نوشته اصلی توسط
a girl
من دوست ندارم تو جمع باشم از ادمای اطرافم بیزارم حتی دوستای مدرسه نمیتونم به کسی وابسته شم یا تکیه کنم حتی وقتی باهاشون میخندم هم از ته دلم نیست حوصله هیچی رو ندارم دوستامم متوجه شدند از همه چیز زده ام بیش تر اوقات دوست دارم اهنگ گوش بدم تو خودم باشم تنها تو اتاقم انگار از همه خسته شدم این مشکل انزوا طلبی من داره ازارم میده نمیتونم از زندگی لذت ببرم یعنی تعریف بقیه از لذت با من متفاوته نمیدونم چیکار کنم به نظرم این مشکل گوشه گیریم داره خطرناک میشه چون جدیدا حافظه و تمرکزم کم شده با ان که قبلا مجری مدرسه بودم الان موقع حرف زدن لکنت میگیرم میخوام درستش کنم اما مشکل این که من نمیتونم با بقیه لذت ببرم اززندگی تقصیر من نیست که اونا عوض نمیشن از این میترسم هیچ کسی مثل خودم پیدا نمیشه ....