سلام .وقت همگی بخیر
دوستان خواستم راهنماییم کنید که واقعا مشکل کار من کجاست؟؟؟
همسر من مردی هست که واقعا جونشو برای رفیق میده البته به منم اهمیت میده ولی هیچ تفریحی و سفر و گردشی رو دوست نداره تنها بریم. اولش میگه باشه تنها بریم و بعد در لحظه آخر به یه بهونه ای با همکار و دوستاش هماهنگ میکنه که اونام بیان.
حدودا 5ماهه ازدواج کردیم ولی تو این مدت فقط 1بار رستوران رفتیم تنهایی. تو دوران عقد بدون دوستاش هیچ جا نرفتیم حتی دوستای مجردشو میاورد به سینما میگفت تنهان دلم میسوزه.
ماه عسل نرفتیم هنوز به خاطر اینکه هر موردی میشه دوستا و همکاراش میگن بریم. شبا که از سرکار میاد انقدر خستس که حتی فیلمیو باهم نمی بینیم و دائما سرش تو گوشیشه و چت میکنه ولی بارها پیش اومده ساعت 9بیاد و ساعت 10 تا 11 با همکاراش بره بیرون که راجع به کار صحبت کنن.
اول ازدواج خیلی بی انگیزم کرده. از بهترین غذا،لباس و آرایش و آرامش رو تو خونه انجام میدم.منم سرکار میرم و ولقعا دوست دارم با شوهرم تفریحی رو دوتایی انجام بدیم ولی انقدر بی رغبتی نشون داده و هر برنامه 2نفره میچینیم یادش میره که بیاد و به روی خودش نمیاره.
فیلمی که من دوست دارم اون دوست نداره و تفریح و سفر و شادابی رو با دوستان دوست داره. من واقعا زده شدم و فقط دوست دارم خونه یا خونه مادرم باشم.
این هم بگم تا منم باهاش نرم اون بدون من با دوستاش سفر نمیره چون اونا متاهلن.
هرچی صحبت میکنم حتی گاهی به دعوا کشیده و ناراحتی من ولی گوش نداده.
میترسم از این که 2تایی بریم خوش نگذره بهش و بخواد کسل باشه .
نمیدونم خواسته زیادیه که خودمون 2تا بریم سفر.؟؟؟
یا خودمون 2تا بریم پارک و سینما؟