی رو سرزنش کنید، شما حق ندارید به کسی توهین کنید. چون زندگی و مسئله شخصی خودشه نه شما.
    شما نه فرستاده خدا هستی، نه قاضی، نه پیامبر.

    چنین حقی ندارید%


    احساس نفرت شما در افکار و عقایدی نفهته که به شما به ارث رسید اند. اگر امکان تفکر داشتید، چنین با نفرت نمی نوشتید.

    ایشون یک آدم معمولی هستند مثل بقیه، یک اتفاقی تو زندگیشون افتاده و به خودشون مربوطه نه هیچ کس دیگه ای.

  3. 2 کاربران زیر از M.D Karimi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 53

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35237
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط nima01371 نمایش پست ها
    شما حق ندارید درباره کسی قضاوت کنید، شما حق ندارید کسی رو سرزنش کنید، شما حق ندارید به کسی توهین کنید. چون زندگی و مسئله شخصی خودشه نه شما.
    شما نه فرستاده خدا هستی، نه قاضی، نه پیامبر.

    چنین حقی ندارید%


    احساس نفرت شما در افکار و عقایدی نفهته که به شما به ارث رسید اند. اگر امکان تفکر داشتید، چنین با نفرت نمی نوشتید.

    ایشون یک آدم معمولی هستند مثل بقیه، یک اتفاقی تو زندگیشون افتاده و به خودشون مربوطه نه هیچ کس دیگه ای.
    من هم ادعا نکردم که زندگی ایشون به من مربوطه...

    نخیر انسان معمولی نیستن...از لحظه اول به فکر خیانت بودن ایشون...چند نفر تو لحظه ازدواجش به خیانت فکر میکنه؟؟ مگه همسر ایشون آدم معمولی نیست؟؟ حقش نبود شب بعد زفاف زنش با یکی دیگه باشه

    شما لطفا نظر منو نقل قول نکنید...ممنون

  5. بالا | پست 54

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط ali1 نمایش پست ها
    با سلام

    دوستان لطفا به این زن خیانتکار راه کار نشون ندین...کمی هم به حال و روز همسر این زنه فکر کنید...ایشون با وقاحت تمام میگن منتظر شدم بکارتمو که از دست دادم رفتم سراغ رابطه جنسی با پسرخاله...

    باور کنید این احساس پشیمونی هم همش از ترسشه وگرنه اگر شوهرش ببخشه بعد چند وقت همین برنامه تکرار خواهد شد

    دقت کنید الانم فقط به فکر خودشه..."تو منطقه ما مطلقه ها فقط با پیرمردا ازدواج میکنن...داداشام بفهمن منو میکشن...آبروم تو خانواده میره"

    دقت کنید که اگه همسرشون این دو خیانتکارو نمیدید بازم به رابطه ادامه میدادن...دقت کنید که اگه اون پسر خاله خیانتکار به این خانم خیانتکار قول ازدواج میداد الان با کمال میل به طلاق راضی بود

    لطفا دوستان دلداری بیخود ندین به این...تنها راه برای التیام همسر ایشون فقط میتونه طلاق باشه...ایشون از روز اول برنامه خیانت تو سرش بود...شاید تو لحظه ای که عقد داشت خونده میشد به فکر خیانت بود...حق این خانم تنهایی تا آخر عمرشه که دیگه هیشکی رو بازی نده


    (البته من میدونم که آدما ممکنه اشتباه کنن ولی این مورد خیلی فرق داره...بخصوص زمانی که خوندم نوشته به خاطر باکرگی س ک س نکردیم و بعد از شب اول فوری رفتم آغوشش قضیه برام تموم شد)
    جناب
    شما فقط عضو شدید که همینو بگید؟؟

  6. کاربران زیر از ghm بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 55

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26168
    نوشته ها
    458
    تشکـر
    498
    تشکر شده 272 بار در 183 پست
    میزان امتیاز
    9

    خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط captive نمایش پست ها
    گود بای زندگی!!!چرا اصلا دنبال تشکیل زندگی بودی شما؟؟!!!دلم به حال اون مرد میسوزه،خدا میدونه زمانی که چهرش به اسمون خیره بوده به چی فکر میکرده!!!دو ستان،اقا پسرها مهریه زیاد نبندید،احساسی نشید الان دخترا هفت خط شدن خیلی حواستون به زندگی خودتون باشه،ازدواج قبلا ساختن زندگی بود الان شده معامله ،غفلت کنی باختی.پس خودتونو فراموش نکنید خوده شما از همه چیز مهمترید،دخترا الان دنبال خوشگلی و هیکل ورزشکاری هستن،شما یوسف پیامبر هم باشی دو روز بعد ازتون زده میشن میرن سراغ کس دیگه!!حواستون فقط وفقط به خودتون باشه،توی این معامله با بستن زیاد مهریه قافیه زندگی رو نبازید..........
    اول از همه استارتر عزيز ببخشيد تو تاپيك شما جواب ايشون رو ميدم

    خب...
    آقاي عزيز اين كه ميگي دخترا هفت خط شدن و الان دنبال خوشگلي و هيكل ورزشكاري هستن...
    بايد بگم كه براساس نظريه داروين يعني انتخاب طبيعي دخترا ها ناخودآگاه به سمت مردان هيكلي جذب ميشن(چون دنبال امنيت هستن و شريكي رو انتخاب ميكنن كه بتونن از بچه هاشون مراقبت كنه و...)

    و متقابلا پسرها هم نا خودآگاه جذب دختران زیبا میشند كه مثلا سينه يا باسن برجسته تري داشته باشه (چون زيبايي نشان از سلامتيه وسلامتي هم تضمين بخش زادآوريه يعني دنبال شريكي هستن كه توانايي زادآوري و تغذيه به نوزادان رو داشته باشه)

    خب اين يه فاكتور بود ولي فاكتور هاي ديگه اي مثل اخلاق و چيزاي ديگه هستن كه در نهايت امر انسان شريك زندگيش رو انتخاب ميكنه.
    ویرایش توسط parsana : 07-29-2018 در ساعت 02:58 PM

  8. 2 کاربران زیر از parsana بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 56

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2018
    شماره عضویت
    38970
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط parsana نمایش پست ها
    اول از همه استارتر عزيز ببخشيد تو تاپيك شما جواب ايشون رو ميدم

    خب...
    آقاي عزيز اين كه ميگي دخترا هفت خط شدن و الان دنبال خوشگلي و هيكل ورزشكاري هستن...
    بايد بگم كه براساس نظريه داروين يعني انتخاب طبيعي دخترا ها ناخودآگاه به سمت مردان هيكلي جذب ميشن(چون دنبال امنيت هستن و شريكي رو انتخاب ميكنن كه بتونن از بچه هاشون مراقبت كنه و...)

    و متقابلا پسرها هم نا خودآگاه جذب دختران زیبا میشند كه مثلا سينه يا باسن برجسته تري داشته باشه (چون زيبايي نشان از سلامتيه وسلامتي هم تضمين بخش زادآوريه يعني دنبال شريكي هستن كه توانايي زادآوري و تغذيه به نوزادان رو داشته باشه)

    خب اين يه فاكتور بود ولي فاكتور هاي ديگه اي مثل اخلاق و چيزاي ديگه هستن كه در نهايت امر انسان شريك زندگيش رو انتخاب ميكنه.
    دوست عزیز این موضوع در مورد حیوانات صدق میکنه.نمیدونم در مورد آدما صدق میکنه یا نه؟ولی من دیگه برام مهم نیست!!

  10. بالا | پست 57

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2018
    شماره عضویت
    38970
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت

    دارم سعیمو میکنم.براش قورمه سبزی درست کردم لب نزد.

  11. بالا | پست 58

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2018
    شماره عضویت
    38970
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت

    دوستان یه راهنمایی کنید چیکار کنم خونه وایسه یا مثلا تو ماشین با هم باشیم.نمیدونم چکار کنم خونه وایسه.وقت طلاق گرفته.همش دارم گریه میکنم.هر خانومی این پست رو میخونه اینو یاد بگیره،از من که گذشت.ولی هیچ وقت بظاهر مرد اهمیت ندید.هر مردی میتونه روزی دو ساعت تو باشگاه باشه و سه ساعت تو آینه ولی اکثر مواقع گولت میزنن و نامردن.مرد زندگی اونیه که کار میکنه و برای خانواده از وقتش میزنه از خودش میزنه وام میگیره طلا بگیره برا زنش.عرق میکنه برا خانوادش.نظرش پاک باشه.من اینو فهمیدم ولی دیر.من دیگه طلاقم حتمیه خیلی جدیه برا طلاق.فقط از خدا میخوام که منو گناهکارو به عقب برگردونه تا دوباره شروع کنم.مطمعنم همین پسر خاله عوضیم ته دلش داره به منو شوهرم میخنده.نفرینش میکنم از ته دل.فقط امیدوارم از بچش در بیاد و مرگ بچشو ببینه.آشغال عوضی کثافت.البته خودمم بیشتر از اون مقصرم ولی شیطون لعنتی چشامو بسته بود.

  12. 2 کاربران زیر از azarbanu10 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 59

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38467
    نوشته ها
    498
    تشکـر
    370
    تشکر شده 387 بار در 249 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط azarbanu10 نمایش پست ها
    دارم سعیمو میکنم.براش قورمه سبزی درست کردم لب نزد.
    دوست گرامی سلام
    برخلاف توصیه های نسنجیده این چنینی، تلاش های شما پیغام اشتباهی رو میرسونه به ایشون و فکر میکنن که شما میخواهید فریبشون بدین و احساس بدتری پیدا می کنند. همچنین با این کاراتون ایشون احساس میکنن شما متوجه نیستید چه اتفاق بدی افتاده و ایشون چقدر ناراحت هستن. پس تلاش های بچگانه رو کنار بزارید.

    عوضش در یک فضای آروم و بدور از تشنج، با فاصله از ایشون درد دل کنید باهاشون و اگر هم جواب ندادن باز شما حرف دلتون رو بزنید. بهشون زل نزنید و نگاشون هم نکنید. ارتباط چشمی برقرار نکنید.
    بزارید بهش فکر کنه.
    بعد ساکت بشینید و منتظر .....
    ممکنه نیاز باشه چند بار تکرار کنید اینو اما با فاصله از هم و نه پشت هم که برید رو اعصابشون. مثلا شب و صبح
    اما اگه عصبانی شدن ادامه ندین.
    ویرایش توسط M.D Karimi : 07-30-2018 در ساعت 12:30 AM

  14. بالا | پست 60

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25019
    نوشته ها
    285
    تشکـر
    190
    تشکر شده 199 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : خیانت به شوهر و پشیمانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط azarbanu10 نمایش پست ها
    سلام.هر جا غیر اینجا بگم آبروریزی میشه.من 24 سالمه و شوهرم 26 سالشه.4ماهه اومدیم خونمون ولی تمام این مدت نذاشتم بهم دست بزنه چون اونموقع ازش متنفر بودم و به اجبار خانوادم باش ازدواج کردم البته نه اینکه بزور باشه ولی نوع برخورد هاشون طوری بود که من در عمل انجام شده قرار گرفتم.شوهرم پسر صمیمی ترین دوست بابامه ومن چون بظاهرخیلی اهمیت میدادم نمیخواستمش من همیشه هیکل ورزشکاری دوست داشتم و پوست سفید ولی سبزه بود و خیلی لاغر تو همین اوضاع تو دوران عقد پسر خالم که عشق قدیم" onclick="replacer_hook(146)" target="_blank" href="http://forum.moshaver.co/f140/%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D8%A7%20%D8%B4%D8%AF%D9%86%20%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%20%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85%DB%8C-38751">عشق قدیمیم بود پیداش شد و همه ی معیارای منو داشت از نظر ظاهری همون چیزی بود که میخواستم قد بلند و ورزشکاری و پوست گندمی.من بهش شمارمو دادم و باهم چت میکردیم البته اون میگفت شوهرت مرد خوبیه و باش بساز بهتر از این گیرت نمیاد و ازین حرفا تا اینکه باهم قرار میذاشتیم و بیرون میرفتیم شوهرمم میرفت عسلویه سر کار و نبود.این پسر خاله کم کم دستامو میگرفت بغلم میکرد و بعد چهار بار منو بوسید.و گذشت تا اینکه عروسی کردم و من فوق العاده سرد برخورد کردم طوری شوهرم خیلی تعجب کرده بود.من تا قبل از ازدواج فقط به این دلیل با پسر خالم رابطه برقرار نکردم که نمیخواستم بکارتمو از دست بدم بعد از اولین رابطه با شوهرم فورا به فکر رابطه با پسر خالم افتادم و از هفته بعد ازدواج باهاش رابطه داشتم تا همین هفته پیش شوهرم برا تولد من مرخصی گرفته بود اومده بود ما رو تو خونه باهم دید.اولش شوکه شد بعد به پسر خالم حمله کرد و باهم گلاویز شدن ولی زور پسر خالم بیشتر بود و کتکش زد و بعد فرار کرد.شوهر بیچارم یه ساعت خوابیده و فقط به سقف نگاه میکرد.بعد بلند شد رفت بیرون و تا 4 شب نیومد اون شبو نخوابید صبح زود رفت یه برگه ای آورد گفت امضا کن فهمیدم برگه بخشش مهریه است.منم داشتم گریه میکردم و التماس میکردم که منو ببخشه و امضا کردم بعد گفت وسایلتو جمع کن تحویلت بدم خونه بابات من التماس میکردم که نکن بخدا دیگه نمیکنم و هزار جور التماس تا اینکه دلش سوخت.بعد گفت درسته اینجا میمونی ولی تا روز طلاق حیف مراسم عروسی که برات گرفتم. تا از خونه رفت بیرون من به پسر خالم زنگ زدم و گفتم باید بعد طلاق بام ازدواج کنی اون گفت تو به منم بعدا خیانت میکنی بعد دعوامون شد وصد جور فحش زشت بهم داد تازه فمیدم چیکار کردم.خطمو عوض کردم و یه گوشی ساده خریدم از اون روز به بعد التماسش میکنم منو ببخشه.بخدا هر چی بگین حق دارین شاید یه هرزم شایدم تنوع طلب کارشناسای سایت تراخدا بگین چکار کنم منو ببخشه.تو شهر و فامیل ما زنای مطلقه با پیرمردا ازدواج میکنن تازه اگه شانس بیارن.ترا خدا راهنمایی کنین بخدا پشیمونم ولی نمیدونم چکار کنم.
    سلام . دوست عزیز متاسفم برای اتفاقی که واسه شما افتاده . اول بگم که قضاوت و سرزنش فایده نداره . چون به هر حال انسان خطا میکنه . به عنوان یه مشاور نظر نمیدم چون راستش خودمو مشاور نمیدونم ولی به عنوان یه دوست و یه مرد نظرمو میگم که خیانت ۹۹/۹ درصد قابل بخشش نیست اونم واسه یه مرد مثل شوهر شما که واسشون مهم بودی . از طرفی هم باید تا ابد ممنون شوهرتون باشید که اینقدر منطقی برخورد کرده چون مسئله ی کوچیکی نیست خیلی راحت میتونست از طریق قضایی اقدام کنه و شما و حتی پسر خالتون رو محکوم کنه یا حتی میتونست خیلی راحت ابروی شما رو ببره . من این طور اتفاقها زیاد دیدم که میگم واقعا شوهر شما خیلی خیلی خیلی بخشنده هستن که فقط با یه طلاق اروم میگیرن . از این مسئله دور میشیم به هر حال اتفاقیه که افتاده و شکر خدا تا به این لحظه ابرو ریزی نشده و فرصتی دوبارس برای شما .توبه کنید و بذارید همه چی از ذهنتون فراموش یا کمرنگ بشه و به اینده امیدوار باشید
    موفق باشید .
    امضای ایشان
    ... من از اینکه تو خوشبختی نه آرومم نه دلگیرم ...

    ... یه جوری زخم خوردم که نه می مونم نه میمیرم ..

    ... تمام آرزوم این بود یه رویایی که شد دردم ...

    ... یه بارم نوبت ما شد ببین چی آرزو کردم ...

    ... یه عمره با خودم میگم خدارو شکر خوشبخته ...

    ... خدارو شکر خوشبختی چقد این گفتنش سخته ...

  15. 2 کاربران زیر از haaasaaa بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 61

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : خیانت

    اِنَّ اللّهَ يُحِبُّ التَّوابين
    خدا توبه کنندگان را دوست دارد.

    امضای ایشان

    تا میتوانی دلی به دست آور
    دل شکستن هنر نمی باشد

  17. کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 62

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط azarbanu10 نمایش پست ها
    دوستان یه راهنمایی کنید چیکار کنم خونه وایسه یا مثلا تو ماشین با هم باشیم.نمیدونم چکار کنم خونه وایسه.وقت طلاق گرفته.همش دارم گریه میکنم.هر خانومی این پست رو میخونه اینو یاد بگیره،از من که گذشت.ولی هیچ وقت بظاهر مرد اهمیت ندید.هر مردی میتونه روزی دو ساعت تو باشگاه باشه و سه ساعت تو آینه ولی اکثر مواقع گولت میزنن و نامردن.مرد زندگی اونیه که کار میکنه و برای خانواده از وقتش میزنه از خودش میزنه وام میگیره طلا بگیره برا زنش.عرق میکنه برا خانوادش.نظرش پاک باشه.من اینو فهمیدم ولی دیر.من دیگه طلاقم حتمیه خیلی جدیه برا طلاق.فقط از خدا میخوام که منو گناهکارو به عقب برگردونه تا دوباره شروع کنم.مطمعنم همین پسر خاله عوضیم ته دلش داره به منو شوهرم میخنده.نفرینش میکنم از ته دل.فقط امیدوارم از بچش در بیاد و مرگ بچشو ببینه.آشغال عوضی کثافت.البته خودمم بیشتر از اون مقصرم ولی شیطون لعنتی چشامو بسته بود.
    ======
    .هر مردی میتونه روزی دو ساعت تو باشگاه باشه و سه ساعت تو آینه ولی اکثر مواقع گولت میزنن و نامردن.مرد زندگی اونیه که کار میکنه و برای خانواده از وقتش میزنه از خودش میزنه وام میگیره طلا بگیره برا زنش.عرق میکنه برا خانوادش.نظرش پاک باشه
    ======

    این جملتو با آب طلا هم بنویسن کمه

  19. 2 کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 63

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط azarbanu10 نمایش پست ها
    دارم سعیمو میکنم.براش قورمه سبزی درست کردم لب نزد.

    سلام
    این واکنش ها طبیعی هستش
    خوبه که سعی میکنید و ایشون متوجه میشن شما از کارتون پشیمون شدین و به نحوی حداقل شاهد این هستن که یه فرصت میخواین
    اگه رد کردن بهشون اصرار نکنید
    چون الان ذهنشون خیلی درگیره
    اجازه بدید یه مقدار آروم بشن.

  21. بالا | پست 64

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط azarbanu10 نمایش پست ها
    دوستان یه راهنمایی کنید چیکار کنم خونه وایسه یا مثلا تو ماشین با هم باشیم.نمیدونم چکار کنم خونه وایسه.وقت طلاق گرفته.همش دارم گریه میکنم.هر خانومی این پست رو میخونه اینو یاد بگیره،از من که گذشت.ولی هیچ وقت بظاهر مرد اهمیت ندید.هر مردی میتونه روزی دو ساعت تو باشگاه باشه و سه ساعت تو آینه ولی اکثر مواقع گولت میزنن و نامردن.مرد زندگی اونیه که کار میکنه و برای خانواده از وقتش میزنه از خودش میزنه وام میگیره طلا بگیره برا زنش.عرق میکنه برا خانوادش.نظرش پاک باشه.من اینو فهمیدم ولی دیر.من دیگه طلاقم حتمیه خیلی جدیه برا طلاق.فقط از خدا میخوام که منو گناهکارو به عقب برگردونه تا دوباره شروع کنم.مطمعنم همین پسر خاله عوضیم ته دلش داره به منو شوهرم میخنده.نفرینش میکنم از ته دل.فقط امیدوارم از بچش در بیاد و مرگ بچشو ببینه.آشغال عوضی کثافت.البته خودمم بیشتر از اون مقصرم ولی شیطون لعنتی چشامو بسته بود.

    به نظرم سعی کنید بهشون نزدیک بشید
    براشون یه هدیه ای چیزی که علاقه شون هست بخرید
    ایشون باید پشیمونی شما رو متوجه بشن
    به خصوص الان که میخوان تنها باشن و با شما حرف نمیزنن
    فقط توی هر اقدامی که برای نزدیک شدن به ایشون یا کشیدنشون به حرف انجام میدید تا جایی پیش برید که عصبانی نشن
    آدم ها توی برخورد با مسائل زندگی واکنش هاشون متفاوت هستش
    یکی یه روز نیاز داره تا بتونه خودشو پیدا کنه
    یکی یه هفته
    یکی ممکنه یک ماه
    بستگی به شرایط روحی فرد و دیدگاههاش داره

    به نظرم تو این فرصت شما هم از تنهایی تون استفاده کنید
    یه کاغذ و خودکار بیارید و زندگی تون رو یه حساب دوتادوتا چهارتا کنید
    ببینید اگه همسرتون به شما فرصتی دوباره بدن میتونید سال ها پای تعهدتون بمونید؟
    خلاصه همه چی رو بنویسید و براش نظرات و پاسخ هایی که به نظرتون راه حل هستن رو بنویسید
    نوشت مسائل هم آدم رو آروم میکنه
    و هم راهکارهای تازه ای تو ذهنش میاره
    چون ذهن خالی میشه از اون موضوع ها


    اگه واقعا از ته دل پشیمونید، همه ی تلاشتون رو بکنید
    شما بستر اشتباه رو داشتید و متاسفانه انجامش دادید
    ولی بخشش هم هست چه از جانب خداوند و چه از جانب بنده هاش
    به نظرم چون شما از روی ناپختگی و احساسات اینکارو کردید شاید دادن فرصتی دوباره بهتون کار درستی باشه
    به هرحال با خودتون و وجدانتون کنار بیاید و اگه واقعا میتونید دوباره شروع کنید همه ی تلاشتون رو به کار بگیرید
    حداقلش اینه بعدا پشیمون نمیشید که چرا کاری نکردید
    عشق و دوست داشتن مثل معجزه است و گاهی غیرممکن ها رو ممکن میکنه.
    خداوند توی قرآن میگن اگه آدم واقعا بخواد توبه کنه و بهش پایبند باشه میبخشه و کسی نباید از رحمت خدا نا امید بشه
    همه اشتباه میکنن حالا به شکل های مخلتف و کوچیک و بزرگ داره
    اما هر اشتباهی هم یه راهی داره بالاخره.
    امیدوارم بتونید حلش کنید.

  22. بالا | پست 65

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط sam127 نمایش پست ها
    ======
    .هر مردی میتونه روزی دو ساعت تو باشگاه باشه و سه ساعت تو آینه ولی اکثر مواقع گولت میزنن و نامردن.مرد زندگی اونیه که کار میکنه و برای خانواده از وقتش میزنه از خودش میزنه وام میگیره طلا بگیره برا زنش.عرق میکنه برا خانوادش.نظرش پاک باشه
    ======

    این جملتو با آب طلا هم بنویسن کمه

    اصل مردانگی به همین چیزا هستش
    همه خوش تیپ بودن و شیک بودن رو دوست دارن
    اما وقتی در کنار اصل ها و ارزش های دیگه ی انسانی باشه اونوقت هست که بهتر معنا میشه و از فرد یه انسان شایسته میسازه
    وگرنه آدم های ویتیرین نما که دنبال جلب توجه بقیه هستن این روزها زیادن
    چه خانوم چه آقا
    بعضی آقایون به خصوص مجردها هستن از هر راهی سعی می کنن یه هیکل درست حسابی از خودشون بسازن و لباس تنگ میپوشن که بقیه ببینن یا ازشون حساب ببرند
    در حالیکه اونقدر برا درست کردن شخصیتشون تلاش نکردن
    بعضی خانوما هستن با اینکه متاهلن وقتی بیرون میرن هفت قلم آرایش میکنند در حالیکه توی خونه اینکارو انجام نمیدن

    ورزش کردن و آرایش کردن صرفا بد نیستن ولی یه جاهایی هم نه تنها لازم نیستن بلکه مشکل ساز میشن.

  23. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 66

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط azarbanu10 نمایش پست ها
    دوستان یه راهنمایی کنید چیکار کنم خونه وایسه یا مثلا تو ماشین با هم باشیم.نمیدونم چکار کنم خونه وایسه.وقت طلاق گرفته.همش دارم گریه میکنم.هر خانومی این پست رو میخونه اینو یاد بگیره،از من که گذشت.ولی هیچ وقت بظاهر مرد اهمیت ندید.هر مردی میتونه روزی دو ساعت تو باشگاه باشه و سه ساعت تو آینه ولی اکثر مواقع گولت میزنن و نامردن.مرد زندگی اونیه که کار میکنه و برای خانواده از وقتش میزنه از خودش میزنه وام میگیره طلا بگیره برا زنش.عرق میکنه برا خانوادش.نظرش پاک باشه.من اینو فهمیدم ولی دیر.من دیگه طلاقم حتمیه خیلی جدیه برا طلاق.فقط از خدا میخوام که منو گناهکارو به عقب برگردونه تا دوباره شروع کنم.مطمعنم همین پسر خاله عوضیم ته دلش داره به منو شوهرم میخنده.نفرینش میکنم از ته دل.فقط امیدوارم از بچش در بیاد و مرگ بچشو ببینه.آشغال عوضی کثافت.البته خودمم بیشتر از اون مقصرم ولی شیطون لعنتی چشامو بسته بود.
    من واقعا نمیفهمم چرا ما زنها اینجوری هستیم !
    فکر میکنیم همیشه باید خودمون رو به کم قانع کنیم.درسته شما تجربه ناخوشایندی داشتی ولی واقعا چه ربطی به ظاهر داره؟من مردایی رو دیدم که هم ظاهر خوبی دارن و ورزش میکنن هم مرد خوبی برای خانواده هستن.
    زن و مرد باید تناسب ظاهر داشته باشن اینو من نمیگم علم روانشناسی میگه باید ظاهر زن و شوهر برای هم جذاب باشه .اخه چه ربطی داره اینا بهم شما یه اشتباه کردی از اول حالا توی جو هستین میگین ظاهر مهم نیس؟
    چطور میتونید با کسی که از ظاهرشون خوشتون نمیاد نزدیکی کنید؟اصلا علت مشکل شمام همین بود از اول باید کسیو انتخاب میکردین که به ظاهرشم کشش داشته باشین تا کار به خیانت نکشه.
    اینارو خیلی میان تو گوش دخترا میکنن که واسه مرد ظاهر مهم نیست و همین باعث شده پسرای زشت اعتماد بنفس بگیرن توقع یه چیز صدبرابر بهتر از خودشون رو بکنن و دخترام اینقدر تحت فشار روحی برای ظاهر قرار بگیرن.ظاهر برا مرد هم مهمه ولی فاکتور تنها نیست نه ظاهر به تنهایی باعث خوشبختی میشه نه اخلاق به تنهایی همه این فاکتورا باید کنار هم باشه نه اینکه از یکیش صرف نظر کنی به یکی دیگه بچسبی.اینم بگم ظاهر باید در حد خود طرف باشه نه بیشتر که باعث منت بشه نه کمتر که باعث سرکوفت بشه.

  25. 2 کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  26. بالا | پست 67

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30434
    نوشته ها
    521
    تشکـر
    199
    تشکر شده 452 بار در 246 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : خیانت

    شما سه تا اشتباهمرتکب شدی
    ۱.ازدواج با پسری که دوستش نداشتی
    ۲.ارتباط مخفی باپسرخاله و خیانت به همسرتون
    ۳.موندن تو زندگی مشترک نه بخاطرعلاقه به همسروزندگی بلکه بخاطرترس از عواقب طلاق.
    یه سوال
    اگه ایشون متوجه خیانت شمانمیشدن بازهم همینقدرپشیمون و ناراحت بودید؟
    اگه علاقه ای نباشه حتی اگه شوهرتون شماروببخشه بعیدنیست این قضیه دوباره تکراربشه.
    حتما به مشاوره مراجعه کنین تابتونید خودتونوریکاوری کنین وبتونیدبهترین تصمیم رو برای زندگیتون بگیرید.
    امضای ایشان
    جوری عاشقتم که

    انگار دنیا فقط همین یه مرد رو داره

  27. 3 کاربران زیر از hamideh banoo بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  28. بالا | پست 68

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38710
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط siavash_en نمایش پست ها
    دوست گرامی من نمیدانم واقعا شما چه طرز فکری دارید و هرچه هست اگر به کسی صدمه نزند محترم هست
    اما ما در جایگاهی نیستیم که به یک کاربری که روحیه داغون داره و نمیدونه چکارکنه، به زن مردم و دختر مردم پیشنهاد طلاق بدهیم، حتی روانشناس و مشاور هم به این صراحت به کسی پیشنهاد طلاق نمیده
    لطفا یک مقدار درباره قضاوت هایی که درباره دیگران دارید فکر کنید
    دوست عزیز ظاهرا شما شرایط اون مرد بدبخت رو نمیدونید

  29. بالا | پست 69

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38710
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    عزیز بهترین کار تو این شرایط اول حفظ آرامش خودتون هست
    به هرحال اتفاقیه که افتاده
    با این حال به نظرم اگه همسرتون تصمیم بر جدایی بگیرند فکر کنم اونقدر مرد هستن که این موضوع رو به کسی نگن و برای همیشه پیش خودشون راز نگه دارند.
    اگه هم بتونن باهاش کنار بیان و شما رو بپذیرن که دیگه قطعا به کسی فکر نکنم بگن.
    من نظراتتونو خوندم.شما طوری برخورد کردید که انگار قضیه ساده ایه.فکر کن اون مرد پسرته یا برادرته.

  30. کاربران زیر از abraham1207 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  31. بالا | پست 70

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38710
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    عزیزم واقعا شرایط سختی

    ولی دیگه این بستگی به تو داره با خودت رو راست باش ببین واقعا همسرت و میخوای یا نه از سر ترست از سر بی آبرویی اگر آره واقعا میخوای
    اصلا کوتاه نیا برای طلاق بذار یه چند روز بگذره بعدش با همسرت صحبت کن چون دوستت داره احتمال اینکه به زندگی برگرده هست ولی ممکن چند سال حتی طول بکشه بتونی اعتمادش جلب کنی حتما حتما پیش مشاور حضوری برید برای اینکه کنار هم زندگیتون بسازید مطمعن باشید به مرور زمان شوهرتون رفتارشما ببین راحت تر میتونه قبول کنه


    الان شوهر شما اعتماد بنفس آمده پاین نذارید اصلا دیگه با پسر خالتون رو درو بشن جلو اتفاق های بد و بگیرید با ساخت زندگی دوبار تون درکنار هم بودنتون بهترین انتقام از پسر خالست

    حتی پسر خالت هم به شوهرت حسودی میکرده چون یکبار به خودت گفته بود مشخصه شخصیت ایده آلی دارن


    بعضی موقع تو زندگی حتما باید اتفاقی بیافته تا متوجه اشتباهمون بشیم کاش قبل اینا آدم متوجه بشه بعضی اشتباه ها واضح


    برات آرزو موفقیت میکنم
    نظرات شما جالبه ولی تنها راه طلاقه.

  32. بالا | پست 71

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38710
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت

    و اما شما آذر بانو
    قضیه شما خیلی منو تحت تاثیر قرار داد چون منم لاغرم و پوست سبزه و مجرد.
    تو اینقدر بی ارزشی که اهمیت ازدواج رو نمیدونی.تو نه تعهد سرت میشه و نه وفاداری.نمک به حرام هم هستی چون نون شوهرت رو میخوری و خیانت میکنی.فقط یه کلام میتونم بگم.
    ننگ باد برتو.همچنین امیدوارم طلاق بگیری و تا آخر عمر خونه پدرت بمونی و خود ارضایی کنی.
    خودتو بکش و دنیا رو از کثافت پاک کن.

  33. بالا | پست 72

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38467
    نوشته ها
    498
    تشکـر
    370
    تشکر شده 387 بار در 249 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط abraham1207 نمایش پست ها
    و اما شما آذر بانو
    متاسفانه افکار 4 نفر مثل شما و سنت و بی عقلی باعث میشه دو نفر که علاقه ای به هم ندارند ازدواج کنند و همچین اتفاقی بیوفته.
    اون آقا اگه فهم داشت میفهمید این خانم هیچ علاقه ای به ایشون نداره و ازدواج نمیکرد. اما عین شما لابد نیاز داشته.
    اون آقا اگه میدید ایشون هیچ رغبتی براشون ندارن، هرگز کار به ازدواج نمیکشید.
    اون آقا وقتی دید ایشون تمایلی ندارند، هرگز لمسشون هم نمیکرد.

    قطعا اگه اون خونواده مثل شما فکر نکرده بودند الان این دوستمون چنین مشکلی نداشت.
    به جای سرزنش ایشون، کمی هم فکر کنید.
    زن فقط به غذا و سرپناه نیاز نداره، این اشتباه شماست که زن رو دارایی شخصی می دونید.

    ضمناً شما به هیچ عنوان حق ندارید در مورد ایشون چنین الفاظی رو بکار ببرید و توهین کنید.
    کاش کمی هم فکر میکردین.
    ویرایش توسط M.D Karimi : 07-30-2018 در ساعت 10:15 PM

  34. 3 کاربران زیر از M.D Karimi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  35. بالا | پست 73

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط abraham1207 نمایش پست ها
    نظرات شما جالبه ولی تنها راه طلاقه.
    راه حل طلاق هست ولی آخرین مرحله.. مگه بده تلاشش رو کنه اگر نشد بعد ََطلاق؟؟؟ یک درصد اگر این زندگی زندگی بشه باید به همون یک درصد احتمال داد و تلاش کرد
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  36. 2 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  37. بالا | پست 74

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38467
    نوشته ها
    498
    تشکـر
    370
    تشکر شده 387 بار در 249 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : خیانت

    خیلی جالبه
    هیچ کس از خودش نمیپرسه اون آقا چی، اون چی؟


    اون آقا چی وقتی دید ایشون هیچ علاقه ای نداره چرا دست از سرشون برنداشت؟

    وقتی دید هیچ علاقه ای در کار نیست چرا ازدواج کرد؟
    چطور نفهمید ایشون علاقه ای بهشون ندارند؟
    چطور کار به ازدواج کشید؟
    چطور وقتی دید هیچ علاقه ای در کار نیست به خودش اجازه داد ایشون رو لمس کنه؟
    آیا دست زدن مردی به بدن زنی که هیچ علاقه ای بهش نداره مصداق تجاوز نبوده؟
    آیا اون مرد زنی رو در خونه اش به اجبار حبس نکرده؟
    آیا مصداق آزار نبوده؟
    آیا زنی رو مجبور نکردن با کسی هم خواب بشه که هیچ علاقه ای بهش نداره؟
    آیا دنیای زنی رو به اجبار ازش نگرفتن؟


    مجبور کردن دختری به هم خوابی با مردی و اسارت اش اسمش میشه ازدواج اما.....

    بله اون آقا هم مثل خیلیای دیگه فقط نیاز داشت به یک زن، میخواست ایشون رو داشته باشه و اصلا نظر و میل و انتخابش براش مهم نبود، عین یه وسیله شخصی فقط میخواست داشته باشه. چیز دیگه ای مهم نبود براش، فقط میخواست ایشون رو داشته باشه!

    #فکر هم کنیم
    ویرایش توسط M.D Karimi : 07-30-2018 در ساعت 10:42 PM

  38. 2 کاربران زیر از M.D Karimi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  39. بالا | پست 75

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    Lightbulb پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط abraham1207 نمایش پست ها
    دوست عزیز ظاهرا شما شرایط اون مرد بدبخت رو نمیدونید
    سلام
    مسلما اون شرایط رو بایست کسی در جایگاه همسر ایشون باشه و درک کنه اما به عنوان یک انسان میشه فهمید
    ما نمی تونیم درباره دیگران قضاوت و پیش داوری کنیم
    نبایست خود رو در قالب شوهر این خانم گذاشت و متعصبانه روی طلاق پافشاری کرد
    بله در ۹۹ درصد مردها در چنین شرایطی با یک تصمیم طوفانی طلاق رو انتخاب میکنند اما ۱ درصد هم می بخشند. ما این اجازه رو نداریم با تلقین کردن به کاربر اون ۱ درصد رو از بین ببریم چون به ما ارتباطی نداره
    ویرایش توسط siavash_en : 07-31-2018 در ساعت 12:58 AM

  40. بالا | پست 76

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38710
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط M.D Karimi نمایش پست ها
    خیلی جالبه
    هیچ کس از خودش نمیپرسه اون آقا چی، اون چی؟


    اون آقا چی وقتی دید ایشون هیچ علاقه ای نداره چرا دست از سرشون برنداشت؟

    وقتی دید هیچ علاقه ای در کار نیست چرا ازدواج کرد؟
    چطور نفهمید ایشون علاقه ای بهشون ندارند؟
    چطور کار به ازدواج کشید؟
    چطور وقتی دید هیچ علاقه ای در کار نیست به خودش اجازه داد ایشون رو لمس کنه؟
    آیا دست زدن مردی به بدن زنی که هیچ علاقه ای بهش نداره مصداق تجاوز نبوده؟
    آیا اون مرد زنی رو در خونه اش به اجبار حبس نکرده؟
    آیا مصداق آزار نبوده؟
    آیا زنی رو مجبور نکردن با کسی هم خواب بشه که هیچ علاقه ای بهش نداره؟
    آیا دنیای زنی رو به اجبار ازش نگرفتن؟


    مجبور کردن دختری به هم خوابی با مردی و اسارت اش اسمش میشه ازدواج اما.....

    بله اون آقا هم مثل خیلیای دیگه فقط نیاز داشت به یک زن، میخواست ایشون رو داشته باشه و اصلا نظر و میل و انتخابش براش مهم نبود، عین یه وسیله شخصی فقط میخواست داشته باشه. چیز دیگه ای مهم نبود براش، فقط میخواست ایشون رو داشته باشه!

    #فکر هم کنیم
    نیما که الان خودتو md karimiکردی؟اصلا کی با تو حرف زد.برگرد نظراتتو بخون.احتمالا یک بیماری روانی داری یا اینکه یه بچه ای و خودتو مشاور جا زدی.فکر نکن چون زرزر های فلسفی میکنی مشاوری.اون دوستان گرامی هم که میگفتن بیماری راست میگفتن.جوجو وقتی بزرگ شدی برگرد زرزر کن.خیال کردی کامنت ادبی مینویسی چییزی حالیته؟تو نمیخواد طربداری این خانوم رو بکنی!!!خودش زبون داره و صد البته جسارت.اگه نداشت که اون کارارو نمیکرد.

  41. بالا | پست 77

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38467
    نوشته ها
    498
    تشکـر
    370
    تشکر شده 387 بار در 249 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط abraham1207 نمایش پست ها
    نیما که الان خودتو md karimiکردی؟اصلا کی با تو حرف زد.برگرد نظراتتو بخون.احتمالا یک بیماری روانی داری یا اینکه یه بچه ای و خودتو مشاور جا زدی.فکر نکن چون زرزر های فلسفی میکنی مشاوری.اون دوستان گرامی هم که میگفتن بیماری راست میگفتن.جوجو وقتی بزرگ شدی برگرد زرزر کن.خیال کردی کامنت ادبی مینویسی چییزی حالیته؟تو نمیخواد طربداری این خانوم رو بکنی!!!خودش زبون داره و صد البته جسارت.اگه نداشت که اون کارارو نمیکرد.
    شما یکی از کاربرای فعلی هستی که از حرص رفتی یه حساب جدید درست کردی بیای تراوشات ذهن بیمارت رو بنویسی.

  42. بالا | پست 78

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30434
    نوشته ها
    521
    تشکـر
    199
    تشکر شده 452 بار در 246 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط M.D Karimi نمایش پست ها
    خیلی جالبه
    هیچ کس از خودش نمیپرسه اون آقا چی، اون چی؟


    اون آقا چی وقتی دید ایشون هیچ علاقه ای نداره چرا دست از سرشون برنداشت؟

    وقتی دید هیچ علاقه ای در کار نیست چرا ازدواج کرد؟
    چطور نفهمید ایشون علاقه ای بهشون ندارند؟
    چطور کار به ازدواج کشید؟
    چطور وقتی دید هیچ علاقه ای در کار نیست به خودش اجازه داد ایشون رو لمس کنه؟
    آیا دست زدن مردی به بدن زنی که هیچ علاقه ای بهش نداره مصداق تجاوز نبوده؟
    آیا اون مرد زنی رو در خونه اش به اجبار حبس نکرده؟
    آیا مصداق آزار نبوده؟
    آیا زنی رو مجبور نکردن با کسی هم خواب بشه که هیچ علاقه ای بهش نداره؟
    آیا دنیای زنی رو به اجبار ازش نگرفتن؟


    مجبور کردن دختری به هم خوابی با مردی و اسارت اش اسمش میشه ازدواج اما.....

    بله اون آقا هم مثل خیلیای دیگه فقط نیاز داشت به یک زن، میخواست ایشون رو داشته باشه و اصلا نظر و میل و انتخابش براش مهم نبود، عین یه وسیله شخصی فقط میخواست داشته باشه. چیز دیگه ای مهم نبود براش، فقط میخواست ایشون رو داشته باشه!

    #فکر هم کنیم
    خیانت نتیجه ی اشتباهات هردونفر رابطس!
    صدالبته که شوهرایشون هم اشتباه کرده .
    هردونفردارن تاوان اشتباهشونو پس میدن.وقتی خیانت اتفاق میفته کسیکه که خیانت میبینه بیشتر ضربه میخوره اون اقا اعتمادبنفسشو ازدست داده،غرور و احساساتش له شده،ممکنه دیگه به کسی اعتمادنکنه و دچارانواع اختلالات روانی بشه اینا تاوان خیلی سنگینیه.
    هرکسی به اندازه اشتباهات خودش تنبیه میشه و تاوان میده
    لطفا شماخودت اندکی فکرکن بعد پرچم دفاع از حقوق خانمهاروبالاببر.
    امضای ایشان
    جوری عاشقتم که

    انگار دنیا فقط همین یه مرد رو داره

  43. 2 کاربران زیر از hamideh banoo بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  44. بالا | پست 79

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30434
    نوشته ها
    521
    تشکـر
    199
    تشکر شده 452 بار در 246 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط abraham1207 نمایش پست ها
    نیما که الان خودتو md karimiکردی؟اصلا کی با تو حرف زد.برگرد نظراتتو بخون.احتمالا یک بیماری روانی داری یا اینکه یه بچه ای و خودتو مشاور جا زدی.فکر نکن چون زرزر های فلسفی میکنی مشاوری.اون دوستان گرامی هم که میگفتن بیماری راست میگفتن.جوجو وقتی بزرگ شدی برگرد زرزر کن.خیال کردی کامنت ادبی مینویسی چییزی حالیته؟تو نمیخواد طربداری این خانوم رو بکنی!!!خودش زبون داره و صد البته جسارت.اگه نداشت که اون کارارو نمیکرد.
    افلاطون می گوید :

    اﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﺑﻪ ﻣﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ .

    ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺑﺎ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﯼ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﻧﺶ ..!

    ﺁﺩﻣﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ ؛ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ ؛

    افکار هر انسان میانگین افکار پنج نفری است که بیشتر وقت خود را با آنها میگذراند.

    خود را در محاصره افراد موفق قرار دهید!
    امضای ایشان
    جوری عاشقتم که

    انگار دنیا فقط همین یه مرد رو داره

  45. 2 کاربران زیر از hamideh banoo بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  46. بالا | پست 80

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26674
    نوشته ها
    692
    تشکـر
    170
    تشکر شده 283 بار در 205 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعید62 نمایش پست ها
    اِنَّ اللّهَ يُحِبُّ التَّوابين
    خدا توبه کنندگان را دوست دارد.

    عه چه راحت!...دستش درد نکنه

  47. بالا | پست 81

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خیانت به شوهر و پشیمانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط azarbanu10 نمایش پست ها
    سلام.هر جا غیر اینجا بگم آبروریزی میشه.من 24 سالمه و شوهرم 26 سالشه.4ماهه اومدیم خونمون ولی تمام این مدت نذاشتم بهم دست بزنه چون اونموقع ازش متنفر بودم و به اجبار خانوادم باش ازدواج کردم البته نه اینکه بزور باشه ولی نوع برخورد هاشون طوری بود که من در عمل انجام شده قرار گرفتم.شوهرم پسر صمیمی ترین دوست بابامه ومن چون بظاهرخیلی اهمیت میدادم نمیخواستمش من همیشه هیکل ورزشکاری دوست داشتم و پوست سفید ولی سبزه بود و خیلی لاغر تو همین اوضاع تو دوران عقد پسر خالم که عشق قدیمیم بود پیداش شد و همه ی معیارای منو داشت از نظر ظاهری همون چیزی بود که میخواستم قد بلند و ورزشکاری و پوست گندمی.من بهش شمارمو دادم و باهم چت میکردیم البته اون میگفت شوهرت مرد خوبیه و باش بساز بهتر از این گیرت نمیاد و ازین حرفا تا اینکه باهم قرار میذاشتیم و بیرون میرفتیم شوهرمم میرفت عسلویه سر کار و نبود.این پسر خاله کم کم دستامو میگرفت بغلم میکرد و بعد چهار بار منو بوسید.و گذشت تا اینکه عروسی کردم و من فوق العاده سرد برخورد کردم طوری شوهرم خیلی تعجب کرده بود.من تا قبل از ازدواج فقط به این دلیل با پسر خالم رابطه برقرار نکردم که نمیخواستم بکارتمو از دست بدم بعد از اولین رابطه با شوهرم فورا به فکر رابطه با پسر خالم افتادم و از هفته بعد ازدواج باهاش رابطه داشتم تا همین هفته پیش شوهرم برا تولد من مرخصی گرفته بود اومده بود ما رو تو خونه باهم دید.اولش شوکه شد بعد به پسر خالم حمله کرد و باهم گلاویز شدن ولی زور پسر خالم بیشتر بود و کتکش زد و بعد فرار کرد.شوهر بیچارم یه ساعت خوابیده و فقط به سقف نگاه میکرد.بعد بلند شد رفت بیرون و تا 4 شب نیومد اون شبو نخوابید صبح زود رفت یه برگه ای آورد گفت امضا کن فهمیدم برگه بخشش مهریه است.منم داشتم گریه میکردم و التماس میکردم که منو ببخشه و امضا کردم بعد گفت وسایلتو جمع کن تحویلت بدم خونه بابات من التماس میکردم که نکن بخدا دیگه نمیکنم و هزار جور التماس تا اینکه دلش سوخت.بعد گفت درسته اینجا میمونی ولی تا روز طلاق حیف مراسم عروسی که برات گرفتم. تا از خونه رفت بیرون من به پسر خالم زنگ زدم و گفتم باید بعد طلاق بام ازدواج کنی اون گفت تو به منم بعدا خیانت میکنی بعد دعوامون شد وصد جور فحش زشت بهم داد تازه فمیدم چیکار کردم.خطمو عوض کردم و یه گوشی ساده خریدم از اون روز به بعد التماسش میکنم منو ببخشه.بخدا هر چی بگین حق دارین شاید یه هرزم شایدم تنوع طلب کارشناسای سایت تراخدا بگین چکار کنم منو ببخشه.تو شهر و فامیل ما زنای مطلقه با پیرمردا ازدواج میکنن تازه اگه شانس بیارن.ترا خدا راهنمایی کنین بخدا پشیمونم ولی نمیدونم چکار کنم.
    سلام

    مطلب شما را خواندم عزیز و متاسفم از انچه که خواندم ولی چون پرسیدید باید عرض کنم: نفرت و زشتی عادی نمیشه ولی زیبایی و.... حتما عادی میشه.

    ازدواج شما یک ازدواج سنتی و کاملا غلط بوده

    عمل شما نه توجیه انسانی داره و نه اخلاقی و حتی اعتقادی

    خیانت پایان رابطه است. والبته انسانهای کمی هستند که میتوانند از آن در گذرند ولی سایه شک و نردید همبشه بر سر آن رابطه سایه افکند که خود جهنمیست برای هر دو!

    شما بوی پشیمانی در کلامتان حس نمبشه عزیز و بیشتر ترس از ابرو ریزی و ترد از خاتواده و نداشتن گزینه ازدواج مناسبتری..... دیده میشه که خوب متاسفانه آن زمانی که وارد این ازدواج غلط و هم چنین خیانت شده اید !! بهتر بود که به این روزها فکر میکردید.

    در هر صورت گزینه خوب و بد برای شما وجود نداره گلم و بین بد و بدتر ,امید دارم بد برایتان پیش بیاید نه بدتر.

    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  48. 4 کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  49. بالا | پست 82

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط M.D Karimi نمایش پست ها
    متاسفانه افکار 4 نفر مثل شما و سنت و بی عقلی باعث میشه دو نفر که علاقه ای به هم ندارند ازدواج کنند و همچین اتفاقی بیوفته.
    اون آقا اگه فهم داشت میفهمید این خانم هیچ علاقه ای به ایشون نداره و ازدواج نمیکرد. اما عین شما لابد نیاز داشته.
    اون آقا اگه میدید ایشون هیچ رغبتی براشون ندارن، هرگز کار به ازدواج نمیکشید.
    اون آقا وقتی دید ایشون تمایلی ندارند، هرگز لمسشون هم نمیکرد.

    قطعا اگه اون خونواده مثل شما فکر نکرده بودند الان این دوستمون چنین مشکلی نداشت.
    به جای سرزنش ایشون، کمی هم فکر کنید.
    زن فقط به غذا و سرپناه نیاز نداره، این اشتباه شماست که زن رو دارایی شخصی می دونید.

    ضمناً شما به هیچ عنوان حق ندارید در مورد ایشون چنین الفاظی رو بکار ببرید و توهین کنید.
    کاش کمی هم فکر میکردین.
    کاملا.درست میفرمایید متاسفانه بخشی از جامعه هنوز سنتی فکر میکنه .مطمئنا ایشون اشتباه کرده بخاطر خیانت ولی اولین اشتباهش این بود با مردی ازدواج کرد که به اون مرد علاقه ای نداشته و یه ایده ال دیگه داشته.خانواده ایشون هم مقصرن که برای نظر دخترشون احترام قائل نیستن و بقول شما خود اون اقا هم وقتی میدید این خانم علاقه ای به ایشون نداره چرا براش سوال نشد؟
    خیانت زنها در اغلب موارد دلیل داره و خیلی به ندرت پیش میاد دلیل خیانت زنی تنوع طلبی باشه.خیانت بین دخترایی که خانواده سنتی یا مذهبی داشتن و به اجبار خانواده ازدواج کردن مثل ایشون خیلی رخ میده.

  50. کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  51. بالا | پست 83

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29853
    نوشته ها
    160
    تشکـر
    50
    تشکر شده 64 بار در 53 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط M.D Karimi نمایش پست ها
    خیلی جالبه
    هیچ کس از خودش نمیپرسه اون آقا چی، اون چی؟


    اون آقا چی وقتی دید ایشون هیچ علاقه ای نداره چرا دست از سرشون برنداشت؟

    وقتی دید هیچ علاقه ای در کار نیست چرا ازدواج کرد؟
    چطور نفهمید ایشون علاقه ای بهشون ندارند؟
    چطور کار به ازدواج کشید؟
    چطور وقتی دید هیچ علاقه ای در کار نیست به خودش اجازه داد ایشون رو لمس کنه؟
    آیا دست زدن مردی به بدن زنی که هیچ علاقه ای بهش نداره مصداق تجاوز نبوده؟
    آیا اون مرد زنی رو در خونه اش به اجبار حبس نکرده؟
    آیا مصداق آزار نبوده؟
    آیا زنی رو مجبور نکردن با کسی هم خواب بشه که هیچ علاقه ای بهش نداره؟
    آیا دنیای زنی رو به اجبار ازش نگرفتن؟


    مجبور کردن دختری به هم خوابی با مردی و اسارت اش اسمش میشه ازدواج اما.....

    بله اون آقا هم مثل خیلیای دیگه فقط نیاز داشت به یک زن، میخواست ایشون رو داشته باشه و اصلا نظر و میل و انتخابش براش مهم نبود، عین یه وسیله شخصی فقط میخواست داشته باشه. چیز دیگه ای مهم نبود براش، فقط میخواست ایشون رو داشته باشه!

    #فکر هم کنیم
    یاوه گویی هم اندازه دارد
    این خانم خودشان گفتند ازدواج اجباری نبوده
    مگر شوهر ایشان علم غیب دارد تا بداند کسی که به خواستگاری او پاسخ مثبت داده از او متنفر است
    تازه این آقا خیلی با شخصیت هستند و رفتار بسیار خوبی از خود نشان دادند
    اگر شکایت می کردند می دانی مجازاتش چه بود؟

  52. بالا | پست 84

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38467
    نوشته ها
    498
    تشکـر
    370
    تشکر شده 387 بار در 249 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط خرد نمایش پست ها
    یاوه گویی هم اندازه دارد
    این خانم خودشان گفتند ازدواج اجباری نبوده
    مگر شوهر ایشان علم غیب دارد تا بداند کسی که به خواستگاری او پاسخ مثبت داده از او متنفر است
    تازه این آقا خیلی با شخصیت هستند و رفتار بسیار خوبی از خود نشان دادند
    اگر شکایت می کردند می دانی مجازاتش چه بود؟
    نخواهید ببینید، نمی بینید:

    .4ماهه اومدیم خونمون ولی تمام این مدت نذاشتم بهم دست بزنه چون اونموقع ازش متنفر بودم و به اجبار خانوادم باش ازدواج کردم البته نه اینکه بزور باشه ولی نوع برخورد هاشون طوری بود که من در عمل انجام شده قرار گرفتم

صفحه 2 از 2 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد