نمایش نتایج: از 1 به 15 از 15

موضوع: اضطراب و ترس از آینده

1348
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36357
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Lightbulb اضطراب و ترس از آینده

    من چند وقت پیش تو یه شرکتی کار میکردم، اونجا با یکی از همکارها به مشکل برخوردم و با هم درگیری های فیزیکی و لفظی داشتیم و این مسئله سبب شد که اون دوران خیلی اذیت بشم و یه دوره خیلی بدی داشتم از نگرانی ها و اضطرابهای زیاد، به دلایلی که ربطی به این ماجرا نداشت محل کارم رو عوض کردم و الان یه جای دیگه مشغول به کار دارم میشم، چند وقت پیش که دنبال کارای اداری محل کار جدیدم بودم به یکی از کارکنان اونجا برخوردم که رفتار عجیبی داشت اول ازم پرسید که اهل کجایی وقتی گفتم فلان شهر دعوتم کرد تو اتاقش و باهام گپ و گفت کرد و گفت خودم هم اهل همونجام و آدرس خونه رو پرسید و از خونواده ام پرسید و شماره ازم گرفت که مثلا اگه یه موقع کاری بود به هم کمک کنیم (البته خودش هم در مورد خانواده اش اطلاعات کامل داد و آدرس محل زندگیش رو هم داد) ولی این طرز آشنا شدن برام خیلی عجیب بود من اون موقع خیلی به فکر فرو رفتم تا 2 هفته فکرم مشغول بود، تا همین چند روز پیش تقریبا با خودم حل کرده بودم که یه دفعه وقتی تو تاکسی نشسته بودم دو تا مغازه دیدم که اسم صاحب مغازه اولی که روی مغازه نوشته بود دقیقا اسم فامیلی همین آقایی بود که ازم شماره گرفته بود و اسم صاحب مغازه دومی دقیقا اسم فامیل اون همکار قدیمیم بود که خیلی اذیتم کرده بود، مطمئنا از نظر ارتباط فامیلی مغازه ها ربطی به اونا ندارن ولی من به فکر فرو رفتم که نکنه این یه نشانه باشه که یعنی همونطوری که اون همکار قدیمیم اذیتم کرده این آقا هم توی محل کار جدید اذیتم میکنه؟ (چون مغازه ها هم هر دو پوشاک فروشی بودن! یعنی مثل هم بودن)
    حالا من حتی به این فکر فرو رفتم که از این کار جدید انصراف بدم؟

    میخواستم بپرسم که این موضوعی که تعریف کردم تا چه حد قابل اعتناست و کار کردن تو چنین محیطی ریسک کردن و نادیده گرفتن این هشدارها نیست؟

    ممنون

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36283
    نوشته ها
    181
    تشکـر
    45
    تشکر شده 82 بار در 73 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : اضطراب و ترس از آینده

    نقل قول نوشته اصلی توسط johnbrown نمایش پست ها
    من چند وقت پیش تو یه شرکتی کار میکردم، اونجا با یکی از همکارها به مشکل برخوردم و با هم درگیری های فیزیکی و لفظی داشتیم و این مسئله سبب شد که اون دوران خیلی اذیت بشم و یه دوره خیلی بدی داشتم از نگرانی ها و اضطرابهای زیاد، به دلایلی که ربطی به این ماجرا نداشت محل کارم رو عوض کردم و الان یه جای دیگه مشغول به کار دارم میشم، چند وقت پیش که دنبال کارای اداری محل کار جدیدم بودم به یکی از کارکنان اونجا برخوردم که رفتار عجیبی داشت اول ازم پرسید که اهل کجایی وقتی گفتم فلان شهر دعوتم کرد تو اتاقش و باهام گپ و گفت کرد و گفت خودم هم اهل همونجام و آدرس خونه رو پرسید و از خونواده ام پرسید و شماره ازم گرفت که مثلا اگه یه موقع کاری بود به هم کمک کنیم (البته خودش هم در مورد خانواده اش اطلاعات کامل داد و آدرس محل زندگیش رو هم داد) ولی این طرز آشنا شدن برام خیلی عجیب بود من اون موقع خیلی به فکر فرو رفتم تا 2 هفته فکرم مشغول بود، تا همین چند روز پیش تقریبا با خودم حل کرده بودم که یه دفعه وقتی تو تاکسی نشسته بودم دو تا مغازه دیدم که اسم صاحب مغازه اولی که روی مغازه نوشته بود دقیقا اسم فامیلی همین آقایی بود که ازم شماره گرفته بود و اسم صاحب مغازه دومی دقیقا اسم فامیل اون همکار قدیمیم بود که خیلی اذیتم کرده بود، مطمئنا از نظر ارتباط فامیلی مغازه ها ربطی به اونا ندارن ولی من به فکر فرو رفتم که نکنه این یه نشانه باشه که یعنی همونطوری که اون همکار قدیمیم اذیتم کرده این آقا هم توی محل کار جدید اذیتم میکنه؟ (چون مغازه ها هم هر دو پوشاک فروشی بودن! یعنی مثل هم بودن)
    حالا من حتی به این فکر فرو رفتم که از این کار جدید انصراف بدم؟

    میخواستم بپرسم که این موضوعی که تعریف کردم تا چه حد قابل اعتناست و کار کردن تو چنین محیطی ریسک کردن و نادیده گرفتن این هشدارها نیست؟

    ممنون
    یعنی شما یه شهر دیگه برای کار میرید؟ کار دوم رو با واسطه پیدا کردین یا خودتون؟ اگر خودتون پیدا کردین که بعیده اون همکار قبلی با این همکار جدیدتون اشنا باشه فکر میکنم فقط تشابه فامیلی هست. شماهم خودت رو نگران نکن. خب از همسایه ها پرس و جو کن در مورد اون مغازه ببین همون شخصیه که شما باهاش مشکل داشتی یا نه؟

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34700
    نوشته ها
    1,062
    تشکـر
    842
    تشکر شده 530 بار در 398 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : اضطراب و ترس از آینده

    نقل قول نوشته اصلی توسط johnbrown نمایش پست ها
    من چند وقت پیش تو یه شرکتی کار میکردم، اونجا با یکی از همکارها به مشکل برخوردم و با هم درگیری های فیزیکی و لفظی داشتیم و این مسئله سبب شد که اون دوران خیلی اذیت بشم و یه دوره خیلی بدی داشتم از نگرانی ها و اضطرابهای زیاد، به دلایلی که ربطی به این ماجر
    ممنون
    اینایی که گفتی چه ربطی داره به هم

    من که هرچی فکر میکنم ربطی نمیبینم مگه اینکه نشونه دیگه ای دیده باشین که نگفتین
    امضای ایشان
    من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم


    برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:

    به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
    نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.


  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36357
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اضطراب و ترس از آینده

    نقل قول نوشته اصلی توسط samane.m نمایش پست ها
    یعنی شما یه شهر دیگه برای کار میرید؟ کار دوم رو با واسطه پیدا کردین یا خودتون؟ اگر خودتون پیدا کردین که بعیده اون همکار قبلی با این همکار جدیدتون اشنا باشه فکر میکنم فقط تشابه فامیلی هست. شماهم خودت رو نگران نکن. خب از همسایه ها پرس و جو کن در مورد اون مغازه ببین همون شخصیه که شما باهاش مشکل داشتی یا نه؟

    نه ببینید اونا هیچ ربطی به هم ندارند و همدیگه رو نمیشناسن، منظور من اینه که شاید خدا میخواسته با نشون دادن این دوتا اسم کنار هم چیزی به من بگه مثلا بگه همونطوری که اون اذیتت کرد تو اون محیط اینم اذیتت خواهد کرد، که من مواظب باشم یا کلا بیخیال این کار جدیدم بشم!!!

    نمیدونم این فکرم احمقانه است یا نه ولی برای خودم طبیعی به نظر میرسه آخه با خودم میگم چرا باید من چشمم یهو به مغازه ها بیفته و دقیقا یکی از مغازه ها اسم این و اون یکی مغازه اسم اون یکی آدم روش باشه!!!

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36357
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اضطراب و ترس از آینده

    نقل قول نوشته اصلی توسط آرش67 نمایش پست ها
    اینایی که گفتی چه ربطی داره به هم

    من که هرچی فکر میکنم ربطی نمیبینم مگه اینکه نشونه دیگه ای دیده باشین که نگفتین

    نه اصلا چیز دیگه ای نیست که نگفته باشم، مغازه ها کلا مال آدمای دیگه توی یه شهری دیگه اند، منظورم اینه که این یه نشونه باشه از اتفاقاتی که آینده ممکنه برام بیفته، من خیلی به متافیزیک اعتقاد ندارم ولی میگم شاید خدا خواسته بهم هشدار بده که فلان یارو با فلان اسم تو محل کار جدیدت مثل اون یارو تو محل کار قدیمیت باهت رفتار میکنه و تو زندگیت اخلال ایجاد میکنه

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34700
    نوشته ها
    1,062
    تشکـر
    842
    تشکر شده 530 بار در 398 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : اضطراب و ترس از آینده

    نقل قول نوشته اصلی توسط johnbrown نمایش پست ها
    نه اصلا چیز دیگه ای نیست که نگفته باشم، مغازه ها کلا مال آدمای دیگه توی یه شهری دیگه اند، منظورم اینه که این یه نشونه باشه از اتفاقاتی که آینده ممکنه برام بیفته، من خیلی به متافیزیک اعتقاد ندارم ولی میگم شاید خدا خواسته بهم هشدار بده که فلان یارو با فلان اسم تو محل کار جدیدت مثل اون یارو تو محل کار قدیمیت باهت رفتار میکنه و تو زندگیت اخلال ایجاد میکنه
    به نظر من هیییییییییییییییییییییییی یییییچ ارتباطی نداره
    این خیالپردازی ذهنته

    خدا هم اینقدر بیکار نیست و برای رسوندن پیام ساده به یه نفر اینقدر برنامه ریزی پیچیده و بلند انجام بده نه نیاز داره نه لزومی داره این شکل انتقال پیام
    خدا کاری کنه دو تا مغازه لباس فروشی کنار هم باز بشه و جفتشون فامیلشون رو تابلوهاشون بزنن و اتفاقا تشابه فامیلی با همکارا سابق شما تو یه شهر دیگه داشته باشن و .....

    شما با اینکه میگی به متافیزیک زیاد اعتقاد نداری ولی انگار یه خورده توهمی میزنی
    امضای ایشان
    من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم


    برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:

    به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
    نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.


  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36283
    نوشته ها
    181
    تشکـر
    45
    تشکر شده 82 بار در 73 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : اضطراب و ترس از آینده

    نقل قول نوشته اصلی توسط johnbrown نمایش پست ها
    نه ببینید اونا هیچ ربطی به هم ندارند و همدیگه رو نمیشناسن، منظور من اینه که شاید خدا میخواسته با نشون دادن این دوتا اسم کنار هم چیزی به من بگه مثلا بگه همونطوری که اون اذیتت کرد تو اون محیط اینم اذیتت خواهد کرد، که من مواظب باشم یا کلا بیخیال این کار جدیدم بشم!!!

    نمیدونم این فکرم احمقانه است یا نه ولی برای خودم طبیعی به نظر میرسه آخه با خودم میگم چرا باید من چشمم یهو به مغازه ها بیفته و دقیقا یکی از مغازه ها اسم این و اون یکی مغازه اسم اون یکی آدم روش باشه!!!
    خب اینکه فقط یه حدس هست. چون شما رو این مسئله حساس بودین اینطور فکر میکنی این جور تشابه اسمی ها همیشه پیش میاد معمولا. اصلا بهش فکر نکن و با اطمینان کارت رو شروع کن.

    ببین وقتی ذهنت رو دائما درگیر یک مسئله میکنی و بهش واکنش های عصبی نشون میدی، همش فکرت درگیرش میشه و همش به چشمت میاد. شاید تابحال اون

    مغازه رو چندین بار دیده باشی اما بیخیال عبور کرده باشی این فقط به خاطر فکر خودته که اینبار این تشابه اسمی نظرت رو جلب کرده وگرنه که اون مغازه از قبل اونجا بوده.

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36357
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اضطراب و ترس از آینده

    نقل قول نوشته اصلی توسط آرش67 نمایش پست ها
    به نظر من هیییییییییییییییییییییییی یییییچ ارتباطی نداره
    این خیالپردازی ذهنته

    خدا هم اینقدر بیکار نیست و برای رسوندن پیام ساده به یه نفر اینقدر برنامه ریزی پیچیده و بلند انجام بده نه نیاز داره نه لزومی داره این شکل انتقال پیام
    خدا کاری کنه دو تا مغازه لباس فروشی کنار هم باز بشه و جفتشون فامیلشون رو تابلوهاشون بزنن و اتفاقا تشابه فامیلی با همکارا سابق شما تو یه شهر دیگه داشته باشن و .....

    شما با اینکه میگی به متافیزیک زیاد اعتقاد نداری ولی انگار یه خورده توهمی میزنی

    خیلی خیلی ممنون، لطف کردید
    خدا کنه از دست این ذهن بیمار خلاص بشم دیگه واقعا تحمل ندارم

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36357
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اضطراب و ترس از آینده

    نقل قول نوشته اصلی توسط samane.m نمایش پست ها
    خب اینکه فقط یه حدس هست. چون شما رو این مسئله حساس بودین اینطور فکر میکنی این جور تشابه اسمی ها همیشه پیش میاد معمولا. اصلا بهش فکر نکن و با اطمینان کارت رو شروع کن.

    ببین وقتی ذهنت رو دائما درگیر یک مسئله میکنی و بهش واکنش های عصبی نشون میدی، همش فکرت درگیرش میشه و همش به چشمت میاد. شاید تابحال اون

    مغازه رو چندین بار دیده باشی اما بیخیال عبور کرده باشی این فقط به خاطر فکر خودته که اینبار این تشابه اسمی نظرت رو جلب کرده وگرنه که اون مغازه از قبل اونجا بوده.
    خیلی خیلی ممنون از کمکتون، آره خب مسلما به خاطر فشار زیاد خیلی روی این مسئله حساس شدم
    هروقت فکر میکنم استرس و نگرانی هام تموم شده باز این ذهن لعنتی یه موضوعی پیدا میکنه که از لحاظ روحی خسته ام کنه
    خدا کنه تموم بشه این افکار

  10. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36283
    نوشته ها
    181
    تشکـر
    45
    تشکر شده 82 بار در 73 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : اضطراب و ترس از آینده

    نقل قول نوشته اصلی توسط johnbrown نمایش پست ها
    خیلی خیلی ممنون از کمکتون، آره خب مسلما به خاطر فشار زیاد خیلی روی این مسئله حساس شدم
    هروقت فکر میکنم استرس و نگرانی هام تموم شده باز این ذهن لعنتی یه موضوعی پیدا میکنه که از لحاظ روحی خسته ام کنه
    خدا کنه تموم بشه این افکار
    عزیزم ادم فقط کار نمیکنه تا بتونه مشکلات مالیش روحل کنه. کار باید روح رو هم اروم کنه نیازهای روحی رو هم برطرف کنه. انقدر نگران نباش و به خودت فشار نیار. اینها فقط فکره مطمئن باش که همینطوره. موفق باشی.

  11. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : اضطراب و ترس از آینده

    نقل قول نوشته اصلی توسط johnbrown نمایش پست ها
    من چند وقت پیش تو یه شرکتی کار میکردم، اونجا با یکی از همکارها به مشکل برخوردم و با هم درگیری های فیزیکی و لفظی داشتیم و این مسئله سبب شد که اون دوران خیلی اذیت بشم و یه دوره خیلی بدی داشتم از نگرانی ها و اضطرابهای زیاد، به دلایلی که ربطی به این ماجرا نداشت محل کارم رو عوض کردم و الان یه جای دیگه مشغول به کار دارم میشم، چند وقت پیش که دنبال کارای اداری محل کار جدیدم بودم به یکی از کارکنان اونجا برخوردم که رفتار عجیبی داشت اول ازم پرسید که اهل کجایی وقتی گفتم فلان شهر دعوتم کرد تو اتاقش و باهام گپ و گفت کرد و گفت خودم هم اهل همونجام و آدرس خونه رو پرسید و از خونواده ام پرسید و شماره ازم گرفت که مثلا اگه یه موقع کاری بود به هم کمک کنیم (البته خودش هم در مورد خانواده اش اطلاعات کامل داد و آدرس محل زندگیش رو هم داد) ولی این طرز آشنا شدن برام خیلی عجیب بود من اون موقع خیلی به فکر فرو رفتم تا 2 هفته فکرم مشغول بود، تا همین چند روز پیش تقریبا با خودم حل کرده بودم که یه دفعه وقتی تو تاکسی نشسته بودم دو تا مغازه دیدم که اسم صاحب مغازه اولی که روی مغازه نوشته بود دقیقا اسم فامیلی همین آقایی بود که ازم شماره گرفته بود و اسم صاحب مغازه دومی دقیقا اسم فامیل اون همکار قدیمیم بود که خیلی اذیتم کرده بود، مطمئنا از نظر ارتباط فامیلی مغازه ها ربطی به اونا ندارن ولی من به فکر فرو رفتم که نکنه این یه نشانه باشه که یعنی همونطوری که اون همکار قدیمیم اذیتم کرده این آقا هم توی محل کار جدید اذیتم میکنه؟ (چون مغازه ها هم هر دو پوشاک فروشی بودن! یعنی مثل هم بودن)
    حالا من حتی به این فکر فرو رفتم که از این کار جدید انصراف بدم؟

    میخواستم بپرسم که این موضوعی که تعریف کردم تا چه حد قابل اعتناست و کار کردن تو چنین محیطی ریسک کردن و نادیده گرفتن این هشدارها نیست؟

    ممنون

    سلام
    به نظرم میتونه اتفاقی باشه
    اگه هم ارتباطی این بین باشه که فکر شما رو درگیر کرده بهتر هست زود به این آقا اعتماد نکنید
    اما این دلیل نمیشه زود صحته رو ترک کنید
    به جای دامن زدن به این افکار بهتره روی کارتون متمرکز بشید چون زیاد فکر کردن به مسائل اصلا خوب نیست و آدم آسیب میبینه.

  12. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36357
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اضطراب و ترس از آینده

    نقل قول نوشته اصلی توسط samane.m نمایش پست ها
    عزیزم ادم فقط کار نمیکنه تا بتونه مشکلات مالیش روحل کنه. کار باید روح رو هم اروم کنه نیازهای روحی رو هم برطرف کنه. انقدر نگران نباش و به خودت فشار نیار. اینها فقط فکره مطمئن باش که همینطوره. موفق باشی.
    یه دنیا ممنون از کمکتون، نه کاش فشار کار بود، بیشتر فشار بیکاریه!!! ذهن مسخره ام وقتی بیکار میشم شروع میکنه به فکر و خیال و پیدا کردن سوژه های جدید!!!

  13. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36357
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اضطراب و ترس از آینده

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    سلام
    به نظرم میتونه اتفاقی باشه
    اگه هم ارتباطی این بین باشه که فکر شما رو درگیر کرده بهتر هست زود به این آقا اعتماد نکنید
    اما این دلیل نمیشه زود صحته رو ترک کنید
    به جای دامن زدن به این افکار بهتره روی کارتون متمرکز بشید چون زیاد فکر کردن به مسائل اصلا خوب نیست و آدم آسیب میبینه.

    خیلی خیلی ممنون از کمکتون، آره ایرادی که من دارم اینه که سریع میخوام صورت مسئله رو پاک کنم، مثلا با خودم میگم اگه به فرض این یه نشونه باشه حتما اوضاع خیلی خرابه که خدا برام نشونه گذاشته و خطر خیلی بزرگه!!! و اینجوری اگه بخوام پیش برم کاملا منزوی میشم
    ویرایش توسط johnbrown : 08-24-2017 در ساعت 02:29 AM

  14. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : اضطراب و ترس از آینده

    نقل قول نوشته اصلی توسط johnbrown نمایش پست ها
    خیلی خیلی ممنون از کمکتون، آره ایرادی که من دارم اینه که سریع میخوام صورت مسئله رو پاک کنم، مثلا با خودم میگم اگه به فرض این یه نشونه باشه حتما اوضاع خیلی خرابه که خدا برام نشونه گذاشته و خطر خیلی بزرگه!!! و اینجوری اگه بخوام پیش برم کاملا منزوی میشم
    خواهش می کنم
    زیرک بودن خیلی خوبه ولی زیاد ازحد حساس بودن روی جزئیات و مسائل باعث میشه آدم همیشه مضطرب و پریشون باشه
    اگه احساس خطر میکنید سعی کندی محتطاتانه عمل کنید و به این آقا به زودی اعتماد نکنید
    احساسات رو باید با عقل کنترل کرد
    هر چیزی که آرامش رو از آدم بگیره باید رهاش کرد و گذاشتش کنار
    بزرگی میگه هر بار که ردپای کسی که آرامشم را گرفته بود دنبال کردم به خودم رسیدم!
    احساس می کنم شاید خصوصیات کمالگرایی رو داشته باشید که باعث میشه انقدر روی جزئیات زوم بشید.
    سعی کنید روی این موضوع کار کنید که به مراتب براتون حل بشه.

  15. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36357
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اضطراب و ترس از آینده

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    خواهش می کنم
    زیرک بودن خیلی خوبه ولی زیاد ازحد حساس بودن روی جزئیات و مسائل باعث میشه آدم همیشه مضطرب و پریشون باشه
    اگه احساس خطر میکنید سعی کندی محتطاتانه عمل کنید و به این آقا به زودی اعتماد نکنید
    احساسات رو باید با عقل کنترل کرد
    هر چیزی که آرامش رو از آدم بگیره باید رهاش کرد و گذاشتش کنار
    بزرگی میگه هر بار که ردپای کسی که آرامشم را گرفته بود دنبال کردم به خودم رسیدم!
    احساس می کنم شاید خصوصیات کمالگرایی رو داشته باشید که باعث میشه انقدر روی جزئیات زوم بشید.
    سعی کنید روی این موضوع کار کنید که به مراتب براتون حل بشه.
    آره واقعا منم دقیقا همینطورم بعضی وقتا از خودم حرصم میگیره چون میبینم اینکه بعضی وقتا از زندگی لذت نمیبرم، آرامش ندارم، عقب میفتم، همه اش تقصیر خودمه، فقط خودم
    دقیقا درست حدس زدید، من متاسفانه آدم کمالگرایی هستم البته خیلی نسبت به قبل بهتر شدم، ایشالله بتونم به طور کامل خودم رو احساس کنم
    یه دنیا ممنون از کمکتون، امیدوارم همیشه در زندگی شاد و سرزنده و موفق باشید و از جسم و روحتون (مخصوصا روحتون) در سلامت کامل باشه

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد