نمایش نتایج: از 1 به 12 از 12

موضوع: ترس از جن

4303
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22039
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    2
    تشکر شده 5 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    ترس از جن

    سلام و تشکر از افرادی که مرا راهنمایی میکنند
    من 26 سالمه و به تازگی ازدواج کرم از همان دورانکودکی از ماورا(جن و روح و..)می ترسیدیم به طوریک یک لحظه نمیتوانم خودم را در اتاق تاریک تنها تصور کنم و تخیل بسیار بسیار قوی دارم نه فقط در این مورد ممکن در در جمعی شلوغ باشم و ناگهان در فکر عمیق فرو روم به پزشک مراجعه کردم و ایشان گفتند به خاطر تخیل خیلی قوی و فیلم های ترسناکی که در بچه گی دیده ام است میگویند همه ترس ها ریشه در بچی دارد ولی نتوانستند ریشه هی ترس های من را پی دا کنند حتی با شبه هیپنوتیزم و تمرین هایی از قبیل اینکه ترس هایم را بنویسم یا خودم را با موقعیت ها یی که میترسم مواجه کنم شاید خیلی بهتر شدم ولی نمیدانم چرا نمیتوانم از شر این افکار رهایی یابم به دلیل اینکه زندگی مرا خیلی تحت تاثی قرارداده است تا به حال به جز یکبار که یک صدا شنیدام ام و کابوس های گاها شبانه ام اتفاق دیگه خاطر ندارم برایم اتفاق افتاده باشد در باور های خودم میدانم که افکارم واقعیت ندارد ولی نمی توانم از آنها رهایی یابم از افرادی که میتوانند به من یاری برسانند بسار ممنونم

  2. کاربران زیر از banafshe.bf بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : ترس از جن

    نقل قول نوشته اصلی توسط banafshe.bf نمایش پست ها
    سلام و تشکر از افرادی که مرا راهنمایی میکنند
    من 26 سالمه و به تازگی ازدواج کرم از همان دورانکودکی از ماورا(جن و روح و..)می ترسیدیم به طوریک یک لحظه نمیتوانم خودم را در اتاق تاریک تنها تصور کنم و تخیل بسیار بسیار قوی دارم نه فقط در این مورد ممکن در در جمعی شلوغ باشم و ناگهان در فکر عمیق فرو روم به پزشک مراجعه کردم و ایشان گفتند به خاطر تخیل خیلی قوی و فیلم های ترسناکی که در بچه گی دیده ام است میگویند همه ترس ها ریشه در بچی دارد ولی نتوانستند ریشه هی ترس های من را پی دا کنند حتی با شبه هیپنوتیزم و تمرین هایی از قبیل اینکه ترس هایم را بنویسم یا خودم را با موقعیت ها یی که میترسم مواجه کنم شاید خیلی بهتر شدم ولی نمیدانم چرا نمیتوانم از شر این افکار رهایی یابم به دلیل اینکه زندگی مرا خیلی تحت تاثی قرارداده است تا به حال به جز یکبار که یک صدا شنیدام ام و کابوس های گاها شبانه ام اتفاق دیگه خاطر ندارم برایم اتفاق افتاده باشد در باور های خودم میدانم که افکارم واقعیت ندارد ولی نمی توانم از آنها رهایی یابم از افرادی که میتوانند به من یاری برسانند بسار ممنونم

    درباره ترس از جن توجه شما را به نكات زير جلب مى‏كنيم:
    1- برخى از اين نوع ترس‏ها از نگرش غلط و غيرواقعى و باورهاى نادرست ناشى مى‏شود كه در طول زندگى براى شما شكل گرفته است. شما تصويرى صحيح از ماهيت جن و چگونگى تأثير و ميزان آن در ذهن و انديشه خود نداريد و به عبارت ديگر در مجموعه-شناخت‏هاى شما اطلاعات غلط وجود دارد و موجب ترس گرديده.

    2- گاهى اوقات نيز ترس ازجن و غيره اكتسابى و ياد گرفته شده است يعنى به خاطر تلقين ديگران و يا ترس و دلهره آنها از تاريكى و غيره و مشاهده عكس‏العمل‏هاى آنها در برابر تاريكى و نظاير آن به تدريج شما نيز از آن ترسيده‏ايد و ترس از آن در فكر و انديشه شما لانه كرده است.

    3- گاهى نيز ممكن است چنين ترس‏هايى به خاطر حادثه و اتفاقى ناگوار و وحشتناكى است كه در گذشته دور يا نزديك در تاريكى و تحت تأثير اوهام و خيالات و گمان تأثير جن و روح، رخ داده و از آن زمان و حادثه ناگوار به بعد، به خاطر همراه بودن حادثه ناگوار باتاريكى و با ياد روح و جن و غيره، ترس شما تعميم يافته و از هر جاى تاريكى ترس و دلهره پيدا كرده‏ايد.



    حال با توضيح مختصرى كه در اين باره ارائه شد براى مقابله با اين نوع ترس‏ها و حل مشكل به راه‏كارهاى زير توجه كنيد:

    1- همه موجودات مخلوق خداوند و مقهور نيروي او مي باشند و خداوند قدرت مطلق و بي انتها است .
    اگر انسان با اعتقاد در زندگي به خدا تكيه كند و به او پناه ببرد هيچ موجودي نمي تواند به او ضرر و يا آسيبي برساند .

    2- به خود تلقين كنيد «من هيچ‏گونه هراسى از جن ندارم و آنها نمى‏توانند در من تأثير بگذارند».

    3- صبح‏ها به تدريج زمان بيدار شدن خود را زودتر قرار دهيد و سعى كنيد روزى يكى دو دقيقه زودتر از شب‏هاى ديگر از خواب بيدار شويد و تاريكى را بيشتر لمس و احساس كنيد .

    4-خواندن سوره هاي ناس و فلق و توحيد و كافرون براي دور ماندن از خطرات و وسوس ها مفيد و نافع هستند و نيز خواندن آيه الكرسي در دفع گرفتاري و آسيب موثر است .



    اينك از منظر روانشناسي توجه شما را به توضيحي در مورد ترس جلب مي نماييم :
    «ترس معقول» ترسى است كه در آن، احتمال وقوع يك خطر واقعى وجود داشته باشد. در اين ترس، هيچ گونه سرزنشى متوجه شخص نيست؛ بلكه از اين جهت كه از يك امر خطرناك ترسيده و پرهيز نموده است مورد تأييد ديگران است. براى مثال اگر كسى از ترس مواجهه با يك حيوان درنده خطرناك، از رفتن به بيابان و يا جنگل خوددارى كند، هيچ كس او را بابت اين ترس سرزنش نمى‏كند؛ بلكه اگر او به اين ترس خود اعتنا نكند و خود را در موضع خطر قرار دهد، مورد سرزنش افراد عاقل قرار مى‏گيرد.


    در مقابل، «ترس موهوم» قرار دارد؛ يعنى، درواقع خطرى انسان را تهديد نمى‏كند؛ ولى توهمات او به گونه‏اى است كه خود را مواجه با خطر مى‏بيند؛ مانند شخصى كه از تاريكى مى‏ترسد و گمان مى‏كند خطرى او را تهديد مى‏كند! در حالى كه مى‏داند در آن مكان تاريك، چيز خطرناكى وجود ندارد. اين ترس موهوم «جُبن» ناميده مى‏شود و چيز خوبى نيست و انسان بايد آن را از خود دور كند تا بتواند شجاعت لازم را در زندگى داشته باشد .


    ترس غيرمعقول يا هراس، ريشه در بدآموزى‏ها دارد و اغلب اكتسابى است. بشر به علت نادانسته ‏ها (جهل ‏ها) و نيز به دليل نيافتن راه حل منطقى، از بسيارى عوامل ناشناخته زيستى، - چون مرگ و مير، ترس از حيوانات، ترس از آينده‏اى مبهم و... - همواره هراسان بوده است. البته شروع بسيارى از هراس‏ها تدريجى است و شناخت عوامل تسريع كننده آن مشكل است.

    برخى از محققان ترس‏ها را به پنج نوع دسته ‏بندى كرده‏ اند:

    1. ترس از تفرد، (مثل گريز از ازدحام يا تنها ماندن در خانه) ؛
    2. ترس از حيوانات ؛
    3. ترس از قطع عضو ؛
    4. ترس‏هاى اجتماعى (مثل ترس از زير نظر بودن ديگران هنگام كار) ؛
    5. ترس از طبيعت (مثل بلندى كوه).
    طبيعى است كه براى غلبه بر هر يك از انواع ترس، راه كارهاى مختلفى ارائه شده است. علاوه بر اين، بايد ديد اين ترس در چه مرحله‏اى از مراحل رشد انسان شكل گرفته است و متناسب با آن مرحله (كودكى، نوجوانى يا جوانى و...)، راه‏هاى غلبه را پيگيرى كرد .

    در این مورد میتونید با مشاوران کانون، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282
    021-88422495
    021-88472864
    021-22689558
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. 5 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    7052
    نوشته ها
    1,135
    تشکـر
    6,692
    تشکر شده 1,280 بار در 640 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : ترس از جن

    منم همچین مشکلی رو دارم . بعضی اوقات نمیتونم افکارمو کنترل کنم . ولی با انرزی درمانی یکم بهتر شدم . ولی کامل از بین نرفته هنوز بیشتر باتلقین افکار مثبت میتونی فراموش کنی . توی همون محیط بمون و مدام به این فکر کن که همه چیز در امان هست و کسی نمیتونه به تو اسیب برسونه .
    من یه نمونه از رفتار خودم میگم خیلی وحشت ناک بود یه اتفاق خیلی بدی برام افتاد خونه تنها بودم و حس کردم بدنم گرم شده انگار چیزی داشت وارد بدنم میشد من از ترس رفتم سمت در خونه در رو باز کردم داداشم پشت در بود اگه نبود نمیدونستم کجا میخاستم برم با اون وضع اصلا دست خودم نبود . این موضوع گذشت ولی مگه من اون ادم قل شدم نه الان یه 7 ماهی میشه که از اون موضوع میگذره و من ماه اولی که اون اتفاق افتاد مثل این ادم های دور گرد همش بیرون بودم خونه تنها نمیموندم . یه روز هوا سرد بود همه اعضای خانوادم رفته بودن بیرون فقط خواهرم بود صب زود ساعت 6 رفت دانشگا من مثل سگ میترسیدم توی خونه باشم رفتم بالای خونمون روی بالکن داشتم میلرزیدم 4 ساعت اونجا نشستم تا دوستم اومد اومدم خونه من هم اومدم پایین . ترس چیز بدی هست . چون تجربه اش کردم میفهمم چی میگین فقط یه چیز کمکت میکنه خودت و افکارت.ادم میتونه به گل فکر کنه و میتونه به میخ هم فکر کنه پس افکارتو زیبا کن . هیچ چیزی تغییر نمیکنه تا خوت نخای به چیزهای خب فکر کن .

  6. کاربران زیر از satare بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22039
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    2
    تشکر شده 5 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ترس از جن

    نقل قول نوشته اصلی توسط satare نمایش پست ها
    منم همچین مشکلی رو دارم . بعضی اوقات نمیتونم افکارمو کنترل کنم . ولی با انرزی درمانی یکم بهتر شدم . ولی کامل از بین نرفته هنوز بیشتر باتلقین افکار مثبت میتونی فراموش کنی . توی همون محیط بمون و مدام به این فکر کن که همه چیز در امان هست و کسی نمیتونه به تو اسیب برسونه .
    من یه نمونه از رفتار خودم میگم خیلی وحشت ناک بود یه اتفاق خیلی بدی برام افتاد خونه تنها بودم و حس کردم بدنم گرم شده انگار چیزی داشت وارد بدنم میشد من از ترس رفتم سمت در خونه در رو باز کردم داداشم پشت در بود اگه نبود نمیدونستم کجا میخاستم برم با اون وضع اصلا دست خودم نبود . این موضوع گذشت ولی مگه من اون ادم قل شدم نه الان یه 7 ماهی میشه که از اون موضوع میگذره و من ماه اولی که اون اتفاق افتاد مثل این ادم های دور گرد همش بیرون بودم خونه تنها نمیموندم . یه روز هوا سرد بود همه اعضای خانوادم رفته بودن بیرون فقط خواهرم بود صب زود ساعت 6 رفت دانشگا من مثل سگ میترسیدم توی خونه باشم رفتم بالای خونمون روی بالکن داشتم میلرزیدم 4 ساعت اونجا نشستم تا دوستم اومد اومدم خونه من هم اومدم پایین . ترس چیز بدی هست . چون تجربه اش کردم میفهمم چی میگین فقط یه چیز کمکت میکنه خودت و افکارت.ادم میتونه به گل فکر کنه و میتونه به میخ هم فکر کنه پس افکارتو زیبا کن . هیچ چیزی تغییر نمیکنه تا خوت نخای به چیزهای خب فکر کن .
    سلام ممنون از احساس همدردید من واقعا می خوام که خوب بشم چون واقعا اطرافیانم رو اذیت می کنم اینکه دوست ندارم مادر ترسو بشم و بچه ام هم در آینده از این موضوع رنج ببره اگر کتاب یا مقاله ای در این زمینه (از بین بردن ترس)خواندید ممنون اسم و یا لینکش رو به من هم بدهید با سپاس فراوران

  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22039
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    2
    تشکر شده 5 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ترس از جن

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    درباره ترس از جن توجه شما را به نكات زير جلب مى‏كنيم:
    1- برخى از اين نوع ترس‏ها از نگرش غلط و غيرواقعى و باورهاى نادرست ناشى مى‏شود كه در طول زندگى براى شما شكل گرفته است. شما تصويرى صحيح از ماهيت جن و چگونگى تأثير و ميزان آن در ذهن و انديشه خود نداريد و به عبارت ديگر در مجموعه-شناخت‏هاى شما اطلاعات غلط وجود دارد و موجب ترس گرديده.

    2- گاهى اوقات نيز ترس ازجن و غيره اكتسابى و ياد گرفته شده است يعنى به خاطر تلقين ديگران و يا ترس و دلهره آنها از تاريكى و غيره و مشاهده عكس‏العمل‏هاى آنها در برابر تاريكى و نظاير آن به تدريج شما نيز از آن ترسيده‏ايد و ترس از آن در فكر و انديشه شما لانه كرده است.

    3- گاهى نيز ممكن است چنين ترس‏هايى به خاطر حادثه و اتفاقى ناگوار و وحشتناكى است كه در گذشته دور يا نزديك در تاريكى و تحت تأثير اوهام و خيالات و گمان تأثير جن و روح، رخ داده و از آن زمان و حادثه ناگوار به بعد، به خاطر همراه بودن حادثه ناگوار باتاريكى و با ياد روح و جن و غيره، ترس شما تعميم يافته و از هر جاى تاريكى ترس و دلهره پيدا كرده‏ايد.



    حال با توضيح مختصرى كه در اين باره ارائه شد براى مقابله با اين نوع ترس‏ها و حل مشكل به راه‏كارهاى زير توجه كنيد:

    1- همه موجودات مخلوق خداوند و مقهور نيروي او مي باشند و خداوند قدرت مطلق و بي انتها است .
    اگر انسان با اعتقاد در زندگي به خدا تكيه كند و به او پناه ببرد هيچ موجودي نمي تواند به او ضرر و يا آسيبي برساند .

    2- به خود تلقين كنيد «من هيچ‏گونه هراسى از جن ندارم و آنها نمى‏توانند در من تأثير بگذارند».

    3- صبح‏ها به تدريج زمان بيدار شدن خود را زودتر قرار دهيد و سعى كنيد روزى يكى دو دقيقه زودتر از شب‏هاى ديگر از خواب بيدار شويد و تاريكى را بيشتر لمس و احساس كنيد .

    4-خواندن سوره هاي ناس و فلق و توحيد و كافرون براي دور ماندن از خطرات و وسوس ها مفيد و نافع هستند و نيز خواندن آيه الكرسي در دفع گرفتاري و آسيب موثر است .



    اينك از منظر روانشناسي توجه شما را به توضيحي در مورد ترس جلب مي نماييم :
    «ترس معقول» ترسى است كه در آن، احتمال وقوع يك خطر واقعى وجود داشته باشد. در اين ترس، هيچ گونه سرزنشى متوجه شخص نيست؛ بلكه از اين جهت كه از يك امر خطرناك ترسيده و پرهيز نموده است مورد تأييد ديگران است. براى مثال اگر كسى از ترس مواجهه با يك حيوان درنده خطرناك، از رفتن به بيابان و يا جنگل خوددارى كند، هيچ كس او را بابت اين ترس سرزنش نمى‏كند؛ بلكه اگر او به اين ترس خود اعتنا نكند و خود را در موضع خطر قرار دهد، مورد سرزنش افراد عاقل قرار مى‏گيرد.


    در مقابل، «ترس موهوم» قرار دارد؛ يعنى، درواقع خطرى انسان را تهديد نمى‏كند؛ ولى توهمات او به گونه‏اى است كه خود را مواجه با خطر مى‏بيند؛ مانند شخصى كه از تاريكى مى‏ترسد و گمان مى‏كند خطرى او را تهديد مى‏كند! در حالى كه مى‏داند در آن مكان تاريك، چيز خطرناكى وجود ندارد. اين ترس موهوم «جُبن» ناميده مى‏شود و چيز خوبى نيست و انسان بايد آن را از خود دور كند تا بتواند شجاعت لازم را در زندگى داشته باشد .


    ترس غيرمعقول يا هراس، ريشه در بدآموزى‏ها دارد و اغلب اكتسابى است. بشر به علت نادانسته ‏ها (جهل ‏ها) و نيز به دليل نيافتن راه حل منطقى، از بسيارى عوامل ناشناخته زيستى، - چون مرگ و مير، ترس از حيوانات، ترس از آينده‏اى مبهم و... - همواره هراسان بوده است. البته شروع بسيارى از هراس‏ها تدريجى است و شناخت عوامل تسريع كننده آن مشكل است.

    برخى از محققان ترس‏ها را به پنج نوع دسته ‏بندى كرده‏ اند:

    1. ترس از تفرد، (مثل گريز از ازدحام يا تنها ماندن در خانه) ؛
    2. ترس از حيوانات ؛
    3. ترس از قطع عضو ؛
    4. ترس‏هاى اجتماعى (مثل ترس از زير نظر بودن ديگران هنگام كار) ؛
    5. ترس از طبيعت (مثل بلندى كوه).
    طبيعى است كه براى غلبه بر هر يك از انواع ترس، راه كارهاى مختلفى ارائه شده است. علاوه بر اين، بايد ديد اين ترس در چه مرحله‏اى از مراحل رشد انسان شكل گرفته است و متناسب با آن مرحله (كودكى، نوجوانى يا جوانى و...)، راه‏هاى غلبه را پيگيرى كرد .

    در این مورد میتونید با مشاوران کانون، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282
    021-88422495
    021-88472864
    021-22689558
    با سلام و تشکر فراوان
    مطالبتان واقعا مفید بود اگر مقاله یا اسم کتابی رو میدانید که می تواند به من کمک کند خیلی خیلی ممنون می شوم اسم یا لینکش رو برام بذارید باز هم سپاس

  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6585
    نوشته ها
    151
    تشکـر
    6
    تشکر شده 92 بار در 58 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ترس از جن

    بسم الله الرحمن الرحیم

    یکی از دلایل ترس از جن

    نامنظم بودن خواب و همچنین سرد بودن طبع بدن باشه

    اگر طبع بدن شما سرد است اصلاحش کنید

    اگر زیاد میخوابید سودا هم دارید

    طبعتون رو متعادل کنید مشکل شما حل خواهد شد انشاءالله
    امضای ایشان
    حضرت امیر المومنین(ع)

    هيچ ثروتي چون عقل و هيچ فقري چون جهل و هيچ ميراثي چون ادب و هيچ پشتيباني چون مشورت نخواهد بود.

  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : ترس از جن

    نقل قول نوشته اصلی توسط banafshe.bf نمایش پست ها
    سلام و تشکر از افرادی که مرا راهنمایی میکنند
    من 26 سالمه و به تازگی ازدواج کرم از همان دورانکودکی از ماورا(جن و روح و..)می ترسیدیم به طوریک یک لحظه نمیتوانم خودم را در اتاق تاریک تنها تصور کنم و تخیل بسیار بسیار قوی دارم نه فقط در این مورد ممکن در در جمعی شلوغ باشم و ناگهان در فکر عمیق فرو روم به پزشک مراجعه کردم و ایشان گفتند به خاطر تخیل خیلی قوی و فیلم های ترسناکی که در بچه گی دیده ام است میگویند همه ترس ها ریشه در بچی دارد ولی نتوانستند ریشه هی ترس های من را پی دا کنند حتی با شبه هیپنوتیزم و تمرین هایی از قبیل اینکه ترس هایم را بنویسم یا خودم را با موقعیت ها یی که میترسم مواجه کنم شاید خیلی بهتر شدم ولی نمیدانم چرا نمیتوانم از شر این افکار رهایی یابم به دلیل اینکه زندگی مرا خیلی تحت تاثی قرارداده است تا به حال به جز یکبار که یک صدا شنیدام ام و کابوس های گاها شبانه ام اتفاق دیگه خاطر ندارم برایم اتفاق افتاده باشد در باور های خودم میدانم که افکارم واقعیت ندارد ولی نمی توانم از آنها رهایی یابم از افرادی که میتوانند به من یاری برسانند بسار ممنونم
    سلام

    همانطور که فرمودید شما انسانی تخیلی که ناشی از آسیبهای کودکیست. بعید میدانم که دچار آسیب مغزی شده باشید. به یک متخصص مغز و اعصاب(نورولوژیست) نه روانپزشک رجوع کنید.

    موفق باشید

    سپاس

    dr
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  11. کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28292
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ترس از جن

    با سلام خدمت آقای دکتر.آقای دکتر بنده حدود یک سال و اندی هست که دچار بیماری روحی یا روانی شدم که تا بحال روانشناس و دکتر اعصاب هم رفتم اما نشونه بهبودی نبوده که بدترم هم شدم ..نشونه های بیماری ام به این شکله وقتی خودمو تو آینه نگاه میکنم انگار خودمو نمیشناسم با دنیا غریبه م و دنیا درک نمبکنم نمیفهم کی ام نمیفهم انسان چیه این احساس بعضی وقتها شدید معمولا از غروب به بعد بعضی وقتها کمتر ..احساس میکنم دنیا یه خیال هبچی درک نمیکنم دوس دارم مث گذشته شاد و پر انرژی باشم دوس دارم ازدواج کنم اما این احساس که میاد سراغم فقط فکر کردن به مرگ آرومم میکنه خواهش میکنم به این بنده حقیر کمک کنید و بگید چکار کنم سپاسگذارم و این هم بگم از جن و ماورا بهرشدت میترسم انقد که همش فکرزمیکنم ی************پشت سرمه یا روحمو داره آزار میده تو خونه تنهایی میترسم وایستم

  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : ترس از جن

    نقل قول نوشته اصلی توسط کامبیز نمایش پست ها
    با سلام خدمت آقای دکتر.آقای دکتر بنده حدود یک سال و اندی هست که دچار بیماری روحی یا روانی شدم که تا بحال روانشناس و دکتر اعصاب هم رفتم اما نشونه بهبودی نبوده که بدترم هم شدم ..نشونه های بیماری ام به این شکله وقتی خودمو تو آینه نگاه میکنم انگار خودمو نمیشناسم با دنیا غریبه م و دنیا درک نمبکنم نمیفهم کی ام نمیفهم انسان چیه این احساس بعضی وقتها شدید معمولا از غروب به بعد بعضی وقتها کمتر ..احساس میکنم دنیا یه خیال هبچی درک نمیکنم دوس دارم مث گذشته شاد و پر انرژی باشم دوس دارم ازدواج کنم اما این احساس که میاد سراغم فقط فکر کردن به مرگ آرومم میکنه خواهش میکنم به این بنده حقیر کمک کنید و بگید چکار کنم سپاسگذارم و این هم بگم از جن و ماورا بهرشدت میترسم انقد که همش فکرزمیکنم ی************پشت سرمه یا روحمو داره آزار میده تو خونه تنهایی میترسم وایستم
    دوست عزیز شما باید یه تاپیک جدا بزنید

    تا مشکلتون در تاپیک خودتون بررسی بشه

    میتونید از لینک زیر استفاده کنید

    http://forum.moshaver.co/newthread.p...ewthread&f=123

  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25359
    نوشته ها
    674
    تشکـر
    636
    تشکر شده 434 بار در 239 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ترس از جن

    نقل قول نوشته اصلی توسط banafshe.bf نمایش پست ها
    سلام و تشکر از افرادی که مرا راهنمایی میکنند
    من 26 سالمه و به تازگی ازدواج کرم از همان دورانکودکی از ماورا(جن و روح و..)می ترسیدیم به طوریک یک لحظه نمیتوانم خودم را در اتاق تاریک تنها تصور کنم و تخیل بسیار بسیار قوی دارم نه فقط در این مورد ممکن در در جمعی شلوغ باشم و ناگهان در فکر عمیق فرو روم به پزشک مراجعه کردم و ایشان گفتند به خاطر تخیل خیلی قوی و فیلم های ترسناکی که در بچه گی دیده ام است میگویند همه ترس ها ریشه در بچی دارد ولی نتوانستند ریشه هی ترس های من را پی دا کنند حتی با شبه هیپنوتیزم و تمرین هایی از قبیل اینکه ترس هایم را بنویسم یا خودم را با موقعیت ها یی که میترسم مواجه کنم شاید خیلی بهتر شدم ولی نمیدانم چرا نمیتوانم از شر این افکار رهایی یابم به دلیل اینکه زندگی مرا خیلی تحت تاثی قرارداده است تا به حال به جز یکبار که یک صدا شنیدام ام و کابوس های گاها شبانه ام اتفاق دیگه خاطر ندارم برایم اتفاق افتاده باشد در باور های خودم میدانم که افکارم واقعیت ندارد ولی نمی توانم از آنها رهایی یابم از افرادی که میتوانند به من یاری برسانند بسار ممنونم
    ولا افراد زیاد در موقعیت شما فک نکنم پیدا بشن.

    منم بچه بودم میترسیدم

    ولی نمی دونم چطور ترسم از بین رفت.

    به خاطر همین ندونستن نمی تونم کمکت کنم شرمنده. کاربران دیگه هستند... میتونی از قسمت پایین همین صفحه دعوتشون کنی. اگه خواستی من واست انجام بدم؟؟؟

    نگران نباش مشکلت حل شدنیه.
    ویرایش توسط ashkan1 : 05-29-2016 در ساعت 06:54 PM

  15. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25359
    نوشته ها
    674
    تشکـر
    636
    تشکر شده 434 بار در 239 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ترس از جن

    نقل قول نوشته اصلی توسط کامبیز نمایش پست ها
    با سلام خدمت آقای دکتر.آقای دکتر بنده حدود یک سال و اندی هست که دچار بیماری روحی یا روانی شدم که تا بحال روانشناس و دکتر اعصاب هم رفتم اما نشونه بهبودی نبوده که بدترم هم شدم ..نشونه های بیماری ام به این شکله وقتی خودمو تو آینه نگاه میکنم انگار خودمو نمیشناسم با دنیا غریبه م و دنیا درک نمبکنم نمیفهم کی ام نمیفهم انسان چیه این احساس بعضی وقتها شدید معمولا از غروب به بعد بعضی وقتها کمتر ..احساس میکنم دنیا یه خیال هبچی درک نمیکنم دوس دارم مث گذشته شاد و پر انرژی باشم دوس دارم ازدواج کنم اما این احساس که میاد سراغم فقط فکر کردن به مرگ آرومم میکنه خواهش میکنم به این بنده حقیر کمک کنید و بگید چکار کنم سپاسگذارم و این هم بگم از جن و ماورا بهرشدت میترسم انقد که همش فکرزمیکنم ی************پشت سرمه یا روحمو داره آزار میده تو خونه تنهایی میترسم وایستم
    تلقین منفی می کنی. شما در گذشته شاد بودید... نگران نباشید. مشکلتون حل شدنی است.

  16. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19381
    نوشته ها
    134
    تشکـر
    16
    تشکر شده 36 بار در 30 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ترس از جن

    سلام من حتی با این مسائل رو به رو شدم چند بار و تخیل منم خیلی قوی به طوری که در چند ثانیه میتونم همه چیزو تصور کنم و دوباره رها کنم اما هیچ کدوم از اینا برام مشکل نبوده و با اینکه قبلنا ترسایی واقعی از این چیزا داشتم الان شبا راحت تنها میخوایم با در بسته و یک چراغ خواب ولی به جایی اینکه فضای اتاقم ترس آور باشه آرام بخش و رمانتیکه و به خاطره افکار خودمه چون شبا به جای این چیزا به مسائل عاطفی و عشقی فکر میکنم و آروم میخوابم.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد