سلام بچه ها من یه اخلاق بدی دارم که این چند وقته خیلی اذیتم کرده
مشکلم اینه که بیش از حد محبت میکنم به دیگران
======
یه مثال بزنم : من وقتی عضو انجمن دانشگاه شدم اعتقادم این بود که این رای ها حق الناس هستش و من باید هر کمکی از دستم بر میاد واسه بچه ها انجام بدم پس شروع کردم به محبت کردن مثلا واسشون جزوه مینوشتم واسشون سوال در میاووردم اگه یکیشون مشکلی پیدا میکرد من با استادا صحبت میکردم در جهت رفع مشکلش در زمان امتحانات بهشون کمک میکردم اگه کلاسی تشکیل نمیشد بهشون خبر میدادم که این همه راه نیان دانشگاه.یا چند تاشون در خطر حذف شدن بودن من با استادا صحبت کردم و مشکلشون برطرف شد یا مثلا در درست کردن پاور بهشون کمک میکردم یا اگه استاد جزوه ای میگفت که نیاز به این بود کسی پرینت بگیره من واسشون انجام میدادم
در حالی که اصلا جز وظیفم نبود و دلی بود من انجمن فرهنگی بودم و فقط وظیفم برپایی مراسمات دانشگاه بود و بس
ولی از این ترم حس کردم با این دید بهم نگاه میشه که انگار وظیفمه و علنا چند تاشون شمشیر را از رو بستن مثلا جلوی روی خودم و استاد بهم تهمت کاری را میزنن که انجام ندادم و من این حس واسم به وجود میاد که باهام صاف نیستن و هدفشون خراب کردن من پیش استاد هستش یا مثلا امروز به یکیشون گفتم دیگه ساعت کلاسا یا کنسلی کلاسا را بهت پیام نمیدم جلوی همه یه فحش بد بهم داد که تو خودم خیلی ناراحت شدم ولی همین آدم وقتی بهش پیام بدم در جوابش میزنه ممنون تشکر.
من بارها بهشون گفتم رفتاری که تو دانشگاه از من میبینن رفتار واقعی من نیست و تو زندگی کاریم آدم جدی هستم وقتی میبینم از حد خودشون دارن فراتر میرن یکم با جدیت باهاشون رفتار میکنم و حساب کار دستشون میاد ولی بعد که چند روز میگذره باز برمیگردم به رفتار معمولم و میگم و میخندم باهاشون و این باعث مشکلات بالا میشه
یا مثلا چندین بار پشت سرم یا جلوی روم گفتن دمش گرم فلانی را (یعنی من) خیلی بچه با جنبه ای هستش.ولی حس میکنم این جنبه بالای من داره تبدیل میشه به بی احترامی بهم
نمیدونم چیکار باید بکنم و چجوری باید رفتار کنم کلان گیج شدم نمیدونم این رفتارها جدی هستش شوخی هستش چجوریه
من تو دانشگاه همه چه اساتید چه دانشجوها به عنوان پسری میشناسن که خیلی شوخم خیلی بگو بخند دارم خیلی شادم ولی از اونور نمیخوام این رفتارها باعث بشه درموردم فکر کنن که شخصیت ندارم یا چیزی بارم نیست
متاسفانه این معضل محبت زیادی را تو اولین ارتباطم با جنس مخالف هم انجام دادم اولش اینقدر محب کردم تا خاکم کردن بعد که خواستم دیگه مثل قبل محبت نکنم شدم آدم بده و ترک شدم
بزرگترین مشکلم اینه الان داغم عصبانیم دلگیرم پس اومدم اینجا تایپیک زدم و به خودمم میگم فردا که رفتی دانشگاه فلان جور رفتار کن با فلانی اینطوری رفتار کن ولی فردا که تو جوش قرار میگیرم یادم میره و باز روز نو روزی نو