نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: ترس از دعوا

1812
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23436
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    ترس از دعوا

    سلام.وقت بخیر.من 26 سالمه 4 ساله ازدواج کردم .خسته ام از دست خودم از دست همسرم.وقتی مشکلی پیش میاد همسرم که اصلا حرف نمی زنه منم اوایل صحبت می کردم باهاش ولی حالا دیگه خسته ام از اخلاقش .البته خودم هم زیاد اهل حرف زدن نیستم چون من پدر و مادرم, مجرد که بودم زیاد باهم دعوا می کردن حالا ترس از اینکه ما هم دعوامون بشه همسرم باهام قهر کنه کوتاه میام ولی دیگه خسته شدم یه جورایی دیگه فکر میکنم خیلی کوتاه اومدم حتی طوری شده دیگه تو محیط کارم هم از حق خودم دفاع نمی کنم البته همسر من هم خیلی یک دنده لجباز وانتقام جو هستش.کینه ای از خانواده ام گرفته که تمومی نداره-چطور بفهمم هنوز همسرم رو دوست دارم ؟؟؟؟من اهل شیرازم اگه به روانشناس نیاز دارم لطفا بهم معرفی کنید می خوام از این حالت سادگی واحمق بودنم در بیام بشم یه آدم که می تونه از حق خودش دفاع کنه.لطفا .خیلی خسته ام خیلی کم پیش میاد دیگه بخندم اگه بخندم هم از رو اجبار که فعلا بتونم زندگیمو نگه دارم.با این وضعیت اصلا دوست ندارم بچه دار بشم.ممنون

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23370
    نوشته ها
    288
    تشکـر
    43
    تشکر شده 192 بار در 128 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ترس از دعوا

    نقل قول نوشته اصلی توسط hasti68h نمایش پست ها
    سلام.وقت بخیر.من 26 سالمه 4 ساله ازدواج کردم .خسته ام از دست خودم از دست همسرم.وقتی مشکلی پیش میاد همسرم که اصلا حرف نمی زنه منم اوایل صحبت می کردم باهاش ولی حالا دیگه خسته ام از اخلاقش .البته خودم هم زیاد اهل حرف زدن نیستم چون من پدر و مادرم, مجرد که بودم زیاد باهم دعوا می کردن حالا ترس از اینکه ما هم دعوامون بشه همسرم باهام قهر کنه کوتاه میام ولی دیگه خسته شدم یه جورایی دیگه فکر میکنم خیلی کوتاه اومدم حتی طوری شده دیگه تو محیط کارم هم از حق خودم دفاع نمی کنم البته همسر من هم خیلی یک دنده لجباز وانتقام جو هستش.کینه ای از خانواده ام گرفته که تمومی نداره-چطور بفهمم هنوز همسرم رو دوست دارم ؟؟؟؟من اهل شیرازم اگه به روانشناس نیاز دارم لطفا بهم معرفی کنید می خوام از این حالت سادگی واحمق بودنم در بیام بشم یه آدم که می تونه از حق خودش دفاع کنه.لطفا .خیلی خسته ام خیلی کم پیش میاد دیگه بخندم اگه بخندم هم از رو اجبار که فعلا بتونم زندگیمو نگه دارم.با این وضعیت اصلا دوست ندارم بچه دار بشم.ممنون
    دوست عزیز به نظر میرسه که شوهرتون چندان درکتون نمیکنه
    و شما هم رفته رفته به علت ترس از خشونت و درگیری لفظی و .... از حقتون گذشتین در بسیاری از موارد و همین باعث افسردگی شما شده
    اگه همسرتون رو دوست نداشتین مطمئنا الان پیشش نبودین ..پس دوستش دارین هرچند ممکنه این دوست داشتن کم شده باشه
    به سوالات زیر جواب بدین
    روابط جنسیتون در چه وضعیه؟ چند روز یبار رابطه دارین؟
    دلیل اکثر مشکلات و دعواهای شما چیه؟
    ایا همسرتون سعی کرده اخلاقشو عوض کنه؟
    خانوادش چه تاثیری دارند در این مساله
    ؟
    امضای ایشان
    برای تشکرکردن به جای زدن پست میتوانید از دکمه ستاره زیر عکس کاربری استفاده کنید.

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23436
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ترس از دعوا

    همسرم 30 سالشه خودم 26 سالمه -هردوتامون لیسانس حسابداری هستیم-ازدواج سنتی داشتیم.
    1-از لحاظ رابطه جنسی مشکلی نداریم تقریبا دو روز یا سه روز یکبار
    2-ما تو شهرخودمون کار گیرمون نیومد شکر خدا اومدیم شیراز الان دوتامون سرکاریم ولی وقتی می خواییم بریم شهرخودمون دیدینی خانوادهامون اول بابد همیشه بریم خونه اونا عیدنوروز سیزده باید با خانواده اونا باشیم اخه مگه من گناه کردم که با ازدواج باید قید همه چی رو بزنم.باهاش صحبت کردم فایده ای نداشته.یه فکری کردم به نظر شما خوبه :::بعضی موقعه ها من تنها برم شهرمون وقتی که با هم میریم هرجا اون گفت بریم با همسرم باشم به نظر شما خوبه ؟؟؟؟ بعد اوایل ازدواج همون دوران عقد یه سری مشکلات بین خانواده من وهمسرم پیش اومد ولی همسرم کینه به دل گرفته همین اخلاق رو هم پدرشون داره کینه ای هستن
    3- تا وقتی باهاش حرف میزنم یه مدت خوبه دوباره همون آش وهمون کاسه
    4-خانوادش تاثیر چندانی ندارن همسرم ادم مستقل هستش ولی فقط به فکر خانوداه خودش هست که خانوادشون دور هم باشن میگه دختر ازدواج کرد باید بره طرف خانواده شوهرش مال خانواده شوهره
    خیلی حرفای دیگه هست نمیشه همشو نوشت
    ببخشید سوال میکنم مشاوره تلفنی رایگاه هم هست ممنون

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23370
    نوشته ها
    288
    تشکـر
    43
    تشکر شده 192 بار در 128 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ترس از دعوا

    نقل قول نوشته اصلی توسط hasti68h نمایش پست ها
    همسرم 30 سالشه خودم 26 سالمه -هردوتامون لیسانس حسابداری هستیم-ازدواج سنتی داشتیم.
    1-از لحاظ رابطه جنسی مشکلی نداریم تقریبا دو روز یا سه روز یکبار
    2-ما تو شهرخودمون کار گیرمون نیومد شکر خدا اومدیم شیراز الان دوتامون سرکاریم ولی وقتی می خواییم بریم شهرخودمون دیدینی خانوادهامون اول بابد همیشه بریم خونه اونا عیدنوروز سیزده باید با خانواده اونا باشیم اخه مگه من گناه کردم که با ازدواج باید قید همه چی رو بزنم.باهاش صحبت کردم فایده ای نداشته.یه فکری کردم به نظر شما خوبه :::بعضی موقعه ها من تنها برم شهرمون وقتی که با هم میریم هرجا اون گفت بریم با همسرم باشم به نظر شما خوبه ؟؟؟؟ بعد اوایل ازدواج همون دوران عقد یه سری مشکلات بین خانواده من وهمسرم پیش اومد ولی همسرم کینه به دل گرفته همین اخلاق رو هم پدرشون داره کینه ای هستن
    3- تا وقتی باهاش حرف میزنم یه مدت خوبه دوباره همون آش وهمون کاسه
    4-خانوادش تاثیر چندانی ندارن همسرم ادم مستقل هستش ولی فقط به فکر خانوداه خودش هست که خانوادشون دور هم باشن میگه دختر ازدواج کرد باید بره طرف خانواده شوهرش مال خانواده شوهره
    خیلی حرفای دیگه هست نمیشه همشو نوشت
    ببخشید سوال میکنم مشاوره تلفنی رایگاه هم هست ممنون
    در مورد اینکه همسرتون اعتقاد داره باید باهاش برین پیش خانواده اون خب این مشکل بزرگی نیست و کافیه با صحبت کردن و خواهش اینا قانعش کنی چند روز هم از تعطیلات برید خونه فامیل شما
    و من اصلا صلاح نمیدونم که دور بشین از هم خب وقتی میتونید دو تایی هرجایی برین چرا دور میشین؟ این که هرکی تنهایی بره خونه خانوادش یکمی دوری میاره تو زندگیتون...
    راستش شما مشکلتون خیلی کوچیکه سعی کنید با صحبت کردن و استفاده از تکنیک های مختلف قلق همسرتونو به دست بیارین
    در مورد مشاوره تلفنی از مدیر سایت جویا بشید

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دعوای بین خواهر و برادر
    توسط سمیرا خانم در انجمن روابط والدین و فرزندان
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 08-15-2015, 07:22 PM
  2. عوض شدن رفتارشوهرم بعد ازدواج
    توسط winter در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 08-03-2015, 12:50 PM
  3. دعوا و مشاجرات خانوادگی
    توسط بازنده در انجمن درگیری و دعوای فیزیکی
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 02-16-2015, 05:41 PM
  4. خانمها و آقایان آرام دعوا کنید!
    توسط Artin در انجمن روانشناسی ازدواج
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-06-2014, 11:48 PM
  5. مادران نوجوان و عوارض بارداریشان
    توسط Artin در انجمن روانشناسی کودک و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-30-2013, 02:32 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد