-
عروسمون کار نمیکنه
سلام من بیست سالمه و دختر هستم چندتا مشکل دارم که باهم میگمشون
1-دوسالونیمه عروس دارشدیم متاسفانه هیچ کاری توخونه نمیکنه وفقط ماهی یبار اگرحال داشت خانوم ظرف میشوره و کار خونه بامنه همیشه و وقتی بگم خسته شدم یا جاییم درد میکنه میگه مگه چیکارمیکنی فقط یه غذایی میپزی تواگه بری خونه شوهر اینجور باشی که طلاقت میده درصورتیکه خودش هیچوقت کار نمیکنه و حتی شوهرش هم طرفشو میگیره میگه توکارنکن بشین تا خواهرم انجام بده واینکه بگم تودوران عقدشون هم مثل یه مهمان میومد خونه و شبش هم میرفت بدونه هیچکاری الانم که بارداره حاضره ده ساعت زل بزنه به فیلم و گوشی اما نیاد یه کاری کنه
2-وقتی خواهراو مادر زن داداشم چیزی به خودشو داداشم بگن روز بعد بیشتر میرن سمتشون اما وقتی من یچیزی بگم کلا قطع رابطه میکنن باهام
3-بخاطر یسری اتفاقات و مشکلات شخصی و همین موضوع عروسمون من افسردگی شدیدی گرفتم و وقتی حالم بدبشه به همه میپرمو تا گریه نکنمو فریاد نزنم حالم خوب نمیشه و ممکنه تاچندروز حالم خراب باشه و وقتی اینجور میشم بدنم میلرزه ازشدت غصه
لطفا بهم کمک کنید دیگه خستم ازین وضع
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
باز هم ماجراهای خواهر شوهر و عروس
/////////
در مورد عروستون بهتره شما دخالت نکنید بزارید به عهده مادرتون
در مورد افسردگی سعی کنید آتو دست کسی ندید
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
سلام
به نظر من نمیخواد زیاد بهش فکر کنی
با خدا باش خدا خودش کمکت می کنه اگر می تونی با مامانت تو خلوت در دل کن بدون عصبانیت. با آرامش.حتما کمکت می کنه
اینو بدون مادر هیچ وقت بد دخترشو نمی خاد
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
خب عزیزم توام کار نکن.
داره بهت ظلم میشه هر طوری میتونی جلوشونو بگیر.
به داداشتم بفهمون اگه زنش حاملست تو تا وقتی دلت نخاد کاراشو نمیکنی. اگه مشکلی داره خودش میتونه جای زنش کار کنه.
تو میخای ادم خوبی باشی اما بعضی وقتا خوب بودن جواب نمیده.
کلا کار نکن تو خونه یه مدت تا قدرتو بدونن.
با خودت قرار بذار 10 روز دست ب هیچی نزنی انقدرم بی زبون نباش. نذار انقدر حرفات تو دلت بمونه که اخرش مجبور باشی با داد و فریاد خودتو خالی کنی.
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
مگه قرار داد بستی که همش تو کار کنی؟؟؟
اصن کار نکن یه مدت تا حساب کار دستشو بیاد
هیچکس هم حق نداره توبیخت کنه چون هیچ وظیفه ای نداری
داداشت هم حق نداره چیزی بگه چون کارشو خودش یا خانمش باید انجام بدن
اگه ناراحت میشن باید این وضع رو تغییر بدن
به نوبت و درست هرکس کار کنه
لزومی هم نداره انقد خودخوری که یه دفعه منجر شی
به زن داداشت هم بگو کاش شوهر من مثه شوهر تو باشه که اگه کار نکردم چیزی بهم نگه|yeah|
بی ادبی نکن اما ساکت هم نشین تا بهت زور بگن
اگه درست و بجا جواب بدی دیگه چیزی نمیگن
مودبانه و قاطعانه
خودت چیزی میخوری ببر بشور...واسه خودت فقط
بیخیال اونا...
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
متاسفانه بله یکجا زندگی میکنیم من چون مادرم مریضه کاراروانجام میدم وعروسمونم خیلی فرصت طلبه اوایل فقط اشپزخونه رومرتب میکرد بعدچندماه بابام بهش گفت چرا کمک نمیده داداشم گفت بیشتر دخترخودتون که کار میکنه دیگه میخواین چیکار کنه متاسفانه خونواده بدبختم گیر دوتا ادم کاملا نفهم و پررو افتاده
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
خب کار نکنه
وظیفه ای نداره که کار کنه .. وقتی اون میاد خونه شما نباید کار کنه که شما هم وقتی رفتید خونه اونا کار نکنید ، وظیفه مهمون نیست که کار کنه.
ببین الان دید خانمها نسبت به قبل فرق کرده قبلا همه کمک می کردن وقتی یه جا می رفتن الان هیچ کی بلند نمی شه. خب اینکه غصه ای نداره . کار هم هیچ کی و نکشته عروس ما هم وقتی میاد خونمون اصلا کار نمی کنه من خودمم اصلا نمی زارم که کار کنه .
می خواد بلند شه یه بشقابم برداره نمی زارم می گم تو اینجا مهمونی ... شما ها هم سر چه چیزهایی خودتون رو عذاب می دید. به نظر من عوض این که بهش چیزی بگید و یا اینکه بخواید هی گله کنید از کار کردن بیشتر باهاش دوست بشید و نذارید کاری کنه اونوقت می بینید خودش میاد کنارتون و سعی می کنه کمکتون کنه.
در ضمن اون الان بارداره و حساس تر شده شما هم عوض این چیزا بهتره که دل به دلش بدید.
خودتونم بی خود برای این مسائل بی خود ناراحت نکنید ...
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
نظر شما کاملا صحیح متاسفانه منو پدر مادرم بدجور داریم اذیت میشیم بخاطر نفهم بازیه این دونفر
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
به نظر من که غصه نخور
عوض اینکه غصه بخوری تو هم اصلا جلوی اونا کار نکن
مثلا
غذات و قبلش حاضر کن و چایی تو اماده کن و میوه تو بعدش که اونا اومدن میوه رو بزار رو میز و بدون اینکه تعارف کنی بگو اینجا سرو سرویسه ، موقع غذا هم که همه وسایل حاضرن فقط بیا بذار.
ظرفها رو هم که بردی آشپز خونه دست نزن بزار وقتی رفتن بشور
جلو اونا سعی کن اصلا کار نکنی..
من معمولا این کار رو می کنم
اگرم اومد تعارف کرد که ظرف بشوره یا کمک کنه بگو نه من کار هیچ کی به دلم نمی شینه. همین
حرص خوردن نداره که.
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
من ادم اینجوری اصلا نبودم ولی چون ذاتشو میشناسم و باتوجه به حرفایی که زدم که داداشم خانواده زنشو عین چی میپرسته اما پدرمادروخواهرشو که اینقدر بهش رسیدنو از نظر مالیاتی کلی خرجشخودشو زنش اینجور رفتاری داره ناراحت میشم واسه زنش کوهو جابجا میکنه ما من چندروز پیش بهش گفتم اشغالاتونو نذار رومیز قهر کرده ازین چیزاست که دلگیرم اون اصلا توزمان عقدش کاری نمیکرد مثل الانش ساعتها باخونوادش حرف میزنه و اس میده و فیلم میبینه اما زورش میاد حتی غذا براشوهرش ببره
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
merina
خب کار نکنه
وظیفه ای نداره که کار کنه .. وقتی اون میاد خونه شما نباید کار کنه که شما هم وقتی رفتید خونه اونا کار نکنید ، وظیفه مهمون نیست که کار کنه.
ببین الان دید خانمها نسبت به قبل فرق کرده قبلا همه کمک می کردن وقتی یه جا می رفتن الان هیچ کی بلند نمی شه. خب اینکه غصه ای نداره . کار هم هیچ کی و نکشته عروس ما هم وقتی میاد خونمون اصلا کار نمی کنه من خودمم اصلا نمی زارم که کار کنه .
می خواد بلند شه یه بشقابم برداره نمی زارم می گم تو اینجا مهمونی ... شما ها هم سر چه چیزهایی خودتون رو عذاب می دید. به نظر من عوض این که بهش چیزی بگید و یا اینکه بخواید هی گله کنید از کار کردن بیشتر باهاش دوست بشید و نذارید کاری کنه اونوقت می بینید خودش میاد کنارتون و سعی می کنه کمکتون کنه.
در ضمن اون الان بارداره و حساس تر شده شما هم عوض این چیزا بهتره که دل به دلش بدید.
خودتونم بی خود برای این مسائل بی خود ناراحت نکنید ...
خب اینا با هم زندگی میکنن
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
دربدر روزگار
من ادم اینجوری اصلا نبودم ولی چون ذاتشو میشناسم و باتوجه به حرفایی که زدم که داداشم خانواده زنشو عین چی میپرسته اما پدرمادروخواهرشو که اینقدر بهش رسیدنو از نظر مالیاتی کلی خرجشخودشو زنش اینجور رفتاری داره ناراحت میشم واسه زنش کوهو جابجا میکنه ما من چندروز پیش بهش گفتم اشغالاتونو نذار رومیز قهر کرده ازین چیزاست که دلگیرم اون اصلا توزمان عقدش کاری نمیکرد مثل الانش ساعتها باخونوادش حرف میزنه و اس میده و فیلم میبینه اما زورش میاد حتی غذا براشوهرش ببره
وظیفشه برا شوهرش غذا بذاره
زن نگرفته که فیلم ببینه
وقتی ازدواج کرده یعنی میخوام زنم کارامو بکنه
پس تو هم هیچ وظیفه ای نداری
لطف مکرر میشه وظیفه ی مقرر
همیشه لطف کردن هم خوب نیس
تو فقط کارای خودت و مامان بابات رو انجام بده
شوهرشه دندش نرم وظیفشه
لطفا عزت نفست رو حفظ کن
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ashkan2
بیشتر دختر خودتون که کار می کنه ینی چی؟
خوب خونه ی خودته راحت باش.... دو تا ظرف برادرت و عروست رو هم بشور... فک کن همچین عروسی نبوده... باز هم شما باید تنهایی کارها رو انجام می دادید. خوب الان هم فک کنید عروسی ندارید و تنهایی کارای خونه رو انجام بدید. ظرف برادرتون رو از روی برادر خواهری بشورید. ظرف عروستون رو هم به عنوان صدقه در راه خدا و به نیت قرب الهی بشورید.
|blinksmiley||blinksmiley||blinksmiley||blinksmile y||blinksmiley||blinksmiley|
اینم شد قرب الهی
مگه دور از جونش نوکرشونه که بشوره بپزه براشون
میگه زنش حتی واسه شوهرش هم غذا نمیذاره
شوهر کرده واسه چی؟؟؟ فقط....لا اله الا الله
اون چرا برا قرب الهی به خانواده شوهرش کمک نکنه
والا به خدا حرف زوره
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
مشکل اصلی زن داداشت نیس عزیزم مشکل اصلیت برادرته که حالیش نیس تو تک و تنها نمیتونی همه کارارو انجام بدی ...
بهترین کار اینه ک خودتو مشغول کنی برو چن جا کلاس ثبت نام کن بذار روزت پر بشه تایم ناهار و شامتو جلوتر یا عقب تر از خونوادت بنداز ک تنهایی غذا بخوری شبم به بهانه ی خستگی زودتر از بقیه بخواب ..
و یه نکته ی مهم اینه ک به هیچ وجه تو ظاهرت نشون نده ک عصبانی هستی خیلی ریلکس باش
Sent from my GT-I9300I using Tapatalk
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
ببین عزیز من، من هر کی و دیدم که عروس با خودشون زندگی می کنه همینه اوضاع
عیبی نداره به نظر من که کار نکنه
می دونید چرا چون اونم می دونه که داره حرص شما رو در میاره کار نمی کنه و دقیقا همینو می خواد به نظر من چرا حرص بخوری ؟ اونجوری هم باید حرص بخوری و هم کار انجام بدی اما اگه بی خیال باشی دیگه حرص خوردنم نداره فقط کار رو انجام می دی..
معلوم نیست که این وضعیت تا کی ادامه داره پس بهتره که بی خیال باشی... فکر کن به قول دوستمون که اصلا اونا نیستن واسه خونوادت داری پخت و پز می کنی.
یکی از دوستای منم دقیقا تو وضع شما بود انقدر عروسه اذیتشون کرد که آخر سر پول گذاشتن و هر طوری که بود واسشون یه خونه جدا خریدن.
اما شما اگه موقعیتش رو نداری بهتره حرصم نخوری ... اصلا از فکرت بندازش بیرون.
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
اتفاقا اوایل خودشم باکمال پررویی گفت شوهرنکردم که کارکنم شوهرکردم که استراحت کنم و همینم شد تازه وقتی مهمان میاد سریع میره اشپزخونه و کارارو انجام میده که بعدا حرفی شد بگن این که کارمیکنه
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
دقیقا رز مریم جون به مامان بابام همیشه میگم دوسال دیگه کور پیر شدین بخدا نگاتونم نمیکنه کاش ادما برای ازدواج همچین چیزاییو برای عروسشون درنظر بگیرن که مثل ما تو گل گیر نکنن
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
دقیقا همینطوره خدا کسیو گیر ادم نفهم نکنه|sadsmiley|
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
مگه شما خانواده ها عروس انتخاب می کنن خود جوونها هم و انتخاب می کنن در ثانی اگرم انتخاب کنن از کجا می تونن یقین داشته باشن که اینطوری نباشه.
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
merina
ببین عزیز من، من هر کی و دیدم که عروس با خودشون زندگی می کنه همینه اوضاع
عیبی نداره به نظر من که کار نکنه
می دونید چرا چون اونم می دونه که داره حرص شما رو در میاره کار نمی کنه و دقیقا همینو می خواد به نظر من چرا حرص بخوری ؟ اونجوری هم باید حرص بخوری و هم کار انجام بدی اما اگه بی خیال باشی دیگه حرص خوردنم نداره فقط کار رو انجام می دی..
معلوم نیست که این وضعیت تا کی ادامه داره پس بهتره که بی خیال باشی... فکر کن به قول دوستمون که اصلا اونا نیستن واسه خونوادت داری پخت و پز می کنی.
یکی از دوستای منم دقیقا تو وضع شما بود انقدر عروسه اذیتشون کرد که آخر سر پول گذاشتن و هر طوری که بود واسشون یه خونه جدا خریدن.
اما شما اگه موقعیتش رو نداری بهتره حرصم نخوری ... اصلا از فکرت بندازش بیرون.
دقیقا اینم نقشش همینه که اذیتمون کنه شوهرش هم بخور بخواب نه کاری داره نه جیزی انگار ازدواج فقط اینه از کنارش ت************ نخوریو قوربون صدقش بری|ohno-smiley||blinksmiley|
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
negin9
مشکل اصلی زن داداشت نیس عزیزم مشکل اصلیت برادرته که حالیش نیس تو تک و تنها نمیتونی همه کارارو انجام بدی ...
بهترین کار اینه ک خودتو مشغول کنی برو چن جا کلاس ثبت نام کن بذار روزت پر بشه تایم ناهار و شامتو جلوتر یا عقب تر از خونوادت بنداز ک تنهایی غذا بخوری شبم به بهانه ی خستگی زودتر از بقیه بخواب ..
و یه نکته ی مهم اینه ک به هیچ وجه تو ظاهرت نشون نده ک عصبانی هستی خیلی ریلکس باش
Sent from my GT-I9300I using Tapatalk
اتفاقا میخوام همینکاروهم کنم کلاس ورزش برمو عصراهم یجایی برم سر گرم بشم
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
به نظر من اصلا غصه نخور ، فقط از زندگیت لذت ببر یکم که بگذره این مشکلات حل می شه اونوقت غصه می خوری که چرا بهترین دوران زندگیت رو به آدمی پرداختی که اصلا ارزشش رو نداشته.
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
merina
به نظر من اصلا غصه نخور ، فقط از زندگیت لذت ببر یکم که بگذره این مشکلات حل می شه اونوقت غصه می خوری که چرا بهترین دوران زندگیت رو به آدمی پرداختی که اصلا ارزشش رو نداشته.
میخوام سعیمو کنم دقیقا هیچ ارزشی ندارن
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
دربدر روزگار
میخوام سعیمو کنم دقیقا هیچ ارزشی ندارن
موفق می شی ، بعدشم یکم طرز فکرت رو عوض کن
ببین مثلا من اینجور فکر نمی کنم که چرا اون کار نمی کنه اینطوری فکر می کنم که مگه من مرده باشم که یکی مثل اون بخواد بیاد تو کارای خونه به من کمک کنه. واسه همین اگرم می گم بخواد کوچکترین کاری کنه خودم نمی زارم بهشم می گم من به دلم نمی شینه کسی کار کنه چه خونه مادرم اگه باشم چه خونه خودم.
خودت رو برای این چیزا پیر نکن...
فقط شاد باش
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
merina
موفق می شی ، بعدشم یکم طرز فکرت رو عوض کن
ببین مثلا من اینجور فکر نمی کنم که چرا اون کار نمی کنه اینطوری فکر می کنم که مگه من مرده باشم که یکی مثل اون بخواد بیاد تو کارای خونه به من کمک کنه. واسه همین اگرم می گم بخواد کوچکترین کاری کنه خودم نمی زارم بهشم می گم من به دلم نمی شینه کسی کار کنه چه خونه مادرم اگه باشم چه خونه خودم.
خودت رو برای این چیزا پیر نکن...
فقط شاد باش
اتفاقا منم خوشم نمیاد کسی دست به چیزی بزنه ولی خب ادم باید عقلش برسه بگه طرف اذیت میشه یکم کمکش کنم دیه چکنیم باید حالا حالاها بسازیم|wacsmiley|
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
سلام دوست عزیز
این چیزایی که گفتین همش منشاش زندگی کردن زوج تازه اردواج کرده با خونواده پدری هست که باعث میشه این مشکلات به وجود بیاد البته متاسفانه...
به نظر من اولین کاری که بهتره انجام بدید این هست که خونسردی و آرامشتون رو تحت هیچ شرایطی مختل نکنید، میدونم سخته، ولی گاهی توی زندگی شرایطی پیس میاد که آدم باعث بوجود اومدنش نشده ولی به خاطرش اذیت میشه، پس بهترین کار اینه که در هر حالی آدم بتونه آرامشش رو حفظ کنه، شما دختر بالغ و عاقلی هستید، اگه واسه تون ممکنه یه برنامه کلاسی که علاقه دارید یا ورزش رو واسه خودتون بذارید که همش تو خونه شرایط اذیتتون نکنه، بعد هم سعی کنید همیشه مودبانه رفتار کنید درسته خونه پدری شماست و عروس شما مثل مهمون هست که به خونه شما اومده، به هرحال آدمی که درک و شعورش بالا باشه خودش باید متوجه مسائل باشه، اگه نشه با این چیزایی هم که شما از داداش و همسرشون گفتید بهتره باهاشون روبه رو نشید چون هم حرمتی که بینتونه آسیب میبینه و هم اونا از شما بزگترن، درسته حق با شماست ولی خب گاهی باید سکوت کرد، همین سکوت واسه کسی که فهم داشته باشه کم معنایی نیست، شمام که خداروشکر خدا بهتون تن سالم داده به خاطر شرایط مادر هست که فداکاری میکنید و این خیلی با ارزشه همین کافیه، برادرتون و عروستونم فرض کنید دو تا مهمون هستن اگه بتونن مستقل زندگی کنن خیلی بهتر میشه، هر چند که این واقعا انصاف نیست آدم هر جایی که میره باید کاری کنه که حداقل غذایی که میخوره بهش حلال باشه، تا حالا کار کردن خونه هیچ دختر یا زنی رو نکشته حالا زن داداش شما هم اگه دختر عاقلی باشه با شما مثل خواهرش رفتار میکنه یا حداقل مثل یه خواهر شوهر ولی منصافه ، اگه کارها تقسیم میشد این مشکلات هم پیش نمیومد، ولی الانم که اینطوریه شما که درکتون بالاتره بهتر رفتار کنید، و دعا کنید که اونا هم زودتر برن سر خونه زندگیشون که شما و والدین هم راحت بشید، زیاد هم خودتونو درگیر این مسائل نکنید از این مشکلات توی خیلی از خونواده ها هست، وقتی کارارو انجام دادید واسه خودتونم وقت بذارید شما الان توی اوج جوانی هستید و حقتونه از زندگیتون لذت ببرید، من هم یه مدت شرایط خونه مون مثل شما بود و شاید خیلی بدتر... من زن داداش اولم که یه مدت با ما زندگی می کرد چون توی مجردی همه کارای خونه رو انجام داده بود از این لحاظ مشکل زیادی نداشت ولی متاسفانه از اون ور بام میفتاد تا جایی که خدا شادهده من که عین خواهر بزرگ نداشته ام بهش احترام میذاشتم جواب محبت ها و سادگیم رو بعد مدتی خوب نداد و با اومدنش یه فاصله بین منی که تک دختر و به قول مادرم یکی دونه شون بودم افتاد، هر چند اوایل خونواده ام اینارو زیاد قبول نداشتن و میگفتن اون خیلی دوستت داره و این حرفا ولی خداروشکر وقتی رفتار و برخوردش با بقیه اعضای خونواده ام حتی پدرم و مادرم که اون همه بهش محبت کرده بود بد شد همه فهمیدن چجور آدمیه مخصوصا داداشام که زن داداشم به جای اینکه من دختر خونواده بودم و باید با من بیشتر گرم میگرفت با داداشام خیلی گرمتر از من بود! حالا به قول داداش کوچیکم یا حسادت بود یا بد ذاتی یا هرچی دل من این وسط کم نشکست، هرچند بیشترش هم از سوع تفاهمایی که اون میون من با خونواده ام داشتم ناشی میشد و کمتر از زن داداشم آسیب میدیدم ولی خب به هرحال به خاطر وجود اون شرایط من اون شکلی شده بود...فقط خدا میدونه من اون موقع ها چی میکشیدم و تنها کسی که هیچوقت تنهام نمیذاشت خدا بود،...خداروشکر خیلی اتفاقی قسمت شد و رفتن سر خونه زندگیشون، بعد که تازه نفس راحتی کشیدم برادر دومم ازدواج کرد و به خاطر وابستگی و تصمیم اشتباهش با ما زندگی میکردن یه مدت، متاسفانه این بار هم عروس خوبی نصیب ما نشد، این دومی هم که به قول خودش تو ناز و نعمت فقط خورده بود و خوابیده بود، با اینکه مگه خدا به دلش مینداخت که کمکی کنه و گرنه لنگه ظهر میومد بالا ناهار میل میکرد دیگه کسی ندیدش تا شب وقتی برادرم میومد، ولی خب من دانشگاه بودم و بیشتر کارارو مادرم انجام میداد منم وقتایی که میتونستم کمکش می کردم، یه روز هم من امتحان داشتم و مادر خونه نبود اومد کمکم کنه ظرفای ناهاری که خودم پخته بودم رو بشوره پاش زده بود به قوطی روغن و با صدای جیغش که من متوجه شدم چند برابر اون زمانی که واسه شستن ظرفا لازم بود رو صرف تمیز کردن آشپزخونه کردم، حالا اینا گوشه ای از شرایط بود، با وجود اینکه هر دوتا عروس ما از من بزرگتر بودن و مثلا فامیل بودن.. درک آدم ها به سن و سال و به مدرک دانشگاهی نیست، البته خداروشکر من داداشام درکشون بهتر بود.. آنهایی که میفهمند عذاب میکشند و آنهایی که نمیفهمند عذاب میدهند..ولی خب خداروشکر بالاخره خدا کمک کرد و حل شد، الان هم که مستقل شدن میان خونمون معمولا ترجیح میدم تو خونه ما کاری انجام ندن و میگم شما مهمونین من دوس ندارم مهمون خونمون کار کنه، با اینکه من میرم خونه اونا دلم راضی نمیشه همش بشینم و و کاری انجام ندم، الان هم دومیه خونمون هستن و مادرم خونه نبود امروز هر دو وعده عذارو من درست کردم مرتب کردن خونه هم همچنین شستن ظرفا هم نیز و ایشون زحمت کشیده یه صبونه واسه خودش و شوهرش درست کرده بعد از ظهرم یه چایی دم کرده اونم با هزار بار گفتن برادرم...، گاهی هم میومد تعارف میکرد کمک کنم ولی حوصله اش رو نداشتم میخواستم کارارو انجام بدم خیالمم راحتتره رختخواب های خودشون و بقیه مهمونارو هم رو من واسشون انداختم، حالا بعد شام مادرم برگشته اول از ایشون تشکر کرد بعد من ماشالله از بس هم زرنگن ملت به روی خودشون که نمیارن هرچند من بعدش به مادرم غر زدم و بهش گفتم که ایشون نقشی در شام و ناهار پختن نداتشتن و نیازی به تشکر شما نبود، بعدش هم از شدت خستگی کمرم درد گرفت ولی به روی خودم نیاوردم .. اگه هم کمکی میکنن نظر لفطشونه.. این ها همه رو گفتم که بگم این شرایط کنونی شما هم همیشگی نیستش ولی خب سعی کنید حرص نخورید و همیشه آروم باشید چون در غیر اینصورت فقط به خودتون و اعصابتون صدمه میزنید، دلسوزی و محبت زیادی هم واقعا چیز خوبی نیست این رو من تو زنگیم بهش رسیدم چون تهش آدمی که اینجوری میخواد ثواب کنه دقیقا کباب میشه، من خیلی جاها سکوت کردم ، اون هم اول به خاطر خداوند و بعدش احترام برادرام اونا هم خداروشکر خودشون خیلی وفتا متوجه بودن کوتاهی از همسراشون بوده ،من با اینکه به ظاهر تو آغوش خونواده ام بودم یه مدتی انگاری فرسنگ ها از همشون مخصوصا مادرم که جونم بهش بسته بود و بعد خدا بهترین زندگیمه ، بعضی شبارو با بغض و خلوت با خدا میگذروندم..دیر یا زود بالاخره همه میفهمن اخلاق و رفتار آدم رو که نقش بازی کرده یا نه و مهمتر خدا شاهد همه اعمال هست و اینکه خدا هیچوقت آدم رو تنها نمیذاره و حتی وقتی هیشکی درکت نمیکنه اون هست و هواتو داره یه مرهمه واسه همه دردای آدم...تمام سپاسم از آن کسی است که به من نیازی نداشت اما فراموشم نکرد،
صبور باشید و به خدا توکل کنید، سعی هم کنید حرمت بین شما و به خصوص برادر و بعدش همسرش نشکنه، خودش میدونه چجوری به بنده هاش کمک کنه...
راستی ببخشید حرفای من طولانی شد و خواهر شوهر بازی در آوردم|happysmiley|
شاد باشید و موفق.
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
راستی با وجود اینکه خیلی زیاد حرف زدم و بابتش عذر میخوام این رو یادم رفت بگم
من این نکته رو به هر کسی که میخواد ازدواج کنه سعی میکنم یادآوری کنم تا جایی که ممکنه به خصوص آقا پسرا:
درسته شرایط مستقل زندگی کردن آسون نیست ولی این رو بدونید اگه یه کم دیرتر ازدواج کنید و برید خونه خودتون خیلی بهتره تا اینکه با ازدواج شما خونواده تون دچار مشکل و مسئله بشن حتی یک عضوشون، پس تا وقتی نمیتونین مستقل زندگی کنین خیلی بهتره سعی کنید ازدواج نکنین، حتی در بهترین شرایط هم ممکنه سوع تفاهمی چیزی پیش بیاد و هم اعصاب خودتون درگیر میش هو هم خیلی بیشترش اعضای خونواده تون، البته این نظر منه با تجاربی که داشتم.
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
چی بگم از داداشت بخواهیین جدا شن .
راستشو بخوایین ما 8 سال با عروسمون تو یه خونه زندگی کردیم. مامانم خیلی خوبه از همون روز اول گفت که باید خودشون برای خودشون زندگی کنن.غذا جدا بودیم و ...هیچ بحثی هم نشد.
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
یلدا 25
راستی با وجود اینکه خیلی زیاد حرف زدم و بابتش عذر میخوام این رو یادم رفت بگم
من این نکته رو به هر کسی که میخواد ازدواج کنه سعی میکنم یادآوری کنم تا جایی که ممکنه به خصوص آقا پسرا:
درسته شرایط مستقل زندگی کردن آسون نیست ولی این رو بدونید اگه یه کم دیرتر ازدواج کنید و برید خونه خودتون خیلی بهتره تا اینکه با ازدواج شما خونواده تون دچار مشکل و مسئله بشن حتی یک عضوشون، پس تا وقتی نمیتونین مستقل زندگی کنین خیلی بهتره سعی کنید ازدواج نکنین، حتی در بهترین شرایط هم ممکنه سوع تفاهمی چیزی پیش بیاد و هم اعصاب خودتون درگیر میش هو هم خیلی بیشترش اعضای خونواده تون، البته این نظر منه با تجاربی که داشتم.
سلام دوست خوبم حرفاتونو خوندم بااین نظرتون کاملا موافقم چیه تاپسرمیگه زن میرن براش میخرن ماهم ازبس همه چیزهولکی بود که به خیلی چیزاتوجه نکردیم براهمین این مشکل هابوجود اومد
-
پاسخ : عروسمون کار نمیکنه
حالا که حامله ان و نمیتونن زیاد کمک کنن ولی بعدها باهاش منطقی صحبت کن که کارها رو تقسیم کنین اگه قبول کرد که خوبه ولی اگه به پررویی زد و کاری انجام نداد شما فقط به اندازه خودتون آشپزی کن و ببر توی یه اتاق با پدر مادرت بخور تا خودش مجبور شه واسه خودش و شوهرش آشپزی کنه و فقط اتاقی که خودتون ازش استفاده میکنین رو تمیز کن و فقط به اندازه خودت و پدر مادرت بشقاب و ظرف بیار تا مجبور شه خودش پا شه یکم محکم باش و جلوش واستا