احساس ناپایداری در رابطه

[fatemeh.74]

سلام
ببخشید من یه مشکلی داشتم; این که احساس میکنم اگر وارد یک رابطه در قالب ازدواج بشم نمیتونم تا آخر دووم بیارم

خیلی شک دارم رو این قضیه

احساس میکنم بعد از یه مدت شخص مقابلم میتونه برام تکراری بشه و نتونم تا آخر تحملش کنم

من مثلا توی رشته های ورزشی هم همین طور بودم، شاید ۸۰ درصد رشته ها رو رفتم اما توی هیچ کودوم دووم نیوردم

کلا خیلی زود همه چی واسم تکراری میشه

اینو هم بگم که آدمیم که به هرچی برسم ذوق نمیکنم، شاید یه خوشحالیه کوچولو باشه،از قبلشم رسیدن به اون موقعیت واسم یه رویا نیست، خودمو که با بقیه مقایسه میکنم درست میفهمم این قضیه رو

کلا توی هر موقعیتی قرار بگیرم صد در صد از خودم راضی نیستم و دوست دارم یه چیز بهتری رو تجربه کنم، هرچند میدونم که بازهم کاملا راضی نمیشم

آیا من مشکل دارم؟ : )))))

[سمیراه]

سلام
ببخشید من یه مشکلی داشتم; این که احساس میکنم اگر وارد یک رابطه در قالب ازدواج بشم نمیتونم تا آخر دووم بیارم

خیلی شک دارم رو این قضیه

احساس میکنم بعد از یه مدت شخص مقابلم میتونه برام تکراری بشه و نتونم تا آخر تحملش کنم

من مثلا توی رشته های ورزشی هم همین طور بودم، شاید ۸۰ درصد رشته ها رو رفتم اما توی هیچ کودوم دووم نیوردم

کلا خیلی زود همه چی واسم تکراری میشه

اینو هم بگم که آدمیم که به هرچی برسم ذوق نمیکنم، شاید یه خوشحالیه کوچولو باشه،از قبلشم رسیدن به اون موقعیت واسم یه رویا نیست، خودمو که با بقیه مقایسه میکنم درست میفهمم این قضیه رو

کلا توی هر موقعیتی قرار بگیرم صد در صد از خودم راضی نیستم و دوست دارم یه چیز بهتری رو تجربه کنم، هرچند میدونم که بازهم کاملا راضی نمیشم

آیا من مشکل دارم؟ : )))))

سلام عزیزم
بنطر من تنوع طلب نیستی
ولی متاسفانه از چیزهای کوچیک لذت نمی بری
پیشنهاد می کنم تست زیر رو انجام بدی

تست افسردگی بك

[fatemeh.74]

سلام عزیزم
بنطر من تنوع طلب نیستی
ولی متاسفانه از چیزهای کوچیک لذت نمی بری
پیشنهاد می کنم تست زیر رو انجام بدی

تست افسردگی بك

سلام ممنون از نظرتون
درجه افسردگی خفیف داشتم، ۵ تا ۷
اما اون حسم خودم فکرنمیکنم مربوط به افسردگی باشه
این که از چیزای کوچک لذت نمیبرم از بچگی بوده و احساس میکنم خیلی بی ارزشه احساسمو خرج چیزای کوچک بکنم

ولی اون حس که پای ثابت چیزی نیستم همیشه بام هست

[سمیراه]

سلام ممنون از نظرتون
درجه افسردگی خفیف داشتم، ۵ تا ۷
اما اون حسم خودم فکرنمیکنم مربوط به افسردگی باشه
این که از چیزای کوچک لذت نمیبرم از بچگی بوده و احساس میکنم خیلی بی ارزشه احساسمو خرج چیزای کوچک بکنم

ولی اون حس که پای ثابت چیزی نیستم همیشه بام هست

ببین عزیزم اینکه ثبات نداشته باشی و مدام بخوای تصمیمات رو تغییر بدی
عوامل مختلفی داره که یکیش افسردگی هست که خوشبختانه این مورد علتش نیست
یکی دیگش می تونه اعتماد بنفس پایین باشه
تو اگر یهو پشیمون میشی برای انتخاب رشته و فکر میکنی که این رشته مناسب تو نیست
یعنی اعتماد نداری به تصمیمت و تحقیقهایی که کردی
و این نشونه عزت نفس پایین و عدم اعتماد بنفس می تونه باشه

ببین توی تمام تصمیم گیری هات اینجوری هستی ؟

مثلا مثل همین رشته تحصیلیت وسط راه پشیمون میشی و فکر میکنی راه رو اشتباه اومدی؟
این یعنی اعتماد بنفس پایینی داری

انتظار و پيش بيني شكست در همان ابتداي تصميمي گيري كه ميتواند به علت اعتماد بنفس و عزت نفس پايين فرد باشد

تو اگر بعد از تصمیم گیری برای زندگیت به حرفهای بقیه گوش بدی و بخوای اونارو بکار ببری هم ممکنه وسط راه پشیمون بشی ایا اینکارو میکنی؟
ایا به نطرات بقیه بیشتر از تحقیق و نطر خودت اهمیت میدی ؟
این یعنی:

ميل به اثر پذيري و پيروي از افكار، ايده ها و اصول ديگران

عزیزم ایا با بوجود اومدن کوچیکترین مشکلی نا امید میشی ؟؟

ادمهای ناامید مدام در حال تغییر تصمیمشونن و توقع دارند هیچ مشکلی در راه براشون پیش نیاد

ایا حساس و وسواسی هستی ؟ایا تحت سلطه شخصی هستی ؟ایا خودکم بینی داری؟
ایا نسبت به زندگی بدبینی ؟
آیا رفتار تملق امیز یا پریز از مشکلات زندگی داری؟

عزیزم تمام موارد بالا باعث میشن که تو ، توی تمام مسائل زندگیت روی تصمیمات واینستی حتی وقتی ازدواج کردی
جا بزنی ....

ببین کدوم یک ازین موارد رو داری

[fatemeh.74]

ببین عزیزم اینکه ثبات نداشته باشی و مدام بخوای تصمیمات رو تغییر بدی
عوامل مختلفی داره که یکیش افسردگی هست که خوشبختانه این مورد علتش نیست
یکی دیگش می تونه اعتماد بنفس پایین باشه
تو اگر یهو پشیمون میشی برای انتخاب رشته و فکر میکنی که این رشته مناسب تو نیست
یعنی اعتماد نداری به تصمیمت و تحقیقهایی که کردی
و این نشونه عزت نفس پایین و عدم اعتماد بنفس می تونه باشه

ببین توی تمام تصمیم گیری هات اینجوری هستی ؟

مثلا مثل همین رشته تحصیلیت وسط راه پشیمون میشی و فکر میکنی راه رو اشتباه اومدی؟
این یعنی اعتماد بنفس پایینی داری

انتظار و پيش بيني شكست در همان ابتداي تصميمي گيري كه ميتواند به علت اعتماد بنفس و عزت نفس پايين فرد باشد

تو اگر بعد از تصمیم گیری برای زندگیت به حرفهای بقیه گوش بدی و بخوای اونارو بکار ببری هم ممکنه وسط راه پشیمون بشی ایا اینکارو میکنی؟
ایا به نطرات بقیه بیشتر از تحقیق و نطر خودت اهمیت میدی ؟
این یعنی:

ميل به اثر پذيري و پيروي از افكار، ايده ها و اصول ديگران

عزیزم ایا با بوجود اومدن کوچیکترین مشکلی نا امید میشی ؟؟

ادمهای ناامید مدام در حال تغییر تصمیمشونن و توقع دارند هیچ مشکلی در راه براشون پیش نیاد

ایا حساس و وسواسی هستی ؟ایا تحت سلطه شخصی هستی ؟ایا خودکم بینی داری؟
ایا نسبت به زندگی بدبینی ؟
آیا رفتار تملق امیز یا پریز از مشکلات زندگی داری؟

عزیزم تمام موارد بالا باعث میشن که تو ، توی تمام مسائل زندگیت روی تصمیمات واینستی حتی وقتی ازدواج کردی
جا بزنی ....

ببین کدوم یک ازین موارد رو داری

خیلی ممنون که وقتتون رو در اختیارم گذاشتید
پاسختون خیلی خوب و جامع بود

راستش از بین مواردی که مطرح کردین;
مورد اول، من نسبت به انتخابام نمیتونم بگم صد در صد بی اعتمادم، و حتی به خودم اطمینان دارم که اگه بخوام و تلاش کنم، توی هر زمینه ای که رفتم موفق میشم

ولی این رو هم میدونم که با انجام اون کار من ارضا نمیشم
یعنی فرقی نداره اصلا برام رشته های مختلف، که بگم اشتباه کردم و مثلا اون رشته برام بهتره
میدونم که رشته ی دیگه هم که برم بازم راضی نمیشم

به حرفای دیگران هم تا جایی که بدونم نظر خودم بهتره اهمیت نمیدم
حتی شده که بم بگن تو که کار خودتو میکنی چرا نظر ما رو میپرسی!

این که در صورت بوجود اومدن مشکل ناامید بشم شاید اون باشه
من دوس دارم زود به نتیجه برسم
و اصلا هم نمیتونم ببینم بقیه ازم بزن جلو تو یه کاری
همیشه دوست دارم بهترین باشم
اگه اینجوری نباشه انگیزه مو از دست میدم


خودکم بینی و وسواس و بدبینی و رفتار تملق آمیزم واقعا ندارم...

من یه بار که واسه یه مشکلم رفتم پیش یه روانشناس، میخواست ریشه یابی کنه اصلا نتونست، گفت خیلی مشکلت پیچیده اس!

ترجیح داد بدن ریشه یابی مشکلو حل کنه!

[سمیراه]

خیلی ممنون که وقتتون رو در اختیارم گذاشتید
پاسختون خیلی خوب و جامع بود

راستش از بین مواردی که مطرح کردین;
مورد اول، من نسبت به انتخابام نمیتونم بگم صد در صد بی اعتمادم، و حتی به خودم اطمینان دارم که اگه بخوام و تلاش کنم، توی هر زمینه ای که رفتم موفق میشم

ولی این رو هم میدونم که با انجام اون کار من ارضا نمیشم
یعنی فرقی نداره اصلا برام رشته های مختلف، که بگم اشتباه کردم و مثلا اون رشته برام بهتره
میدونم که رشته ی دیگه هم که برم بازم راضی نمیشم

به حرفای دیگران هم تا جایی که بدونم نظر خودم بهتره اهمیت نمیدم
حتی شده که بم بگن تو که کار خودتو میکنی چرا نظر ما رو میپرسی!

این که در صورت بوجود اومدن مشکل ناامید بشم شاید اون باشه
من دوس دارم زود به نتیجه برسم
و اصلا هم نمیتونم ببینم بقیه ازم بزن جلو تو یه کاری
همیشه دوست دارم بهترین باشم
اگه اینجوری نباشه انگیزه مو از دست میدم


خودکم بینی و وسواس و بدبینی و رفتار تملق آمیزم واقعا ندارم...

من یه بار که واسه یه مشکلم رفتم پیش یه روانشناس، میخواست ریشه یابی کنه اصلا نتونست، گفت خیلی مشکلت پیچیده اس!

ترجیح داد بدن ریشه یابی مشکلو حل کنه!

خب حس خیلی بدیه
یکی از دوستان من اینجوری بود نمیدونم مشکل تو هم اینجوری هست یا نه
مثلا یه مدت خیلی زیادی پولاشو جمع کرد تا یه گوشی گرون قیمت خرید اما بعد اینکه خرید میگفت خجالت میکشم دربیارم زیاد خوب نیست
تمام مدت پوشاشو جمع کرد بره داشنگاهی که می خواد اما وقتی رفت دوست نداشت اسمشو به بقیه بگه و فکر می کرد دانشگاهای بقیه بهتره
نمی دونم خودشم خوشحال بود یه نه ؟
اون زندگی رو تو این میدید که چیزی رو به بقیه ثابت کنه
یه جمله ای هست که خیلی چیزهارو تو من تغییر داد ببین :
ما به این دنیا نیومدیم که چیزی رو به بقیه ثابت کنیم
همینکه حالمون وب باشه کافیه
تو بدنیا نیومدی که حال خوشتو هدر بدی تا بری اون بالا بلاها تا کسی به پات نرسه
فکر میکنی اون بالا چی هست ؟
فکر میکنی بره نک قله راضی میشی ؟ نه !
ببین زندگی مثل بازی منچه
زن و شوهرو برات مثال می زنم
مهم نیست کی ببره کی ببازه مهم اینه اون دونفر کنار هم از بازی کردن لذت ببرن
چه اهمیتی داره من یه بند برم جلو تا برنده شم ؟ چه حس خوبی بهم دست میده ؟
من باید لذت ببرم از بازی یجاهایی به طرفم کمک بدم یجاهایی اونو بفرستم جلو
اینکارا انقدر حال خوشی داره که برد اخر نداره
تو دنبال یجایی هستی که از همجا بهتر باشه از همه بالاتر باشه
غیر این باشه لذت نمی بری
اونروز یه مثالی واسه بچه ها زدم گفتم خانوم مرلین مونرو می شناسی؟
زیباترین زن جهان بود همه به دیدنش می رفتن و می گفتن تو زیباترینی
اما اون خوشحال نبود
فکر می کرد زیبا نیست
از جایگاهش راضی نبود در صورتی که خیلی ها حسرتش رو می خوردن
تویه سن 34-35 سالگی هم خودکشی کرد

خودم نمی دونست چی می خواد نمی تونست لذت ببره
راستش من قبلترها حدودا مثل تو بودم
دوست داشتم بهتر از همه باشم و هیچوقت اونقدر که می خواستم بهترین نشدم
اما اون جمله خیلی روم تاثیر داشت
خیلی زیاد
بهش فکر کن
خیلی از ادمهای موفق مثل همین خانوم مرلین مونرو حال خوشی نداشتن
شاید از لحاظ اجتماعی ادمای قوی بودن اما حال خوشه رو نداشتن

می دونی شاد ترین ادمها کدومن ؟
ادمهای متوسط ادمهایی که تو تمام موارد جایگاه متوسطی دارن
اینا حالشون خوشتر از ادمای زیر متوسط یا عالی هست

حتما این جمله رو زیاد شنیدی
عمر کوتاهه از زندگیت لذت ببر ولی بهش توجه نکردی ازش می خوام لذت ببری
و بدونی
​ما به این دنیا نیومدیم که چیزی رو به کسی ثابت کنیم

[خليلي]

اگر در جستجوي توانايي هستيد و مي خواهيد شرايط جسمي و روحي خود را بهتر كنيد، همواره در بازي زندگي همانند بازيكني رفتار كنيد كه مربي و تشويق‏ كننده خودش است. صحبت كردن با خودتان، نود و پنج درصد از احساسات مثبت يا منفي شما را شكل مي‏دهد. روحيه و احساسات شما با توجه به اتفاقاتي كه در اطرافتان پيش مي آيد، شكل نمي گيرد بلكه اين نوع نگاه و تعبير شما از رويدادهاي پيش آمده‏ي زندگي است كه احساسات متفاوت شما را بوجود مي آورد. نوع برداشت و تعبير شما از زندگي، تا حدي زيادي، تعيين كننده‏ي ميزان انگيزه و انرژي براي انجام كارهاست.
براي داشتن انگيزه‏ي قوي، بايد تصميم بگيريد كه خوش بين باشيد. بايد اراده كنيد كه در برابر تمام حرف‏ها و عمل‏ها و رفتارهاي اطراف‏تان، احساس خوبي داشته باشيد.
شما نبايد اجازه بدهيد كه مشكلات و موانع زندگي، باعث تضعيف روحيه شما شوند. ميزان عزت نفس شما يعني اندازه اي كه خودتان را دوست داريد و به خود احترام مي گذاريد، پشتكار و انگيزه شما را مشخص مي كند.
براي بالابردن عزت نفس خود، همواره گفتگويي مفيد و سازنده با خود داشته باشيد. به عنوان مثال به خودتان بگوييد: «من خودم را دوست دارم . من خودم را دوست دارم.» تا اينكه در نهايت گفته هايتان را باور كنيد و مثل كسي رفتار كنيد كه از توانايي و كارايي بسياري برخوردار است.
وقتي ديگران از شما مي پرسند: « حالتان چطور است؟» هميشه بگوييد:
« عالي هستم.» اصلاً اهميتي ندارد كه در آن لحظه چه احساسي داريد و يا چه اتفاق هايي در زندگي شما در حال رخ دادن اند. مهم اين است كه پرنشاط و با روحيه و خوش بين باشيد. بسياري معتقدند كه نبايد در مورد مشكلات تان با ديگران گفتگو كنيد. زيرا هشتاد درصد از مردم اهميتي برايشان ندارد و بيست درصد ديگر هم ، از شنيدن مشكلات شما، خوشحال مي شوند.

به نظر ميرسه شما دخترونه زندگي نميكنيد...
من كه آقا هستم دخترونه زندگي ميكنم...
چون به دنبال شادي هستم...
منظورم بازي با رنگهاست...

و اما براي ازدواج...
در اين مورد كار رو يكم جدي تر بگيريد چون ازدواج باشگاه نيست كه وسط راه ولش كنيد
مطالب سميره خانم عاليه...
خيلي كمك كننده هست
به ترك عادت بد زندگي روي بياريد و اينكه من هميشه فلان كارمو وسط راه ول ميكنم رو بزاريد كنار
شما يك دختر هستي و سرشار از شور و عشق و اميد براي خانوادت...
چرا نميخواي براي خودت اول زندگي كني...

بعنوان تحريك بايد بري دنبال يك سري راه ها...
مثل خوندن يك كتاب محرك اگه اهلشي يا اينكه
بري دنيال كارهاي فانتزي و رنگوبارنگ
يا بري ورزش هاي شاد...
يا اينكه بري دنبال گل و گياه...
هيچكدوم از اينها در ديد شما به ازدواج بداً تاثير نداره ولي روحتونو شادتر از الانتون ميكنه...
اونوقت حتي به سنگ هم محبت مي كنيد...محبت خوب و درست...
ياد ميگيريد كه چيجوري شاد تر از الانتون زندگي كنيد...

[fatemeh.74]

خب حس خیلی بدیه
یکی از دوستان من اینجوری بود نمیدونم مشکل تو هم اینجوری هست یا نه
مثلا یه مدت خیلی زیادی پولاشو جمع کرد تا یه گوشی گرون قیمت خرید اما بعد اینکه خرید میگفت خجالت میکشم دربیارم زیاد خوب نیست
تمام مدت پوشاشو جمع کرد بره داشنگاهی که می خواد اما وقتی رفت دوست نداشت اسمشو به بقیه بگه و فکر می کرد دانشگاهای بقیه بهتره
نمی دونم خودشم خوشحال بود یه نه ؟
اون زندگی رو تو این میدید که چیزی رو به بقیه ثابت کنه
یه جمله ای هست که خیلی چیزهارو تو من تغییر داد ببین :
ما به این دنیا نیومدیم که چیزی رو به بقیه ثابت کنیم
همینکه حالمون وب باشه کافیه
تو بدنیا نیومدی که حال خوشتو هدر بدی تا بری اون بالا بلاها تا کسی به پات نرسه
فکر میکنی اون بالا چی هست ؟
فکر میکنی بره نک قله راضی میشی ؟ نه !
ببین زندگی مثل بازی منچه
زن و شوهرو برات مثال می زنم
مهم نیست کی ببره کی ببازه مهم اینه اون دونفر کنار هم از بازی کردن لذت ببرن
چه اهمیتی داره من یه بند برم جلو تا برنده شم ؟ چه حس خوبی بهم دست میده ؟
من باید لذت ببرم از بازی یجاهایی به طرفم کمک بدم یجاهایی اونو بفرستم جلو
اینکارا انقدر حال خوشی داره که برد اخر نداره
تو دنبال یجایی هستی که از همجا بهتر باشه از همه بالاتر باشه
غیر این باشه لذت نمی بری
اونروز یه مثالی واسه بچه ها زدم گفتم خانوم مرلین مونرو می شناسی؟
زیباترین زن جهان بود همه به دیدنش می رفتن و می گفتن تو زیباترینی
اما اون خوشحال نبود
فکر می کرد زیبا نیست
از جایگاهش راضی نبود در صورتی که خیلی ها حسرتش رو می خوردن
تویه سن 34-35 سالگی هم خودکشی کرد

خودم نمی دونست چی می خواد نمی تونست لذت ببره
راستش من قبلترها حدودا مثل تو بودم
دوست داشتم بهتر از همه باشم و هیچوقت اونقدر که می خواستم بهترین نشدم
اما اون جمله خیلی روم تاثیر داشت
خیلی زیاد
بهش فکر کن
خیلی از ادمهای موفق مثل همین خانوم مرلین مونرو حال خوشی نداشتن
شاید از لحاظ اجتماعی ادمای قوی بودن اما حال خوشه رو نداشتن

می دونی شاد ترین ادمها کدومن ؟
ادمهای متوسط ادمهایی که تو تمام موارد جایگاه متوسطی دارن
اینا حالشون خوشتر از ادمای زیر متوسط یا عالی هست

حتما این جمله رو زیاد شنیدی
عمر کوتاهه از زندگیت لذت ببر ولی بهش توجه نکردی ازش می خوام لذت ببری
و بدونی
​ما به این دنیا نیومدیم که چیزی رو به کسی ثابت کنیم

ببخشید که دیر جواب میدم
خیلی خیلی ممنون بابت وقتی که گذاشتین

من واقعا و صادقانه در مورد خودم حرف میزنم،کاش میشد بین حرفامون وقفه نیوفته،ولی همینجورم خیلی خوبه

راستش من مثل دوست شما نیستم، میدونین مثلا در مورد گوشی و دانشگاه و کلا چیزای ظاهری اصلا کاری به حرف بقیه ندارم

و اینجوری نیستم که بقیه رو بالاتره خودم بدونم، یعنی مشکل من نداشته هام که به صورت غیراکتسابی هستن(یعنی خودم نقشی در نداشتنش نداشتم)نیست

میدونم خدا یه سری چیزا به یه عده ای داده ولی در عوض یه سری چیزا هم به اون عده نداده

مشکل من بیشتر با خودمه، با شرایط و محیط نیست

من همیشه از خودم و زندگیم انتظار بالاتری داشتم و دارم

وقتی با یه سری افراد حرف میزنم، میگن برو خدا روشکر کن، همه حسرت تو رو میخورن

من فکر میکردم اولش دارن بام شوخی میکنن، به قول شما آدما از بیرون نگاه میکنند ولی مهم خود اون فرده که از خودش راضی باشه

حتی من شده که تو زندگیم به موفقیتی برسم و بعد فقط گریه کنم!نه گریه شوق! گریه واسه پوچی!

ولی خدا رو شکر کن بعد از اون قضیه دیدم رو عوض کردم و توی مراحل بعدی خیلی حالم بهتر شد

این جمله تون خیلی واسم جالب بود "ما به دنیا نیومدیم که چیزی رو به کسی ثابت کنیم"
روش خیلی فکر کردم

یه ابهامی که برام پیش اومد اینکه پس افرادی که با هم مسابقه میدن چیه؟هدف کنکور و گزینش و... چیه؟مگه غیر از اینه که افراد توانایی هاشون رو به دیگران ثابت کنن، اصلا اگه کسی غیر از خودمون توی این دنیا نبود ما انگیزه ای واسه کارکردن و کلا زندگی داشتیم؟

راستش طبق فرمایش شما من خودم هم توی زندگی به این نکته رسیدم، که به جای اینکه به قله فکر کنی و رسیدن صرف، به زیبایی های کنار جاده هم فکر کن، اصلا همیناست که زندگی آدمو میسازه، حتی به بقیه هم میگفتم

ولی اون حسه هنوز بام هست دلم میخواد توی همه ی زمینه ها موفق باشم
میدونین احساس میکنم اگه اینطور نباشه، به خودم کم لطفی کردم

راستی، ما واسه چی به دنیا اومدیم؟مگه واسه شکوفا کردن اون استعداد ذاتیمون به دنیا نیومدیم؟
یا نه؟

[fatemeh.74]

اگر در جستجوي توانايي هستيد و مي خواهيد شرايط جسمي و روحي خود را بهتر كنيد، همواره در بازي زندگي همانند بازيكني رفتار كنيد كه مربي و تشويق‏ كننده خودش است. صحبت كردن با خودتان، نود و پنج درصد از احساسات مثبت يا منفي شما را شكل مي‏دهد. روحيه و احساسات شما با توجه به اتفاقاتي كه در اطرافتان پيش مي آيد، شكل نمي گيرد بلكه اين نوع نگاه و تعبير شما از رويدادهاي پيش آمده‏ي زندگي است كه احساسات متفاوت شما را بوجود مي آورد. نوع برداشت و تعبير شما از زندگي، تا حدي زيادي، تعيين كننده‏ي ميزان انگيزه و انرژي براي انجام كارهاست.
براي داشتن انگيزه‏ي قوي، بايد تصميم بگيريد كه خوش بين باشيد. بايد اراده كنيد كه در برابر تمام حرف‏ها و عمل‏ها و رفتارهاي اطراف‏تان، احساس خوبي داشته باشيد.
شما نبايد اجازه بدهيد كه مشكلات و موانع زندگي، باعث تضعيف روحيه شما شوند. ميزان عزت نفس شما يعني اندازه اي كه خودتان را دوست داريد و به خود احترام مي گذاريد، پشتكار و انگيزه شما را مشخص مي كند.
براي بالابردن عزت نفس خود، همواره گفتگويي مفيد و سازنده با خود داشته باشيد. به عنوان مثال به خودتان بگوييد: «من خودم را دوست دارم . من خودم را دوست دارم.» تا اينكه در نهايت گفته هايتان را باور كنيد و مثل كسي رفتار كنيد كه از توانايي و كارايي بسياري برخوردار است.
وقتي ديگران از شما مي پرسند: « حالتان چطور است؟» هميشه بگوييد:
« عالي هستم.» اصلاً اهميتي ندارد كه در آن لحظه چه احساسي داريد و يا چه اتفاق هايي در زندگي شما در حال رخ دادن اند. مهم اين است كه پرنشاط و با روحيه و خوش بين باشيد. بسياري معتقدند كه نبايد در مورد مشكلات تان با ديگران گفتگو كنيد. زيرا هشتاد درصد از مردم اهميتي برايشان ندارد و بيست درصد ديگر هم ، از شنيدن مشكلات شما، خوشحال مي شوند.

به نظر ميرسه شما دخترونه زندگي نميكنيد...
من كه آقا هستم دخترونه زندگي ميكنم...
چون به دنبال شادي هستم...
منظورم بازي با رنگهاست...

و اما براي ازدواج...
در اين مورد كار رو يكم جدي تر بگيريد چون ازدواج باشگاه نيست كه وسط راه ولش كنيد
مطالب سميره خانم عاليه...
خيلي كمك كننده هست
به ترك عادت بد زندگي روي بياريد و اينكه من هميشه فلان كارمو وسط راه ول ميكنم رو بزاريد كنار
شما يك دختر هستي و سرشار از شور و عشق و اميد براي خانوادت...
چرا نميخواي براي خودت اول زندگي كني...

بعنوان تحريك بايد بري دنبال يك سري راه ها...
مثل خوندن يك كتاب محرك اگه اهلشي يا اينكه
بري دنيال كارهاي فانتزي و رنگوبارنگ
يا بري ورزش هاي شاد...
يا اينكه بري دنبال گل و گياه...
هيچكدوم از اينها در ديد شما به ازدواج بداً تاثير نداره ولي روحتونو شادتر از الانتون ميكنه...
اونوقت حتي به سنگ هم محبت مي كنيد...محبت خوب و درست...
ياد ميگيريد كه چيجوري شاد تر از الانتون زندگي كنيد...

ممنون از این که وقتتون در اختیارم گذاشتین
درست میفرمایین
راستش من اینطور نیست که خودمو دوست نداشته باشم، از شخصیت خودمم خوشم میاد!خخخخ

اما در حد اون کمالی که برام معیاره زندگی نمیکنم

گفتم به سمیرا خانوم، من دلم میخواد توی همه ی زمینه ها موفق باشم، اونوقت راضی میشم

کمااینکه وضعیت الانمم خیلی خوبه، البته در نظر دیگران

خب اون حسی که زود همه چی تکراری میشه واسم و تنوع میخوام چی؟چی کارش باید بکنم؟

راستش خودم احساس میکنم یه ذره اش به خاطر اینه که تو کل زندگیم فقط گفتم نه! یعنی هیچ وقت نخواستم وارد یه رابطه ی عاطفی بشم

هر وقت طرف مقابلم از اون چارچوب من که خیلی سخت گیرانه است! خواست فراتر بره، من نذاشتم

فقط گفتم نه!نه!نه!

اصن مثل یه عادت شده برام!

که یکی بیاد درخواست آشنایی بده ، بعد من بگم نه! دوباره یکی دیگه!

مسخره است نه؟

حتی اگه کسی هم از طریق خونواده اقدام کنه، در همون مراحل اولیه من ازش خوشم نمیاد، یعنی معیارهایی که تو ذهنمه رو نداره

تازه اگه من مشکلی نداشته باشم خونواده ام دلیلای بیخودی مطرح میکنن، مثلا اصل و نسب ندارن!واقعا این مهمه؟

واسه شاد بودنمم،توی جمع هایی که میشناسمشون جزو اونام که همش مسخره بازی در میارم و...شاید باورتون نشه
خیلی وقتا شده که بم بگن تو چرا اینقدر میخندی یه کم جدی باش، راستش اصلا دوس ندارم ناراحتیمو به کسی بگم یا تریپ غم بردارم
من توی بدترین موقعیت که شاید اصلا باورتون نشه جوری خودمو نشون دادم که دوستام ناراحت نشن

ولی وقتایی که تنهام گریه میکنم!
شاید هر شب
شاید دو سه بار در روز

راستش من از بچگی اینجوری بودم!

واسه کارایی که گفتین الان اصلا وقتشو ندارم
یعنی کلا هیچ وقت اونقدر وقت پیدا نمیکنم

الان یه کلاس ورزشی میرم و کلا به ورزش خیلی علاقه دارم
به نقاشی ام خیلی علاقه دارم
موسیقی نیز
و ادبیات

ولی متاسفانه الان وقت هیچ کاری ندارم

راستی دخترانه زندگی کردن یعنی چی؟

[fatemeh.74]

سلام

خوشحال میشم اگر بیشتر راهنماییم کنید