سلام دوستان خوبم
خدا رو شکر با همفکری شما تقریبا مشکل همسرم و برخوردهاش با پسرم حل شده و کمتر پیش میاد که با هم مشکل داشته باشن.
اما حالا یه یکی دو هفته ای هست که یه مشکل جدید پیدا کردم که خیلی داره اذیتم می کنه و تو این شلوغی کارها اصلا همه چیز رو بهم می ریزه.
داستان از یه چند هفته شروع شد.
داشتم تلگرام رو چک می کردم که دیدم یکی با یه شماره ناشناس برام یه پیغام صوتی گذاشته ، منم پیغام و گوش کردم و دیدم که یه آقایی هست و از من خواسته که باهاش دوست باشم، از اونجایی که خیلیها شماره منو دارن و تو خیلی از گروههای کاری و غیره به اجبارهستم تصور کردم که یه فرد ناشناسه و بدون اینکه من رو بشناسه حالا یه پیغامی داده .
منم براش نوشتم که من نمی تونم که با شما دوست باشم و ازدواج کردم و لطف کنید دیگه به من پیغام ندید و بعد دیلیت چت کردم.
فرداش تبلتم هنگ کرد و دیگه روشن نشد و مجبور شدم که برم بدم فلش شه و بعد که آوردم خونه همسرم گفت بده من دوباره برنامه ها رو برات بریزم تلگرام رو که دید یهو دوباره پسره پی ام داده بود که: " چشم ، فقط امکان داره یه بار با شما صحبت کنم ؟"
همین یه جمله سه هفته است زندگی ما رو به هم زده ، اول اینکه من چون کار با شبکه های اجتماعی رو زیاد بلد نیستم نفهمیدم که این آقا شماره من رو هم داره و تو دستگاه خودش شماره من سیو هست ، و همسرم تا اون چت رو دید فهمید و گفت که آره شماره تو تو گوشی اون سیوه و اون چشم که اول جمله نوشته یعنی تو باهاش چت کردی . منم اصلا زیر بار نرفتم و گفتم که اصلا چت نکردم . اما خلاصه یه دعوای حسابی راه افتاد که تو نمی فهمی که نمی دونم چتم خیانت هست و از این چیزا ، منم اعصابم بهم ریخته بود چون تنها جمله ای که به اون آقا گفتم این بود که من متاهلم و لطفا به من پیغام ندید. فقط خودم رو لعنت کردم که چرا بلاکش نکردم ، البته فردای اون روز بعد از قهر من که چرا بهم شک کردی و اینا برام گل خرید و اومد و ازم عذر خواهی کرد اما چه فایده
، خلاصه حالا هر روز بهانه میاره و هزار جور گیر میده.
از یه طرف من بخاطر کارم باید حتما هم تو شبکه های مجازی باشم از طرف دیگه همیشه تا دیر وقت کار می کنم و مجبورم که کار کنم تا بتونم سفارشات رو برسونم .
دیشب باز یه دعوا راه انداخت که آره تو دیگه من رو دوست نداری که پیشم نمی خوابی ، نمی دونم چیکار کنم؟؟؟!!!
اینم بگم واقعا براش کم نمی زارم هیچ جوره . حتی بین روز هزار دفعه پیام و زنگ و اینا می زنم و می گم که دوستت دارم ، اما اون نه به من کمک می کنه( نه تو کار خونه نه تو کار بیرون) که من کارم کمتر بشه که بتونم کنارش بیشتر باشم و هم توقع داره که من همیشه کنارش باشم . حالا به نظرتون چی کار کنم؟
نظرت چیه؟
حال که انسان اشرف مخلوقات است
نوشته اصلی توسط Mohammad313
