پدر هرزه..مادر بی غیرت!

[مهتا باقریان]

من بزرگترین فرزند خانواده هستم و17سالمه،از بچگی هم مهر پدری نداشتم وقتیکه مشخص شد پدرم به مادرم به دفعات خیانت میکنه مادرم به خاطر سه تا بچه و آبروی22سال زندگی بخشید،درسته مادرم بخشید اما من در حد مرگ از پدرم متنفرم الان با اینکه سه ماهه باهاش هیچ حرفی نمیزنم اما اون حتی یک بار هم پدرانه نیومده سمتم چون اون فقط به شغلو پولشو جفتگیریش اهمیت میده!چند بار که رابطه ی پدرم با مادرم رو فهمیدم از این همه رذالت مامانم حالم بهم میخوره که عین یه برده ازش استفاده میشه،با اینکه عاشق مامانم بودم اما کم کم با این بی رگیش داره از چشم میوفته طوری که دیگه نمیخوام ببینمش،امسال کنکور دارم،میخونم اما مشکلات زندگی و فشارش نمیزاره تمرکز کنم به هدفم برسم،دارم دیوونه میشم از غمی ک در اوج نوجوانی که وقت شادیمه بهم وارد شده،از اینکه مثل بقیه دخترا هیچ پشتوانه محکمی ندارم به اسم بابا،از بی غیرتی مامانم،از درد بی پدری از....

[fateme.68]

سلام
واقعا سخته
اما مادرتون را قضاوت نکنید
مادرتون بخاطره نجات ابرو و اینده شما تن به این سکوت و تحمل داره میده و این نشونه گذشت بی نهایت ایشونه
باید تو این شرایط دلگرمی و پشتوانه مادر باشید و دلش را شاد کنید باهاش بگین و بخندین ک ببینه اگه شوهرش وفادار نیست بچه های مهربون و با محبتی داره.
فک میکنید اون زجری ک داره تحمل میکنه کمتر از شماست
هیچ زنی طاقت همچین چیزی نداره
مادرتون را پر از مهر خودتون بکنید و دلش را شاد کنید تا خودت هم دلت شاد بشه

[رامونا]

من بزرگترین فرزند خانواده هستم و17سالمه،از بچگی هم مهر پدری نداشتم وقتیکه مشخص شد پدرم به مادرم به دفعات خیانت میکنه مادرم به خاطر سه تا بچه و آبروی22سال زندگی بخشید،درسته مادرم بخشید اما من در حد مرگ از پدرم متنفرم الان با اینکه سه ماهه باهاش هیچ حرفی نمیزنم اما اون حتی یک بار هم پدرانه نیومده سمتم چون اون فقط به شغلو پولشو جفتگیریش اهمیت میده!چند بار که رابطه ی پدرم با مادرم رو فهمیدم از این همه رذالت مامانم حالم بهم میخوره که عین یه برده ازش استفاده میشه،با اینکه عاشق مامانم بودم اما کم کم با این بی رگیش داره از چشم میوفته طوری که دیگه نمیخوام ببینمش،امسال کنکور دارم،میخونم اما مشکلات زندگی و فشارش نمیزاره تمرکز کنم به هدفم برسم،دارم دیوونه میشم از غمی ک در اوج نوجوانی که وقت شادیمه بهم وارد شده،از اینکه مثل بقیه دخترا هیچ پشتوانه محکمی ندارم به اسم بابا،از بی غیرتی مامانم،از درد بی پدری از....

سلام عزیزم.
خوش اومدی به سایت مشاور.

البته اینجا به جز دو سه نفر بقیه کاربران عادی هستیم که تخصصی در زمینه مشاوره نداریم.

قطعا شرایطت خیلی سخته و کاملا حق داری که بهم بریزی.

اما نباید پدر و مادرتو قضاوت کنی.

هر چند هم که باهاشون زندگی کردی و میشناسیشون اما رابطه زن و شوهری جزئیات زیادی داره که خارج از درک دیگرانه حتی فرزندان.

این موضوع فقط و فقط مربوط به پدر و مادرته و تو نباید خودتو وارد این جریانات کنی.

اینکه چرا پدرت خیانت کرده٬ چرا مادرت همه این سالها سکوت کرده و الان حاضر به انجام رابطه میشه ؛
توی هر کدوم از این سه مورد جزئیات و نکات خیلی خیلی زیادی هست که تو نمیتونی توی چند خط راجع به همش قضاوت کنی!

عزیز دلم ازدواج و تشکیل زندگی با یک انسان دیگه پیچ و خم های زیادی توی مسیرش داره که خیلیاشو میشه از طریق علم و با مطالعه بهش برسی و نسبت بهش آگاه بشی ٬
اما خیلی از این پیچ و خم ها رو هم تا توی مسیرش قرار نگیری نمیتونی درک کنی که یعنی چی!

خیلی وقتا زمان و تجربه جواب سوال آدما رو میده.

همونطور که گفتم تو جزئیات مشکلات مادر و پدرتو نمیدونی و خیلی مسائل زناشویی رو هم چون هنوز به سن ازدواج نرسیدی هنوز برات قابل درک نیست برای همینم به هم ریختی که کاملا طبیعیه.

فقط سعی کن ذهنتو از قضاوت پاک کنی و با خودت تکرار کنی که مشکلات و مسائل هر زن و شوهری فقط به خودشون مربوطه از جمله پدر و مادرت !

برای اینم که روابط پدر و مادرت اذیتت نکنه سعی کن توی موقعیتهایی که پدر و مادرت تنهان از اون فضا دور بشی و کنجکاوی نکنی و خودتو با درس و مطالعه و موزیک سرگرم کنی .

فقط به موفقیتت فکر کن٬ این نشخوارهای ذهنی چیزی جز پریشونی و شکست واست نمیاره٬ واقعا ارزششو داره که به خاطرش آینده تو خراب کنی؟!
مطمئنا نداره ٬ پس فقط به روزهای روشنی که در انتظارته فکر کن و روی تحصیلت متمرکز باش.

[saba95]

سلام حق دارین هر ادمی جای شما بود از همچین پدر که چه عرض کنم از همچین موجودی متنفر بود .
من مشاور نیستم با توجه به صحبتایی که ازتون خوندم نظرم اینه که مادرتون اصلا نباید اینقدر از خودش ضعف نشون بده و حقارتو تحمل کنه چرا؟چون یه انسانه و نباید حتی به قیمت ریخته شدن ابرو بزاره اینقد بهش توهین بشه!!!
فقط مادر شما نیست اکثر زن ها تو ایران برای حفظ ابرو خیلی وقتا به بدبختی زندگی میکنن یا مادر شمام به جای تنبیه پدرتون بهش باج میده تا خیانت نکنه.
گرچه اگرم بخوایین از نظر قانونی پیگیری کنید به دلیل اینکه پدرتون مرد هست و هر کثافت کاری تو این مملکت واسه مردا قابل توجیه هست فک نکنم بتونید خیلی راحت حقتون رو بگیرین.تهش پدرتون میگه صیغه کردمو خودشو از مجازات خلاص میکنه.پس خودتون دست به کار شین و برخورد جدی بکنید.

[farokh]

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

021-22689558

[شهرام2014]

من بزرگترین فرزند خانواده هستم و17سالمه،از بچگی هم مهر پدری نداشتم وقتیکه مشخص شد پدرم به مادرم به دفعات خیانت میکنه مادرم به خاطر سه تا بچه و آبروی22سال زندگی بخشید،درسته مادرم بخشید اما من در حد مرگ از پدرم متنفرم الان با اینکه سه ماهه باهاش هیچ حرفی نمیزنم اما اون حتی یک بار هم پدرانه نیومده سمتم چون اون فقط به شغلو پولشو جفتگیریش اهمیت میده!چند بار که رابطه ی پدرم با مادرم رو فهمیدم از این همه رذالت مامانم حالم بهم میخوره که عین یه برده ازش استفاده میشه،با اینکه عاشق مامانم بودم اما کم کم با این بی رگیش داره از چشم میوفته طوری که دیگه نمیخوام ببینمش،امسال کنکور دارم،میخونم اما مشکلات زندگی و فشارش نمیزاره تمرکز کنم به هدفم برسم،دارم دیوونه میشم از غمی ک در اوج نوجوانی که وقت شادیمه بهم وارد شده،از اینکه مثل بقیه دخترا هیچ پشتوانه محکمی ندارم به اسم بابا،از بی غیرتی مامانم،از درد بی پدری از....

سلام

مطلب شما را خواندم دختر گلم و چون پرسیدی بهت میگم, اولا خودت بسیار دختر خوبی هستی ولی از طرفی خشمگین,طلبکار ,ناراضی , عصبانی... یک نگاهی گلم به تیتر کامنتت بنداز: پدر هرزه مادر بی

غیرت!!!!!


حتما به هیچ وجه هیچ کسی نباید هیچ کس رو قضاوت کنه اصلا حق نداره. !چه برسه والدین فرزندان رو و یا فرزندان والدین رو.

تمام انسانها حق جرم رو ندارن(البته بستگی به قانون کشورها داره) چون ضد قانونه و مجازات میشن ولی حق گناه رو دارند(بستگی به خودشون داره) چون چیزیست بین خود و باور و

انسانیت و خدای خود!!!

میگی پدرم کار غیر انسانی و اخلاقی رو کرده میگم حتما درست میگی

میگی مادرم ضعیفه و نمیتونه مستقل باشه میگم حتما درست میگی

میگی محیط خانه شما جالب نیست میگم حتما

میگی پدر و مادر تربیت و تعلیم و پرورش رو بلد نبودن و نیستن میگم به احتمال زیاد

میگی حالم خیلی خرابه و نمیتونم تمرکز کنم میگه میفهمم ولی بیخود!!

اصلا به تو چه مربوطه عزیزم که کاسه از آش داغتر شدی!!!

ببین گلم, دختر عزیز:

ما قراره رشد کنیم و مستقل شیم و خودمان تشکیل خانواده بدیم, اگر محیط خانواده نابسامانی داریم(که داری) باید ازش بیاموزی نه اینکه بیاویزی!!!!

بیاد یاد بگیری و زودتر مستقل بشی و اولین پله در این راه برای تو دختر خوب 17 ساله درس خواندنه که کمک شایانی میکنه بهت در جهت استقلال فکری و ذهنی و مالی و دوم خواندن کتب و منابع علمی

برای شناخت بیشتر رفتار علوم انسانی و اجتمایی و روانشناختی و سوم که حتما بهت تاکید میکنم مشاوره گرفتن از یکی از همکاران حاذق مشاور ما(خانم) در شهر خودتان.

چون با این آتش غضب و خشمی که تو داری(که صد البته متوجه میشم و میفهممت) هم خودت رو اتیش میزنی و هم دیگران رو!!؟؟ پس باید این آتش رو مهار و خاموشش کرد نه بیشتر الوش داد!!

موفق باشی عزیز

سپاس
دکتر

[دنیا *]

حق داری عزیزم خعلیی شرایط سختیه!! تحملش غیرممکنه!

اما. نباید مادرو پدرت و قضاوت کنید. البته بهتر این بود از طرف مادر با پدرتون قاطعانه برخورد صورت میگرفت

چونکه سکوت مادر و تن دادنش به این زندگی شما را از مردها متنفر و از جنس خودت بیزار می کنه!!

آخه من تعجب میکنم چطوری تحمل میکنن نمیترسن مریض بشن؟

حتمن برای بچه هاشون و خرجی بچه هاست

[امیر63]

سلام اینکه شما راحت میگی خیانت خودت باش چشم دیدی؟؟ توی دادگاه اسلامی احراز این موضوع به شهادت چهار نفر بستگی داره اونم جاری که با چشم خودشون دیده باشن کل داستان جفت گیری رو پس راحت نیست قضاوت کردن بعد ازون بیچاره مامانت که بخاطر آینده ی شما داره تحمل میکنه چکار کنه الان جدا بشه با سه تا بچه کجا بره یکم مهربان باش

[ملکه شیشه ای]

سلام.
این جوری حرف زدن خیلی راحته اما بعضی وقتا زنا خیلی مظلومند.
تو این وضعیت حتما بیشتر از همه خودشون اذیت می شند اما شاید چاره دیگه ای ندارند.
شاید پشتوانه ندارند که بتونند حقشونو بگیرند.
شاید پیش خودت بگی میتونه حداقل اعتراض کنه. ولی بعضی از اتفاقا قدرت اعتراضم از ادم میگیره.
اینجور وقتا بعضی ادما مثل شما شاید دوست داشته باشند با عصبانیت گارد بگیرند و دنبال مقصر بگرند تا از بار مظلومیت و حس قربانی بودن کم کنند اما این فقط فرار از واقعیته.
الان عصبانیت و دنبال مقصر گشتن فقط اوضاعو براتون پیچیده تر می کنه.
شاید بهتر باشه به جای اینکه به نداشته هاتون فکر کنید و دنبال یه زندگی معمولی باشید و توقعشو داشته باشید که البته حق دارید، دنبال راه هایی باشید که اوضواعو برای خودتون آسون تر بکنه.
به نظرم به هیچ وجه از مادرتون فاصله نگیرید.
میگن وقتی ظلمی اتفاق میفته هم ظالم مقصره هم مظلوم. این کاملا درسته و قطعا مادرتونم رفتارشون درست نیست. اما نمیشه آدمارو به خاطر اینکه با دردا و آسیبایی که بهشون وارد میشه چطوری رفتار می کنند، مقصر دونست.
شاید براتون سخت باشه پدرتونو ببخشید اما این وضع در مورد مادرتون خیلی کمتره. پس اجازه ندید رابطتون با مادرتون خراب شه.
پدر شما رفتار درستی ندارند مادرتون آسیب دیدند اما شما کمتر دلیلی برای اشتباه کردن داری.
الان شما بیشتر از اون دو نفر دیگه حال خوب داری سرزنده اید و انرژی دارید که زندگیتونو بهتر کنید.
حتی همین عصبانی شدنتونم از همین انرژی تون منشا میگیره.
پس ازش استفاده کنید. به هیچ وجه خودتونو مسئول وظایف انجام نشده مادر پدرتون ندونید اما از این انرژی تون برای اینکه حال خودتون و بقیه خوب باشه استفاده کنید.
شاید یه روزی خواهر یا برادر کوچک ترتونم برگردن به عقب نگاه کنند و بگند خواهرم حق نداشت با عصبانیتاش اوضاعو بدتر کنه یا اینکه بگند تو این اوضاع حداقل اون خونه رو برای همه قابل تحمل تر کرد.
الان باید بین بد و بدتر انتخاب کنید. پس اونیو انتخاب کنید که اول برای خودتون بعد برای دیگران بهتره.
و اخر اینکه عزیزم حق داری اگه ناراحتی یا عصبانی هستی و اصلنم اوضاع راحتی نیست.
اما تو این وضعیتی که همه چیز داره به روحیه و زندگیت لطمه میزنه خودت بهش دامن نزن.
و به نظرم حتما یه بخشی از وقتتو با دوستات و بیرون از خونه بگذرون تا کمتر توی این شرایط باشی
و لطفا لطفا لطفا انقدر عصبانی نباش. حق داری ولی نباش چون زندگی خودت خراب میشه.
مطمئن باش با همه این شرایط بد تو میتونی بازم کار درستو انجام بدی.
و مطمئن باش هر دردی یه روز تموم میشه. چون به هر حال یا مشکلت حل میشه یا اینکه تو قوی تر میشی.
اگه میتونی بازم درموردش حرف بزن تا خودتو خالی کنی. اگه بتونی بری مشاوره که چه بهتر اگه نه با یه دوست حرف بزن یا حتی بچه های مشاورم همیشه شنونده های خوبی ان.
امیدوارم حالت خوب باشه همیشه