نوشته اصلی توسط
amoofaraz
سلام . یه مرد 34 ساله از تهران هستم . شغلم نجاریه و اسفندماه اولین فرزندم انشا... به دنیا میاد . الان شش هفت سالی میشه که ازدواج کردم . الان تقریبا یکساله که تو زندگیم جنجال و دعوا و کشمکش با همسرم کمتر شده . خیلی با هم اختلاف داشتیم . از شهرستان زن گرفتم . اون هم از یه فرهنگ کاملا متفاوت با خودمون . البته قبل از ازدواج قول و قرارهامون رو گذاشتیمو به قول معروف سنگامون رو وا کندیم . همسرم قول داد که متناسب با فرهنگ و آداب دلخواه من رفتار کنه . اما بعد از ازدواج گفت که اشتباه کرده و نمیتونه به خواسته های من متعهد باشه . و دست آخر من رو با خونواده خودش درگیر کرد .
کار به دادگاه و مهریه و این چیزها هم کشید که با نرمش من به خیر گذشت . اما متاسفانه با این کار شرایط سواستفاده از خودم رو دائمی کردم .
الان مشکل عمده من اینه که تو زندگی هیچ انگیزه ای برای پیشرفت و دل خوشی برای فعالیت پر شور ندارم . گاهی اوقات برای چند لحظه بنابه دلیلی که خودم هم نمیدونم یه حس شادابی بسیار خوشایندی بهم دست میده که دلم میخواد همیشه ادامه پیدا کنه تا بتونم از فعالیت بیشتر و زندگی لذت میبرم . اما به چند دقیقه هم نمیکشه . شاید مربوط به ترشحات بعضی هورمونها باشه . اما اصلا حال و روز خوشی ندارم . اگر میشه راهنماییم کنید .
ممنون