نوشته اصلی توسط
nahid7091
سلام من خیلی دختر احساساتی هستم.24 ساله. حتی یک فیلم میبینم که بازیگر اشکش سرازیز میشه منم باهاش اشک میریزم در حالی که مشکل اون مشکل من نیست حتی.
من کلا از بچگی بابام زیاد بهم گیر میداد و میگفت که من هیچ کاری نمیتونم انجام بدم و دست و چلفتی ام و مدام سرکوفت میزد که آخه تو بچه ی منی؟ بچه ی من باید اینجوری باشه؟
منم میریختم توی خودمو ازش کینه گرفتم و روز به روز فاصله مون بیشتر شد. 4-5 سالی میشه که خیلی رفتاراش باهام بهتر شده. بعد از به دنیا اومدن خواهرم که رفتاراش خیلی شبیه بابامه و زندگی مون رو با شخصیت پررو ش عوض کرد حساسیت بابام کمتر شده.
چون دانشگاه تهران لیسانس آی تی گرفتم و خیلی ها ازم تعریف میکنند و اشتباهاتم کمتر شده بابام میگه بهم افتخار میکنه ولی اون خلا دوران بچگی م هنوزم هست و هروقت به خاطراتم فکر می کنم گریه م میگیره و میخوام ساعت ها زار زار گریه کنم. احتما میدم ضعفم از اینجا نشءت گرفته باشه.
من چیکار کنم که اینقد احساساتی نباشم و بتونم حرفمو بزنم و از خودم دفاع کنم . حتی توی حرف زدن هم وقتی میام حرفی بزنم که خودمو دارم ثابت میکنم و احساس غرور و افتخار میکنم بغض گلوم رو میگیره و با بغض حرفمو ادامه میدم. اصولا حرفی به نظرم نمیاد که بزنم و وقتی در کنار کسی نشستم حرفی برای گفتن ندارم و همین باعث میشه از ازدواج بترسم که طرف مقابلم چه حسی داره وقتیکه نمیتونم دو کلمه حرف گیر بیارم بزنم. در جمع هم همه ش این حس رو دارم که بقیه در مورد من چه فکری میکنند. خودمو همیشه از همه پایین تر میبینم. بالاخره ی چیز بزرگی پیدا میکنم که من از بقیه کمتر دارم. توی یک جمع از نظر درسی و قدرت یادگیری و حافظه. یک جا از نر مالی. یکی از نظر حرف زدن. یکی از نظر شوخ طبعی و و و
مدتی بود که حتی از سلام کردن طفره میرفتم و نگاهم رو میدزدیدم. روی اون کار کردم و سرم رو بالا میگیرم و راه میرم و شده کسی که نمیشناسم و نگاهمون به هم میخوره سلام میکنم. چیکار کنم که احساسات شدیدم کنترل بشه و بتونم حرف بزنم و در جامعه راحتتر برخورد کنم؟