پاسخ : نمی تونم شوهرمو دعواکنم
سلام
عجب دور و زمونه ای شده ها
خواهر من زندگی اروم دارید
مشکلت اینه که چرا نمیتونی دعواش کنی؟
دعواش کنی که زندگیت خراب شه؟
والا درسته میگن که از ماست که بر ماست
درمورد حرف دومتون هم باید بگم که زن و شوهر مکمل هم هستن
خودتون میگید کار نداره و درامدی هم نداره
دوماه یا صد سال شما خرج کنید تا ایشون روی روال بیوفته زندگیش بده؟
زندگیتون میگذره دیگه
شما هنوز درک درستی از ازدواج ندارید
ایشالا مشکلاتتون(|mellowsmiley||weirdsmiley|) حل بشن
پاسخ : نمی تونم شوهرمو دعواکنم
البته اینم بگم اگه بیخیال نشسته توی خونه و فقط میخوره و میخوابه اون فرق میکنه مسئلش
یه شوک بهش وارد بشه خوبه تا به خودش بیاد
پاسخ : نمی تونم شوهرمو دعواکنم
سلام عزیز جون
اول اینکه
شوهرت فرزندت نیست که دعواش کنی پس این کلمه اصلا مناسب نیست
دوما محبت خوبه اما بجاش
وقتی وقت عصبانیت واکنش نشون نمیدی و قربون صدقه میری چطور توقع داری ایشون رفتارش رو اصلاح کنه ؟
خوبه که وقتی ازش عصبانی هستی سکوت کنی ولی قهر نکنی صحبت کنی ولی قربون صدقه نری محبت نکنی
و وقتی اروم شدی به شکل صحیح ازش انتقاد کنی
شکل صحیح انتقاد:
اول تعریف و گفتن ویژگی های همسر،و بعد احساست راجب کار اون
مثلا عزیزم تو خیلی خوب و مهربونی تو خیلی به من احترام میزاری ولی اون دفعه دیر سر قرارت با من حاضر شدی و من واقعا احساس ناراحتی کردم اگه برات مقدوره رو این قضیه کار کن
پاسخ : نمی تونم شوهرمو دعواکنم
اگر خدای ناکرده مشکلاتی در زندگی زناشویی برای انسان پیش بیاید مخصوصا اگر این مشکل و خطا از ناحیه همسر انسان باشد
اولاً: تا جایی که مقدور است انسان باید چشم پوشی، عفو و گذشت نماید ثانیا: مشکلات را با ایجاد فضای محبتآمیز و گرم به صورت روشن،صریح و شفاف با همسرش در میان گذارد که این کار اگر در اولین فرصت مناسب صورت بگیرد بهتر است. فایده این کار آن است که اگر خطایی از هر کسی صادر شده باشد با این صحبت کردن در فضای آرام روشن میشود و بعد از روشن شدن مطلب باید سعی شود که آن مسأله دیگرتکرار نشود چرا که تکرار آن باعث از هم پاشیده شدن زندگی مشترک میشود. نکتهای که در خاتمه به آن اشاره میکنیم این است که به خاطر مسائل کوچک موقعیکه باعث اختلال در روند طبیعی زندگی شما نشود زندگی را برای خود و همسرتان تلخ نکنید و اعصاب خودتان و همسر گرامیتان را خراب ننمایید همانطور که بالا اشاره کردیم زندگی با عفوو گذشت شیرینتر میشود و نهایتا اینکه همسر گرامی شما به ادعای شما خیلی علاقهمند به شما میباشد شما میتوانید از حسن اعتماد ایشان نسبت به شما بهره برداری کنید و موارد اختلاف را با گفتگوی همراه با صداقت و در محیط گرم و صمیمی به بحث و بررسی دوستانه بپردازیدتا حل شود چرا که شاید اشتباه از خود شما و رفتار نامناسب شما باشد نه از همسر محترمتان و لذا به کلام و رفتار خود به طور مطلق نگاه نکنید. البته بهتر است در این باره به کتابهایی که پیرامون اخلاق و شیوه همسرداری و رابطه زناشویی نگارش یافتهاند مراجعه کنید، ولی به طور خلاصه چند نکته را متذکر میشویم. انشاءاللّه در زندگی آتیه زیبای شما خالی از فایده نباشد.
1- به مسائل واقعبینانه بنگرید. اموری که در پیرامون شما و همسرتان میگذرد سعی بکنید آن چنان که در واقع است دریابید.
2- با حوادث اتفاق افتاده برخورد معقولانه داشته باشید. تا آنجا که میتوانید از تکیه بر امور حدسی و ظنی خودداری بکنید. با اهرم احساسات بهاستقبال مسائل نروید.3- طرز برخورد با همسرتان رفتار همدلانه باشد؛ یعنی در حل مسائل نوعی برخورد بکنید که او شما را عین خود بداند و تو را با خود همراه و هممقصدببیند. به این نقطه برسد که شما او را درک کردهاید و یا در صدد درک فهم و شعور او هستید.
4- به همسرتان به چشم یک دوست و شریک واقعی زندگی بنگرید همچنان که انسان سعی دارد دوستش را به سبب نوع رفتار و گفتار خود نرنجاند وهمیشه او را از خود راضی نگه دارد. در برخورد با همسر نیز باید رفتار اینگونه باشد.5- به اموری که مربوط به همسرتان میباشد مثل جهیزیه، پدر و مادر، برادر و خواهر و فامیل و دوستان او به چشم احترام بنگرید. هرگونه که شما به اموروابسته به خودتان مینگرید همان نگرش را هم نسبت به امور وابسته به همسرتان داشته باشید.6- اگر میتوانید گاهی در کارهای خانه به همسرتان کمک کنید. مثلاً شستن ظرفها، تمیز کردن خانه و نگهداری از بچه.
این به علت این است که اولاً خانم احساس نکند که اینها کارهایی است که از ناحیه مرد به گردن او گذاشته شده است. ثانیا: ایجاد فراغت بال برای همسر موجب آرامش وشادی و طراوت در زندگی میگردد.7- مشکلات را با ایجاد فضای محبتآمیز و گرم به صورت روشن، صریح، شفاف با همسرتان در میان بگذارید. در اولین فرصت این کار صورتبگیرد بهتر است
پاسخ : نمیتونم شوهرمو دعوا کنم؟
ممنون از راهنمایی های شما دوستان
اره من زندگی اروم و دوست داشتی دارم جوریکه واقعا همه حسرت زندگی ما رو دارن
مشکل من اینه که نمیتونم احساسمو نسبت به کارش بهش بگم
اون دوست عزیزی که گفتن شوهرت بچه ت نیست که دعواش کنی دقیقا برای من برعکس شده شوهرم شده بچم باید مواظبش باشم غذاش به موقع باشه خوابش به موقع باشه نمازش قضا نشه حتی شب 2-3بار از خواب بیدار میشم تا پتو بکشم روش یه وقت سرما نخوره و اون از این رفتار خیلی لذت میبره
خیلی راحت کاراش رو توجیح میکنه و خیلی خیلی هم عصبیه همه اینارو انجام دادم که فقط کاری کنم عصبی نشه
خوب منم ادمم احساس کمبود میکنم دلم میخواد حرفمو بهش بزنم به نظرم اون داره بدون اینکه بفهمه از این قضیه استفاده میکنه
پاسخ : نمیتونم شوهرمو دعوا کنم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
بهشت
شوهرم شده بچم باید مواظبش باشم غذاش به موقع باشه خوابش به موقع باشه نمازش قضا نشه حتی شب 2-3بار از خواب بیدار میشم تا پتو بکشم روش یه وقت سرما نخوره و اون از این رفتار خیلی لذت میبره
خیلی راحت کاراش رو توجیح میکنه و خیلی خیلی هم عصبیه همه اینارو انجام دادم که فقط کاری کنم عصبی نشه
خوب منم ادمم احساس کمبود میکنم دلم میخواد حرفمو بهش بزنم به نظرم اون داره بدون اینکه بفهمه از این قضیه استفاده میکنه
سلام
این کارهایی که شما برای همسرتون انجام میدید خیلی هم خوبه ایرادش کجاست ؟
اما در کنار رسیدگی به ایشون باید خواسته هاتون رو گوشزد کنید .
شاید اصلا" همسر شما نمیدونند شما چه انتظاراتی دارید.
ایشون علم غیب ندارند باید شما خواسته هاتون رو برای شوهرتون باز کنید
حرفهای گفته نشده ،و انتظارات برآورده نشده تبدیل به خشم سرکوب شده میشه و یک جایی فوران میکنه زندگی شما خراب میشه.
پاسخ : نمیتونم شوهرمو دعوا کنم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
بهشت
ممنون از راهنمایی های شما دوستان
اره من زندگی اروم و دوست داشتی دارم جوریکه واقعا همه حسرت زندگی ما رو دارن
مشکل من اینه که نمیتونم احساسمو نسبت به کارش بهش بگم
اون دوست عزیزی که گفتن شوهرت بچه ت نیست که دعواش کنی دقیقا برای من برعکس شده شوهرم شده بچم باید مواظبش باشم غذاش به موقع باشه خوابش به موقع باشه نمازش قضا نشه حتی شب 2-3بار از خواب بیدار میشم تا پتو بکشم روش یه وقت سرما نخوره و اون از این رفتار خیلی لذت میبره
خیلی راحت کاراش رو توجیح میکنه و خیلی خیلی هم عصبیه همه اینارو انجام دادم که فقط کاری کنم عصبی نشه
خوب منم ادمم احساس کمبود میکنم دلم میخواد حرفمو بهش بزنم به نظرم اون داره بدون اینکه بفهمه از این قضیه استفاده میکنه
سلام بهشت جانم
خوش اومدی دوباره
دلمون تنگیده بود برات...
عزیزم خیلی خوشحالم که زندگی آرومی داری.
راستش اصلا نباید به این فکر کنی که شوهرت رو چطور دعوا کنی! چون نباید دعوا کنی!
ولی اینکه تو دلت بذاری ناراحتی رو باعث میشه یهویی فوران کنه و مثه آتش فشان بریزه بیرون که اینجوری هم خوب نیست...
حقیقت اینکه تو خودت باعث این رفتارهای شوهرت شدی و یه جورایی مادری کردی براش نه همسری!
نمیدونم تاپیک سمیراه رو خوندی یا نه! ولی اگه نخوندی حتما یه سربهش بزن به اسم ( لطفا زن باشید )
رفتارت رو با شوهرت تصحیح کن اونم خود به خود میدونه چطور رفتار کنه.