نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: از خودم همواره ناراضی ام

671
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34739
    نوشته ها
    398
    تشکـر
    35
    تشکر شده 121 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    از خودم همواره ناراضی ام

    سلام
    ببخشید من اختلال شخصیت دارم
    مدام خودم رو با دیگرام مقایسه میکنم و ميگم اگر من مثل اون اینطور باشم بهتره
    هیچ وقت از خودم راضی نیستم در حالی که به شدت مغرورم
    ینی تو یه زمینه یکی ازم جلو باشه به شدت بهم برمیخوره
    افسردگی و تنهایی از یه طرف و اختلال شخصیت از طرف دیگه داره نابودم میکنه
    وسواس هم دارم شدید ینی کوچکترین مسائل ذهنمو درگیر میکنه و نمیتونم از دستش رها بشم
    همیشه احساس گناه دارم و فکر میکنم ادم احمقی هستم و از اول زندگی تا الان خیلی مضخرف زندگی کردم در حالی من به شدت نسبت به حق الناس حساسم
    اگر هزار تومن از کسی قرض گرفتم اونو یادداشت میکنم تا یروز بهش بدم اگر ندم عذاب وجدان دارم
    دلم نمياد حتی یه مورچه رو له کنم اما بازم احساس گناه میکنم
    کلا فکر میکنم هر تصمیمی میگرم اشتباس
    من تنها هستم و حتی یه دوست صمیمی هم ندارم
    یه چیزی که خیلی اذیتم میکنه اینه که مثلا خودمو در حالت های مختلف مقایسه میکنم
    برا خودم شخصیت خیالی میسازم و دوست دارم یکیشو انتخاب کنم اما به نتیحه نمیرسم
    مثلا خودمو در حالتی که تو جمع شوخی کنم با حالتی که جدی به نظر بیام مقابسه میکنم
    یا اینکه مثلا خودمو یه ادم خیلی متواضع دلرحم با ادمی مه تا حدودی خودخواه باشه و نذاره حقشو بخورن مقایسه میکنم
    یا اینکه خودمو خوش گذرون و باحال با حالتی که زیاد اهل تفریح نیستم و تنها هستم و رفیق کم دارم مقایسه میکنم
    خودمو یه ادم ورزشکار یا یه ادم با تیپ رسمی و جویای علم مقایسه میکنم
    این اختلال ها خیلی زیادن و منو رنج میدن
    این روزا خیلی شدید شده بخاطر همین اومدم اینجا ازتون کمک بخوام
    سنم 27
    ازدواج هم نکردم
    اینکه بگید بیشتر به کدوم تمایل دارید نمیتونم جواب بدم چون واقعا نمیتونم انتخاب کنم
    شخصیتی که از خودم در نظر دارم یه ادم افسرده و تنها و احمق و چشم و گوش بسته که روزبروز داره حالش بدتر ميشه
    از لحاظ اجتماعی صفره و به هیچی علاقه نداره
    و همه ازش متنفرن و واقعا همینطوره چون هیچکس طرف من نمیاد
    طلب کمک دارم ممنون

  2. کاربران زیر از قیامت بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : اختلال شخصیت شدید در من

    به عنوان مثال يك موقعيت را فرض مي كنيم كه در آن موقعيت خيالپردازي، مزاحم فعاليت نرمال و زندگي واقعي شما مي‌ شود، مثلا شما فردا امتحان و يا كنفرانس داريد، كتاب درسي خود را باز مي كنيد و مشغول مطالعه مي‌شويد اما در اين هنگام ناخواسته شروع به خيال پردازي مي‌كنيد، يعني افكار خيال پردازانه علي رغم ميل باطني شما به ذهن شما هجوم مي آورند در اين حال و موقعيت هاي مشابه مي توانيد تكنيكهاي زير را براي رهايي از اين افكار بكار گيريد :


    1- توقف خيال پردازي :
    در اين راهكار ، در همان لحظه كه خيال پردازي را آغاز كرديد با دست محكم به ميز بكوبيد و بگوييد « بس است» و در اين هنگام نفس خود را حبس كنيد تا حدي كه احساس خفگي به شما دست بدهد و سپس نفس خود را رها كنيد با اينكار كه شرطي سازي متضاد (covert conditioning ) نام دارد بدن شما از جهت ارگانيكي به اين نتيجه مي رسد كه افكار خيالپردازانه همراه با يك ناراحتي شديد ناشي از قطع تنفس همراه است، لذا تدريجا ديگر به تخيلات اجازه ورود به ذهن را نمي دهد؛ اين تكنيك يكي از بهترين تكنيكهاي رفتار درمانگران براي مقابله با افكار و تخيلات مزاحم است. بعد از اين عمليات سعي كنيد كه واقعاً خيال پردازيتان را متوقف كنيد و سعي داشته باشيد بعد از آن با تمركز بيشتر درس بخوانيد. همين كار را در طول مطالعه هنگامي كه افكار مزاحم و خيال پردازانه به
    سراغتان مي آيد تكرار كنيد و به اين افكار و تخيلات اجازه ندهيد به سراغتان بيايند.

    2- اختصاص وقت خاص براي خيال پردازي :
    يكي ديگر از تكنيکهاي خوب براي كنترل اين افكار اينست كه زمان خاصي را براي اين نوع افكار اختصاص دهيد و وقتي اين افكار به سراغتان مي آيند به آنها بگوييد بروند و در ساعاتي كه به آنها اختصاص داده ايد بيايند! به ديگر سخن اين افكار را تدريجا به آن زمان خاصي كه به آنها اختصاص داده ايد كاناليزه نماييد و در ساعات ديگر از ورود آنها به ذهن جلوگيري نماييد، اين امر باعث مي شود كه اين افكار تدريجا به كنترل شما در آيند.

    3- انحراف توجه :
    از ديگر تكنيهاي مفيدبراي مقابله با اين نوع افكار تكنيك انحراف توجه است، تكنيك فوق به اين صورت انجام مي شود كه كشي بدور دست خود بياندازيد و وقتي اين افكار شروع به هجوم به ذهن شما كردند آن كش را كشيده و رها كنيد بطوري كه سوزشي در دست شما ايجاد شود و سپس عددي نسبتا پيچيده مانند 74598را به ذهن خود بياوريد و هفت تا هفت تا از آن كم كنيد تا به عددي برسيد كه كوچكتر از هفت باشد. اين كار تدريجا موجب مي شود كه شما بتوانيد بر اين افكار كنترل پيدا كنيد و خود مختاري را از آنها سلب نماييد. در اين تكنيك از ويژگي «تمركز فقط بر يك شي» ذهن استفاده شده، يعني اينكه ذهن در آن واحد نمي تواند بر روي دو چيز متمركز شود، لذا وقتي شما بر روي عدد فوق و عمليات تفريق تمركز مي كنيد ذهنتان از تمركز بر افكار و تخيلات باز مي ماند.

    4- كاناليزه كردن تخيلات به سوي امور سازنده و مثبت :
    بعد ازاينكه اين افكار و تخيلات را به كنترل خود درآورديد، و حاكم برآنها شديد، اگر تمايل داشته باشيد مي توانيد از قوه خيال پردازي خود استفاده هاي مفيد و مثبت كنيد. براي مثال مي توانيد از آن براي خلق داستان هاي زيبا، نوشتن فيلم نامه و ... استفاده كنيد. اما باز هم اين را فراموش نكنيد كه هر امر مطلوبي اگر به صورت افراطي درآيد زيانبار خواهد بود.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. 3 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34739
    نوشته ها
    398
    تشکـر
    35
    تشکر شده 121 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلال شخصیت شدید در من

    ممنون از اقا فرخ عزیز
    من اصلا رو تخیلاتم کنترل ندارم
    فقط میتونم فکر نکنم و تخیل نکنم که اینجوری دیوونه میشم
    از طرف دیگه با فکر کردن اختلال شخصیتم شدیدتر میشه
    نمیدونم چه کنم

  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : اختلال شخصیت شدید در من

    نقل قول نوشته اصلی توسط قیامت نمایش پست ها
    ممنون از اقا فرخ عزیز
    من اصلا رو تخیلاتم کنترل ندارم
    فقط میتونم فکر نکنم و تخیل نکنم که اینجوری دیوونه میشم
    از طرف دیگه با فکر کردن اختلال شخصیتم شدیدتر میشه
    نمیدونم چه کنم
    سلام
    تا حالا به روانشناس ( نه روانپزشک) مراجعه کردین؟

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34739
    نوشته ها
    398
    تشکـر
    35
    تشکر شده 121 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلال شخصیت شدید در من

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    سلام
    تا حالا به روانشناس ( نه روانپزشک) مراجعه کردین؟
    سلام بله اما هزینش زیاده و اینکه از لحاظ روحی بدتر میشم چون مردم پشت سرم حرف میزنن
    از طرفی دوس دارم خودم حلش کنم چون نمیخوام وابسته به روانشناس و قرص و دارو بشم

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31648
    نوشته ها
    436
    تشکـر
    92
    تشکر شده 186 بار در 148 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : اختلال شخصیت شدید در من

    نقل قول نوشته اصلی توسط قیامت نمایش پست ها
    سلام
    ببخشید من اختلال شخصیت دارم
    مدام خودم رو با دیگرام مقایسه میکنم و ميگم اگر من مثل اون اینطور باشم بهتره
    هیچ وقت از خودم راضی نیستم در حالی که به شدت مغرورم
    ینی تو یه زمینه یکی ازم جلو باشه به شدت بهم برمیخوره
    افسردگی و تنهایی از یه طرف و اختلال شخصیت از طرف دیگه داره نابودم میکنه
    وسواس هم دارم شدید ینی کوچکترین مسائل ذهنمو درگیر میکنه و نمیتونم از دستش رها بشم
    همیشه احساس گناه دارم و فکر میکنم ادم احمقی هستم و از اول زندگی تا الان خیلی مضخرف زندگی کردم در حالی من به شدت نسبت به حق الناس حساسم
    اگر هزار تومن از کسی قرض گرفتم اونو یادداشت میکنم تا یروز بهش بدم اگر ندم عذاب وجدان دارم
    دلم نمياد حتی یه مورچه رو له کنم اما بازم احساس گناه میکنم
    کلا فکر میکنم هر تصمیمی میگرم اشتباس
    من تنها هستم و حتی یه دوست صمیمی هم ندارم
    یه چیزی که خیلی اذیتم میکنه اینه که مثلا خودمو در حالت های مختلف مقایسه میکنم
    برا خودم شخصیت خیالی میسازم و دوست دارم یکیشو انتخاب کنم اما به نتیحه نمیرسم
    مثلا خودمو در حالتی که تو جمع شوخی کنم با حالتی که جدی به نظر بیام مقابسه میکنم
    یا اینکه مثلا خودمو یه ادم خیلی متواضع دلرحم با ادمی مه تا حدودی خودخواه باشه و نذاره حقشو بخورن مقایسه میکنم
    یا اینکه خودمو خوش گذرون و باحال با حالتی که زیاد اهل تفریح نیستم و تنها هستم و رفیق کم دارم مقایسه میکنم
    خودمو یه ادم ورزشکار یا یه ادم با تیپ رسمی و جویای علم مقایسه میکنم
    این اختلال ها خیلی زیادن و منو رنج میدن
    این روزا خیلی شدید شده بخاطر همین اومدم اینجا ازتون کمک بخوام
    سنم 27
    ازدواج هم نکردم
    اینکه بگید بیشتر به کدوم تمایل دارید نمیتونم جواب بدم چون واقعا نمیتونم انتخاب کنم
    شخصیتی که از خودم در نظر دارم یه ادم افسرده و تنها و احمق و چشم و گوش بسته که روزبروز داره حالش بدتر ميشه
    از لحاظ اجتماعی صفره و به هیچی علاقه نداره
    و همه ازش متنفرن و واقعا همینطوره چون هیچکس طرف من نمیاد
    طلب کمک دارم ممنون
    سلام. به نظرمن اول اینکه سعی کنید وسواس فکریتونو کم کنید، یعنی اگه مشکلی پیش میاد یا فکری ذهنتونو درگیر میکنه سعی کنید توجهتونو روی موضوع دیگه ای بذارید یا توی یه زمان خاص بهش فکر کنید... فقط توی یه زمان
    دوم اینکه دست از مقایسه بردارید، چون این مقایسه ها هیچ کمکی بهتون نمیکنه جز خسته کردن مغزتون...
    روی یه کاغذ ویژگی هاتونو بنویسید و تقویت کنید...
    موفق باشید

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34739
    نوشته ها
    398
    تشکـر
    35
    تشکر شده 121 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلال شخصیت شدید در من

    نقل قول نوشته اصلی توسط توسکا2016 نمایش پست ها
    سلام. به نظرمن اول اینکه سعی کنید وسواس فکریتونو کم کنید، یعنی اگه مشکلی پیش میاد یا فکری ذهنتونو درگیر میکنه سعی کنید توجهتونو روی موضوع دیگه ای بذارید یا توی یه زمان خاص بهش فکر کنید... فقط توی یه زمان
    دوم اینکه دست از مقایسه بردارید، چون این مقایسه ها هیچ کمکی بهتون نمیکنه جز خسته کردن مغزتون...
    روی یه کاغذ ویژگی هاتونو بنویسید و تقویت کنید...
    موفق باشید
    خیلی ممنون

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلال شخصیت شدید در من

    سلام
    یک قلم و کاغذ بردارید روی یک برگه داشته هایتان رو بنویسید و روی برگه دیگر خواسته هایتان
    داشته ها شامل همه چیز داشتن دست و پا و سالم بودن و پدر و مادر و خانه ای که زندگی میکنی و.. با استعدادها و مدارکی که داری هر هنر یا هرچه که دارید بنویسید.متوجه میشید چه چیزهای زیادی دارید که خیلی ها ندارند و عادت به مقایسه کم میشه.
    برای خواسته ها روشی که میتوانی به اون خواسته برسی و مانعی که سرراهت واسه رسیدن به خواسته است و راهی که میتوانی مانع رو برداری رو هم بطور جداگانه بنویس.
    سپس کم کم تلاش کن برای رسیدن به موارد
    با بدست آوردن هرکدام از هدف ها اعتمادبنفس شما افزایش پیدامیکنه و عادت به مقایسه کمتر خواهد شد

  11. کاربران زیر از siavash_en بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد