صفحه 3 از 4 1234
نمایش نتایج: از 101 به 150 از 162

موضوع: بالا رفتن سن

14014
  1. بالا | پست 101

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط عباس 95 نمایش پست ها
    قصد توهین ندارم
    اما فقط مشکل شما نیست اکثر دختر خانمهای ما هدفی ندارند
    اولین هدف زندگیشون ازدواجه!
    این درست نیست
    واسه بفهمید از زندگی چی میخواید هیچ کس نمیتونه کمکتون کنه
    فقط و فقط شمایید که باید درون و خودتون و ببینید. بیشتر به چه کاری علاقه دارید؟ از چه کاری لذت میبرید؟ کدوم کاره ک حتی چند ساعت مشغولش باشید گذر زمان و حس نمیکنید!؟
    جای دیگه دنبالش نگردید جوابش پیش شماست
    نه من هدفم ازدواج نیس، اگه هم بخوام ازدواج کنم برای رهایی از تنهاییه... تو تاپیکم گفتم، حس میکنم اگه دانشگاه بهتری رفته بودم وضعیتم فرق میکرد، مشکلم اینه، راستش خودمو مجبور میکنم برای هرکاری، برای همینه که متوجه نمیشم علاقه دارم یا نه، مثلا برای رشتم خودمو مجبور میکنم که موقع امتحانا بخونم با هر سختی ای شده

  2. بالا | پست 102

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط عباس 95 نمایش پست ها
    درمضن متولد 73 باید باشی
    اولین باره میبینم یه دهه هفتادی از بالا بودن سنش بگه!
    آره دهه هفتادیم. ولی دهه هفتادیا هم دارن پیرمیشن کم کم

  3. بالا | پست 103


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahnaz100 نمایش پست ها
    خب به نظرتون این یه زندگی بی روح و خسته کننده نیس؟ خب همه زندگی که درس نیس اینجوری میشه یه زندگی تک بعدی، در ثانی این حس تنهایی توی تحصیل هم اثرشو میذاره
    درسته منم همینو میگم ولی همه جلوش گارد میگیرن که اول باید پول باشه.

    وقتی یه قضیه به شدت رو تواناییهای آدم تاثیر منفی میذاره بهتر نیست اول اونو حل کنه و بعد مشکلات دیگرو؟

    من دیگه نمیدونم چطور اینو توضیح بدم تا بقیه متوجه بشن حرفمو؟

  4. بالا | پست 104


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahnaz100 نمایش پست ها
    این یه طرف قضیه س. من میشناسم کسایی رو که حتی وضع مالی خوبی هم دارن ولی به قول خودشون برای عشق و حال میرن سراغ دوستی و صیغه و این حرفا
    اونا اهل زندگی نیستن و هدفشون خوشگذرونیه.

  5. بالا | پست 105


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahnaz100 نمایش پست ها
    خب اونم معلوم نیس ک خخخخ
    بهرحال من خودم همسری که فاصله سنی کمی با من داشته باشه رو ترجیح میدم.

  6. بالا | پست 106


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahnaz100 نمایش پست ها
    خب یه دختر باید بهر امیدی نامزد کنه یا نه؟ زخم زبونا و نیش و کنایه ها و فشارها روی دختر زیاده، هرکسی میپرسه پس چی شد؟ پس کی میرن سرخونه زندگیشون؟ و... خب برا پسر کمتر پیش میاد از طرفی هم دخترا تا همیشه که نمیتونن منتظر بمونن پس طبیعیه که قبول نکنن
    در اینصورت باید برا تنها بودنشون صبر کنن.

    پسرها حداقل راه فرعی دارن اما دخترها اونو هم ندارن.

    من میگم وقتی این صبر کردنه بهرحال وجود خواهد داشت پس بهتره با یکی نامزد کنن و برا اون این صبر و حوصله رو به خرج بدن و نه برای منتظر بودن برا کسی که معلوم نیست پیدا میشه یا نه.

    خدا گفته شما ازدواج کنید من روزیتونو میدم.

    حالا ازدواج معنیش این نیست که فوراً عروسی کنن، میتونن تا بهتر شدن اوضاع نامزد باشن.

    مردم بهتره یاد بگیرن در کاری که بهشون مربوط نیست دخالت نکنن چون اکثرشون همونایی هستن که اگه ازشون کمک بخوای میرن یه لونه سگ میخرن و توش قایم میشن و هیچ کمکی بهت نمیکنن.

  7. بالا | پست 107

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربه نمایش پست ها
    درسته منم همینو میگم ولی همه جلوش گارد میگیرن که اول باید پول باشه.

    وقتی یه قضیه به شدت رو تواناییهای آدم تاثیر منفی میذاره بهتر نیست اول اونو حل کنه و بعد مشکلات دیگرو؟

    من دیگه نمیدونم چطور اینو توضیح بدم تا بقیه متوجه بشن حرفمو؟
    آره همش گیرخورده تو هم

  8. بالا | پست 108

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربه نمایش پست ها
    اونا اهل زندگی نیستن و هدفشون خوشگذرونیه.
    یکیشون میگفت الان لذت زندگیمو میبرم بعد که خواستم ازدواج کنم میذارم کنار

  9. بالا | پست 109

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربه نمایش پست ها
    در اینصورت باید برا تنها بودنشون صبر کنن.

    پسرها حداقل راه فرعی دارن اما دخترها اونو هم ندارن.

    من میگم وقتی این صبر کردنه بهرحال وجود خواهد داشت پس بهتره با یکی نامزد کنن و برا اون این صبر و حوصله رو به خرج بدن و نه برای منتظر بودن برا کسی که معلوم نیست پیدا میشه یا نه.

    خدا گفته شما ازدواج کنید من روزیتونو میدم.

    حالا ازدواج معنیش این نیست که فوراً عروسی کنن، میتونن تا بهتر شدن اوضاع نامزد باشن.

    مردم بهتره یاد بگیرن در کاری که بهشون مربوط نیست دخالت نکنن چون اکثرشون همونایی هستن که اگه ازشون کمک بخوای میرن یه لونه سگ میخرن و توش قایم میشن و هیچ کمکی بهت نمیکنن.
    خب حرف مردم هست دیگه. تا یکی نامزد نکنه و بره بیرون میگن طرف کی بود؟ تا نامزد کنه میگن عروسی کیه؟ و... همه این مشکلات هم برا دختراس

  10. بالا | پست 110

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط عباس 95 نمایش پست ها
    گذشته دیگه گذشت حسرت بخورید برمیگرده؟
    دیگه انسان بالغی شدید نباید مجبور به کاری بشید
    از الان باید خودتون تصمیم بگیرید چطوری زندگی کنید
    کاش به این راحتیا بود

  11. بالا | پست 111

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط عباس 95 نمایش پست ها
    شروعش سخته
    ولی فقط شروعش...
    موفق باشید.
    سلامت باشین... مرسی آقاعباس

  12. بالا | پست 112

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahnaz100 نمایش پست ها
    خدا رحمت کنه خواهرتو، واقعا یه خواهر میتونه مث یه دوست خوب باشه، یکی از دلایل ارشد خوندنمم همین بود که بچه های ارشد هم درگیر خانواده و کار هستن و بیرون نمیرن... یه دوست خیلی صمیمی داشتم ولی اونم یه مدته نه خودش پیام میده نه پیاممو جواب میده...

    ممنون مهناز جون
    خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه
    شاید مشکلی برای دوستت پیش اومده

    ولی به نظرم تو زندگی بهتره آدم دوست هایی داشته باشه که بعد ازدواجشون آدم رو فراموش نکنن
    یه دوست خوب از داشتن چند تا دوست که یهویی میرن ادمو فراموش میکنن یا به خاطر چیزای دیگه باهات دوستن بهتره.
    میتونی دوستای خوب پیدا کنی که خیلی سال ها با هم دوست باشین.

  13. بالا | پست 113

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahnaz100 نمایش پست ها
    مرسی عزیزدلم ، انشاالله بعد امتحانام یا تو این مدت میخونمش، منم همین جملتو به مامانم میگم و مامانمم همین جمله رو میگه ولی در عمل اینجوری نیس، ینی اصن حس نمیکنم خواهر یا دوستمه، وقتی باهاش درد و دل میکنم چیزی نمیگه درکم میکنه ولی مثلا بحثمون که میشه از همون حرفای خودم علیه خودم استفاده میکنه، خب من چجوری میتونم طرز فکرشو عوض کنم وقتی اینجوریه؟ وقتی میام باهاش حرف بزنم ازین شاخه به اون شاخه میپره و حرف حرف خودشه... خیلی وقتا با بابام راحت ترم تا مامانم، ولی خب خیلی حرفارو که به بابا نمیشه گفت... همش یه بغضی تو گلومه، قفسه سینم درد میکنه از بس حس تنهایی دارم، آره یلداجون، کاش پیشم بودی

    خواهش می کنم مهناز جان
    ان شاالله که وقت کنی بخونی

    مامان من هم گاهی اینجوری برخورد میکنه!
    گاهی هم بهش غر میزنم میگم مامان تربیتت باعث شده من لوس بار بیام!
    بعد میگه خب اون موقع ها دست من بوده الان دیگه بزرگ شدی و دست خودته میخوای لوس نباش!
    حالا منم قشنگ قانع میشم دیگه!

    به هرحال عزیزم با اینکه مادرها به آدم خیلی نزدیکن
    ولی شاید یه چیزایی رو ادم نتونه به مادرش بگه
    و خب مادرها هم برای دهه های قبل بودن و با زندگی ها و طرز تفکرات متفاوت تر

    اینقدر به خودت فشار نیار دختر
    و این قضیه ی تنهایی رو بیشتری از اینی که هست برای خودت بولدش نکن
    به درس و دانشگاه و اهدافت برس
    ان شاالله به وقتش یه همسر خوب هم نصیبت میشه.
    به هرحال خداوند ادم ها رو جفت خلق کرده دیگه.
    بهش اعتماد کن.

  14. بالا | پست 114

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربه نمایش پست ها
    من خودمو با کسی مقایسه نمیکنم اما همیشه فکر میکنم هیچکس منو دوس نداره.

    این خوبه که خودتون رو با کسی مقایسه نمیکنید
    ولی این فکرتون به نظرم اشتباهه!
    مگه میشه آدمی باشه هیچ کسی دوستش نداشته باشه؟؟
    نمیشه
    نداریم!

  15. بالا | پست 115

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربه نمایش پست ها
    از شما بعیده این حرف.

    خب هر انسان سالمی نیاز به جنس مخالف داره(حداقل عاطفی) و اگه نداشته باشه باید بره پیش پزشک.
    جناب تجربه
    من جواب خانم رو نمیدم ولی جواب شمارو میدم چون ازتون نسبتا شناخت دارم و شما هم از بنده شناخت دارید. جالبه بدونید ما خیلی از موردهای ازدواجی که میان پیشمون و همینطوری میخوان دیگه تنها نباشند ازشون میخواییم که یک مدت حتما یک حیوان خانگی نگه دارند. و خیلی جالبه بدونید گاهی خیلی هاشون اون همه غصه و تنهایی و بی مسئولیتیشون با همون یک حیوان کوچیک رفع میشه. و به یک خودشناسی خوب می رسند.
    جواب اینجاست که من بهتون گفتم چندین بار ازدواج از روی فرار از تنهایی و از روی نا دانی (به معنای ندانستن نه حماقت) بدترین نوع ازدواج خواهد بود.
    دلیلی نداره که همه توی یک سن و یک مدلی ازدواج کنند.
    پس مقایسه کردن خودتون با دیگران کار احمقانه ایه
    راسی جناب سعید62 اینکه حرف های خانم رو تشکر کردید. یعنی حرفاشونو قبول داشتید؟
    ویرایش توسط ghm : 05-27-2018 در ساعت 04:12 PM

  16. 3 کاربران زیر از ghm بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 116

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بالا رفتن سن

    -----------------------
    ویرایش توسط سعید62 : 05-27-2018 در ساعت 08:13 PM

  18. بالا | پست 117

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37437
    نوشته ها
    269
    تشکـر
    127
    تشکر شده 158 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghm نمایش پست ها
    جناب تجربه
    من جواب خانم رو نمیدم ولی جواب شمارو میدم چون ازتون نسبتا شناخت دارم و شما هم از بنده شناخت دارید. جالبه بدونید ما خیلی از موردهای ازدواجی که میان پیشمون و همینطوری میخوان دیگه تنها نباشند ازشون میخواییم که یک مدت حتما یک حیوان خانگی نگه دارند. و خیلی جالبه بدونید گاهی خیلی هاشون اون همه غصه و تنهایی و بی مسئولیتیشون با همون یک حیوان کوچیک رفع میشه. و به یک خودشناسی خوب می رسند.
    جواب اینجاست که من بهتون گفتم چندین بار ازدواج از روی فرار از تنهایی و از روی نا دانی (به معنای ندانستن نه حماقت) بدترین نوع ازدواج خواهد بود.
    دلیلی نداره که همه توی یک سن و یک مدلی ازدواج کنند.
    پس مقایسه کردن خودتون با دیگران کار احمقانه ایه
    راسی جناب سعید62 اینکه حرف های خانم رو تشکر کردید. یعنی حرفاشونو قبول داشتید؟

    سلام خانم ghm... من وقتی پست شما رو دیدم منم موافق همین نظر بودم . میدونستم بعضی از دوستان به سخره میگیرن.

    این ثابت شده هستش که وجود یه pet یا به قول شما حیوان خانگی تاثیرش برای دخترا مثل تاثیری هست که عروسک تو دوران بچگی داشت.
    ولی یه چیزی که هست اینه که ملت ما چون مذهبی تشریف دارن و فرهنگشون ضد این قضیهpet هست زیاد نمیتونه کارایی داشته باشه. مخصوصا اگه به شخصی که سنش سن ازدواج باشه بگیم pet داشته باش به خاطر فرهنگی که هست بیشتر خنده دار میشه تا کارامد.

    و گرنه منم میدونم دقیقا چی میگید و کاملا موافقشم . من تا 1 سال پیش گربه داشتم از 4-5 سال پیش پیشم بود. حسی که با بودنش داشتم همینی هست که شما میگید. یه بار خواستم شوخی یه خورده بدی باهاش کنم دستم رو گاز گرقت چون دستش رو گرفته بودم. مادرم گفت بیخیالش بشو دیگه جایی تو این خونه نداره با این که اشتباه من بود... خلاصه خیلی چیز خوبی بود.
    امضای ایشان
    Neurosurgeon Sajad

  19. 3 کاربران زیر از ss75 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 118

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12497
    نوشته ها
    390
    تشکـر
    1,041
    تشکر شده 580 بار در 275 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بالا رفتن سن

    باز خوبه نگفت کیک و آبمیوه بخور حالت بهتر شه ...
    ویرایش توسط YAshin.SAhAkiyAn : 05-27-2018 در ساعت 06:31 PM

  21. کاربران زیر از YAshin.SAhAkiyAn بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 119

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghm نمایش پست ها
    جناب تجربه
    من جواب خانم رو نمیدم ولی جواب شمارو میدم چون ازتون نسبتا شناخت دارم و شما هم از بنده شناخت دارید. جالبه بدونید ما خیلی از موردهای ازدواجی که میان پیشمون و همینطوری میخوان دیگه تنها نباشند ازشون میخواییم که یک مدت حتما یک حیوان خانگی نگه دارند. و خیلی جالبه بدونید گاهی خیلی هاشون اون همه غصه و تنهایی و بی مسئولیتیشون با همون یک حیوان کوچیک رفع میشه. و به یک خودشناسی خوب می رسند.
    جواب اینجاست که من بهتون گفتم چندین بار ازدواج از روی فرار از تنهایی و از روی نا دانی (به معنای ندانستن نه حماقت) بدترین نوع ازدواج خواهد بود.
    دلیلی نداره که همه توی یک سن و یک مدلی ازدواج کنند.
    پس مقایسه کردن خودتون با دیگران کار احمقانه ایه
    راسی جناب سعید62 اینکه حرف های خانم رو تشکر کردید. یعنی حرفاشونو قبول داشتید؟
    سلام
    الان که ss75 توضیح داد فهمیدم ببخشید زود قضاوت کردم. من را حلال کنید.

  23. 2 کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 120


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghm نمایش پست ها
    جناب تجربه
    من جواب خانم رو نمیدم ولی جواب شمارو میدم چون ازتون نسبتا شناخت دارم و شما هم از بنده شناخت دارید. جالبه بدونید ما خیلی از موردهای ازدواجی که میان پیشمون و همینطوری میخوان دیگه تنها نباشند ازشون میخواییم که یک مدت حتما یک حیوان خانگی نگه دارند. و خیلی جالبه بدونید گاهی خیلی هاشون اون همه غصه و تنهایی و بی مسئولیتیشون با همون یک حیوان کوچیک رفع میشه. و به یک خودشناسی خوب می رسند.
    جواب اینجاست که من بهتون گفتم چندین بار ازدواج از روی فرار از تنهایی و از روی نا دانی (به معنای ندانستن نه حماقت) بدترین نوع ازدواج خواهد بود.
    دلیلی نداره که همه توی یک سن و یک مدلی ازدواج کنند.
    پس مقایسه کردن خودتون با دیگران کار احمقانه ایه
    راسی جناب سعید62 اینکه حرف های خانم رو تشکر کردید. یعنی حرفاشونو قبول داشتید؟
    خب اگه برای تنها نبودن ازدواج نکنیم، پس برای چی ازدواج کنیم؟

    کسی که برا تنها نبودن ازدواج میکنه چیو نمیدونه که ازدواجش بد میشه؟

    شما هدفتون از ازدواجتون چی بوده؟

    اگه قبول دارید همه یک مدلی ازدواج نمیکنن پس باید تفاوت اهداف ازدواج رو هم قبول داشته باشید چون آدمها و نیازها و اهدافشون فرق داره و نمیشه یک نسخه رو برای همه پیچید.

  25. کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  26. بالا | پست 121


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط ss75 نمایش پست ها
    سلام خانم ghm... من وقتی پست شما رو دیدم منم موافق همین نظر بودم . میدونستم بعضی از دوستان به سخره میگیرن.

    این ثابت شده هستش که وجود یه pet یا به قول شما حیوان خانگی تاثیرش برای دخترا مثل تاثیری هست که عروسک تو دوران بچگی داشت.
    ولی یه چیزی که هست اینه که ملت ما چون مذهبی تشریف دارن و فرهنگشون ضد این قضیهpet هست زیاد نمیتونه کارایی داشته باشه. مخصوصا اگه به شخصی که سنش سن ازدواج باشه بگیم pet داشته باش به خاطر فرهنگی که هست بیشتر خنده دار میشه تا کارامد.

    و گرنه منم میدونم دقیقا چی میگید و کاملا موافقشم . من تا 1 سال پیش گربه داشتم از 4-5 سال پیش پیشم بود. حسی که با بودنش داشتم همینی هست که شما میگید. یه بار خواستم شوخی یه خورده بدی باهاش کنم دستم رو گاز گرقت چون دستش رو گرفته بودم. مادرم گفت بیخیالش بشو دیگه جایی تو این خونه نداره با این که اشتباه من بود... خلاصه خیلی چیز خوبی بود.
    خب ما که گربه ندیده نیستیم و این حرفی که شما میگید رو برای ما نداشته.

    همیشه 3 - 4 تا گربه توی حیاطمون پلاسن

    یه بار با یکیشون شوخی میکردم با چوب آروم میزدم بهش اونم خوابیده بود با یه ناخنش پنجه میزد به چوب، یهو اشتباهی ناخنش خورد به انگشتم خون اومد، گربه زود پاشد در رفت خودش فهمید اشتباه کرده

    ولی بهرحال این چیزا جای همسر رو نمیگیره چون گربه که پلنگ نمیشه

  27. 3 کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  28. بالا | پست 122

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    ممنون مهناز جون
    خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه
    شاید مشکلی برای دوستت پیش اومده

    ولی به نظرم تو زندگی بهتره آدم دوست هایی داشته باشه که بعد ازدواجشون آدم رو فراموش نکنن
    یه دوست خوب از داشتن چند تا دوست که یهویی میرن ادمو فراموش میکنن یا به خاطر چیزای دیگه باهات دوستن بهتره.
    میتونی دوستای خوب پیدا کنی که خیلی سال ها با هم دوست باشین.
    مرسی گلم، نمیدونم چی شده ولی قبلا هم وقتی کار داشت بیشتر یادم بود برا همینه که یکم به دوستیمون شک کردم
    آره دقیقا. منم دنبال اینجور آدما توی زندگیم میگردم ولی متاسفانه انگار آدمارو نمیتونم خوب بشناسم

  29. بالا | پست 123

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    خواهش می کنم مهناز جان
    ان شاالله که وقت کنی بخونی

    مامان من هم گاهی اینجوری برخورد میکنه!
    گاهی هم بهش غر میزنم میگم مامان تربیتت باعث شده من لوس بار بیام!
    بعد میگه خب اون موقع ها دست من بوده الان دیگه بزرگ شدی و دست خودته میخوای لوس نباش!
    حالا منم قشنگ قانع میشم دیگه!

    به هرحال عزیزم با اینکه مادرها به آدم خیلی نزدیکن
    ولی شاید یه چیزایی رو ادم نتونه به مادرش بگه
    و خب مادرها هم برای دهه های قبل بودن و با زندگی ها و طرز تفکرات متفاوت تر

    اینقدر به خودت فشار نیار دختر
    و این قضیه ی تنهایی رو بیشتری از اینی که هست برای خودت بولدش نکن
    به درس و دانشگاه و اهدافت برس
    ان شاالله به وقتش یه همسر خوب هم نصیبت میشه.
    به هرحال خداوند ادم ها رو جفت خلق کرده دیگه.
    بهش اعتماد کن.
    آره حس میکنم این قضیه تنهایی بیش اندازه برام بزرگ شده و شاید افسردگی پیداکردم که اینقدر ناراحتم به درس و دانشگاهم میرسم ولی اینکه زندگیم بی روحه و تنهام خیلی داره اذیتم میکنه و خب تا حدی تاثیر داشته روی درسمم، دوس دارم زندگیم هیجان داشته باشه ن فقط روزا رو بگذرونم

  30. بالا | پست 124

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghm نمایش پست ها
    جناب تجربه
    من جواب خانم رو نمیدم ولی جواب شمارو میدم چون ازتون نسبتا شناخت دارم و شما هم از بنده شناخت دارید. جالبه بدونید ما خیلی از موردهای ازدواجی که میان پیشمون و همینطوری میخوان دیگه تنها نباشند ازشون میخواییم که یک مدت حتما یک حیوان خانگی نگه دارند. و خیلی جالبه بدونید گاهی خیلی هاشون اون همه غصه و تنهایی و بی مسئولیتیشون با همون یک حیوان کوچیک رفع میشه. و به یک خودشناسی خوب می رسند.
    جواب اینجاست که من بهتون گفتم چندین بار ازدواج از روی فرار از تنهایی و از روی نا دانی (به معنای ندانستن نه حماقت) بدترین نوع ازدواج خواهد بود.
    دلیلی نداره که همه توی یک سن و یک مدلی ازدواج کنند.
    پس مقایسه کردن خودتون با دیگران کار احمقانه ایه
    راسی جناب سعید62 اینکه حرف های خانم رو تشکر کردید. یعنی حرفاشونو قبول داشتید؟
    جواب منو نمیدی چون جوابی نداری که بدی، واقعا ناراحتم برای اون مورد هایی که میان پیشتون، و چیزی که هس اینه که با چهارتا کتاب خوندن هیچ کس یه مشاور خبره نمیشه... خانومی که ادعات میشه مشاوری! اولین اصل برای یه مشاوره کارآمد اینه که مشکل طرف مقابل رو به مسخره نگیریم و شاید این مشکل برای تویی که با همکلاسیت ازدواج کردی مشکل نباشه ولی زندگی اون طرفو خیلی تحت تاثیر قرار داده که مطرحش کرده... راه حلی هم نداری اجباری نیس که کامنت بذاری... درضمن حیوان خانگی هم داشتم ولی هیچ کمکی بهم نکرده، به نظرم بهتره درساتو چن بار دیگه بخونی

  31. کاربران زیر از mahnaz100 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  32. بالا | پست 125

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط ss75 نمایش پست ها
    سلام خانم ghm... من وقتی پست شما رو دیدم منم موافق همین نظر بودم . میدونستم بعضی از دوستان به سخره میگیرن.

    این ثابت شده هستش که وجود یه pet یا به قول شما حیوان خانگی تاثیرش برای دخترا مثل تاثیری هست که عروسک تو دوران بچگی داشت.
    ولی یه چیزی که هست اینه که ملت ما چون مذهبی تشریف دارن و فرهنگشون ضد این قضیهpet هست زیاد نمیتونه کارایی داشته باشه. مخصوصا اگه به شخصی که سنش سن ازدواج باشه بگیم pet داشته باش به خاطر فرهنگی که هست بیشتر خنده دار میشه تا کارامد.

    و گرنه منم میدونم دقیقا چی میگید و کاملا موافقشم . من تا 1 سال پیش گربه داشتم از 4-5 سال پیش پیشم بود. حسی که با بودنش داشتم همینی هست که شما میگید. یه بار خواستم شوخی یه خورده بدی باهاش کنم دستم رو گاز گرقت چون دستش رو گرفته بودم. مادرم گفت بیخیالش بشو دیگه جایی تو این خونه نداره با این که اشتباه من بود... خلاصه خیلی چیز خوبی بود.
    آقا سجاد، شمایی که به نظر اون خانوم به ظاهر مشاور موافقی،همین گربه چقدر توی درسات کمکت کرده؟! کی پشتیبانت بوده؟! کی تونستی روی کمکش حساب کنی؟! کی باهاش دردودل کردی جوابتو داده؟! کی برای مشکلاتت راه حل گفته؟! کی همدمت بوده؟!! درضمن منم حیوان خونگی داشتم خیلی حس خوبیه ولی هیچوقت یه همدم نمیشه
    فقط چون دستشو گرفتی گازت گرفته حس خوبی داشتی حرف این خانومو تایید میکنی؟!

  33. کاربران زیر از mahnaz100 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  34. بالا | پست 126

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعید62 نمایش پست ها
    سلام
    الان که ss75 توضیح داد فهمیدم ببخشید زود قضاوت کردم. من را حلال کنید.
    توضیح حرفای سجاد چه چیز مثبتی داشت که فکر می کنید زود قضاوت کردین؟!

  35. بالا | پست 127

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahnaz100 نمایش پست ها
    توضیح حرفای سجاد چه چیز مثبتی داشت که فکر می کنید زود قضاوت کردین؟!
    سلام
    آخه گفتند تاثیرگذار بوده و روش تاثیر کرده.
    خوب غربیها حیوان خانگی نگه میدارند عین آدم با حیوون رفتار می کنند همدمشان میشود این خانم مشاور هم چند سالی خارج بوده تحت تاثیر آنها بوده.
    خوب نظر شخصی من این هست که یک دوست صمیمی همجنس پیدا کن باهاش تا حدی تنهاییت را جبران کن.ضمنا می توانی بیایی سایت با برو بچ سایت حرف بزنی تا خالی بشی.
    بچه های سایت آدمهای با احساسی هستند مخصوصا یلدا خانم و الی خانم. خانمهای سایت کلا خوب و خونگرم هستند ضمنا یلداخانم هم خیلی خواهر دلش میخواست می توانید با همشون حرف بزنید. یک کم خالی بشوید.
    ویرایش توسط سعید62 : 05-27-2018 در ساعت 09:49 PM

  36. 3 کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  37. بالا | پست 128

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعید62 نمایش پست ها
    سلام
    آخه گفتیم تاثیرگذار بوده و روش تاثیر کرده.
    خوب غربیها حیوان خانگی نگه میدارند عین آدم با حیوون رفتار می کنند همدمشان میشود این خانم مشاور هم چند سالی خارج بوده تحت تاثیر آنها بوده.
    خوب نظر شخصی من این هست که یک دوست صمیمی همجنس پیدا کن باهاش تا حدی تنهاییت را جبران کن.
    خب همون خارجی ها هم اگه توجه کرده باشین اکثرشون موفق پیری تنهان، یه حیوون رو نمیشه هیچوقت با یه دوست یا همدم خوب مقایسه کرد، در ثانی این خانوم منو مسخره کرده با حالت تمسخر میگه مشکلم بی شوهریه؟! شما که در جریان این تاپیک هستین اینه اصل مشکلم؟! نمیدونم این خانوم کجا زندگی کرده ولی هر جای دنیاهم که باشی هیچوقت حیوون با یه دوست و همدم خوب یکی نیس... خب حس میکنم اول باید ادمارو بهتر بشناسم ، دوست صمیمی داشتم الانم یه دوستی دارم که مث خواهره برام ولی بازم این حس رو دارم، شاید لازمه ارتباطاتمو گسترده تر کنم

  38. بالا | پست 129

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعید62 نمایش پست ها
    سلام
    آخه گفتند تاثیرگذار بوده و روش تاثیر کرده.
    خوب غربیها حیوان خانگی نگه میدارند عین آدم با حیوون رفتار می کنند همدمشان میشود این خانم مشاور هم چند سالی خارج بوده تحت تاثیر آنها بوده.
    خوب نظر شخصی من این هست که یک دوست صمیمی همجنس پیدا کن باهاش تا حدی تنهاییت را جبران کن.ضمنا می توانی بیایی سایت با برو بچ سایت حرف بزنی تا خالی بشی.
    بچه های سایت آدمهای با احساسی هستند مخصوصا یلدا خانم و الی خانم. خانمهای سایت کلا خوب و خونگرم هستند ضمنا یلداخانم هم خیلی خواهر دلش میخواست می توانید با همشون حرف بزنید. یک کم خالی بشوید.
    آره. واقعا از وقتی با یلداجون و الی نازنین حرف زدم خیلی حالم بهتره

  39. کاربران زیر از mahnaz100 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  40. بالا | پست 130


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعید62 نمایش پست ها
    سلام
    آخه گفتند تاثیرگذار بوده و روش تاثیر کرده.
    خوب غربیها حیوان خانگی نگه میدارند عین آدم با حیوون رفتار می کنند همدمشان میشود این خانم مشاور هم چند سالی خارج بوده تحت تاثیر آنها بوده.
    خوب نظر شخصی من این هست که یک دوست صمیمی همجنس پیدا کن باهاش تا حدی تنهاییت را جبران کن.ضمنا می توانی بیایی سایت با برو بچ سایت حرف بزنی تا خالی بشی.
    بچه های سایت آدمهای با احساسی هستند مخصوصا یلدا خانم و الی خانم. خانمهای سایت کلا خوب و خونگرم هستند ضمنا یلداخانم هم خیلی خواهر دلش میخواست می توانید با همشون حرف بزنید. یک کم خالی بشوید.
    من اینقد با گربه ها بودم و نازشون میکردم و اونا خُرخُر میکردن و از ملوس بودنشون خوشم میاد تا جایی که میگفتم همسر آیندم باید عین گربه ملوس باشه این حرفمو بعضی از دوستان در انجمن میدونن.

    اینجوری هم نیست که چون مذهبی هستیم با نگه داشتن حیوانات مخالف باشیم. من شخصاً مذهب رو بصورت خشک و افراطی و تقلیدی قبول ندارم بلکه بصورت عاقلانه و متفکرانه قبول دارم و میدونم که مذهب نه تنها مخالفتی با نگهداشتن حیوانات خانگی نداره بلکه این کارو توصیه کرده مخصوصاً پرنده هایی مثل کبوتر.

    با این حال هر آدمی میدونه حیوانات جای یه همسر و همدم رو نمیگیرن.

  41. بالا | پست 131


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : بالا رفتن سن

    من خودم دلیل اکثر مشکلاتم رو تنها بودنم میدونم، مشکلاتی مثل مریض شدن و افسردگی.

    تنها بودن باعث شده نه میتونم کار کنم و نه میتونم تفریح کنم.

    از هیچی لذت نمیبرم.
    ویرایش توسط Experience : 05-27-2018 در ساعت 11:39 PM

  42. 2 کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  43. بالا | پست 132

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37437
    نوشته ها
    269
    تشکـر
    127
    تشکر شده 158 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahnaz100 نمایش پست ها
    آقا سجاد، شمایی که به نظر اون خانوم به ظاهر مشاور موافقی،همین گربه چقدر توی درسات کمکت کرده؟! کی پشتیبانت بوده؟! کی تونستی روی کمکش حساب کنی؟! کی باهاش دردودل کردی جوابتو داده؟! کی برای مشکلاتت راه حل گفته؟! کی همدمت بوده؟!! درضمن منم حیوان خونگی داشتم خیلی حس خوبیه ولی هیچوقت یه همدم نمیشه
    فقط چون دستشو گرفتی گازت گرفته حس خوبی داشتی حرف این خانومو تایید میکنی؟!

    مهناز خانم... من هیچوقت این همدمم رو فراموش نمیکنم بله یه همدم بود برام. حداقل کسی بود که همیشه باعث خوشحالی من میشد و

    دوست داشتن رو و این که چحور میتونم بقیه رو دوست داشته باشم از همین گربه یاد گرفتم بله همین گربه. خیلی چیزا هستن که گفتم جاش نیست بگم.


    من ساعت 5 بیدار میشدم و وقتی میرفتم صبحانه میخوردم میدیدم عه! اینجاست ... همیشه وقتی من صبح وقتی میومدم صبحانه بخورم میومد


    با من صبحانه میخورد و من نوازشش میکردم دختر بود البته. دوست داشت همیشه نوازشش کنم بهش محبت کنم. میومد خودش رو میچسبوند بهم و مثلا دوست داشتنش رو اینطوری نشون میداد.

    یا میومد دستم رو لیس میزد کلا خیلی به ادم انرژی و ارامش میداد. یه دوست بود برام. وقتایی که امتحان داشتم و استرس داشتم وقتی نوازشش میکردم خیلی ارامم میکرد.


    کلی گفتم. قرار نیست زندگی ادم فقط یه ازدواج ختم بشه. و قرار هم نیست که فقط به ازدواج فکر کنیم. ازدواج بخشی از زندگی ماست. این که بقیه چی شدن بقیه چیکار کردن بقیه میگن چرا ازدواج نکردی کی ازدواج میکنی ... هیچ کدوم دلیل کافی نمیشه که بخوایم به دید بقیه به ازدواج نگاه کنیم. ببنین مهناز خانم. چیزی که خانم ghm فرمودن این هست که شما به جای این که ازدواج رو اصل قضیه کنین به بقیه بعد های زندگیتون بپردازین.

    ازدواج رو یه چیزی میان مسیر ببینین نه به عنوان مقصد مسیر.شما فکر کنم گفتین 25 ساله هستین. جا برای پیشرفت زیاد هست. این که الان رو این مسله متمرکز شدین و به حرف بقیه هم اهمیت میدین نشانه چیزی میتونه باشه. این که شرایط فعلی شما مناسب نیست. حالا نمیدونیم از چه لحاظ. از لحاظ درس و پیشرفت و یا هر چیز دیگه ای. خانم دکتر مسله رو مطرح کردن چون دقیقا میدونن مشکل کچاست. منم نمونه ای گفتم که بله درسته و منم ذهنیتم قبلا اینطور بوده و هست ولی به وقتش نگفتم.

    به هر حال این شمایید که برای اینده تصمیم میگیرید که چطوری باشه. با فکر های بیهوده که چرا اون شخص تو اون سن کم اینقدر خواستگار داشت یا چرا تو سن کم ازدواج کرد و خواستگار زیاد داشت و یا چرا من خواستگار کم دارم و یا نه .... و یا اینکه روی پیشرفت تمرکز کنین و موقعیت های مناسب خود به خود پیش بیاین. سن زیادی ندارین اصلا. اگه از رشته یا شغلتون خوشتون نمیاد خب رشته رو عوض کنین شغل رو عوض کنین. خواستین دوباره کنکور بدین. خیلیا تو سن شما دوباره کنکور میدن.


    وقتی هدف داشته باشین حتی بحث اینکه چرا فلان کس خواستگار زیاد داشته و من کم داشتم تبدیل میشه به یه جوک برای خودتون!

    همینا بودن. انتخاب با خودتون هست. این افکار نشونه اینه که یه تغییر اساسی احتیاجه.


    هر چی که باید گفته میشد رو گفتم و حرفی دیگه نمونده. من هم نمیخوام دیگه در این مورد صحبتی داشته باشم چون هر چی لازم بود گفتم.

    به حرفام فکر کنین و من هم نمیخوام انرژیم رو رو بحث اینکه گربه چه فایده هایی میتونه داشته باشه و اینکه توضیح بدم چطوری باعث پیشرفت میشه تلف کنم!

    وقت بخیر ممنون


    پ.ن : در ضمن باید بگم pet یا همون حیوانات خانگی جدای از جنبه سرگرمیش... توی شناخت از خود و شناخت بقیه هم نقش داره. خب جنس نر و ماده حیوانات خانگی هم احساسات و رفتار های متفاوتی دارن. مثلا گربه نر و گربه ماده احساسات و رفتارشون باهم فرق داره. یکی بخواد رو شناخت خودش و شناخت بقیه کار کنه همین حیوانات خانگی از گزینه های خوبن برای شروع کار.
    ویرایش توسط ss75 : 05-28-2018 در ساعت 12:15 AM
    امضای ایشان
    Neurosurgeon Sajad

  44. بالا | پست 133

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahnaz100 نمایش پست ها
    خب همون خارجی ها هم اگه توجه کرده باشین اکثرشون موفق پیری تنهان، یه حیوون رو نمیشه هیچوقت با یه دوست یا همدم خوب مقایسه کرد، در ثانی این خانوم منو مسخره کرده با حالت تمسخر میگه مشکلم بی شوهریه؟! شما که در جریان این تاپیک هستین اینه اصل مشکلم؟! نمیدونم این خانوم کجا زندگی کرده ولی هر جای دنیاهم که باشی هیچوقت حیوون با یه دوست و همدم خوب یکی نیس... خب حس میکنم اول باید ادمارو بهتر بشناسم ، دوست صمیمی داشتم الانم یه دوستی دارم که مث خواهره برام ولی بازم این حس رو دارم، شاید لازمه ارتباطاتمو گسترده تر کنم
    سلام
    یک کم آب سرد بخور چندتا نفس عمیق بکش بله آن پستشان لحنش تند بود این را میفهمم بهتر بود با کسی که افسرده هست لحن آرامتری داشت حتی اگر نظرشان درست باشد نباید با این لحن بیان میکردند.
    من به سنی رسیدم که همه افراد ممکن است در لحظاتی به خاطر یک ناراحتی یک ذره تند برخورد کنند حالا شما هم حساس هستید دخترهای حساس زودتر واکنش نشان میدهند شما هم به دل نگیرید.
    یک تاکسی سوار شده بودم 15 سال پیش همراه پدرم. پدرم دید پول خرد زیاد دارد تاکسی ها هم نیازمند پول خرد همه کرایه پول خرد داد بعد راننده گفت از کدام دهاتی اومدی پدرم دید طرف نرمال نیست گفت آره من تازه از دهم اومدم اینجا پول خردها را جمع کرد گذاشت جیبش بعدش یک 100 بود یا 200 بهش داد گفت این کارتم که دهاتی گری هست گفت چرا گفت آخه پول خرد که داری دقیق کرایه ات را میدادی پدرم گفت چون شما راننده خوبی بودی بیشتر دادم که همش مال تو باشد تا ازت قدردانی کنم. وقتی پیاده شدم به بابام گفتم این چه کاری بود کردی؟ گفت اگر حرف درشتی جوابش میدادم اون بدتر میشد گفت حتما از یک جا خیلی عصبانی بود که اینجوری رفتار کرد هم خواستم عصبانیتش فروکش کند و هم خودم را درگیر حرفهای تندش نکرده باشم یک توصیه بهم کرد که خودت را وارد جدل نکن چون عصبانیت و خشم مثل یک ویروس مسری هست که به تو سرایت می کند الان من خیلی هم خوشحالم چون روحم درگیر یک آدم ناراحت و غیر نرمال نکردم آرامش بزرگترین نعمت هست.

  45. 3 کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  46. بالا | پست 134

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربه نمایش پست ها
    من خودم دلیل اکثر مشکلاتم رو تنها بودنم میدونم، مشکلاتی مثل مریض شدن و افسردگی.

    تنها بودن باعث شده نه میتونم کار کنم و نه میتونم تفریح کنم.

    از هیچی لذت نمیبرم.
    منم همینطور

  47. کاربران زیر از mahnaz100 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  48. بالا | پست 135

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربه نمایش پست ها
    خیله خب پس شما پیدا کن پرتقال فروش را، بعدش متوجه خواهی شد من چی میگفتم.

    آقای تجربه من با بعضی حرفاتون در این مورد موافق هستم
    ولی راستش باید واقع بین باشیم
    هر شهری که آدم زندگی میکنه و هر شرایطی که میخواد داشته باشه
    به هرحال برای ازدواج پسر باید یه شغل داشته باشه که زندگی رو جوابگو باشه
    و بعد هم یه سری حداقل ها

    من نمیگم حتما باید پسرا همشون خونه و ماشین و همه چی داشته باشن
    ولی خب داتشن یه خونه ی اجاره ای و حداقل های زندگی بیس شروع یه زندگی هستن


    من با اجازه تون یه انتقاد هم میخواستم داشته باشم ازتون
    به نظرم با توجه به شناختی که ازتون دارم فرد احساسی ای هستید
    و این باعث میشه مجردی و تنها بودن یک مقدار اذیتتون کنه و بهتون این ایام آسون نگذره
    به نظرم خیلی بهتره به جای دامن زدن به این تنهایی یه مقدار انرژی تون رو بذارید رو اهدافتون
    و بیشتر به فکر شرایط و امکانات ازدواج باشین
    اینجوری هم از عمرتون بهتر استفاده میکنید
    و هم اینکه زودتر هم ازدواج میکنید
    خدا به ادم کمک میکنه بله
    ولی به شرطی که خودش هم تلاش کنه.

  49. بالا | پست 136

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahnaz100 نمایش پست ها
    کاش میشد اون خانوم یا آقای ghm رو تگ کرد که با خرید گاو و گربه راه حل نده

    مهناز جون خانوم ghm از مشاورین خوب فروم هستن
    فکر کنم بهتر بود یه کم بیشتر راجب این موضوع حرف میزدن که بیشتر منظورشون رو متوجه شدین
    چون حتما منظور مفیدی تو این حرفشون بوده.

    به نظرم چون گفتی که هنوز زیاد خودت رو نشناختی و زیاد هم به ازدواج مطمئن نیستی و صرفا تنهایی اذیتت میکنه
    به این خاطر این رو گفتن
    حالا منظورشون یه حیون خونگی مورد علاقه تون بوده که ببینید چه تاثیری تو این تنهایی براتون داره.

  50. بالا | پست 137

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط عباس 95 نمایش پست ها
    دنبال اهدافتون برید
    تو مسیر رسیدن ، با افراد زیادی آشنا میشید حتما شریکتون و پیدا میکنید
    یکی مثل شما
    درکل قدر خودتون و بدونید
    نظرتون عااالی بود
    کاملااا موافقم و بهش هم معتقد هستم
    توی واقعیت و تجربه هم این رو دیدم بارها.

    آدمی که دنبال اهدافی میره یعنی خودش رو شناخته
    و تو این مسیر هم خیلی وقت ها شریک زندگیش رو پیدا میکنه.

  51. 2 کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  52. بالا | پست 138

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط ss75 نمایش پست ها
    مهناز خانم... من هیچوقت این همدمم رو فراموش نمیکنم بله یه همدم بود برام. حداقل کسی بود که همیشه باعث خوشحالی من میشد و

    دوست داشتن رو و این که چحور میتونم بقیه رو دوست داشته باشم از همین گربه یاد گرفتم بله همین گربه. خیلی چیزا هستن که گفتم جاش نیست بگم.


    من ساعت 5 بیدار میشدم و وقتی میرفتم صبحانه میخوردم میدیدم عه! اینجاست ... همیشه وقتی من صبح وقتی میومدم صبحانه بخورم میومد


    با من صبحانه میخورد و من نوازشش میکردم دختر بود البته. دوست داشت همیشه نوازشش کنم بهش محبت کنم. میومد خودش رو میچسبوند بهم و مثلا دوست داشتنش رو اینطوری نشون میداد.

    یا میومد دستم رو لیس میزد کلا خیلی به ادم انرژی و ارامش میداد. یه دوست بود برام. وقتایی که امتحان داشتم و استرس داشتم وقتی نوازشش میکردم خیلی ارامم میکرد.


    کلی گفتم. قرار نیست زندگی ادم فقط یه ازدواج ختم بشه. و قرار هم نیست که فقط به ازدواج فکر کنیم. ازدواج بخشی از زندگی ماست. این که بقیه چی شدن بقیه چیکار کردن بقیه میگن چرا ازدواج نکردی کی ازدواج میکنی ... هیچ کدوم دلیل کافی نمیشه که بخوایم به دید بقیه به ازدواج نگاه کنیم. ببنین مهناز خانم. چیزی که خانم ghm فرمودن این هست که شما به جای این که ازدواج رو اصل قضیه کنین به بقیه بعد های زندگیتون بپردازین.

    ازدواج رو یه چیزی میان مسیر ببینین نه به عنوان مقصد مسیر.شما فکر کنم گفتین 25 ساله هستین. جا برای پیشرفت زیاد هست. این که الان رو این مسله متمرکز شدین و به حرف بقیه هم اهمیت میدین نشانه چیزی میتونه باشه. این که شرایط فعلی شما مناسب نیست. حالا نمیدونیم از چه لحاظ. از لحاظ درس و پیشرفت و یا هر چیز دیگه ای. خانم دکتر مسله رو مطرح کردن چون دقیقا میدونن مشکل کچاست. منم نمونه ای گفتم که بله درسته و منم ذهنیتم قبلا اینطور بوده و هست ولی به وقتش نگفتم.

    به هر حال این شمایید که برای اینده تصمیم میگیرید که چطوری باشه. با فکر های بیهوده که چرا اون شخص تو اون سن کم اینقدر خواستگار داشت یا چرا تو سن کم ازدواج کرد و خواستگار زیاد داشت و یا چرا من خواستگار کم دارم و یا نه .... و یا اینکه روی پیشرفت تمرکز کنین و موقعیت های مناسب خود به خود پیش بیاین. سن زیادی ندارین اصلا. اگه از رشته یا شغلتون خوشتون نمیاد خب رشته رو عوض کنین شغل رو عوض کنین. خواستین دوباره کنکور بدین. خیلیا تو سن شما دوباره کنکور میدن.


    وقتی هدف داشته باشین حتی بحث اینکه چرا فلان کس خواستگار زیاد داشته و من کم داشتم تبدیل میشه به یه جوک برای خودتون!

    همینا بودن. انتخاب با خودتون هست. این افکار نشونه اینه که یه تغییر اساسی احتیاجه.


    هر چی که باید گفته میشد رو گفتم و حرفی دیگه نمونده. من هم نمیخوام دیگه در این مورد صحبتی داشته باشم چون هر چی لازم بود گفتم.

    به حرفام فکر کنین و من هم نمیخوام انرژیم رو رو بحث اینکه گربه چه فایده هایی میتونه داشته باشه و اینکه توضیح بدم چطوری باعث پیشرفت میشه تلف کنم!

    وقت بخیر ممنون


    پ.ن : در ضمن باید بگم pet یا همون حیوانات خانگی جدای از جنبه سرگرمیش... توی شناخت از خود و شناخت بقیه هم نقش داره. خب جنس نر و ماده حیوانات خانگی هم احساسات و رفتار های متفاوتی دارن. مثلا گربه نر و گربه ماده احساسات و رفتارشون باهم فرق داره. یکی بخواد رو شناخت خودش و شناخت بقیه کار کنه همین حیوانات خانگی از گزینه های خوبن برای شروع کار.
    میدونم منم حیوان خونگی داشتم گربه و اینا نبودن و مثلا یه جوجه داشتم که چن سال داشتمش تا جایی که خروس شد و وقتی مرد خیلی ناراحت شدم براش، چون حسابی بهش عادت کرده بودم، همونجور که گفتم دلیلی که باعث شده به ازدواج فکرکنم تنهاییمه، ن بی شوهری! و این مشکل و ناراحتی اصلیم نیس، خب به مرور که سن بالاتر میره دور و بر آدم خلوت تر میشه من نگران اینم، من 24سالمه، پیرترم نکنمرسی بابت کمکت، رو حرفات فکر میکنم آره شرایط فعلیم مناسب نیس همش تو فکر دانشگاه محل لیسانسمم، درضمن خانوم مشاور نمیدونست مشکلم کجاس الکی طرفداری نکن

  53. بالا | پست 139

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعید62 نمایش پست ها
    سلام
    یک کم آب سرد بخور چندتا نفس عمیق بکش بله آن پستشان لحنش تند بود این را میفهمم بهتر بود با کسی که افسرده هست لحن آرامتری داشت حتی اگر نظرشان درست باشد نباید با این لحن بیان میکردند.
    من به سنی رسیدم که همه افراد ممکن است در لحظاتی به خاطر یک ناراحتی یک ذره تند برخورد کنند حالا شما هم حساس هستید دخترهای حساس زودتر واکنش نشان میدهند شما هم به دل نگیرید.
    یک تاکسی سوار شده بودم 15 سال پیش همراه پدرم. پدرم دید پول خرد زیاد دارد تاکسی ها هم نیازمند پول خرد همه کرایه پول خرد داد بعد راننده گفت از کدام دهاتی اومدی پدرم دید طرف نرمال نیست گفت آره من تازه از دهم اومدم اینجا پول خردها را جمع کرد گذاشت جیبش بعدش یک 100 بود یا 200 بهش داد گفت این کارتم که دهاتی گری هست گفت چرا گفت آخه پول خرد که داری دقیق کرایه ات را میدادی پدرم گفت چون شما راننده خوبی بودی بیشتر دادم که همش مال تو باشد تا ازت قدردانی کنم. وقتی پیاده شدم به بابام گفتم این چه کاری بود کردی؟ گفت اگر حرف درشتی جوابش میدادم اون بدتر میشد گفت حتما از یک جا خیلی عصبانی بود که اینجوری رفتار کرد هم خواستم عصبانیتش فروکش کند و هم خودم را درگیر حرفهای تندش نکرده باشم یک توصیه بهم کرد که خودت را وارد جدل نکن چون عصبانیت و خشم مثل یک ویروس مسری هست که به تو سرایت می کند الان من خیلی هم خوشحالم چون روحم درگیر یک آدم ناراحت و غیر نرمال نکردم آرامش بزرگترین نعمت هست.
    سلام. با حرفای سجاد تا حدودی موافقم ولی خب لحن برخورد هم خیلی تاثیر داره توی رسوندن هدف، سعی میکنم آروم باشم

  54. بالا | پست 140

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahnaz100 نمایش پست ها
    آره دهه هفتادیم. ولی دهه هفتادیا هم دارن پیرمیشن کم کم

    مهناز جون پیر کجااا بووووود
    بابا هنوز اول راهی که

    بعد هم مگه نمی دونی سن خانوما یه ثابت عددیه؟
    اینقدر نگو پیر میشیم بار منفی داره این جمله دختر جان
    بعدشم خوبه خودت بی بی فیس هستی.

  55. بالا | پست 141

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahnaz100 نمایش پست ها
    یه مشکلمم اینه که نمیدونم از زندگی چی میخوام، با این احساس تنهایی درس خوندن و پیش رفتن یکم سخته

    مهناز جان همینطور که آقا عباس گفتن
    اول باید ببینی چی میخوای از زندگی
    بعد به فکر یه همراه خوب باشی

  56. بالا | پست 142

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    مهناز جون خانوم ghm از مشاورین خوب فروم هستن
    فکر کنم بهتر بود یه کم بیشتر راجب این موضوع حرف میزدن که بیشتر منظورشون رو متوجه شدین
    چون حتما منظور مفیدی تو این حرفشون بوده.

    به نظرم چون گفتی که هنوز زیاد خودت رو نشناختی و زیاد هم به ازدواج مطمئن نیستی و صرفا تنهایی اذیتت میکنه
    به این خاطر این رو گفتن
    حالا منظورشون یه حیون خونگی مورد علاقه تون بوده که ببینید چه تاثیری تو این تنهایی براتون داره.
    آخه به من میگه از بین این همه مشکل مشکلت بی شوهریه! این یعنی منظورمو متوجه نشده دیگه

  57. بالا | پست 143

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    مهناز جون پیر کجااا بووووود
    بابا هنوز اول راهی که

    بعد هم مگه نمی دونی سن خانوما یه ثابت عددیه؟
    اینقدر نگو پیر میشیم بار منفی داره این جمله دختر جان
    بعدشم خوبه خودت بی بی فیس هستی.
    نمیدونم چرا این حسو دارم یه سال و خورده ایه که اینجوری شدم

  58. بالا | پست 144

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    مهناز جان همینطور که آقا عباس گفتن
    اول باید ببینی چی میخوای از زندگی
    بعد به فکر یه همراه خوب باشی
    خب میشه تو راهنماییم کنی؟ مثلا خودت چی از زندگیت میخوای؟

  59. کاربران زیر از mahnaz100 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  60. بالا | پست 145

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghm نمایش پست ها
    جناب تجربه
    من جواب خانم رو نمیدم ولی جواب شمارو میدم چون ازتون نسبتا شناخت دارم و شما هم از بنده شناخت دارید. جالبه بدونید ما خیلی از موردهای ازدواجی که میان پیشمون و همینطوری میخوان دیگه تنها نباشند ازشون میخواییم که یک مدت حتما یک حیوان خانگی نگه دارند. و خیلی جالبه بدونید گاهی خیلی هاشون اون همه غصه و تنهایی و بی مسئولیتیشون با همون یک حیوان کوچیک رفع میشه. و به یک خودشناسی خوب می رسند.
    جواب اینجاست که من بهتون گفتم چندین بار ازدواج از روی فرار از تنهایی و از روی نا دانی (به معنای ندانستن نه حماقت) بدترین نوع ازدواج خواهد بود.
    دلیلی نداره که همه توی یک سن و یک مدلی ازدواج کنند.
    پس مقایسه کردن خودتون با دیگران کار احمقانه ایه
    راسی جناب سعید62 اینکه حرف های خانم رو تشکر کردید. یعنی حرفاشونو قبول داشتید؟
    موافقم باهاتون
    به خصوص در این مورد هم من دیدم کسانی رو که به خاطر فرار از تنهایی ازدواج کردن
    بعد پشیمون شدن
    آدم باید چهارتا هدف درست حسابی از ازدواجش داشته باشه
    بعد بره ازدواج کنه.

  61. بالا | پست 146

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    موافقم باهاتون
    به خصوص در این مورد هم من دیدم کسانی رو که به خاطر فرار از تنهایی ازدواج کردن
    بعد پشیمون شدن
    آدم باید چهارتا هدف درست حسابی از ازدواجش داشته باشه
    بعد بره ازدواج کنه.
    مثلا چه هدفهایی؟

  62. بالا | پست 147

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط ss75 نمایش پست ها
    سلام خانم ghm... من وقتی پست شما رو دیدم منم موافق همین نظر بودم . میدونستم بعضی از دوستان به سخره میگیرن.

    این ثابت شده هستش که وجود یه pet یا به قول شما حیوان خانگی تاثیرش برای دخترا مثل تاثیری هست که عروسک تو دوران بچگی داشت.
    ولی یه چیزی که هست اینه که ملت ما چون مذهبی تشریف دارن و فرهنگشون ضد این قضیهpet هست زیاد نمیتونه کارایی داشته باشه. مخصوصا اگه به شخصی که سنش سن ازدواج باشه بگیم pet داشته باش به خاطر فرهنگی که هست بیشتر خنده دار میشه تا کارامد.

    و گرنه منم میدونم دقیقا چی میگید و کاملا موافقشم . من تا 1 سال پیش گربه داشتم از 4-5 سال پیش پیشم بود. حسی که با بودنش داشتم همینی هست که شما میگید. یه بار خواستم شوخی یه خورده بدی باهاش کنم دستم رو گاز گرقت چون دستش رو گرفته بودم. مادرم گفت بیخیالش بشو دیگه جایی تو این خونه نداره با این که اشتباه من بود... خلاصه خیلی چیز خوبی بود.

    سلام
    به نظرم حیون خونگی خوبه ها
    هرچند من تجربه ای اصلا خوبی ندارم ازش از بچگی
    و همین باعث شده کلا سمت جک و جونور نرم دیگه!
    حتی گاهی میترسم و چندشم میشه یه پرنده یا مرغ اینارو لمس کنم یا نازشون کنم!
    بعضی اتفاقا تو بچگی برای ادم تا حیلی سال ها ذهنیت میشه
    فکر کنم باید یه زمانی این موضوع رو حل کنم برای خودم!

    حالا به نظرم گربه اینا نباشه بهتره
    هر کسی البته سلیقه اش متفاوت هست
    ولی چرنده اینام خوبن
    مثل همین مرغ عشق اینا یا طوطی ها بامزه ان
    پسر خالم ازشون داشت
    یه مدت تو اتاقش گذاشته بود
    حالا هر روز خالم سر این موضوع باهاش دعوا میکرد
    هر چی میگفت ببین هیچ آزاری نداره بیا نازش کن
    من میترسیدم
    فکر کنم یه کوچولو یه بار بهش دست زدم!

  63. بالا | پست 148

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربه نمایش پست ها
    خب ما که گربه ندیده نیستیم و این حرفی که شما میگید رو برای ما نداشته.

    همیشه 3 - 4 تا گربه توی حیاطمون پلاسن

    یه بار با یکیشون شوخی میکردم با چوب آروم میزدم بهش اونم خوابیده بود با یه ناخنش پنجه میزد به چوب، یهو اشتباهی ناخنش خورد به انگشتم خون اومد، گربه زود پاشد در رفت خودش فهمید اشتباه کرده

    ولی بهرحال این چیزا جای همسر رو نمیگیره چون گربه که پلنگ نمیشه
    وااااااااای حیونا رو نباید زد که آقای تجربه
    گناه دارن خب

    گاهی مورچه کوچولوها رو میبینم خعیلی حواسمو جمع می کنم آسیب بهشون نزنم.
    چند وقت پیش یکی از ماهی هایی که برای هفت سین خریده بودیم
    دیدم توی تنگ خیلی بی حاله و ولو داشت میشد تو آب
    خیلی ناراحت شدم مادرم اب سرد ریخت توی تنگ که حالش بهتر شه
    بعدش من رفتم تنگ رو گذاشتم تو راه پله که با هوای خنک اکسیژن بیشتری بگیرن
    بعد روز بعد که دیدمش داشت جون میداد
    اونقدر ناراحت شدم براش در عین حال هم کار دیگه ای از دستم برنمیومد
    خیلی سخته این صحنه ها رو دیدن.

  64. بالا | پست 149

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعید62 نمایش پست ها
    سلام
    آخه گفتند تاثیرگذار بوده و روش تاثیر کرده.
    خوب غربیها حیوان خانگی نگه میدارند عین آدم با حیوون رفتار می کنند همدمشان میشود این خانم مشاور هم چند سالی خارج بوده تحت تاثیر آنها بوده.
    خوب نظر شخصی من این هست که یک دوست صمیمی همجنس پیدا کن باهاش تا حدی تنهاییت را جبران کن.ضمنا می توانی بیایی سایت با برو بچ سایت حرف بزنی تا خالی بشی.
    بچه های سایت آدمهای با احساسی هستند مخصوصا یلدا خانم و الی خانم. خانمهای سایت کلا خوب و خونگرم هستند ضمنا یلداخانم هم خیلی خواهر دلش میخواست می توانید با همشون حرف بزنید. یک کم خالی بشوید.
    ممنون آقا سعید از حرفاتون
    و خب خوبی از خودتونه که بقیه رو خوب میبینید
    حرفاتون مثل همیشه مثبت و مفید هست و من خیلی وقت ها ازتون چیزای خوبی یاد گرفتم

    من میخواستم به مهناز جون هم بگم هر موقع فرصت داشت و دلش میخواست
    بیاد که حرف بزنیم
    ولی فکرکردم فعلا مشغول دانشگاه و امتحان هست، گفتم باشه برای بعد

    بله واقعا یکی از آرزوهای زندگیم این بود که یه خواهر بزرگتر داشته باشم
    و خب اگه خواهرمم زنده بود الان فکر کنم خاله هم شده بودم!
    کم نبوده وقت هایی که خواهرهارو با هم میدیدم بغضم میگرفت
    یا اینکه وقتایی که احساس تنهایی میکردم یادم میومد اگه خواهرم بود چقدر زندگیم بهتر میشد
    حالا اون روزا رو تا شب بغض می کردم ، شب دیگه تنها میشدم راحت گریه هامو میکردم...
    بعدش دل خودم رو خوش میکردم که برادرهام ازدواج کنن همسراشون میشن خواهر من!
    اما اینجوری هم نشد، دخترخاله ام هم نتونست جای خواهرمو بگیره ، عینی هیشکی نتونست اونی که من میخوام باشه
    در واقع تو این دنیا هیشکی جای کسی دیگه رو نمیگیره
    هرچند دوست خوب هم زیاد دارم که مثل خواهرهای نداشته ام دوسشون دارم و برام عزیزن
    بعضی هاشونم همیشه میگن ما به جای خواهرت
    البته خدا اینجوری حکمتش بوده شاید، شاید سرنوشت، شاید... نمی دونم دقیقا
    به هرجال هر چی که هست،منم به خواست خدا احترام میذارم

    ولی بعدش خودم سعی کردم به خودم روحیه بودم و برم دنبال کارایی که بهشون علاقه دارم و با بقیه ی داشته هام شاد باشم و با اطرافیان و دوستام وقت شاد باشم
    حتی با اینکه ادم حساسی بودم ولی همیشه دلم میخواد شاد باشم و بخندم
    حالا خونواده ام میگن یه روز تو این خونه نباشی هیشکی نمیخنده
    وقتایی که به خصوص با برادر کوچیکم خونه است، گاهی تا اخر شب ها اونقدربلند بلند میگیم میخندیم بابام دیگه صداش در میاد!
    حالا داداشمم خونه نباشه با پدرمادرم میخندم و کاری میکنم اونا بخندن
    و خب واقعا این خنده ها هم خیلی روی حال آدم تاثیر دارن، وقتی بخوای شاد باشی روح ادم ارامش میگیره و شاد میشه
    درسته بعضی مسائل تو زندگی واقعا آسون نیستن
    ولی به نظرم زندگی اونقدر کوتاهه که باید همیشه سعی کنیم از داشته ها لذت ببریم و دنبال شادی باشیم.
    مادرم همیشه حرف خوبی میزنه، میگه تنهایی فقط برای خدا خوبه و آدم خوبه همیشه دوستان و نزدیکان خوبی رو برای خودش داشته باشه
    همیشه باید مشغول برنامه های زندگیمون و کارای مورد علاقه مون باشیم که افکار منفی هم سراغمون نیاد.


    به قول شاعر:

    از صدای گذر آب چنان میفهمم
    تندتر از آب روان عمرمان میگذرد
    زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست
    آنقدر سیر بخند که ندانی غم چیست
    ویرایش توسط یلدا 25 : 05-28-2018 در ساعت 02:54 AM

  65. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  66. بالا | پست 150


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : بالا رفتن سن

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahnaz100 نمایش پست ها
    مثلا چه هدفهایی؟
    نمیدونم والا.

    برا ما پسرا حالا کار و پول یه چیزی ولی برا شما دخترا رو نمیدونم.

صفحه 3 از 4 1234

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد