نمایش نتایج: از 1 به 15 از 15

موضوع: رابطه سرد

2233
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11316
    نوشته ها
    21
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    رابطه سرد

    با سلام.اگه ممکنه راهنماییم کنید.من 28 سالمه.5 ساله ازدواج کردم .دو سال پیش به خاطر اخلاق و رفتارهای بد شوهرم تقاضای طلاق داده بودم اما بعد رفتم سر زندگیم.شوهرم اوایل خیلی منو دوست داشت اما به تدریج اخلاقش عوض شد هر روز بحث دعوا.تا جایی که دیگه نتونستم و تقاضای طلاق دادم اما به خاطر بعضی شرایط تو ایران نتونستم طلاق بگیرم و برگشتم سر زندگیم.از اون موقع شوهرم اصلا تحویلم نمیگیره ،اصلا یک کلمه هم تو خونه حرف نمیزنه (البته هر چی باشه به مامانش میگه و 90 درصد مشکلات ما مادرش هست ).شوهرم مشکل روانی هم داشت و دارد به طوری که دمدمی و بد دهن و بد اخلاق و پنهانکارو......و تازگی ها هم با جنس مخالف رابطه دارد.هم هست.من یک پسر 4 ماهه هم دارم. نمیتونم تصمیم درست بگیرم.کمکم کنید.

  2. کاربران زیر از shimaaa بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : رابطه سرد

    خب اینکه یکبار پای دادگاه رو کشیدین وسط زندگی تون نشون میده احتمالا حرمتهایی هم بین شما شکسته شده و بازسازی رابطه تون به این راحتی امکان پذیر نیست.
    اگه واقعا قصد ادامه زندگی رو دارین موظفید یک سری توافقات جدیدی بین خودتون و همسرتون داشته باشین و بطور جدی درباره برنامه هاتون برای اینده تصمیمات قطعی بگیرین.
    در این مورد میتونین به همراه همسرتون بصورت حضوری به مشاور مراجعه کنین تا اولا کدورتهای گذشته رو بتونین فراموش کنین و ثانیا با انرژی بیشتری برای موفقیت در اینده قدم بردارین.

  4. کاربران زیر از talieh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : رابطه سرد

    نقل قول نوشته اصلی توسط shimaaa نمایش پست ها
    با سلام.اگه ممکنه راهنماییم کنید.من 28 سالمه.5 ساله ازدواج کردم .دو سال پیش به خاطر اخلاق و رفتارهای بد شوهرم تقاضای طلاق داده بودم اما بعد رفتم سر زندگیم.شوهرم اوایل خیلی منو دوست داشت اما به تدریج اخلاقش عوض شد هر روز بحث دعوا.تا جایی که دیگه نتونستم و تقاضای طلاق دادم اما به خاطر بعضی شرایط تو ایران نتونستم طلاق بگیرم و برگشتم سر زندگیم.از اون موقع شوهرم اصلا تحویلم نمیگیره ،اصلا یک کلمه هم تو خونه حرف نمیزنه (البته هر چی باشه به مامانش میگه و 90 درصد مشکلات ما مادرش هست ).شوهرم مشکل روانی هم داشت و دارد به طوری که دمدمی و بد دهن و بد اخلاق و پنهانکارو......و تازگی ها هم با جنس مخالف رابطه دارد.هم هست.من یک پسر 4 ماهه هم دارم. نمیتونم تصمیم درست بگیرم.کمکم کنید.
    خب شما همون اول زندگی درخاست طلاق دادی و یحتمل اینجوری ی سری سردی ها و بحث ها و ... پیش اومده
    و رفته رفته و ب مرور این سردی های و بی میلی ها بیشتر شده

    ایا شما تو این مدت قدمی برداشتی برای درست شدن رابطه؟؟؟
    خاستی دل شوهرتو ب دست بیاری؟؟؟
    یا اینکه نه...شمام هیچ تلاشی نکردی

    ببینید اینکه شما درخاست طلاق دادی
    و ب خاطر قانون و تبصره و ... نتونستی جداشی
    اینا نشون میده ک شوهر شما
    الان فکر میکنه
    شما مجبور شدی و داری با ایشون از سر ناچاری زندگی میکنی
    ک اونجوری ک خودتون گفتین
    واقعا دارین از مجبوری زندگی میکنین
    که
    این اصلاا خوب نیست

    اگه میخای جداشی ک بحثش جداس
    ولی
    اگه میخای زندگیتو بسازی
    درستش کنی
    بااااید حداکثر توانتو ب کار بگیری
    رابطه ای ک یکبار لطمه میخوره
    ب این راحتی و با چار تا قربون صدقه رفتن درست نمیشه

    با شوهرت صحبت کن
    با هم دیگه سنگاتونو وابکنین
    ببین دردش چیه
    اروم
    منطقی
    بدون بحث و دعوا
    بدون تندی
    باهم حرف بزنید
    اگه باهم کنار نیومدین
    از مشاور کمک بگیرین
    از بزرگترای فامیل

    برای زندگیت تلاش کن
    ک بیفته روی ریل
    ب خودت برس
    ب شوهرت محبت کن
    اینقدی ک همه گذشترو ب مرور
    با گذشت زمان فراموش کنه

    اگه مادرشوهرت روی شوهرت این همه نفوذ داره
    دل ایشونم ب دست بیار

    شما ک 5 سال صبر کردی
    بازم امتحان کن ببین چی میشه
    سعیتو بکن که بعدا پشیمون نشی بگی نکردم
    عایا میتونی درستش کنی یا نه

    اگه نتونستی
    ب نظر من زندگی ک همش با سردی و تلخی بگذره زندگی نیس
    ادما برای ارامش ازدواج میکنن
    وقتی ارامشی نباشه
    زندگی زناشویی ب چ دردی میخوره

    فقط نمیدونم
    شما که مشکل داشتی
    چرا پای ی بچه معصومو ب دعوا ها و بحثا و تنش ها واکردین؟؟؟

    موفق باشین
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  6. کاربران زیر از شقایقم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11316
    نوشته ها
    21
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رابطه سرد

    پدر من مریضه و به خاطر علاقه شدیدش به من نمیخوام باز ناراحت بشه و همچنین به خاطر بعضی مسائل دیگه نمیتونم بازبه جدایی فکر کنم.فقط اینم بگم شوهرم از اول هم دروغگو و عصبی و کم حوصله بوده و حالا هم هست.من خودم ارشد برق الکترونیک خوندم اما به خاطر بد بینی همسرم اجازه ندارم برم سر کار.از نظر ظاهری هم مشکلی ندارم اما شوهرم از وقتی بچه به دنیا اومده مشکلات من چند برابر شده.ما تو یه شهر دیگه دور از خانواده هامون زندگی میکنیم اوایل زندگی که اجازه نداشتم برم خونه پدرم،اما الان اونقدر سرد شده ازم که همش میگه برو بمون شهرستان خونه بابات که تنها نمونی.یه احساسی هم بهم میگه با یکی دیگه رابطه داره

  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : رابطه سرد

    نقل قول نوشته اصلی توسط shimaaa نمایش پست ها
    پدر من مریضه و به خاطر علاقه شدیدش به من نمیخوام باز ناراحت بشه و همچنین به خاطر بعضی مسائل دیگه نمیتونم بازبه جدایی فکر کنم.فقط اینم بگم شوهرم از اول هم دروغگو و عصبی و کم حوصله بوده و حالا هم هست.من خودم ارشد برق الکترونیک خوندم اما به خاطر بد بینی همسرم اجازه ندارم برم سر کار.از نظر ظاهری هم مشکلی ندارم اما شوهرم از وقتی بچه به دنیا اومده مشکلات من چند برابر شده.ما تو یه شهر دیگه دور از خانواده هامون زندگی میکنیم اوایل زندگی که اجازه نداشتم برم خونه پدرم،اما الان اونقدر سرد شده ازم که همش میگه برو بمون شهرستان خونه بابات که تنها نمونی.یه احساسی هم بهم میگه با یکی دیگه رابطه داره
    به نظر من فقط مشاور حضوری میتونه بهتون کمک کنه.
    شاید واقعا همسرتون نمیخواد دیگه باهاتون زندگی کنه.
    حتی در اینصورت هم بالاخره باید تکلیف زندگیتون مشخص بشه. اینجوری همه چیز گنگه.
    حتما پیش یه مشاور برین، لااقل به خاطر اینده فرزندتون.

  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11316
    نوشته ها
    21
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رابطه سرد

    ممنون از راهنماییتون.اما همسرم اصلا قبول نمیکنه مشاوره بریم خیلی بهش گفتم.مثل اینکه مشکل من حل شدنی نیست

  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    29135
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رابطه سرد

    سلام من جدید اومدم و نمیدونم سوالمو کجا مطرح کنم؟فعلا اینجا مینویسم،من هفت ساله ازدواج کردم،عاشق شوهرم شدم و باهاش ازدواج کردم،اون به اندازه ای که من دوسش داشتم،دوسم نداشت،در واقع عاشق شدن من باعث این ازدواج شد،ازدواج کردیم،از اول تا حالا چون زیای دوسش داشتم با هر چی گفته کنار اومدم،همش هواشو داشتم،طوری که همه میگفتن اسمون پاره شده یه دونه شوهر تو افتاده،ناگفتت نماند عاشق پیشه و خواستگار خیلییییی زیاد داشتم،تمام عشق من شوهرم بود،اما کم کم خسته شدم ،ازینکه من اونو بیشتر از اونی که منو دوس داشته باشه دوس بدارم،اون اصلا حواسش بمن نبود،البته زبانی همش میگه دوسم داره ولی در عمل من چیزی ندیدم،اونقدر خسته شدم و پر عقده که بهش خیانت کردم،ناخواسته در هچل افتادم،حتی با این حال بازم از کارم پشیمون بودم،همیشه هم باهم صحبت میکنیم که بیا زندگیمونو شیرین کنیم،هر دوی ما زندگیمونو بچه مونو دوس داریم،اما خیال نکنیم ذره ای علاقه به همدیگه داشته باشیم،از سه ماه بعد ازدواجم فهمیدم که اشتباهی انتخاب کردم چون دنیاهامون فرق داشت،اما بخاطر ابرو نشستم،الان زندگی ما سرد سرد،اونقدر سرد شد که من خیانتکردم،نمیگم خیانتم کار درستی بود،وقتی ادمی محبتی نبینه جذب میشه سمت کسی که حاضره دنیاشو به پای من بریزه،حرف دلم زیاده،اگه کم کم روم باز شه همه رو میگم،الان فعلا مشکلم زندگیمه،من اصلا دوس ندارم حتی برم باهاش صحبت کنم،فقط به احترام بچم با هم زندگی میکنیم،این مدل زندگی بدون عشق که زندگی نیست،طلاقم بگیرم مطمینا مادرش همه چیزو در اختیار میگیره و براشم بد نمیشه،در واقع الان هر دومون بخاطر آبرو زیر یک سقف زندگی میکنیم،به نظرتون چیکار کنم؟

  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    29135
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رابطه سرد

    تا کسی نیست من یه توضیحی بدم،شوهر من پولدوسته،اعصابش با پول کار میکنه،پولش کم شه اخلاق صفر میشه،من اصلا ولخرج نیستم،تا خودش بهم پیشنهاد نده لباس نمیخرم،توقعی هم ندارم،توقع کادوی تولد و اینها هم ندارم،اصلا یک زن کاملا کم خرجی ام،و دوس ندارم اذیتش کنم،اما اونقدر اینکارها کردم که اون خیال کرده اره نباید برای زن چیزی بخرن،برای تولدم جیزی نمیخره هیچ،تبریک نمیگه هیچ،تازه یه دعوایی راه میندازه که مبادا من چیزی هم بخوام،در صورتی که متوجه نیست من فقط یه محبت ساده میخوام،قبل از اینکه هر مهمونی بگیرم باهاش مشورت میکنم،حتی اینکه چی بپزم رو باهاش مشورت میکنم،و هر چی بگه گوش میکنم،با رضایت خودش مهمانی گرفتم و هر چه گفته بود پختم،ولی بعد مهمانی اخلاقش گند شده که چرا من پولشو به هدر دادم،و همش لجبازی میکنه،من اصلا متوجه رفتارش نمیشم،قبلا ها ساکت میموندم اما الانا دیگه صبر ندارم،بد اخلاقی میکنه بداخلاقی میکنم،بهش میگم خودت گفتی مهمونی بده،از اول ازدواجمون تا حالا یکبارم برای مهمانی ها از بیرون سفارش ندادم،همش خودم پختم،شوهر من بی پول نیست،خسیس هم نیست،فقط دوس داره با من لج کنه،همش دوس داشت و داره که با من به تلخی رفتار کنه،همیشه بهش گفتم دوست داشتن من باعث شد تو رو به اشتباع وا داره که با من ازدواج کنی،میگه نه اشتباه میکنی،اما تمام اینو نشون میده،سر کنترل با داییم بحثش شرفداییمد،و اون بعد داییم هر چی فحش بلد بود به و.خودم داد،منم هی سکوت کردم ولی اخرش داییماخرشوره در رفتم گفتم ... ننت خورده،واقعا خیلی عصبانیم کرد که جوابش دادم،و اون در جواب لیوان اب میوه خودشو که پر بود محکم پرت کرد سمت من،که خورد به گوشم و همه جام خیس شد،دیگه ساکت شدم،اونم همچنین،اما فقط این کارها باعث شد که من خیلی از زندگی خسته شم،من الان 24 سالمه،ولی واقعا پیر شدم،شبها که میخوام باهاش صحبت کنم در مورد مشکلمون تا الف گفتم اون صدای خرو پفش بلند شده،انگار نه انگار،همیشه خوابش میاد،اما اگه بخواد فوتبال ببینه تا صبح بیدار میمونه،اصلا دوس نداره با من صحبت کنه،از زندگی فقط فهمیده باید حسابی غذا بخورن و بخوابن و.گاهی به نیاز جنسیشون برسن،همین کارهاش باعث شد من پناه ببرم.به کسی دیگر،درسته از کارم توبه کردم و دیگه تکرار نمیکنم،اما عقده های بزرگی دارم،به نظرتون من اشتباه میکنم؟مشکل من اندازه یک سوال نیست،یه نفر مشاور انلاین میخوام که واقعا مشکلم حل شه،چون پر دردم و حرف،ممنون میشم کمک کنید

  12. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    28860
    نوشته ها
    199
    تشکـر
    135
    تشکر شده 155 بار در 105 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : رابطه سرد

    خیلی متاسف شدم عزیزم .به نظر من شما باید حضوری با یه مشاور صحبت کنید مورد شما متاسفانه خیلی حاد شده مشاوره دادن در مورد چنین مشکلی به جزئیات بیشتری احتیاج داره. اما در هر صورت سعی کن یه تصمیم قطعی بگیری. اینجوری بین زمین و آسمون بلا تکلیف موندن عمرتونو تلف میکنه.

  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    29135
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رابطه سرد

    جواب مشکل من بود؟؟اخه ما نمیتونیم مشاوره حضوری بریم،چون شوهرم میگه ما که مشکلی نداریم،ادم امروزی هستا،اما ما خیلی مشکل داریم،مشکلمونم از الان نیست ،ریشه اش همونه که گفتم،روزگارم با گریه میگزره،تو زندگی فهمیدم که زیادی از خود گذشتگی باعث چنین مشکلاتی میشه،ممنونم همدردی کردی،خیلی ممنونم،حالا اگه میشه همینجا مجازی یه همفکری کنیم،شاید واقعل کسای دیگه هم مشکل منو داشته باشن

  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    28860
    نوشته ها
    199
    تشکـر
    135
    تشکر شده 155 بار در 105 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : رابطه سرد

    عزیزم من منظورم این نیست که اینجا نمیشه هیچ پیشنهادی داد. خود شما میگی که مشکلاتتون زیاد و ریشه ایه. در مورد چنین موضوعی باید وقت و تایم زیادی بزارید و حضورا با یه متخصص صحبت کنید. لزومی نداره حتما جلسه اول با همسرتون برید. در ابتدا خودتون تنها مراجعه کنید و طی یک صحبت مفصل نظر کارشناس رو جویا بشید.
    و اما اینکه شما رابطه خارج از ازدواجتون رو ترک کردید خیلی عالیه. اینکه اینقدر عاشق همسرتونید و در زندگیتون باگذشت هستید فوق العادست اما درست اینه که آدما باید سعی کنن تعادل رو در تمام ابعاد شخصیتی و رفتاریشون رعایت کنن. که البته اینو خودتونم متوجه شدید. اول باید این پرخاش و تنشی که بینتون هست رفع بشه. در واقع اگر بینتون آرامش برقرار بشه بعدش میتونین رفتاراتونو در جهت صمیمیت بیشتر اصلاح کنید.مطمئنا شوهر شما مث هر انسان دیگه ای یه سری خواسته ها و علایقی داره و از شما به عنوان همسرش یه انتظاراتی داره شما باید ببینید چقد از این انتظارات برای شما قابل پذیرشه٬ چقد از این توقعات منطقیه٬اگر منطقیه چند درصدشو تامین کردید و اگر منطقی نیست باید در موردش با شوهرتون حرف بزنید تا در موردش به یه نتیجه ای برسید. و همینطور شما هم باید خواسته هاتونو مطرح کنید. باید باید بشینید با هم حرف بزنید تا سوئ تفاهما و ناراحتیا و دلخوریاتون رفع بشه.
    و اما در مورد اون موضوع اولی که در مورد زیاده روی گفتم ٬گذشت در زندگی مفید و لازمه اما یه وقتایی باید در برابر بعضی رفتارا ایستاد تا دیگه تکرار نشن در واقع شما در ابتدا با گذشت و بخشش زیاد در زندگیتون مجوز تکرار کارهایی که اذیتتون میکرده رو به همسرتون دادید و این روند به مرور روحیتون رو آزرده کرده.
    خانوما اهل نازن و آقایون اهل نیاز. یه وقتایی لازمه ما خانوما مردا رو بکشونیم دنبال خودمون. این تب و تاب نیاز و به دنبال ناز رفتن برای آقایون واجبه و بهشون سرزندگی و انرژی میده. چون شخصیتشون اینطوره که دوس دارن اونا بیشتر دنبال جنس مخالفشون باشن تا بالعکس. اگه عکسش اتفاق بیفته یه حالت یکنواختی و بی هیجانی و سردی به وجود میاره. در واقع شما با عشق سرشاری که به پای همسرتون ریختین و همیشه همه چیز براشون بدون هیچ تلاشی آماده و حاضر اونطوری که میخواستن بوده ایشونو نسبت به شما بی توجه و سرد کرده. در واقع مصداق همون ضرب المثله که میگن خوشی میزنه زیر دل آدم. تکرار میکنم که این ویژگیهای شما عالی و لازمن در زندگی ٬ فقط یه مقدار توش افراط کردین.
    اینا پیشنهادهای خیلی کلی هستن. شما در در روند اجرای هر کدوم با جرئیات زیادی سر و کار دارید که ممکنه تنش زا باشه و به کمک احتیاج داشته باشید به همین دلیل میگم که باید از یک مشاور خوب کمک بگیرید تا در این مسیر همراهتون باشه.
    ضمنا یاد خدا رو تو این مسیر فراموش نکن که مث یه دوپینگ اساسی میمونه واست.
    موفق باشی.

  15. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    28860
    نوشته ها
    199
    تشکـر
    135
    تشکر شده 155 بار در 105 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : رابطه سرد

    روش پست جدید گذاشتن؛
    ابتدا وارد صفحه اصلی میشید بالای صفحه سمت چپ گزینه تالار گفتمان رو کلیک میکنید وارد تالار که شدید موضوع مربوط به مشکلتون رو انتخاب میکنید وارد صفحه مربوطه که شدید بالای صفحه روی گزینه ایجاد موضوع جدید کلیک میکنید پس از نوشتن عنوان٬ مشکل خود را تایپ کرده و ارسال میکنید.

  16. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    29135
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رابطه سرد

    از مشاورین کسی نیست؟

  17. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    28860
    نوشته ها
    199
    تشکـر
    135
    تشکر شده 155 بار در 105 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : رابطه سرد

    چون مطلبتو توی یک صفحه دیگه گذاشتی و قبلا بقیه اومدن الان دیگه کسی نمیاد. یه صفحه جدید باز کن تا نظرات دوستان رو هم بشنوی.

  18. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29210
    نوشته ها
    60
    تشکـر
    10
    تشکر شده 41 بار در 27 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : رابطه سرد

    خودتون تنهایی برید مشاور میدونم بعضی مشاورها فکر میکنن حضور هر دو طرف لازمه اما خودتون برید مشاوری که اینطوری نباشه و بفهمه ومتوجه بشید که باید چکار کنید به نظر من بهتره یک سری کارهایی یاد بگیرید که دل شوهرتونو بدست بیارید سعی کنید بفهمید چه چیزی از شما خستش کرده و یکدفعه چی شده با زبان نرم صحبت کنید

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد