سلام من دختری مجرد و شاغل هستم.
مدتی است احساس میکنم توان انجام کارهای معمولی را نیز ندارم و این احساس رو به افزایش است تا حدی که گاهی دلم میخواد همه چیز متوقف بشه چون توان فکر کردن یا انجام کاری را ندارم. این موضوع در خانه و محل کارم وجود داره اما چون در محل کار حسب وظیفه باید کارهایم را انجام بدم بعبارتی دارم خودم رو میکشونم اما تو خونه بیشتر بهم سخت میگذره و اما بعدش بدتر است چون احساس گناه از اینکه هیچ کمکی به خونواده نمیکنم آزاردهنده است. . .
چیکار کنم؟
سلام
شما بخاطر خودتون دارید کار میکنید یا به اصرار خانواده؟
قبلا هم اینگونه بودید؟
من هم یه مدت مثل شما بودم واینکه دقیقا دستم به کار نیمرفت و حس میکردم مفید نیستم ولی فکرمو عوض کردم وکارهارو بصورت جور دیگه ای انجام دادم واگه هم کسی میگفت چرا اینطورانجام میدی هیچی نمیگفتم ومعمولا میگفتم سبک کارکردن من اینه تو محل کارم که یه مدت میرفتم که حال بخاطر یه همکار دیگه نرفتم اونجا هم سبک خودمو داشتم
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
سلام
بخاطر خودم کار میکنم.
قبلاً خیلی بندرت پیش میومد اما الان داره همیشگی میشه
تابحال مشاوره حضوری رفتی بنظرمم مشاوران بهتر بتونن کمکت کنن
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
چندبارسعی کردم امانتونستم برم چی بگم آخه!!؟
میگه برو بابا مردم دارن از غم و غصه رنج میبرن و تو ناشکری
میگه برو کشکتوبساب بابا
میترسم نتونم چیزی بگم
واا
مشاورا برا درمان جسمی وروحی که خود فرد نتونه کاری بکنه خوب راهکاری میدن دیگه
میتونی از کتاب های روانشناسی و فیلم اموزشی راز استفاده کنی
خب شما که میگی مشکلی نیست پس فقط طر فکرو تلیقانتتونه که باید یکم مثبت اندیش بشید
با افراد که همش ناله میکنن دوری کنید تا یکم مثبت اندیشی کنید وشادبودن خیلی مهمه
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
گلم.عزیزم.میگم فکر نمیتونم بکنم میگی فکرتوعوض کن!!!
داری میگی فکر نمیتونم بکنم ... جواب من درمورد نرفتن پیش مشاور بود که با اون میتونی فکرتو بیان کنی ومیتونی فکرکردنو یاد بگیری وکلا همیشه افراد فکرهایی دارن این یکمم درمورد شما استثناس
منتظر تیم مشاوران سایت باشید
ویرایش توسط mahastey : 09-09-2015 در ساعت 01:57 PM
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
استثنا!؟؟
متشکرم
سلامت باشید
استثنا منظور خاصی نبود ینی اینکه شما با بقیه فرق دارید همین
چون افراد خواه ناخواه هزارن فکر خوبو بد از ذهنشون میگذره
موفق باشید
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
سلامت باشید
سلامت باشید
؟!
سلام
میشه لطفا به سوالهام جواب بدین
چندسالتونه
چندتا برادروخواهر دارین
بچه چندم هسین
چقد وقت تفریح دارین
چندتا رفیق دارین و چقد باهاشون وقت صرف میکنین؟!!!!!!
تنها خدا،آرام بخش دلها
سلام
38
1+1
دوم
کمی وقت دارم اما تفریح چندانی نمیکنم نهایتاً دوهفته یا ماهی یکبار سینما
صمیمی یکی دارم هفته ای یکبار یا باهم میریم ناهار بیرون و همون دوهفته یکبار یا ماهی یکبار سینما
غیرصمیمی فقط اس ام اسی
سلام.
دوست عزیز شور و نشاط رو به خودت و به زندگیت برگردون....
نمیتونم ، نمیخوام، توانش و ندارم و هزاران جمله ی منفی دیگه رو از خودت دور کن...
هم من هم شما خوب میدونیم که امکان نداره چیزی و بخوایم و نشه...
سعی کن این احساس مسئولیت نسبت به خانواده یا دوستان و در خودت کمتر کنی... اول به خودت کمک کن بعد به دیگران...
خودتو بشناس...
در این حد که از زندگیت چی میخوای و چه چیزهایی خوشحالت میکنه؟
برای خودت هدف های کوتاه مدت انتخاب کن و برای رسیدن به هدفت تلاش کن تا برای خودت انگیزه ایجاد کنی...
همه رو لیست کن... روزتو با لبخند شروع کن و خدارو شاکر باش که یه فرصت دگ برای لذت بردن داری...
دوستانت رو بیشتر کن ولی درد و دل نکن....
تنها کسی که به حرفات گوش میده و قضاوتت نمیکنه خداست...
تفریحات و هیجاناتی که تا حالا انجام ندادی و بکار ببر....
موفق باشی
تجربه بهترین درس است ، هرچند حق التدریس آن گران باشد . . .
دوست خوبم شما تو سنی هسین ک نباید زیاد تنها باشیننوشته اصلی توسط نازنین مریم
سعی کنید سرتون را با تفریح گرم کنید و اینقد دغدغه کار نداشته باشین
با دوستان همسن خودتون دوره تدتیب بدین و بیرون برین
مرتب به خودتوت برسین و خودتون را شاداب نگه دارین تا این سرزندگی به شما روی بیاره
گاهی زندگی تو لحظه ای ک انتظارش را نداری چنان تغییری میکنه ک تو حیرتش میمونی
به داشته هات فک کنم و نداشته هات را فراموش کن و بدون خیلیا هستن ک تو حسرت موقعیت و زندگی فعلی شما هستن
هیچ وقت خودتون را دست کم نگیرین و برای خودتون بهترین ها را بخرین و به گردش و پیاده روی برین با دوستانی جدید معاشرت کنیدوبه ساده ترین چیزها بخندید و با کمک های کوچک دل دیگران را شاد کن تا ی حس فوق العاده بهت دست بده
تنها خدا،آرام بخش دلها
موقعیت زندگیم همیشه جوری بوده که امکان اینکه با دوستام اونجور که میخوام نتونم ارتباط داشته باشم و متقابلاً دوستانم هم کمی کم لطفی کردند وبجای درک شرایط من سعی میکردند به نم بگن بخاطر چنین مسائلی باید جلوی خانواده ام بایستم(شایدحق بااونابوده نمیدونم) اما من اینکارونکردم و بجای خراب کردن رابطه ام با خانواده دوستانم رو کم کم کنار گذاشتم و تنها شدم.
تنها من و کارم در کنار خانواده ام.
تنها دوستی که باهاش صمیمی هستم هم زیادی درد دل نمیکنم اما دستکم نمیگه باخانواده ام بجنگم بخاطر یه کوه رفتن به تحمل دعوتم میکنه و اینکه باید شاکر خداند باشم.
بقیه هم که اس ام اسی هستند اصلن درد دل زندگی نمیکنم چون تو زندگی فهمیدم که فقط سرزنش نصیبم میشه بابت درددل مضاف بر اینکه درد دل و گریه هیچوقت سبکم نمیکنه پس سعی نمیکنم بهشون رو بیارم.
از دوره و دوره بازی خوشم نمیاد دوسش ندارم چون ساسش رو خوب پایه کذاری نمیکنند
همسن هام جز سرزنش اینکه ازدواج نکردم و سرکشی تو زندگیم برام نیستند
نداشته ای ندارم همه آنچه باید داشته باشم دارم.خانواده خوب سلامتی شغل حسرتی ندارم
اما با تمام این احوال
احساس میکنم یه چیزی درست نیست یه چیزی کم است یه چیزی سرجاش نیست
نمیدونم چی
نمیدونم کجا
ی همسر خوباما با تمام این احوال
احساس میکنم یه چیزی درست نیست یه چیزی کم است یه چیزی سرجاش نیست
نمیدونم چی
نمیدونم کجا
شما باید شاد و سرزنده باشید و به فکر ازدواج باشین
آدمها هرچقدر هم سرشون شلوغ باشه و از نظر مالی مشکلی نداشته باشن بعد از ی سنی خیلی احساس تنهایی و خستگی میکنن
هیچ کس نمیتونه جای همسر را پر کنه
به فکر ازدواج باشید و خودتون را از تنهایی دربیارین
تنها خدا،آرام بخش دلها
کسی نظری کمکی پیشنهادی نداره؟!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟
