مشکل کم حرفی در کنار مادرشوهر
در مورد چه چیزایی با مادر شوهرم حرف بزنم
تو دوران عقدم
مادر شوهرم انتظار داره زیاد بش زنگ بزنم و برم خونشون وقتی شوهرم نیست مشکلی با انتظارش ندارم چون واقعا قدر مادرم دوستش دارم
ولی واقعا معذبم و هیچ حرف مشترکی ندارم بش بزنم و مثلا الان عذا گرفتم زنگ بزنم چی بگم آدم کم حرفی نیستم ولی در کنار مادر شوهر نمیتونم هر حرفی بزنم وقتی خونشون میرم دوتایی باهم میشینیم ساعتها به دیوار نگاه میکنیم و من نمی تونم تحمل کنم اینه که از دوتایی شدن با مادر شوهرم در حال فرارم و میترسم از این موضوع برداشت اشتباهی بشه
در صورتی که اگه این قد معذب نبودم و همون آدم همیشگی بودم باهاش
باور کنید اینقد دوسش دارم که دوس داشتم همیشه باش اینورو اون ور برم
آدم پرحرفی هستم و شاد و شنگول ولی در جمع های زیر سه نفر بخصوص اگه اون آدم تازه وارد زندگیم شده باشه تبدیل به یه آدم کم حرف ساده کم رو و...میشم کلا میشم یکی دیگه خودمو نمیشناسم
نمیدونم باید چیکار کنم
پاسخ : مشکل کم حرفی در کنار مادرشوهر
سلام
درمورد گذشته و خاطراتش بپرس بزار اون حرف بزنه
حرف زدن زیادی باعث دردسر میشه
پ بگو مادر از عروسیتون بگین از بچگی شوهرم و ازاینجور حرفا بزن دیگه خودش حرف میزنه
یا علی مدد
پاسخ : مشکل کم حرفی در کنار مادرشوهر
خب یه ادم جوون معمولن علایق و سلیقه هاش فرق داره و نمیتونه زیاد بحث کنه با مادر شوهرش
هرچقدرم از خاطراطش بپرسی باخره یه روز تموم میشن
سعی کنید راجب اتفاقات روزانه صحبت کنید
و نیازم نیست مدام باهم حرف بزنید!یه احوال پرسی ساده کافیه
تماس میگیرید فقط حالشونو بپرسیدو بگید مراقب خودشون باشن
البته هرازگاهی ازشون تشکر کنین که همچین پسر خوبی تربیت کردن |heart|
پاسخ : مشکل کم حرفی در کنار مادرشوهر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
fateme.68
سلام
درمورد گذشته و خاطراتش بپرس بزار اون حرف بزنه
حرف زدن زیادی باعث دردسر میشه
پ بگو مادر از عروسیتون بگین از بچگی شوهرم و ازاینجور حرفا بزن دیگه خودش حرف میزنه
یا علی مدد
سلام دقیقا از همین دردسر شدن میترسم همش از اینو اون میشتوم مادر شوهر مادر شوهره هرچقدم ر و خوب باشه باید خیلی چیزارو مراعات کرد
همین باعث ترسم شده باعث شده نتونم خودم باشم میگم نکنه اینو بگم فلان شه اونو بگم بد شه خلاصه گیر کردمچ
پاسخ : مشکل کم حرفی در کنار مادرشوهر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
مبینا1111111111
سلام دقیقا از همین دردسر شدن میترسم همش از اینو اون میشتوم مادر شوهر مادر شوهره هرچقدم ر و خوب باشه باید خیلی چیزارو مراعات کرد
همین باعث ترسم شده باعث شده نتونم خودم باشم میگم نکنه اینو بگم فلان شه اونو بگم بد شه خلاصه گیر کردمچ
پ ی کاری کن ک خودش بیشتر حرف بزنه
از همون گذشته ها بپرسی خوبه
یا علی مدد
پاسخ : مشکل کم حرفی در کنار مادرشوهر
بنظرمن از همین الان عادتش نده که زیاد زنگ بزنی و حال و احوال چون میشه براش توقع و بعدها اگه کمتر زنگ بزنی ازت دلخور میشه
پس اندازه نگه دار که اندازه نکوست
حرفم از دستور غذاهاش بپرس ترشی از بافتنی از کارای روزمره از این چیزا خیلی هم حرف نزن و درمورد دیگران هم نپرس زیاد.خوشبخت بشی عزیزم.