با سلام
من مهدی بیست و چهار سال دارم و همسرم هم بیست و یک سال داره
ما شش ماهه عقد کردیم و من در شهری مشغول کار هستم و همسرم با دویست کیلومتر اختلاف در شهری دیگه در حال تحصیل هست و شهر س************تمون هم جایی دیگه هست و برای دیدن هم به شهر محل س************تون میاییم و همدیگه و خانوادهامون رو میبینیم.
ما به طور میانگین هر دوهفته یک بار همدیگه رو میبینیم.
مشکل اولمه وابستگی زیاد ایشون به خانوادشونش (به خصوص مادرشون) هست و هنوزم من نفر دوم زندگیشم( خودش اینو گفته بعد از مادرش نفر دوم هستم ) به طور مثال ایشون هر موقع میاد خونشون اول به مامانش اطلاع میده و من اگه نپرسم نمیگه یا ایشون بدون درخواست مامانش برنامه ی کلاسی ترمش رو برای مامانش فرستاده ولی من دوبار گفتم هنوز نفرستاده یا در حالی که من کنارش بودم در مورد قضیه ی از مادرش مشاوره گرفت و از من هیچ سوالی نپرسید(من مرد هستم و اونجا غرورم خرد شد) و خیلی خیلی به مادرش وابسته است
مشکل دوم ایشون این هست که در مواقعی که از هم دوریم ایشون روزهای اول جداییمون خیلی با انرژی و پرطراوت هست و جواب تک تک پیامهام رو میده ولی بعد از دو یا سه روز هیچ جوابی نمیده و میگه سرم شلوغه و خسته ام. در صورتی که من هر شب و صبح بهش صبح بخیر و شب بخیر میگم هر روز بهش میزنگم و تو تلگرام پیام براش میفرستم . و هر موقع هم زنگ میزنم با دوستاش در حال خنده و گفتگویه در حالی که به من میگه خسته ام و وقت ندارم .
ایشون تو این شش ماه فقط دوبار بابت دلتنگی به من زنگ زده و شاید بعد از ده تا پیام من جواب منو بده اونم با یک پیام (یعنی بعد از پنج روز پیامک های من ایشون یک پیام میده) ایشون رو تست کردم اگه بهش نزنگم اصلا براش مهم نیست ولی اگه پیام ندم ناراحت میشه در صورتی که میدونم به والدینش خودش میزنگه ولی به من اصلا زنگ نمیزنه و هر بارم زنگ میزنم جوابم رو سرد میده
...به خدا همون یک باری که پیامم روجواب میده خیلی امیدوار میشم من همیشه به فکر اونم هر وقت میبینمش بهش کادو میدم ....احساس میکنم ایشون هیچ علاقه ای به من نداره ولی وقتی حضوری میبینمش میفهمم عاشق منه ولی رفتارهاش در زمان هایی که همدیگه رو نمیبینم برام عجیبه..
خودم میدونم منو دوست داره و عاشقمه ولی این رفتارش برام نامفهومه.
دو سوال دارم :
اولا چجوری از وابستگی به مادرش بکاهم؟(در صورتی که من خیلی خیلی بهش محبت میکنم)
دوما: چجوری سردیش در مواقعی که همیدگه رو نمیبینیم بکاهم تا بیشتر با هم صمیمی بشیم.
با سپاس