مرسی عزیزم درسته اسمم همونه.
میدونم هر مشکلی که باشه درست میشه!!!!!! و درست میگی خیلی مسایل به اعصاب ربط داره .
تو بیمارستان پرستاره قسم میخورد میگفت ما جواب آزمایش دو نفرو اشتباه دادیم یکی سرطان خون داشت یکی سالم بود بعد چند سال دقیقا جای این افراد عوض شده بود.
الانم مشکل خاص ندارم فقط و فقط توی آزمایشاست که یه مشکلی رو نشون میده ولی نمیفهمن ریشه اش رو. بقیه مشکلات خیلی جزییه و قابل حل.
می
گم من خودم سر سوزن برام اهمیت نداره و اصلا به خودم باشه هیچ دکتری نمیرم هر جا میرم فقط به خاطر خواست مادرمه.!!!!!!!
اما اون مسایل دعا خرافات نیست چون شخصی که نوشته بود از دنیا رفته بود و به خواب دوستی میومد و حلالیت میخواست در این رابطه ولی من اصلا نفهمیدم برای چی باید اون شخص رو نبخشم چون هیچ
وقت تو زندگیم احساس بدبختی نکردم که حالا بخوام کسیو نبخشم به خاطرش .!!!!!!
ولی خوب منم تاپیک نزدم که بخواین بگین چطور من برخورد کنم اصلا رفتار من غلط مشکلم با جواب هایی بود که به اون فرد داده شده بود.
تاپیکی که من بخاطرش ناراحت شدم فردی گفته بود به فلان دلیل جواب من منفیه و نظر اکثریت دوستان این بود که بخاطر اینکه از تو دورش کنه این حرف زده و عزت نفس داشته باشو ...
این کمی نااراحتم کرد. درسته که این احتمال هست و قبول دارم ولی فقط احتماله .!!!!!
خداروشکر من روحیه ام خوبه هدف زیاد دارم خیلی کارا میخوام انجام بدم ولی شاید انقدر مغرورم و انقدر این مشکلات بالا پایینم کرده باعث شده تو زندگیم شک داشته باشم که کسی واقعا دوستم داره و محبتش ترحم نیست(من بچگی هم یک سرطان کوچک داشتم که رفع شد) نمیتونم به این راحتی کنار بیام و اصلا دلم میخواد که همین طوری ادامه بدم...غیر از این باشه یه روزی یه جایی بالاخره شک میکنم به محبت طرفم.!!!!!!!!!
الان دیگه اون شدتم بیشتر شده. گیریم دوسم داشته باشه بعدش بگم و بازم دوستم داشته باشه ولی من مطمئن نیستم بازم بعد چند سال نظرش عوض نشه و به روم نیاره و پنهان کنه..حداقل با این تاپیک دیگه اون احتمال هم برام قوی شد...!!!!!!
ولی بازم اینا برام مهم نیست. اصلا درد و مشکل نیست برام این چیزا فقط روش برخوردم باهاشون رو تغییر میده و با خودم میگم این جوری درست تره برخورد کنی با این وجود و
این تصورات ذهنی .
عزیزم امیدوارم همیشه کنار همسرت بهترین روزهارو داشته باشی مرسی که برام این همه وقت گذاشتی