مشکل با خانواده همسرم ... ادامه یا طلاق؟
یکساله عقد کردم و تو خانواده ای زندگی میکنم ک خیلی معتقدن و اصلا رسم ندارن ک دختر زیاد تو عقد بمونه.مادر شوهرم داره ی خونه ۱۸۰ متری رو تخریب و نوسازی میکنه تو این یک سال همش ب بهانه ی خونه سازی عروسی ما رو جا ب جا میکنه. دوماه پیش من و شوهرم خاستیم ی خونه اجاره کنیم و بدون عروسی بریم سر زندگیمون اما مادرشوهرم اومد و قول داد ک بعد گذشت این دوماه خونه رو درست میکنه برامون عروسی میگیره. اما حالا بازم زیر قولش زد و گفت تا ۳ ماه دیگ شاید عروسی بگیرم.با این حرفا بین خانواده ها خیلی لج و لجبازی افتاده و حتی پدرم اجازه نمیده با شوهرم ارتباط داشته باشم... موندم چیکار کنم حتی احساس میکنم زیر پای شوهرم رفته از مستقل شدن پشیمونش کرده. لطفا راهنمایی کنید
پاسخ : مشکل با خانواده همسرم ... ادامه یا طلاق؟
میشه به طلاق فکر نکنید....طلاق خیلی چیز وحشتناکیه....تازه وقتی که پای عشقم درمیون باشه....حیفه|worry||worry||worry|
پاسخ : مشکل با خانواده همسرم ... ادامه یا طلاق؟
خب وقتی همونی ک عشقته ببینه تو عذابی اما هیچ کاری برات نکنه... باید چیکار کنی؟
پاسخ : مشکل با خانواده همسرم ... ادامه یا طلاق؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
parisima22
خب وقتی همونی ک عشقته ببینه تو عذابی اما هیچ کاری برات نکنه... باید چیکار کنی؟
شاید شرایطش یه جوریه که نمیتونه کاری کنه...شما باید هواشو داشته باشی بیشتر از همیشه|heart||wubsmiley|
پاسخ : مشکل با خانواده همسرم ... ادامه یا طلاق؟
اول باهاش حرف بزن بعد عاقلانه تصمیم بگیر
پاسخ : مشکل با خانواده همسرم ... ادامه یا طلاق؟
ممنون از راهنماییتون. خیلی روزام سخت میگذره. رو آوردم ب قرصای آرامبخش ... نمیدونم چیکار کنم
پاسخ : مشکل با خانواده همسرم ... ادامه یا طلاق؟
بنظرم باید سعی کنی مدیریت داشته باشی تو زندگیت و منطقی باهاش حرف بزن
مردا نمیتونن از حرف هایی که منطقی هستن و حقیقت داره فرار کن
فقط در یه صورت فرار میکنن اینکه کسی پشت پرده داره مرد را مدیریت میکنه
پاسخ : مشکل با خانواده همسرم ... ادامه یا طلاق؟
پریسیمای عزیز بزرگ باشین عین همیشه و صبر داشته باشین |heart||blushsmiley|
دیالوگ فیلم شهرزادم یادتون بمونه: باز میشه این در....صبح میشه این شب|heart|
پاسخ : مشکل با خانواده همسرم ... ادامه یا طلاق؟
خیلی خیلی ممنونم از دلداری هاتون . من ۲۴ سالمه شاید دیگ بتونم واسه زندگیم تصمیم بگیرم. اوایل فک میکردم زندگی خیلی آسونه اما الان باورم از بین رفته...
پاسخ : مشکل با خانواده همسرم ... ادامه یا طلاق؟
سلام دوست عزیزم. شما تصورتون راجع به زندگی اشتباه بوده . زندگی خیلی سخته اگه ندونی چجوری باید باهاش کنار بیای.
در ضمن این مطالبی که شما گفتید هیچ دلیل خوبی برای طلاق نیست. درسته که خانواده شما می خواهند که ایشون تکلیف شما رو روشن کنن . اما ایشون هم درگیریهای خودشون رو دارن.
عوض این کار بهتره به حرف خانواده گوش کنید و یه چند وقت دیگه صبر کنید و بهشون فرصت بدید و در این مدت دیدارهاتون رو خیلی کم کنید به بهانه اینکه پدرتون اصلا اجازه نمی ده.
خب اینطوری اگه شما رو دوست داشته باشه و بدونه که داره از دستتون می ده بالاخره داره تلاشش رو می کنه. هیچ وقت برای طلاق گرفتن دیر نیست . ولی بعدا ممکنه پشیمون بشید که چرا کمی بیشتر صبر نکردید.
پاسخ : مشکل با خانواده همسرم ... ادامه یا طلاق؟
عزیزم زندگی مشترک دوره های سخت زیادی داره ؛و بعد از هر سختی ش هم اسونیه .
یه سری اوایل زندگیشون تو اوج خوشی و شادی و راحتی ان و بعدشم برای جمع و جور کردن خودشکن باید تو سختی بیفتن ..
یه سری هم اوایل براشون سخت میگزره تا جمع و جورشن و بعدش حتما اسونی و لذت رو میبینن .
شمام سختیتون اول زندگیتون افتاده ..
نگران نباشید و سخت ترش نکنید با نگرانی و فکرای بدو سخت گیری ...
باور کنید ..باور کنید خونه سازی خیلی سخته ..همش دست مادرشوهرتون نیست ..این عقب افتادنا دست ایشون نیست که ..همیشه هم بستگی داره یه ساختمون میبینی یهو چندماهه بالامیره و تکمیل ..
ولی برا یکی یجای کار درجا میزنه .
زیاد دست صاحبخونه نیست!
خداروشکر مشکل شمام سر همین چیزاست نه بیشتر ..
باشه چه اشکالی داره شما رسم خاندادگیتونو بشونید کمی بیشتر عقد بمونید ؟
خلاف شرع که نیست !بخاطر دید مردم میگید که این مردم اصلا هم مهم نبست چی فکر میکنن .
پس خودتونو اذیت نکنید با صبرو وفاداری خودتونو به همسر و خانوادش ثابت کنید .
پاسخ : مشکل با خانواده همسرم ... ادامه یا طلاق؟
سلام
دختر خوب قرار شد تو سختیا کنار همسرت باشی درسته ?!
وقتی تنها مشکلت اینه که بدقولی شده واسه تموم شدن خونه و برگزار عروسی چرا داری به طلاق فکر میکنی ?!
میدونم خیلی سخته بلاتکلیفی و دور بودن از هم ولی تحمل کن این دورانم میگذره و خونه هم ساخته میشه و عروسی هم میگیریدو میرید سر خونه زندگیتون ....
میگی فکر نمیکردم زندگی اینطور باشه ، آره عزیزم زندگی اصلا لاو ترکو ندن تنها نیست ، زندگی خیلی سختیای دیگه داره که باید با صبوری و مدیریت همه چیز جلو ببریش .
یکم تحملت رو بالا ببر ، اینو بدون امکان داره تو هر زندگی اتفاقای بدتر و پیچیده تر بیفته که باید با همسرت بشینید و همشونو مدیریت کنید .
پس زود جا نزن ، قوی باش و در کنار همسرت بمون و مشکلات رو حل کن .
پاسخ : مشکل با خانواده همسرم ... ادامه یا طلاق؟
ن و شوهرم هم کلاسی دانشگاهی بودیم . ولی تا روزی ک ب خاستگاری من اومد اصلا باهم ارتباطی نداشتیم.. اوایل نامزدی همه چی خوب میگذشت ولی وقتی میخاستیم عقد کنید مادرش همش تاریخ عقدمون رو از این ماه ب ماه دیگ مینداخت همشم بهونه ش این بود ک این این فوت شد و اون فوت شد... ما تا ۵ ماه عقد نکردیم ب همین بهونه ها ک آخرش شوهرم صبرش تموم شد و ما بدون هیچ مراسم و حتی ی مهمونی ساده عقد کردیم... مادرشوهرم همش ب شوهرم میگه انتخاب خودت بوده بخاطر همین از همه چی منعش کرده... حتی تو گوشش میخونه ک از من جداشه اگ دوست داشتنی بینمون نبود الان جداشده بودیم.... میدونم ک با گذشت این ماه هایی ک قولشو میده بازم چیزی عوض نمیشه... من دوماهه ک خونه مادرشوهرم نرفتم و اونم منو ندیده حتی نمیگه کجاست عروسم.. حتی وقتی مامانم باهاش حرف میزنه در جواب مامانم میگه فک کن دخترتو شوهر ندادی... برادرشوهرم با اینکه سه سال از خواهرم کوچیکتره ازش خاستگاری کرده ولی از خواهرم جواب رد شنیده. پدرم از این موضوع خبر نداره... از ی طرفم برادرشوهرم حس تنفر و انتقام گیری از من و خانوادم داره و همش دخالت میکنه و تا میتونه نمیذاره مادرش کاری رو پیش ببره و متاسفاته مادرش خیلی ب حرفش گوش میده... با این شرایط من باید چیکار کنم.
پاسخ : مشکل با خانواده همسرم ... ادامه یا طلاق؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
parisima22
یکساله عقد کردم و تو خانواده ای زندگی میکنم ک خیلی معتقدن و اصلا رسم ندارن ک دختر زیاد تو عقد بمونه.مادر شوهرم داره ی خونه ۱۸۰ متری رو تخریب و نوسازی میکنه تو این یک سال همش ب بهانه ی خونه سازی عروسی ما رو جا ب جا میکنه. دوماه پیش من و شوهرم خاستیم ی خونه اجاره کنیم و بدون عروسی بریم سر زندگیمون اما مادرشوهرم اومد و قول داد ک بعد گذشت این دوماه خونه رو درست میکنه برامون عروسی میگیره. اما حالا بازم زیر قولش زد و گفت تا ۳ ماه دیگ شاید عروسی بگیرم.با این حرفا بین خانواده ها خیلی لج و لجبازی افتاده و حتی پدرم اجازه نمیده با شوهرم ارتباط داشته باشم... موندم چیکار کنم حتی احساس میکنم زیر پای شوهرم رفته از مستقل شدن پشیمونش کرده. لطفا راهنمایی کنید
متاسفانه تعصبات و بعضی از رسم و رسومات به قیمت سرد شدن رابطه زن و شوهر ختم میشه
بهتره در این موارد به جای احساسی رفتار کردن کمی صبور باشید و زندگی رو به کامتون در این اول زندگی تلخ نکنید
ریشه بسیاری از تنشهای اینده در زندگی مشترک از همین رفتارهای بچگانه بین خانواده ها سرچشمه میگیره ...
مشکلات رو با اتفاق هم حل کنید و اجازه ندید چنین اتفاقات بی ارزشی زندگی شمارو سرد کنه
پاسخ : مشکل با خانواده همسرم ... ادامه یا طلاق؟
میترسم که خونه سازی هم بهونه ای باشه تا بتونه شوهرم رو قانع کنه واسه جدایی از من... آخه تو این مدت همش دنبال عیبجویی از من و خانوادم بوده... طوری ک وقتی واسه ی مهمونی ساده میومد خونه ی ما بعد از رفتن از هر حرفی از پدر و مادرم حتی خواهرام هزار تا حرفای خاله زنکی در میاورد و شوهرم رو تحریک میکرد ک خانوادش ایطورن و اونطورن.... همش احساس میکنم داره وقفه ایجاد میکنه ک شوهرم رو پشیمون کنه... متاسفانه من اون چیزی رو ک نباید تو دوران عقدم از دست دادم چون ما همدیگه رو خیلی دوست داشتیم ...
پاسخ : مشکل با خانواده همسرم ... ادامه یا طلاق؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
parisima22
یکساله عقد کردم و تو خانواده ای زندگی میکنم ک خیلی معتقدن و اصلا رسم ندارن ک دختر زیاد تو عقد بمونه.مادر شوهرم داره ی خونه ۱۸۰ متری رو تخریب و نوسازی میکنه تو این یک سال همش ب بهانه ی خونه سازی عروسی ما رو جا ب جا میکنه. دوماه پیش من و شوهرم خاستیم ی خونه اجاره کنیم و بدون عروسی بریم سر زندگیمون اما مادرشوهرم اومد و قول داد ک بعد گذشت این دوماه خونه رو درست میکنه برامون عروسی میگیره. اما حالا بازم زیر قولش زد و گفت تا ۳ ماه دیگ شاید عروسی بگیرم.با این حرفا بین خانواده ها خیلی لج و لجبازی افتاده و حتی پدرم اجازه نمیده با شوهرم ارتباط داشته باشم... موندم چیکار کنم حتی احساس میکنم زیر پای شوهرم رفته از مستقل شدن پشیمونش کرده. لطفا راهنمایی کنید
شما کمی تند نمی رید؟ فقط به خاطر عقب افتادن عروسی میخواهید زندگی رو به هم بزنید؟صبور باشید می تونید تصمیم بهتری بگیرید
ولا من از تاییکتون اینطور برداشت کردم اگه اینطور نیست لطفا میشه بیشتر توضیح بدید؟
پاسخ : مشکل با خانواده همسرم ... ادامه یا طلاق؟
مشکلمو توضیح دادم ... فقط همین دیر شدن مراسم عروسی نیست ... لطفا همه ی حرفامو بخونید
پاسخ : مشکل با خانواده همسرم ... ادامه یا طلاق؟
عزیزم شما چه بکارتتون رو از دست داده باشین چه نه، چه یک ساعت عقد کسی باشین چه بیست سال، هیچ فرقی نمیکنه چون متاسفانه جامعه به چنین دخترایی به عنوان زن مطلقه نگاه میکنه و حتما لازم نیست بعد از ده سال زندگی و با وجود چندتا بچه طلاق بگیری تا اسم مطلقه بیاد روی شما!!!
اما قبول کن خودت هم اشتباه کردی. یه سری مسائل مال بعد از ازدواجه. دلیلش رو هم خودت داری میبینی. اگه رابطه کامل تون رو میذاشتین برای بعد، همسرتون یه انگیزه قوی داشت برای اینکه سریعتر شما رو ببره سر خونه و زندگیتون. اما الان خیالش راحته که مثل یه مرد متاهل داره زندگی میکنه بدون اینکه زیر بار مسئولیتی رفته باشه.
اما اشتباه دومت اینه که تو این شرایط به جای تلاش برای بهبود اوضاع، حرف از طلاق میزنی. به جرات میتونم بهت بگم حداقل 80% کسایی که اطراف من طلاق گرفتن از اینکار پشیمونن. پس خودتو درگیر مشکلات جدید نکن. سعی کن مشکلات فعلی رو حل کنی. به جای اینکه یه حصار دور خودت بکشی و دوماه نری خونه مادرشوهرت، از در دوستی وارد شو. به خونواده همسرت محبت کن و اعتمادشون رو جلب کن تا تو رو همسر لایقی برای پسرشون بدونن. اگه بتونی با یه سری راهکارهای ساده و ابراز محبت اونارو جذب کنی مطمئن باش سریعتر به زندگیتون سروسامونی میدن و کمکتون میکنن.
تو این مورد خاص کلید حل مشکلات دست مادرشوهرته. اگه اونو راضی نگه داری، همه چی حله. پس به جای فکر کردن به مشکلاتت، برای حفظ زندگیت تلاش کن.
پاسخ : مشکل با خانواده همسرم ... ادامه یا طلاق؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
parisima22
مشکلمو توضیح دادم ... فقط همین دیر شدن مراسم عروسی نیست ... لطفا همه ی حرفامو بخونید
لطفا از نقل قول استفاده کنید...
خوندم... لج و لجبازی منظورتونه؟؟؟ بهتره شما و همسرتون بزرگ تر ها رو قانع کنید و اونا رو از شرایط سختتون آگاه کنید و ...
پاسخ : مشکل با خانواده همسرم ... ادامه یا طلاق؟
شما درست میگید اولین اشتباه رو خودم انجام دادم. ولی بعضی وقتا دیگ اون اشتباه جبران پذیر نیست... کابووس شب و روزم همین موضوع شده اما نمیدونم باید چیکار کنم ...