نمایش نتایج: از 1 به 10 از 10

موضوع: اختلاف نظر با مادرم

2091
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24427
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    9

    اختلاف نظر با مادرم

    بازم مشکل من با مامانم . بازم هر کاری یا حرفی میزنم بد میشم . مثلا دیشب نامزد من میخوا بیاد خونه ما . خونه ما هم نامزد خواهرمم بود بعد خواهرم گفت نامزد من هست الان میره بعد نامزدت بیاد بعد مامان گفت ن اشال نداره نامزد خواهرت الان داره میره بعد برگشت بهم گفت تو ک ب نامزدت نمیگی ک نامزد خواهرت اینجا میاد خونه گفتم ن بخدا گفت پ نامزدت از کجا میدونه تا تو بهش نگی گفتم ماشینشو میبینه بعد میگه ماشینشو ک نمیشناسه تو بهش میگی تو هر حرفی از خونه ما بیرون میبری . هر چی قسم خوردم باورم نکرد بهم گفت درغگو . هیچوقت باورم نداره من هیچی ب نامزدم نگفتم اصلا چ نفعی داره اومدن نامزد خواهرم ب خونه ک بخوام ب نامزدم بگم حتی مهم هم نیست فقط وقتی ک فهمیده پرسیده مثلا تو یه شب هردومون هستیم گفتم اره اومده . مامانم بهم گفت دروغگو هزار تا حرفم بارم کرد شبمو با نامزدم خراب کرد بعدش هم گفت تو یکی از تو جمع ما بری هر چ زودتر ک همه چی خونمون رو ب بیرون میبری هیچ حرفی رو بهت نمیزنیم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18720
    نوشته ها
    315
    تشکـر
    117
    تشکر شده 142 بار در 96 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مامانم منو قبول نداره

    من نمیتونم چیزی بگم
    بچه ها میاند نظر میدند

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24427
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مامانم منو قبول نداره

    کسی نیست

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24427
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مامانم منو قبول نداره

    الوووووو

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : مامانم منو قبول نداره

    سلام

    چرازود ازدواج نمیکنید؟؟چقد نامزد هستید ؟؟
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24427
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مامانم منو قبول نداره

    ن تهران نیستم دوساله نامزدم اصلا مامانم همینجوره با من باید بسوزم و بسازم تا زمان ازدواج هیچوقت حرفمو باور نداره منو همیشه خراب میکنه

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : اخلاف نظر با مادرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط نجلا نمایش پست ها
    بازم مشکل من با مامانم . بازم هر کاری یا حرفی میزنم بد میشم . مثلا دیشب نامزد من میخوا بیاد خونه ما . خونه ما هم نامزد خواهرمم بود بعد خواهرم گفت نامزد من هست الان میره بعد نامزدت بیاد بعد مامان گفت ن اشال نداره نامزد خواهرت الان داره میره بعد برگشت بهم گفت تو ک ب نامزدت نمیگی ک نامزد خواهرت اینجا میاد خونه گفتم ن بخدا گفت پ نامزدت از کجا میدونه تا تو بهش نگی گفتم ماشینشو میبینه بعد میگه ماشینشو ک نمیشناسه تو بهش میگی تو هر حرفی از خونه ما بیرون میبری . هر چی قسم خوردم باورم نکرد بهم گفت درغگو . هیچوقت باورم نداره من هیچی ب نامزدم نگفتم اصلا چ نفعی داره اومدن نامزد خواهرم ب خونه ک بخوام ب نامزدم بگم حتی مهم هم نیست فقط وقتی ک فهمیده پرسیده مثلا تو یه شب هردومون هستیم گفتم اره اومده . مامانم بهم گفت دروغگو هزار تا حرفم بارم کرد شبمو با نامزدم خراب کرد بعدش هم گفت تو یکی از تو جمع ما بری هر چ زودتر ک همه چی خونمون رو ب بیرون میبری هیچ حرفی رو بهت نمیزنیم

    خب مادرا از روی احساسات حرفهایی میزنن که ممکنه ناراحت کننده باشه ولی مطمئن باشید دلشون چیز دیگه میگه

    بهترین راه حل اینه که حساسیت های ایشون رو بشناسید و از ورود به اون محدود خودداری کنید

    مهم‌ترین نکته‌ای که دوست دارم به آن دقت کنید، تفاوت سنی شما و مادرتان است. شما در سن جوانی هستید و وی در سن میانسالی؛ یعنی نزدیک به چهار دهه با هم تفاوت سنی دارید.
    تفاوت‌های دوران جوانی و میانسالیاصولاً دوره جوانی، زمان بروز خصوصیاتی است مانند خودرایی، یکدندگی، منیت داشتن، به دنبال استقلال بودن، حق انتخاب در هر زمینه‌ای و توجه کمتر به نظر دیگران؛ در حالی که دوره میانسالی شامل خصوصیاتی است همچون احساس پوچی، قدرت و اقتدار، جبران همه کمکاری‌های گذشته و از همه مهم‌تر، نگرانی شدید درباره آینده فرزندان؛ برای همین در این زمینه اضطرابشان بالا می‌رود و به زبان عامیانه «گیر» می‌دهند.با داشتن اطلاعات کافی درباره خصوصیات سنیتان، و همچنین تغییر سبک گفت‌و‌گو، میزان جر و بحثتان کاهش خواهد یافت.
    خشم چیست؟خشم مانند دیگر احساسات ماست، با این تفاوت که یک حس بسیار منفی است که سریع‌ترین عکس‌العمل را به همراه دارد. اگر بتوانید حرف‌هایی را شناسایی کنید که مادرتان مطرح می‌کند و باعث نگرانی شما می‌شود، می‌توانید جلوی رفتار خود را بگیرید. چنانچه به مدت ۳۰ ثانیه خشم خود را با این سوالات به تعویق بیندازید، می‌توانید عصبانیت خود را کنترل کنید و گفت‌و‌گو با مادرتان را ادامه دهید. اما نکته مهم این است که احساسات خود را در موقعیت بروز، شناسایی کنید و آن را بپذیرید؛ به طور مثال امکان دارد مادرتان از شما خواسته نامعقول داشته باشد یا موضوعی را مطرح کند که باعث عصبانیت شما شود، در این حالت بهتر است در قدم اول هم به خود و هم به مادرتان بگویید که من الان خشمگین هستم و پاسخی ندارم و با این کار پاسخ دادن خود را به تعویق بیندازید.
    همین به تعویق انداختن باعث می‌شود که شما بتوانید روی پاسخ خود فکر کنید. در واقع یکی از علل جر و بحث‌ها، پاسخ بدون فکر در مکالمات است یا اینکه می‌خواهیم به طرف مقابلمان ثابت کنیم که من می‌دانم و می‌فهمم ولی تو نه!
    در زمان عصبانیت چه کنیم؟

    ۱. خود را جای طرف مقابل بگذاریم:
    از خود بپرسیم که اگر این رفتار یا حرف را من زده بودم، واکنش او چه بود و انتظار داشتم طرف مقابلم چه واکنشی به من نشان بدهد؟ یا اگر دوست صمیمی من این حرف را زده بود، چه می‌کردم؟
    ۲. سنجش میزان اهمیت موضوع:

    آیا این مسئله پنج سال دیگر هم برای من مهم است؟ علت اهمیت الانش چیست؟

    ۳.بررسی نتیجه:
    من از این جدال و پاسخ به چه نتیجه‌ای می‌خواهم برسم؟
    b. کشف عامل ناراحتی:
    دقیقا چه چیزی من را این همه ناراحت کرده است؟البته در رابطه با پاسخ سوال آخر، بهتر است با یک مشاور هم گفت‌و‌گو کنید تا ریشه خشم و عواملش را راحت‌تر پیدا کنید. همچنین می‌توانید فهرستی از شرایطی را که خشمگین می‌شوید بنویسید و وجه اشتراک آن‌ها را بیابید؛ مثلاً ممکن است که جلوی فلانی ناراحت شوید یا فلان موضوع یا استفاده از کلماتی خاص ناراحتتان می‌کند. وقتی عامل خشم را بیابید قادر خواهید بود آن را در جریان گفت‌و‌گو کنترل کنید.توصیه می‌کنم حتماً برای بهبود روابط خود با مادرتان، با یک مشاور صحبت کنید تا از بروز مشکلات بعدی در دیگر روابط شما نیز جلوگیری شود.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  8. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24427
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : اختلاف نظر با مادرم

    اما اون منو با دخترای دیگش سوا میکنه و میگه تو حسودی ت. بدی دیشب اصلاج.ابشو ندادم فقط گفتم مامان من بخدا نگفتم هیچی ب نامزدم اما باز حرف خودشو زد ه و میگه هر چ زودتر عروسیتو بگیرم بری تو با ما فرق داری هیچی بهت نمیگیم . منم سکوت کردم بعدش شبمو خراب کرد و جلو نامزدم زدم زیر گریه اونم ناراحت شد ولی سکوت کرد گفت اشکال نداره تحمل کن . منم همینجور تحمل میکنم النم قهره چون گفت تو همه چی ب نامزدت میگی حرف از خونه ما میبری بیرون تو با دخترای دیگم فرق داری خیلی اخلاقت خرابه و و و .....
    نمیتونم نمیتونم دید مادرمو نسبت ب خودم عوض کنم نمیشه اصلا همه راه ها رو امتحان کردم بعدشم حرف راست میزنم انقد بهم فشار میاره تا ادم مجبور بشه حرف دروغ الکی تحویلش بده

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : اختلاف نظر با مادرم

    سلام
    خب باید بگم مادرتون رو مسیله بی اهمیتی ؛حساس نیست !این دست مسایل برای خانواده خصوصا مادرها مسیله مهمیه ..هر چند به فرهنگ خانوادگی هم بستگی داره !
    اینکه فکر میکنه شما باون مسیله رو به بیرون درز دادید ؛شاید دلیلش رفتارهای گذشته شما بوده که بر اساس اون نتیجه گیری کرده !
    کما اینکه شما در این مورد مصر هستید که حرفی نزدید و واقعیت هم میگید ؛ولی مادرتون بر اساس نتیجه گیری کلی ؛که قبلا دستش اومده شما رو مقصر میدونه !

    ما مسیله رو خیلی سر بسته میدونیم داستان جوپان دروغگو رو قطعا میدونید !احتمال داره اون دتستان برای شمانزد مادرتون درست شده باشه !

    همینقدر که زمان برده تا از شما چنین تصوراتی داشته باشه ؛همینقدر هم زمان میبره تا تصورشون راجع به شما عوض بشه .

    پس تلاشتون رو بکنید ؛چون رضایت مادر و گرمای محبتش ارزش هر تلاشی رو داره .
    ضمنا هیچوقت از دست خانوادتون در نزد همسرتون خجل و گریان نباشید .چون در اینده ای نزدیک به ضرر خودتون تموم میشه .
    افتخار به خانواده و حس رضایت از اونها ؛تاثیر بسزایی تو زندگی مشترکتون داره .
    اول باید مورد احترام و عشق خانواده باشید تا بعد همسرتون شما رو مورد احترام و عشق قرار بده .

    ضمنا بعد از ازدواج هم مادرها بیشتر از قبل به دختراشون وابسته میشن ...چون جای خالیشون برای اولین بار حس میشه .پس نگران نباشید و قدر این روزها رو بدونید .

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26207
    نوشته ها
    711
    تشکـر
    1,293
    تشکر شده 666 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : اختلاف نظر با مادرم

    خب ببین من نمی تونم که بگم تقصیر شماست یا مادرتون ، منهم با مادرم مشکلاتی شبیه اون چیزی که شما دارید تعریف می کنید و داشتم اما خب بعد اینکه ازدواج کردم و رفتم خونه خودم تقریبا تموم شد.
    یکی از دلیلاش می تونه این باشه که خیلی دوران نامزدیتون طولانی شده . کلا خانواده ها اینجور ازدواجها رو دوست ندارن . پس به نظر من با همسرتون صحبت کنین و زمان عروسی و جلو بندازین . مطلب دیگه اینه که شما اصلا لازم نیست در مورد هر چیزی به مادرتون توضیح بدین یا حرفهای نامزدتون رو به مادرتون بگید و یا برعکس.
    مثلا شما الان یه چیزی گفتید که مادرتون فکر کرده که شما به نامزدتون حرفی رو انتقال دادید به نظر من بهتره که اگه می خواید در مورد یه موضوعی با کسی که می دونید یه سری حساسیت ها روی موضوعات داره صحبت کنید قبلش خوب به حرفاتون و آثارش فکر کنید.
    و یه چیز دیگه اینکه مادرتون حساسیت نشون می ده رو یه سری مسائل بعدن می بینید که کار درستی انجام می داده ولی متاسفانه طرز بیانشون بده و می خوان هر حرفی و با دعوا بیان کنن . در صورتیکه می تونست بیاد بشینه و با آرامش ازتون بخواد که مثلا یه سری مسائل رو جایی بیان نکنید و دلیلش رو هم بگه بهتون.
    یه مطلب دیگه اینکه به نظر من بهتره اینجور مسائل که حاکی از تشنج تو خانوادتون هست رو هم به نامزدتون نگید و از اون مخفی بمونه بهتره .
    و در آخر توصیه می کنم که به یه مشاور خوب مراجعه کنید تا بیشتر کمکتون کنه.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد