من 20 سالمه با یکی دوست شدم الان 6ماهه خیلی خوبه اما من نمیتونم باورش کنم همش دعوامیکنم زودعصبی میشم زیادی حساس شدم روش نمیدونم چطور رفتارکنم وخودموکنترل کنم.خيلي ميترسم بدون اون زندكي كنم.
Sent from my GT-N7100 using Tapatalk
من 20 سالمه با یکی دوست شدم الان 6ماهه خیلی خوبه اما من نمیتونم باورش کنم همش دعوامیکنم زودعصبی میشم زیادی حساس شدم روش نمیدونم چطور رفتارکنم وخودموکنترل کنم.خيلي ميترسم بدون اون زندكي كنم.
Sent from my GT-N7100 using Tapatalk
از دلایلی که میگند ارتباط و دوستی بین دختر و پسر اشتباهه
همین مسئله هستش بعد از مدت کوتاهی دختر وابسته شده و دیگه نمیتونه دل بکنه
و احساسات مانع منطقی فکر کردن شده و حتی راضی هستش که با بدترین شرایط با پسر ازدواج کنه
و این عامل هم باعث میشه به کار هایی رو بیاره که نباید بکنه
و بعد از چند سال و کمرنگ شدن این احساس تازه شروع به منطقی فکر کردن میکنه که دیگه فایده ای نداره
و تازه میفهمه چیکار کرده و لایق بیشتر از این ها بوده
در حالی که پسر نه وابسته شده نه چنین حسی داره
خوب اول از همه باید مشخص کنید که این رابطه و دوستی به کجا میره به ازدواج یا نه؟
که حتما شما به چنین چیزی فکر میکنید و پسر هم همین رو میگه ولی هیچ وقت عمل نمیکنه
چون که دروغی بیش نیست
خوب پس باید تکلیف خودتون رو روشن کنید
و بگین که دیگه اگه خاستگاری نیای من کات میکنم
و بهانه هایی همچون شرایطش رو ندارم بعد چند سال شرایطش جور میشه
بهانه هایی برای وقت گرفتن از شما و بیشترین بهره بردن از رابطه هستش
اگه خاستگاری اومدن
وشما باید احساس رو بزارید کنار و همه چیز رو به صورت منطقی فکر کنید
نوع خانواده پسر و درامدش و خونه ای که قراره توش زندگی کنید
و سطح فرهنگی و اقتصادی طرفین و معیارایی که دارین و رضایت والدین و ...
چون اگه به چنین چیز هایی فکر نکنید بعدا دچار مشکل های زیادی میشید
اگر هم نیومد که تکلیف شما مشخص شده و چاره ای جز فراموش کردن ندارید
ولی میدونید که کار درستی کردید که هر چه زودتر به این رابطه پایان دادین با کمترین صدمات
و با این کار بهترین تصمیمی رو برای اینده تون میگیرید
تا به یک ازدواج موفق برسید
اگر هم راضی به کات کردن نبودید و نمیخواید به خواستگاری شما بیاد
میتونید منتظر باشید تا یه روزی از شما سیر بشه و ایشون با شما کات کنه
و شما بعدش یه عمر پشیمون باشید به خاطر کارایی که کردید به خاطر احساساتون و عمرتون و ...
امیدوارم تصمیم عاقلانه بگیرید
این بود داستان ما
ویرایش توسط khoshans : 10-13-2015 در ساعت 02:30 AM
این که شما رو به مادرشو فامیلاشون اشنا کرده هیچ تعهدی نمیاره که با شما ازدواج کنه حالا باشه که رابطه هم دارین
که خیلی خیلی اشتباه هستش قبل ازدواج چون
به خاطر تولید هورمون سرتونین وابسته میشید به ایشون
دلیل این ترس و این حستون هم همین هستش
وبه خاطر این کارتون میتونه دلسرد بشه از شما و باهاتون ازدواج نکنه
چون که شما چیزی ندارید که بعد ازدواج به ایشون بدید شما هر کاری کردین براش
چه اشکالی داره که الان دوستیتون جدی بشه و خاستگاری و نامزدی مطرح بشه
ویرایش توسط khoshans : 10-13-2015 در ساعت 02:59 AM
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)