نمیدونم از کجا شروع کنم همیششه میگم برم پیش مشاور از کجا شروع کنم
من حس میکنم افسرده ام جوری ک هرکاری میکنم ته دلم شاد نیس مسافرت جشن بزن برقص حتی کسی ک عاشقشم وقتی پیششم شوق و ذوق ندارم شدید میخوامش ولی وقتی کنارمه میخوام زود برم وقتی هم ک از پیشش میرم میزنم زیر گریه
جوری ک فک میکنه سرد شدم توی جشن ی گوشه میشینم نگاه بقیه میکنم خلاصه چ توی جمع چ تنهایی چ با عزیزم حالم خوب نیس
تازه این فقط ی مشکله عصبیم وقتی عصبی میشم پشت سرم میسوزه گر میگیره کنترل عصبانیتم سخت میشه البته کم عصبی میشم ولی میشم دیگه خودمم نمیتونم کاری کنم
مشکلل دیگه اینه ک حس میکنم یچی تو وجودمه از بچگی حسش میکنم باهام حرف میزنه کل کل میکنه بهم ترس و بی انگیزگی میده مثلا درس میخونم میاد میگه هیچی نفهمیدی هی میگه هی میگه تا باورم میشه برمیگردم نگاه میکنم میبینم واقعا نفهمیدم
خلاصه مسئول گند زدن ب اعتماد ب نفسمه
رک بگم فعلا بیکارم توان پرداخت هزینه روانشناس رو ندارم اگه واقعا وضعم بحرانیه برم