اضطراب در برگشت بیماری صرع

[تشنج]

مشاور عزیز :
با سلام واحترام ، مشکل من در مورد بیماریم واتفاقی است که برایم پیش آمده من مبتلا به بیماری صرع هستم ومدت 30 سال است که دارو هم میخورم ولی صرع من از نوع مقاوم بوده وگاهگاهی حالت مکث ویا ملچ ملچ کردن دهان به مدت چند ثانیه روی میدهد من ماما هستم و کارم را بسیار دوست دارم الآن باز نشسته شده ام ومدتی است که برای یاد آوری مطالب هفته ای یکبار پیش یکی از پز شکان متخصص زنان که با او در بیمارستان به مدت 20 سال همکار بوده ام ، میروم وبیمارانش را معاینه وکارهم یاد میگیرم ولی هفته قبل در حین کار این حالت به من دست داد ومن خیلی خیلی ناراحتم و خجالت میکشم از اینکه مجددا با ایشان روبرو شوم .در عین حال بی نهایت به راهنمایی های ایشان نیاز دارم ودر واقع یکی از خوشی هایم در زندگی این است که از ایشان کار یاد بگیرم .ولی فکر اینکه فردا (دوشنبه) با ایشان روبرو شوم مرا مضطرب میکند .ناگفته نماند که دوسال قبل یکبار در مطبش غش هم کردم که بعداز آن ایشان از من هیچ سوالی نکرد وبعد آن در جای دیگری مشغول شدم ولی حالا که مجددا پیش ایشان رفتم این اتفاق برایم افتاد .هفته قبل نمیدانم چطوری شدم فقط یادم میاید که گفتم کیفم کجاست ؟ که بعد از حملاتم اغلب همین جمله را میگم ویا میپرسم ساعت چند است . حال من از شما میخام کمکم کنید که چطور با استادم مواجه بشم هم اش مضطربم که شاید به من بگوید دیگه نیایم ؟ نمیدانم چه عکس العملی داشته باشم .خواهش میکنم راهنماییم بفرمایید.وهرچه زودتر جوابم را بدهید
باتشکر

[farokh]

مشاور عزیز :
با سلام واحترام ، مشکل من در مورد بیماریم واتفاقی است که برایم پیش آمده من مبتلا به بیماری صرع هستم ومدت 30 سال است که دارو هم میخورم ولی صرع من از نوع مقاوم بوده وگاهگاهی حالت مکث ویا ملچ ملچ کردن دهان به مدت چند ثانیه روی میدهد من ماما هستم و کارم را بسیار دوست دارم الآن باز نشسته شده ام ومدتی است که برای یاد آوری مطالب هفته ای یکبار پیش یکی از پز شکان متخصص زنان که با او در بیمارستان به مدت 20 سال همکار بوده ام ، میروم وبیمارانش را معاینه وکارهم یاد میگیرم ولی هفته قبل در حین کار این حالت به من دست داد ومن خیلی خیلی ناراحتم و خجالت میکشم از اینکه مجددا با ایشان روبرو شوم .در عین حال بی نهایت به راهنمایی های ایشان نیاز دارم ودر واقع یکی از خوشی هایم در زندگی این است که از ایشان کار یاد بگیرم .ولی فکر اینکه فردا (دوشنبه) با ایشان روبرو شوم مرا مضطرب میکند .ناگفته نماند که دوسال قبل یکبار در مطبش غش هم کردم که بعداز آن ایشان از من هیچ سوالی نکرد وبعد آن در جای دیگری مشغول شدم ولی حالا که مجددا پیش ایشان رفتم این اتفاق برایم افتاد .هفته قبل نمیدانم چطوری شدم فقط یادم میاید که گفتم کیفم کجاست ؟ که بعد از حملاتم اغلب همین جمله را میگم ویا میپرسم ساعت چند است . حال من از شما میخام کمکم کنید که چطور با استادم مواجه بشم هم اش مضطربم که شاید به من بگوید دیگه نیایم ؟ نمیدانم چه عکس العملی داشته باشم .خواهش میکنم راهنماییم بفرمایید.وهرچه زودتر جوابم را بدهید
باتشکر

دوست عزیز اگر دوست دکتر شما از بیماری اطلاع داشته باشه ... پس کاملا" به موضوع واقفه و شما نباید نگرانی و ترس داشته باشید

خیلی ساده است شما این مشکل رو دارید و مثل خیلی از افراد که مشکلات خاص خودشون رو دارن دارید زندگی میکنید

پس نباید ترس زیادی داشته باشید ، خیلی از افراد مشکلات بزرگتری دارن که تونستن باهاش کنار بیان پس فردا کاملا" ارام باشید

چون استرس شما تشدید کننده این حالت خواهد بود