نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: بی ارادگی

1406
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21021
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    بی ارادگی

    سلام من 22 سالمه یه مدتی که خیلی بی اراده شدم اصلا نمی تونم درس بخونم خیلی بی خیال شدم و از این موضوع خیلی دارم اذیت میشم . خیلی استرس دارم . اعتماد به نفسم پایینی دارم نمیدونم چه کار کنم . همش دارم اذیت میشم خیلی دوست دارم زندگی زود تموم بشه تا من ازین همه عذاب راحت بشم بعضی وقت ها دلم میخواهد گریه کنم . خیلی خسته شدم . شب ها اصلا نمی توانم راحت بخوابم . از طرف خانواده برای درس خواندن خیلی فشار روم هست . نمیدونم چه کارکنم خواهشا کمکم کنید. ممنون

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : بی ارادگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط izad نمایش پست ها
    سلام من 22 سالمه یه مدتی که خیلی بی اراده شدم اصلا نمی تونم درس بخونم خیلی بی خیال شدم و از این موضوع خیلی دارم اذیت میشم . خیلی استرس دارم . اعتماد به نفسم پایینی دارم نمیدونم چه کار کنم . همش دارم اذیت میشم خیلی دوست دارم زندگی زود تموم بشه تا من ازین همه عذاب راحت بشم بعضی وقت ها دلم میخواهد گریه کنم . خیلی خسته شدم . شب ها اصلا نمی توانم راحت بخوابم . از طرف خانواده برای درس خواندن خیلی فشار روم هست . نمیدونم چه کارکنم خواهشا کمکم کنید. ممنون

    شايد شما هم بارها تصميم جدي براي انجام كاري گرفته ايد ولي آن را نيمه كاره رها كرده ايد! و با خودتان گفته ايد من بي اراده هستم ، تنبل هستم يا ديگران شما را فردي مي دانند كه دركارتان پشتكار و ثبات لازم را نداريد.

    دراين دراین مطلب و قسمتهای بعدی آن سعي مي شود به صورت اجمالي علل كاهلي ، سستي و عدم اراده جمع بندي شود بلکه با شناخت علل تنبلي ، بتوان در رفع آن كوشيد . متاسفانه شيوع گسترده اين مسئله خصوصا در بين جوانان و نوجوانان از علل مهم درج این مطلب است .


    علل نداشتن اراده محكم :


    1 - كمال گرايي :
    كمال گرايي موجب ميشود كه بخواهيم كاري را بدون عيب و نقص انجام دهيم لذا با مشاهده كوچكترين نقطه ضعفي،‌ از كارمان دست كشيده آنرا رها ميكنيم و به حساب بي ارادگي مي گذاريم .

    همچنين ما از خودمان دو نوع تصور داريم:


    يك :

    آنچه كه در عالم واقع هستيم .( خود واقعي )‌


    دو:

    آنچه كه به صورت ايده ال و آرماني مي خواهيم باشيم. (‌خود ايده آل)

    بيشترافراد اين دونوع خود را با هم خلط ميكنند و قادر به بازشناسي آن دواز هم نيستند. افراد كمال گرا خود ايده آلي يا آرماني را بسيار بالا مي گيرند و توجه كمي به خود واقعيشان دارند. لذا با تلاشهايشان قادرنيستند اين فاصله را پر كنند وبه آرزوهايشان جامه عمل بپوشانند، لذا كار را نيمه كاره تمام مي كنند و آنرا به حساب بي ارادگي و عدم پشتكار ميگذراند . اين افراد مي بايست با توجه به توانائي هاي واقعي و موجودشان ،‌ اهدافي متناسب با توانشان را انتخاب كنند كه با تلاش متعارف بتوانند به آن دست يابند.


    2 - هيجان مداري به جاي عقل مداري :
    بيشترافراد عادت دارند در لحظات برانگيختگي هيجاني وعاطفي مثل خشم ‍،‌ ترس ،‌ شهوت،‌ اضطراب،‌ غم،‌ شادي و... تصميم هاي افراطي بگيرند. لذا با پايان يافتن آن هيجان زودگذر، انرژي لازم براي ادامه كارنيزاز بين مي رود و فرد از ادامه كار باز مي ماند. در عوض اگر فرد تصميم گيري خود را به وقت مناسبي موكول كند كه با توجه و تمركزو بصورت مستدل و همه جانبه تصميمي را اتخاذ كند ،‌ آنگاه با توجه به نقاط ضعف وقوت تصميم خود برنامه ای عملي را، در جهت رسيدن به آن اهداف پيش بيني خواهد كرد و اين به ثبات عمل وي كمك خواهد كرد.


    3 - تاثير پذيري از مشوق هاي بيروني و ضعف انگيزه (‌ دروني )
    شايد تجربه كرده باشيد كه تحت تاثير يك سخنران حرفه اي يا يك كتاب به انجام كاري برانگيخته شده ايد. ولي پس ازمدتي همه را كنار گذاشته ايد. و خود را بي اراده خوانده ايد. درحاليكه مشوقهاي بيروني وقتي ميتوانند تاثير پايدار بر فرد بگذارند كه فرد انگيزه لازم و كافي را جهت انجام كاري داشته باشد. همچنين ساير شرايط فراهم باشد.


    فرض كنيد فردي كه سير است (‌ انگيزه گرسنگي ندارد)‌ را با به به و چه چه به سوي يك غذاي لذيد و خوشمزه رانديم .ولي پس از خوردن چند لقمه آن را به كنار مي گذارد. در صورتيكه با برانگيختن انگيزه (‌ايجاد گرسنگي )‌ در فرد،‌ با كمترين تشويقي فرد به سوي غذا ميرود و تا سير شدن كامل نيز، آن غذا را ميخورد.


    بعنوان مثال شايد فردي را ديده باشيد كه براي يكساعت مطالعه هزار بهانه مي گيرد و خوابش مي برد ‍،‌ همين فرد در همان زمان در يك پارتي شبانه حاضر ميشود و گاهي تا صبح بيدارميماند. اين به خاطر آن است كه فرد انگيزه هاي آني لذت طلب خود را سيراب مي كند. در حاليكه انگيزه هاي ديگر وي دوراز دسترس و نسيه ميباشند.


    خلاصه اينكه: قبل ازاقدام به يك فعاليت،‌ بايدازانگيزه واقعي خود آگاه باشيم و ببينم منظورما ازآن فعاليت، كسب چه هدفي و به چه منظوري است. (درمبحث انگيزه ها درآينده مشروحابه اين مهم مي پردازيم )


    4 - رعايت نكردن علل زير بنائي اراده :
    براي بوجود آمدن اراده نياز به علل زير بنائي آن است چونكه اراده معلول است نه علت.

    اگر اراده تان سست وشكست پذيراست و از آن در رنجید پس به دنبال علل آن باشيد. مثل عدم انگيزه ،‌ بي برنامگي ، اعتياد راحتي ،‌ و سايرعلل كه در اين يادداشت و قسمتهای بعدي این مطلب شرح داده مي شود.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد