در رابطه ی بسیار عالی بودم که با یک اشتباه همه چیز بهم ریخت من عاشق دختری بودم و هستم...همه چیز خیلی عالی بود...اون واقعا دختر صاف و ساده و صادقی بود...من مدتی بود که تحت تاثیر صحبت های خانواده و اطرافیانم هزار جور فکر و خیال ب ذهنم اومده بود.... بعد از کلی کلنجار رفتن سعی کردم اون دختر رو با یه شماره ی دیگه و اسم دیگ امتحانش بکنم.... نتیجه عالی بود من بودم که بسیار شرمنده شدم از کاری که کردم ...ولی وقتی توی گذشته ی آدم شکست ها و اتفاقات بدی باشه گاهی تصمیم هایی میگیره ک از شکست دوباره ی خودش جلوگیری بکنه....مهم ترین دلیل این کارم ترس از دست دادن دوباره بود... اون دختر شک کرده بود ک ممکنه من باشم و تقریبا پنج روز با من هیچ حرفی نمیزد ...من که دیدم اوضاع ممکنه بدتر بشه بهش حقیقت رو گفتم که من بودم و دلیل کارم این بود.... بعد از گفتن این جمله و توضیح دادنم....اون دختر مثل یه بمب منفجر شد...گفت خیال کردی من خرم ؟ تو چه فکری درباره ی من کردی ؟ چرا اینطوری کردی ؟ واقعا اون ارزشی که قبلا برام داشتی رو الان اندازه ی یک اتم هم برام نداری...لطفا با نفر بعد این کارو نکن ....خداحافظ....منو همه جا بلاک کرد و رفت الان یه هفته و چند روزه که هیچ حرفی باهام نزده ....من نمیدونم چیکار بکنم.....من توی تمام این مدت که میشه گفت 9 ماه گذشته ....هیچ موقعیت بدی رو توی رابطه نیاوردم...همه چیز عالی بود....ولی حالا طوری باهام حرف میزنه ک حتی نمیخواد ریختمو ببینه....من واقعا گیجم لطفا لطفااااا کمکم کنید و راه نماییم کنید