احساس همیشگی گناه

[پندار777]

سلام من به تازگی به انجمن پیوستم
ممنون که هستید.من متاسفانه مبتلا به وسواس فکری هستم و تحت درمانم.الان متاسفانه احساس گناه بیش از حد دارم در رابطه با کاری که سالها قبل از روی بچگی و نفهمی کردم.اون کار هم این بوده که وقتی خواهرم ابه دنیا اومد من 10 سالم بود و اصلا حوصلشو نداشتم و همش عصبی بودم بخاطر مشکلات خانوادگیم اما نمیدونم چرا یه بار دوست داشتم به خواهرم شیر بدم. واسه همینم وقتی باهاش تنها بودم سعی کردم همچینکاری بکنم اماوقتی دیدم اون گرایشی به شیر خوردن از من نداره رهاش کردم.حالا وقتی رفتارای بد و اشتباهات خواهرم رو مبیبنم حس میکنم واسه کارایی که من در بچگی در حقش کردم و براش کم گذاشتم. تورو خدا راهنماییم کنید.

[Dr . Security]

درود بهتره مثبت فکر ویکبار دیگر مطلبتون روبخونید از روی بچگی ونفهی بوده دراون حالت عصبیت و مقطع سنی بوده و نیاز نیست شما عذاب وجدان بگیرید .
درزمان حال زندگی کنید دخترم گلم واینو یقین کنید خدا بخشنده هست یقین کنید عمل شما ازروی تعمد وتعقل نبوده والان میتونید هم با خواهرتون مهربان و بقولتون کاستیهای دوران بچیگیتون روجبران کنید این مشکل حادی نیست.
درمورد وسواس فکری بیشتر توضیح بدید روهمین مسئله سوالتون بود یانه کلا درموراد دیگر همچین حالت پایداری دارید ممنون یشم بیشتر توضیح بدید تا بهتر بتونیم کمک ومشاوره بدند دوستان درخدمتیم یاحق

[پندار777]

ممنونم ازتون یک دنیا که جواب سوالمو دادید.من یرای خواهرم از وقتی خودمو شناختم کم نذاشتم حتی خدا میدونه به دلیل شرایطمون (فوت پدرم)بیشتر از وظیفمم مایه گذاشتم.اما نمیدونم چرا فکرم دنبال موضوعی میگرده تا آزارم بده.

[Dr . Security]

ممنونم ازتون یک دنیا که جواب سوالمو دادید.من یرای خواهرم از وقتی خودمو شناختم کم نذاشتم حتی خدا میدونه به دلیل شرایطمون (فوت پدرم)بیشتر از وظیفمم مایه گذاشتم.اما نمیدونم چرا فکرم دنبال موضوعی میگرده تا آزارم بده.

جواب که وظیفه ماست دختر گلم امیدوارم باتوکل برخدا وهمت و اراده شماها مشکلات رفع وبه جیاگاه والای انساینت و موفقیت دست بیابیم.
خب شما خواهر خوبی هستی باهمه مشکلات پشتیبان خواهرتی دغدغه دوران طفولیت رو از سر بیرون کنید دنیای بچگی ربطی به الان نیست درزمان حال زندگی کنید ن گذشته نه اینده که هردو حسرتن مثبت اندیش باشید ارسالات کتابهای بخش روانشناسی وارسالاتم دنبال کنید شاید مفید باشن بازم موردی هست درخدمتتونم

[farokh]

سلام من به تازگی به انجمن پیوستم
ممنون که هستید.من متاسفانه مبتلا به وسواس فکری هستم و تحت درمانم.الان متاسفانه احساس گناه بیش از حد دارم در رابطه با کاری که سالها قبل از روی بچگی و نفهمی کردم.اون کار هم این بوده که وقتی خواهرم ابه دنیا اومد من 10 سالم بود و اصلا حوصلشو نداشتم و همش عصبی بودم بخاطر مشکلات خانوادگیم اما نمیدونم چرا یه بار دوست داشتم به خواهرم شیر بدم. واسه همینم وقتی باهاش تنها بودم سعی کردم همچینکاری بکنم اماوقتی دیدم اون گرایشی به شیر خوردن از من نداره رهاش کردم.حالا وقتی رفتارای بد و اشتباهات خواهرم رو مبیبنم حس میکنم واسه کارایی که من در بچگی در حقش کردم و براش کم گذاشتم. تورو خدا راهنماییم کنید.

برای رهایی از این افکار بنویسید و چندین بار بخونیدش و بعد پاره کنید و دور بریزید

نوشتن تاثیر بسیار زیادی در ارام کردن آشفتگی های ذهنی داره