اختلالات خلقی

[کاظمی 138]

با سلام خانمی 30 ساله هستم اردیبهشت 1394 حامله شدم که متاسفانه خیلی زود سقط شد بعد از سقطم یک روز به شدت حالم بد شد اون روز خیلی ترسیدم طوری که فکر میکردم دارم میمیرم از اون روز به بعد خیلی بی اشتها شدم تا چند هفته نمیتونسم غذا بخورم از لحاظ روحی خیلی بهم ریخته بودم تو شهر غربت بودم و از کارمم هم خوشم نمیومد خیلی تو عذاب بودم طوری که هر روز گریه میکردم تا بالاخره رفتم پش روان پزشک چند ماهی تحت نظر بودم یک روز حالم خوب یک روز نه داروهامو که می خوردم حالم بهتر میشد ولش که میکردم دوباره بد میشدم تا اینکه برگشتیم شهر خودمون دو ماهی پیش خانواده مون بودیم دکترم هم عوض کردم الان چند روزی میشه که اومدیم خونه خودمون اما بعد از ظهر ها خیلی حالم میگیره خیلی احساس بلاتکلیفی بهم دست میده دلم میخود گریه کنم تا آروم شم اعنماد به نفسم شدیدا میادپائین.ولی شب که میشه دوباره حالم عوض میشه یعنی خوب میشم دیگه از این حالتهای روحی خسته شدم که روز خوبم یه روز بد نمی دونم چکار کنم تورو خدا راهنمایی ام کنید.

[amir1370]

با سلام خانمی 30 ساله هستم اردیبهشت 1394 حامله شدم که متاسفانه خیلی زود سقط شد بعد از سقطم یک روز به شدت حالم بد شد اون روز خیلی ترسیدم طوری که فکر میکردم دارم میمیرم از اون روز به بعد خیلی بی اشتها شدم تا چند هفته نمیتونسم غذا بخورم از لحاظ روحی خیلی بهم ریخته بودم تو شهر غربت بودم و از کارمم هم خوشم نمیومد خیلی تو عذاب بودم طوری که هر روز گریه میکردم تا بالاخره رفتم پش روان پزشک چند ماهی تحت نظر بودم یک روز حالم خوب یک روز نه داروهامو که می خوردم حالم بهتر میشد ولش که میکردم دوباره بد میشدم تا اینکه برگشتیم شهر خودمون دو ماهی پیش خانواده مون بودیم دکترم هم عوض کردم الان چند روزی میشه که اومدیم خونه خودمون اما بعد از ظهر ها خیلی حالم میگیره خیلی احساس بلاتکلیفی بهم دست میده دلم میخود گریه کنم تا آروم شم اعنماد به نفسم شدیدا میادپائین.ولی شب که میشه دوباره حالم عوض میشه یعنی خوب میشم دیگه از این حالتهای روحی خسته شدم که روز خوبم یه روز بد نمی دونم چکار کنم تورو خدا راهنمایی ام کنید.

چرا شما پیش یک روانپزشک مجرب نمیرید؟ این اختلال خلقی باید یک افسردگی همراه با اضطراب باشه تا تبدیل به اختلال دوقطبی نشده حتما پیش یک دکتر برید.

با مصرف دارو حتما خوب میشیئ.شک نکنید.

[farokh]

با سلام خانمی 30 ساله هستم اردیبهشت 1394 حامله شدم که متاسفانه خیلی زود سقط شد بعد از سقطم یک روز به شدت حالم بد شد اون روز خیلی ترسیدم طوری که فکر میکردم دارم میمیرم از اون روز به بعد خیلی بی اشتها شدم تا چند هفته نمیتونسم غذا بخورم از لحاظ روحی خیلی بهم ریخته بودم تو شهر غربت بودم و از کارمم هم خوشم نمیومد خیلی تو عذاب بودم طوری که هر روز گریه میکردم تا بالاخره رفتم پش روان پزشک چند ماهی تحت نظر بودم یک روز حالم خوب یک روز نه داروهامو که می خوردم حالم بهتر میشد ولش که میکردم دوباره بد میشدم تا اینکه برگشتیم شهر خودمون دو ماهی پیش خانواده مون بودیم دکترم هم عوض کردم الان چند روزی میشه که اومدیم خونه خودمون اما بعد از ظهر ها خیلی حالم میگیره خیلی احساس بلاتکلیفی بهم دست میده دلم میخود گریه کنم تا آروم شم اعنماد به نفسم شدیدا میادپائین.ولی شب که میشه دوباره حالم عوض میشه یعنی خوب میشم دیگه از این حالتهای روحی خسته شدم که روز خوبم یه روز بد نمی دونم چکار کنم تورو خدا راهنمایی ام کنید.

در این مورد حتما " با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

دفتر قیطریه:

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

دفتر سعادت آباد:

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

دفتر شریعتی:

۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

[naghme]

با سلام خانمی 30 ساله هستم اردیبهشت 1394 حامله شدم که متاسفانه خیلی زود سقط شد بعد از سقطم یک روز به شدت حالم بد شد اون روز خیلی ترسیدم طوری که فکر میکردم دارم میمیرم از اون روز به بعد خیلی بی اشتها شدم تا چند هفته نمیتونسم غذا بخورم از لحاظ روحی خیلی بهم ریخته بودم تو شهر غربت بودم و از کارمم هم خوشم نمیومد خیلی تو عذاب بودم طوری که هر روز گریه میکردم تا بالاخره رفتم پش روان پزشک چند ماهی تحت نظر بودم یک روز حالم خوب یک روز نه داروهامو که می خوردم حالم بهتر میشد ولش که میکردم دوباره بد میشدم تا اینکه برگشتیم شهر خودمون دو ماهی پیش خانواده مون بودیم دکترم هم عوض کردم الان چند روزی میشه که اومدیم خونه خودمون اما بعد از ظهر ها خیلی حالم میگیره خیلی احساس بلاتکلیفی بهم دست میده دلم میخود گریه کنم تا آروم شم اعنماد به نفسم شدیدا میادپائین.ولی شب که میشه دوباره حالم عوض میشه یعنی خوب میشم دیگه از این حالتهای روحی خسته شدم که روز خوبم یه روز بد نمی دونم چکار کنم تورو خدا راهنمایی ام کنید.

سلام
عزیزم اگه میخوای کاملا حالت خوب بشه باید درمانی که پزشکت تجویز میکنه را تا آخر دوره ش ادامه بدی
نیمه کاره رها کردن درمان دارویی و یکی درمیون قرص اعصاب خوردن تازه میتونه آسیب بزنه
به نظرم قبل از اینکه بری پیش روانپزشک اول برو پیش یه روانشناس خوب،
کسی که بتونه درکنار درمان دارویی به صورت تخصصی و اصولی روی افسردگیت کار کنه
حتما هم توضیح بده گاهی حالت خوبه گاهی بد، چون درمان افسردگی معمولی با افسردگی دو قطبی فرق داره
نگران نباش درست میشه

[angel63]

سلام
من زمانی به شرایط شما بودم خیلی به خودم و زندگی م ضربه زدم
به احساسات گوش نده خودشون رد می شن سعی کن توی جمع باشی حتما ورزش کن مخصوصا شنا برو یاد بگیر با خودت بشین ببین از چی لذت می بری همون کارو بکن برای خودت هدیه بخر پاستیل بخر برگرد و به کودک درون ت محبت کن و از همه مهمتر به خودت زمان بده هیچ تصمیم مهمی نگیر
فقط زمااااااااااان بده همین ....

با سلام خانمی 30 ساله هستم اردیبهشت 1394 حامله شدم که متاسفانه خیلی زود سقط شد بعد از سقطم یک روز به شدت حالم بد شد اون روز خیلی ترسیدم طوری که فکر میکردم دارم میمیرم از اون روز به بعد خیلی بی اشتها شدم تا چند هفته نمیتونسم غذا بخورم از لحاظ روحی خیلی بهم ریخته بودم تو شهر غربت بودم و از کارمم هم خوشم نمیومد خیلی تو عذاب بودم طوری که هر روز گریه میکردم تا بالاخره رفتم پش روان پزشک چند ماهی تحت نظر بودم یک روز حالم خوب یک روز نه داروهامو که می خوردم حالم بهتر میشد ولش که میکردم دوباره بد میشدم تا اینکه برگشتیم شهر خودمون دو ماهی پیش خانواده مون بودیم دکترم هم عوض کردم الان چند روزی میشه که اومدیم خونه خودمون اما بعد از ظهر ها خیلی حالم میگیره خیلی احساس بلاتکلیفی بهم دست میده دلم میخود گریه کنم تا آروم شم اعنماد به نفسم شدیدا میادپائین.ولی شب که میشه دوباره حالم عوض میشه یعنی خوب میشم دیگه از این حالتهای روحی خسته شدم که روز خوبم یه روز بد نمی دونم چکار کنم تورو خدا راهنمایی ام کنید.

[متخصص]

با سلام خدمت شما
این مسئله باید از چند جهت بررسی شود:1- افسردگی بعد از سقط 2- مهاجرت شما به شهر یا کشور دیگری 3- اگر کشور دیگری باشد فصول سال و ... که تغییر کند فرد دچار نوسانات خلقی می شود 4- روابط شما با همسرتان و میزان رضایت شما واحتمالا شما باید از روانپزشک و روانشناس که هماهنگ باهم هستند یاری بگیرید کانون مشاوران ایران در این زمینه می توانند شما را یاری کنند 88422495