سلام
من برای حل مشکل برادرم اینجا اومدم.
ایشون 27 ساله هستند. متاسفانه با وجود اینکه لیسانس برق دارند و دانشجوی خوبی بودند پس از فراغت از تحصیل نتونستم کار خوب پیدا کنند.
خیلی فعال هست و برای کارپیداکردن خیلی به این در و اون در زد حدود یه سال این ور اون ور شاگردی کرد تا به قول خودش وارد سیستم بازار شود.
به یه سال تونست تو یه مجتمع صنعتی استخدام شود حدود 6 ماهی اونجا بود شرایط اونجا خوب بود.
ماهی 800 تومان با بیمه و البته 12 ساعت کارو 24 ساعت استراحت. ما شهرستان زندگی میکنیم.
بعد 6 ماه دیگه نرفت باهاش صحبت کردم.
گفت که اونجا هم شیفتاش ادیت میکنند میخان براش پاپوش درست کنند چند بار پیش رییس بخش زبرابیش را زدند براش مسئله ایجاد میکنند دارند مدام ازم حرف میکشند و غیره...
خلاصه از اونجا اومد بیرون و الان کاملا به محیط کاربدبین شده.
در طول این دو سال خیلی از جاها یی که کار کرده سرش کلاه گذاشتند برای اینکه بتونه کارش را حفظ کنه سعی میکرد همه شرایطش را بپذیره.
الان خونه هست یه روز میگه میخام برم دنبال کار، فرداش میگه باید به خودم استراحت بدم من خسته هستم .
به محیط بیرون بدبین شده نمیدونه باید چی کار کنه.
منم نمیدونم چه جوری کمکش کنم باهاش صحبت میکنم ولی انگار واقعا خسته هست.
همیشه کاراش را تو دفتر مینوشت اهدافش ، برنامه اش و ...
اون ها را پاره !!!!!!!!
الان میگه ترجیح میدم خونه بمونم فیلم نگاه کنم آهنگ (اهل علیرضا افتخادی و شعرهای سعدی )گوش کنم.
من خیلی نگرانش هستم لطفا شما بگین من چی کار کنم.
نظرت چیه؟