مهناز خانم... من هیچوقت این همدمم رو فراموش نمیکنم بله یه همدم بود برام. حداقل کسی بود که همیشه باعث خوشحالی من میشد و
دوست داشتن رو و این که چحور میتونم بقیه رو دوست داشته باشم از همین گربه یاد گرفتم بله همین گربه. خیلی چیزا هستن که گفتم جاش نیست بگم.
من ساعت 5 بیدار میشدم و وقتی میرفتم صبحانه میخوردم میدیدم عه! اینجاست ... همیشه وقتی من صبح وقتی میومدم صبحانه بخورم میومد
با من صبحانه میخورد و من نوازشش میکردم دختر بود البته. دوست داشت همیشه نوازشش کنم بهش محبت کنم. میومد خودش رو میچسبوند بهم و مثلا دوست داشتنش رو اینطوری نشون میداد.
یا میومد دستم رو لیس میزد
کلا خیلی به ادم انرژی و ارامش میداد. یه دوست بود برام. وقتایی که امتحان داشتم و استرس داشتم وقتی نوازشش میکردم خیلی ارامم میکرد.
کلی گفتم. قرار نیست زندگی ادم فقط یه ازدواج ختم بشه. و قرار هم نیست که فقط به ازدواج فکر کنیم. ازدواج بخشی از زندگی ماست. این که بقیه چی شدن بقیه چیکار کردن بقیه میگن چرا ازدواج نکردی کی ازدواج میکنی ... هیچ کدوم دلیل کافی نمیشه که بخوایم به دید بقیه به ازدواج نگاه کنیم. ببنین مهناز خانم. چیزی که خانم ghm فرمودن این هست که شما به جای این که ازدواج رو اصل قضیه کنین به بقیه بعد های زندگیتون بپردازین.
ازدواج رو یه چیزی میان مسیر ببینین نه به عنوان مقصد مسیر.شما فکر کنم گفتین 25 ساله هستین. جا برای پیشرفت زیاد هست. این که الان رو این مسله متمرکز شدین و به حرف بقیه هم اهمیت میدین نشانه چیزی میتونه باشه. این که شرایط فعلی شما مناسب نیست. حالا نمیدونیم از چه لحاظ. از لحاظ درس و پیشرفت و یا هر چیز دیگه ای. خانم دکتر مسله رو مطرح کردن چون دقیقا میدونن مشکل کچاست. منم نمونه ای گفتم که بله درسته و منم ذهنیتم قبلا اینطور بوده و هست ولی به وقتش نگفتم.
به هر حال این شمایید که برای اینده تصمیم میگیرید که چطوری باشه. با فکر های بیهوده که چرا اون شخص تو اون سن کم اینقدر خواستگار داشت یا چرا تو سن کم ازدواج کرد و خواستگار زیاد داشت و یا چرا من خواستگار کم دارم و یا نه .... و یا اینکه روی پیشرفت تمرکز کنین و موقعیت های مناسب خود به خود پیش بیاین. سن زیادی ندارین اصلا. اگه از رشته یا شغلتون خوشتون نمیاد خب رشته رو عوض کنین شغل رو عوض کنین. خواستین دوباره کنکور بدین. خیلیا تو سن شما دوباره کنکور میدن.
وقتی هدف داشته باشین حتی بحث اینکه چرا فلان کس خواستگار زیاد داشته و من کم داشتم تبدیل میشه به یه جوک برای خودتون!
همینا بودن. انتخاب با خودتون هست. این افکار نشونه اینه که یه تغییر اساسی احتیاجه.
هر چی که باید گفته میشد رو گفتم و حرفی دیگه نمونده. من هم نمیخوام دیگه در این مورد صحبتی داشته باشم چون هر چی لازم بود گفتم.
به حرفام فکر کنین و من هم نمیخوام انرژیم رو رو بحث اینکه گربه چه فایده هایی میتونه داشته باشه و اینکه توضیح بدم چطوری باعث پیشرفت میشه تلف کنم!
وقت بخیر ممنون
پ.ن : در ضمن باید بگم pet یا همون حیوانات خانگی جدای از جنبه سرگرمیش... توی شناخت از خود و شناخت بقیه هم نقش داره. خب جنس نر و ماده حیوانات خانگی هم احساسات و رفتار های متفاوتی دارن. مثلا گربه نر و گربه ماده احساسات و رفتارشون باهم فرق داره. یکی بخواد رو شناخت خودش و شناخت بقیه کار کنه همین حیوانات خانگی از گزینه های خوبن برای شروع کار.