نمایش نتایج: از 1 به 14 از 14

موضوع: تصمیم به مجرد ماندن

5338
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7992
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    11
    تشکر شده 9 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    تصمیم به مجرد ماندن

    سلام
    پیشاپیش از اینکه وقت میگذارید ممنونم.من دختری متولد 65 هستم و مجردم
    به طور خلاصه بخوام بگم که من توی دو تا از دوران های زندگیم مورد تجاوز واقع شدم.اول کودکی (حدود 5-6 سالگی) و بعد از اون بعد از 23-24 سالگی.تو این موارد اصلا من مقصر نبودم.تو رو جون من فکر نکنید من با دوست پسرم رفتم خونه شون و گولم زده و بهم قول ازدواج داده و ... در ضمن ببخشید که رک میگم هنوز دختر هستم.به همین خاطر شاید فقط توی سالهای 19-22 سالگی یک کم به ازدواج میل داشتم.حتی توی کودکی هم مثل همسن های خودم نبودم و دنبال لباس عروس و ... نبودم.اصلا.الان تصمیمی که گرفتم اینه که مجرد بمونم و بعد از اینکه از نظر مالی مستقل شدم، زندگی خودم رو شروع کنم و اگه دولت اجازه داد،یک دختر بچه رو هم به سرپرستی قبول کنم.هنوز نتونستم این موضوع رو به خانواده ام بگم ولی برای خودم تقریبا جا افتاده.چون بارها(نه یک بار و دو بار ) از خدا خواستم اگه به صلاحمه مجرد بمونم بهم نشونه بده و دقیقا روزی که ختمم تمام شده یا همچین چیزی ، از طرف یک مرد یک جوری اذیت و آزار روحی و جسمی شدم.تو محیطهای اجتماعی و محیط دوستانم ، به هر کسی گفتم،اگه از دوستانم بودن،سعی کردن بهم امید بدن و دل خوشم کنن.اگه هم پسرهای مزاحم یا به قول خودشون خواستگار بودن(چون من قبول ندارم کسی تو اینترنت از من خواستگاری کنه)،تقریبا میشه گفت بهم فحش دادن و لعن و نفرینم کردن و تقریبا دیوانه خطابم کردن.اگه میشه یک راهنمایی بکنید یا یک راه جدیدی پیش پای من بگذارید.
    ویرایش توسط mahroooo : 10-27-2014 در ساعت 10:33 PM

  2. 2 کاربران زیر از mahroooo بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7249
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    163
    تشکر شده 1,316 بار در 478 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تصمیم به مجرد ماندن

    یه روزی یه جایی یه جوری یه کسی عشق ازدواج صبر داشته باش صبر داشته باش

  4. 6 کاربران زیر از ابوغفار بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7992
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    11
    تشکر شده 9 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تصمیم به مجرد ماندن

    مرسی برای جوابتون.بحث من تمام شدن صبرم نیست.من نگفتم صبرم تمام شده چرا شوهرم نمیاد چرا کسی عاشقم نمیشه.مشکل منم.من دیگه تحمل هیچ مردی رو به هیچ عنوانی ندارم.حتی یک جورایی خدا رو شکر میکنم که از خردادماه تا حالا مامان بابام بهم خبر خواستگار و ... رو نمیدن.چون واقعا نمیدونم اگه به مرحله ی حرف زدن دو نفره رسیدیم چی بگم؟هر چی پیش اومده ، دو نفری به دعوا رسیدیم.نمیگم همش من مقصر بودم ولی میدونم اگه نرم تر و دنبال شوهرتر بودم،به دعوا نمی رسیدیم.فوقش خیلی ریلکس میگفتیم به درد هم نمیخوریم.منتهی من دنبال کوچکترین عمل و عکس العمل از طرف آقایون میگردم تا از کاه کوه بسازم و بگم شما هم مثل همه ی مردهایی که حال من رو داغون کردن هستید و بس

  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6486
    نوشته ها
    126
    تشکـر
    42
    تشکر شده 125 بار در 54 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تصمیم به مجرد ماندن

    باتوجه به چیزهایی که گفتین، پیش پا افتاده ترین کار قهر کردنه

  7. کاربران زیر از روح اله بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6459
    نوشته ها
    1,228
    تشکـر
    5,007
    تشکر شده 3,611 بار در 1,092 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : تصمیم به مجرد ماندن

    سلام
    اینکه یک نفر بخواد تا آخر عمر مجرد بمونه یه تصمیم کاملا شخصیه، و درجای خودش قابل احترامه
    اما از اونجایی که چند بار مورد اذیت و تجاوز قرار گرفتین این میتونه باعث آسیب روحی شده باشه و همین آسیب دیدگاه شما رو نسبت به جنس مخالف منفی کرده
    برای این مورد باید برین حضوری پیش مشاور تا کمکتون کنه که با این خاطرات و افکار منفی کنار بیای...

    اما درکل اگه تصمیمی برای تجرد میگیرین لطفا واقع بین باشین
    به تنهایی که در آینده پیدا میکنین هم فک کنین و اینکه ممکنه بعد از مدتی بی انگیزه و بی هدف بشی
    و درضمن قبول کردن فرزند خوانده شرایط و قوانین خیلی سختی داره و به این راحتیا نیست، بیشتر درموردش تحقیق کنین...

    درنهایت هرجور که فکر میکنی خوشبخت تری همونطور زندگی کن، چه متاهل چه مجرد
    امضای ایشان



  9. 5 کاربران زیر از naghme بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5649
    نوشته ها
    59
    تشکـر
    45
    تشکر شده 64 بار در 28 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تصمیم به مجرد ماندن

    سلام همه درها رو به روی خودتون نبندید شاید یه ادم خوب بتونه ارامش و خوشبختی رو برای شما به ارمغان بیاره جدی میگم بعضی ادما خیلی خوبن و میتونن جفت خوبی باشن.

  11. 3 کاربران زیر از نسیم 12 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6383
    نوشته ها
    1,127
    تشکـر
    5,296
    تشکر شده 3,316 بار در 981 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تصمیم به مجرد ماندن

    سلام.
    ضمن تاییده حرف آبجی نغمه.
    حس شما به مجرد موندن ی حس فراگیره میونه خیلی از مجردها.که کم نیستن.
    عوامل زیادی وجود داره.نداشتن شرایط مالی...اعتقادی...فرهنگی مث وضع جامعه که باعث شده نگرشا به ازدواج عوض بشه...
    .گاهی هم اتفاقای نا خوشایند...
    که منم باهاش درگیر بودم...
    آدم وقتی میخواد ی تصمیمی بگیره که براش سرنوشت سازه.باید سودو زیانای اونو از هم جدا کنه.و هر کدومو تو ی طرف ترازو بزاره.بعد اگه دید بصرفست انجام بده.
    مجرد موندن. از اون دست تصمیماته که ضررش بیشتر از سودشه.که ی سری از این ضررا شخصیه.و ی سری مربوط به اطرافیانتو جامعه هست.
    شاید ضررای شخصیشو به جون بخری اما ضررای غیر شخصیش دست تو نیست...
    به هر حال تصمیم گیرنده نهایی شما هستید.

    راستی من بعد از هضم کردن اون ناخوشایندی که برام بوجود اومده بود تصمیم گرفتم متاهل بشم و به تمومه تلاشمو واسه درست کردن ی زندگی آروم بکنم....
    امیدوارم شما هم به این نتیجه برسی که گذشته واسه گذشتست.آدم با امید به فردا زندست.

  13. 7 کاربران زیر از sr1494 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7249
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    163
    تشکر شده 1,316 بار در 478 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تصمیم به مجرد ماندن

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahroooo نمایش پست ها
    مرسی برای جوابتون.بحث من تمام شدن صبرم نیست.من نگفتم صبرم تمام شده چرا شوهرم نمیاد چرا کسی عاشقم نمیشه.مشکل منم.من دیگه تحمل هیچ مردی رو به هیچ عنوانی ندارم.حتی یک جورایی خدا رو شکر میکنم که از خردادماه تا حالا مامان بابام بهم خبر خواستگار و ... رو نمیدن.چون واقعا نمیدونم اگه به مرحله ی حرف زدن دو نفره رسیدیم چی بگم؟هر چی پیش اومده ، دو نفری به دعوا رسیدیم.نمیگم همش من مقصر بودم ولی میدونم اگه نرم تر و دنبال شوهرتر بودم،به دعوا نمی رسیدیم.فوقش خیلی ریلکس میگفتیم به درد هم نمیخوریم.منتهی من دنبال کوچکترین عمل و عکس العمل از طرف آقایون میگردم تا از کاه کوه بسازم و بگم شما هم مثل همه ی مردهایی که حال من رو داغون کردن هستید و بس
    خداوند ستارالعیوبه حتی روز قیامت هم کاری نمیکنه بنده ها دیگه بفهمن چیکار کردیم...هی خدا عاشقتم...خداوند منع کرده وسرزنش میکنه بنده هایی رو که میرن وگناهانشون رو پیش دیگران به صورت حضوری وعلنی برملا میکنن...به خودشون ظلم میکنن...خدامیگه بنده من برای خوبی خودت توبه کن توتوبه کنی چیزی به من خدا اضافه نمیشه نکنی چیزی کم نمیشه هرچی کنی به خودت میکنی...ادم یک بار توبه میکنه ودیگران رو میبخشه تمان ادمهایی که بهش ظلم کردن میبخشه چون براخودش خوبه وبه ارامش میرسه...ببخشش کلیدارامشه...زندگی شما بایک معجزه تغییر میکنه واون معجزه بخشیدن خودتون وبعد بخشیدن دیگران.توبه کنیم پاک میشیم.هرگناهی بوده بین خودمون وخدا حساب کتاب کردیم تموم شده.گذشته ای داشتیم که درگذشت...خواستگار میاد نباید گفت فلان شده بهمان شده خود خدا بخشیده گناه ها وعیب هارو پوشانده چرا من بنده بیام خرابش کنم گذشته ای که به خودم ربط داشته افشا کنم.یک ادم گناهکار مثل یک ادم معتاد میمونه ادم معتاد رنگ صورتش رفتارش حتی حرف زدنش وکلماتی که به کار میبره منفی وزشت همه دوری میکنن. وقتی همین معتاد ترک میکنه شادسرحال رفتارش حرف زدنش کلماتش نگاهش به زندگی عوض میشه مردم هم میبینن این ادم عوض شده حتی راه رفتن یک ادم سالم روداره...گناهکار هم مثل معتاد وقتی توبه میکنه عوض میشه ادم سابقی همه میشناختن نیست..شما ازگذشته ات کسی خبرنداره میری میگی من فلان من ..یا میری میگی که راه حل بزارن جلوت که هیچکس کامل نیست ...یامیرین میگین که خودتون رو قربانی نشون بدین وبا مظلوم نمایی جلب ترحم کنید.مشکل درون شماست راه حلم درون شماست...برا شروع یک یا علی میخاد
    ویرایش توسط ابوغفار : 10-27-2014 در ساعت 11:59 PM

  15. 4 کاربران زیر از ابوغفار بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7992
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    11
    تشکر شده 9 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تصمیم به مجرد ماندن

    نقل قول نوشته اصلی توسط روح اله نمایش پست ها
    باتوجه به چیزهایی که گفتین، پیش پا افتاده ترین کار قهر کردنه
    ممنون برای نظرتون.ولی من که از خودم تعریف نکردم یا قربون خودم نرفتم.چند بار تو نوشته هام گفتم من مقصرم.من مشکل دارم.ممنون میشم به جای سرزنشم راه پیش پام بگذارید
    نقل قول نوشته اصلی توسط naghme نمایش پست ها
    سلام
    اینکه یک نفر بخواد تا آخر عمر مجرد بمونه یه تصمیم کاملا شخصیه، و درجای خودش قابل احترامه
    اما از اونجایی که چند بار مورد اذیت و تجاوز قرار گرفتین این میتونه باعث آسیب روحی شده باشه و همین آسیب دیدگاه شما رو نسبت به جنس مخالف منفی کرده
    برای این مورد باید برین حضوری پیش مشاور تا کمکتون کنه که با این خاطرات و افکار منفی کنار بیای...

    اما درکل اگه تصمیمی برای تجرد میگیرین لطفا واقع بین باشین
    به تنهایی که در آینده پیدا میکنین هم فک کنین و اینکه ممکنه بعد از مدتی بی انگیزه و بی هدف بشی
    و درضمن قبول کردن فرزند خوانده شرایط و قوانین خیلی سختی داره و به این راحتیا نیست، بیشتر درموردش تحقیق کنین...

    درنهایت هرجور که فکر میکنی خوشبخت تری همونطور زندگی کن، چه متاهل چه مجرد
    ممنون برای جوابتون.متاسفانه ساعتهایی که وقت آزاد دارم ، وقت مشاوره نیست.باید یک جوری کارهام رو به هم بزنم تا بشه.ولی تو فکرش هستم.در مورد فرزندخواندگی هم همین چند روز پیش که اتفاقا مصادف شده بود با تمام شدن یکی از ختمهام تو تاکسی شنیدم.تو گوگل هم سرچ کردم اومد.به دختران مجرد بالای 30 سال به شرط تمکن مالی دختربچه(نه پسر)حق سرپرستی میدن.البته اگه نظرشون برنگرده.باز هم ممنون
    نقل قول نوشته اصلی توسط نسیم 12 نمایش پست ها
    سلام همه درها رو به روی خودتون نبندید شاید یه ادم خوب بتونه ارامش و خوشبختی رو برای شما به ارمغان بیاره جدی میگم بعضی ادما خیلی خوبن و میتونن جفت خوبی باشن.
    واقعا دست خودم نیست.یعنی از افرادی بدی دیدم که توی خوبی زبان زد بودن.شما بگو فرشته.انگار زمین و زمان یک کاری میکنن به من که برسه بشه شیطان
    نقل قول نوشته اصلی توسط sr1494 نمایش پست ها
    سلام.
    ضمن تاییده حرف آبجی نغمه.
    حس شما به مجرد موندن ی حس فراگیره میونه خیلی از مجردها.که کم نیستن.
    عوامل زیادی وجود داره.نداشتن شرایط مالی...اعتقادی...فرهنگی مث وضع جامعه که باعث شده نگرشا به ازدواج عوض بشه...
    .گاهی هم اتفاقای نا خوشایند...
    که منم باهاش درگیر بودم...
    آدم وقتی میخواد ی تصمیمی بگیره که براش سرنوشت سازه.باید سودو زیانای اونو از هم جدا کنه.و هر کدومو تو ی طرف ترازو بزاره.بعد اگه دید بصرفست انجام بده.
    مجرد موندن. از اون دست تصمیماته که ضررش بیشتر از سودشه.که ی سری از این ضررا شخصیه.و ی سری مربوط به اطرافیانتو جامعه هست.
    شاید ضررای شخصیشو به جون بخری اما ضررای غیر شخصیش دست تو نیست...
    به هر حال تصمیم گیرنده نهایی شما هستید.

    راستی من بعد از هضم کردن اون ناخوشایندی که برام بوجود اومده بود تصمیم گرفتم متاهل بشم و به تمومه تلاشمو واسه درست کردن ی زندگی آروم بکنم....
    امیدوارم شما هم به این نتیجه برسی که گذشته واسه گذشتست.آدم با امید به فردا زندست.
    نمیدونم والا.من تو مقدمه ی تاهل هم فقط ضرر دیدم.دیگه چه امیدی به تاهل داشته باشم؟نمیدونم.ممنونم برای جوابتون
    نقل قول نوشته اصلی توسط ابوغفار نمایش پست ها
    خداوند ستارالعیوبه حتی روز قیامت هم کاری نمیکنه بنده ها دیگه بفهمن چیکار کردیم...هی خدا عاشقتم...خداوند منع کرده وسرزنش میکنه بنده هایی رو که میرن وگناهانشون رو پیش دیگران به صورت حضوری وعلنی برملا میکنن...به خودشون ظلم میکنن...خدامیگه بنده من برای خوبی خودت توبه کن توتوبه کنی چیزی به من خدا اضافه نمیشه نکنی چیزی کم نمیشه هرچی کنی به خودت میکنی...ادم یک بار توبه میکنه ودیگران رو میبخشه تمان ادمهایی که بهش ظلم کردن میبخشه چون براخودش خوبه وبه ارامش میرسه...ببخشش کلیدارامشه...زندگی شما بایک معجزه تغییر میکنه واون معجزه بخشیدن خودتون وبعد بخشیدن دیگران.توبه کنیم پاک میشیم.هرگناهی بوده بین خودمون وخدا حساب کتاب کردیم تموم شده.گذشته ای داشتیم که درگذشت...خواستگار میاد نباید گفت فلان شده بهمان شده خود خدا بخشیده گناه ها وعیب هارو پوشانده چرا من بنده بیام خرابش کنم گذشته ای که به خودم ربط داشته افشا کنم.یک ادم گناهکار مثل یک ادم معتاد میمونه ادم معتاد رنگ صورتش رفتارش حتی حرف زدنش وکلماتی که به کار میبره منفی وزشت همه دوری میکنن. وقتی همین معتاد ترک میکنه شادسرحال رفتارش حرف زدنش کلماتش نگاهش به زندگی عوض میشه مردم هم میبینن این ادم عوض شده حتی راه رفتن یک ادم سالم روداره...گناهکار هم مثل معتاد وقتی توبه میکنه عوض میشه ادم سابقی همه میشناختن نیست..شما ازگذشته ات کسی خبرنداره میری میگی من فلان من ..یا میری میگی که راه حل بزارن جلوت که هیچکس کامل نیست ...یامیرین میگین که خودتون رو قربانی نشون بدین وبا مظلوم نمایی جلب ترحم کنید.مشکل درون شماست راه حلم درون شماست...برا شروع یک یا علی میخاد
    ای بابا من کی گفتم میرم برای خواستگارم جریان زندگیم رو تعریف میکنم؟یا پرده دری میکنم؟حداکثر چیزی که به یک خواستگار بگم اینه که از آقایون بدی دیدم و شما هم دارید بدی های اونها رو ثابت میکنید.همین.در ضمن من کی خواستم جلب ترحم کنم؟تو نوشته هام آیا شکلک گریه گذاشتم؟ناله و نفرین کردم؟چرا فکر میکنید من خودم رو خوب میدونم یا دنبال ترحمم؟واقعا ناراحت شدم.من از شما راه حل خواستم.نه سرزنش.باز هم میگم میدونم من مشکل دارم.مشکل هم بله درون منه.مسلما تو چشم و ابروم نیست.با یا علی هم حل نشده.دیگه ختمی نمونده انجام نداده باشم که این احساساتم از بین بره.تلقینی نمونده که نکرده باشم.
    ویرایش توسط mahroooo : 10-28-2014 در ساعت 12:12 AM

  17. 6 کاربران زیر از mahroooo بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تصمیم به مجرد ماندن

    این پست هم یه مطالعه بکنید :

    [replacer_a]


  19. 3 کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5681
    نوشته ها
    39
    تشکـر
    0
    تشکر شده 43 بار در 18 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تصمیم به مجرد ماندن

    سلام عزیزم خوبی
    من حدود ا درک میکنم چی میگی مشکل شما شخص مخالفه. من د دوارن جوانی بدون اینکه بخوام با پسری دوست شدم و رابطه برقرار کردم نه اینکه فکرکنی نیازداشتم نه از روی سادگی بود. بعدس خاناده فهمیدن و جلوش گرفتن بعدش من تحقیر شدم تحقریها شنیدم از خانواده . متاسفانه از اون موقع از هر چی مرده بدم می اید چون خیلی دلزده شدم . من دیر ازدواج کردم بخاطرهمین .
    حالا باد بگم دست خودته بایدگذشته رو فراموش کنی به آینده فکر کنی من باهمسرم نمی گم مشکل ندارم دروغ گفتم . ولی هر موقع دعوامون مشه من پیش قدم میشم و ....
    حالا خودت قضاوت کن تو زنی و نیاز داری باید سعی کنی دیدت رو درست کنی عزیزم موفق باشید

  21. کاربران زیر از ma.a بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5829
    نوشته ها
    195
    تشکـر
    470
    تشکر شده 242 بار در 113 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تصمیم به مجرد ماندن

    سلام اگه واقعا فکر میکنی مجردی بیشتر بهت خوش میگذره خوب مجرد بمون منم 27 سالمه اما فعلا تصمیم جدی واسه ازدواج ندارم خوب ازدواج نکردن و سرحال بودن بهتر از اینه که با 10تا مشکل ازدواج کنی و با 100تا مشکل روبرو بشی!!!! اما اگه میخوای واقعا مجرد بمونی 1دلیل محکم واسه خودت پیدا کن نه اینکه از همه ی مردا متنفری چون اگه 1کمی منطقی باشی میبینی که مرد خوب هم زیاد پیدا میشه ضمن اینکه کسایی که شما از طرفشون آزار دیدید هیچ تعهدی به شما نداشتن پس بایستی انتظار این اذیتارو از جانبشون میداشتید اما وقتی با کسی ازدواج کنید مسلما اون قصد آزار شمارو نخواهد داشت پس سعی کنید نسبت به ازدواج 1کمی منطقی تر فکر کنید چه بسا که با ازدواج کردن مشکل روحیه شما حل بشه.

  23. 3 کاربران زیر از Helish بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7992
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    11
    تشکر شده 9 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تصمیم به مجرد ماندن

    نقل قول نوشته اصلی توسط reza1 نمایش پست ها
    این پست هم یه مطالعه بکنید :

    [replacer_a]
    مرسی برای پیامتون.خوندمش.
    نقل قول نوشته اصلی توسط Helish ضرر و زیان های ازدواج نکردن
    سلام اگه واقعا فکر میکنی مجردی بیشتر بهت خوش میگذره خوب مجرد بمون منم 27 سالمه اما فعلا تصمیم جدی واسه ازدواج ندارم خوب ازدواج نکردن و سرحال بودن بهتر از اینه که با 10تا مشکل ازدواج کنی و با 100تا مشکل روبرو بشی!!!! اما اگه میخوای واقعا مجرد بمونی 1دلیل محکم واسه خودت پیدا کن نه اینکه از همه ی مردا متنفری چون اگه 1کمی منطقی باشی میبینی که مرد خوب هم زیاد پیدا میشه ضمن اینکه کسایی که شما از طرفشون آزار دیدید هیچ تعهدی به شما نداشتن پس بایستی انتظار این اذیتارو از جانبشون میداشتید اما وقتی با کسی ازدواج کنید مسلما اون قصد آزار شمارو نخواهد داشت پس سعی کنید نسبت به ازدواج 1کمی منطقی تر فکر کنید چه بسا که با ازدواج کردن مشکل روحیه شما حل بشه.
    سلام.خوب مثلا دلیل منطقی چی میتونه باشه؟هر دلیلی بخوام بگم غیر منطقی میشه.برم خارج از ایران جراحی کنم دوجنسی بشم؟آخه مثلا بگم بی پولم؟کار ندارم؟بی سوادم؟آشپزی بلد نیستم؟خانه داری بلد نیستم؟بچه داری بلد نیستم؟نمیتونم بچه دار بشم؟چه دلیلی میتونه منطقی باشه؟درست میگید.ولی همیشه هم این طوری نیست.اگه نه این همه فیلم و سریال برای مردهای شکاک و کتک زن و دنبال زن دوم و سوم و .... نمی ساختن.این همه درخواست طلاق از طرف خانم ها نبود.این همه بخشیدن مهریه در ازای گرفتن حق حضانت بچه نبود.اونها هم حتما تحقیقهاشون رو کردن.با عشق ازدواج کردن و خیلی چیزهای دیگه.ولی به هر حال با شوهرشون به مشکل برخوردن
    نقل قول نوشته اصلی توسط ma.a نمایش پست ها
    سلام عزیزم خوبی
    من حدود ا درک میکنم چی میگی مشکل شما شخص مخالفه. من د دوارن جوانی بدون اینکه بخوام با پسری دوست شدم و رابطه برقرار کردم نه اینکه فکرکنی نیازداشتم نه از روی سادگی بود. بعدس خاناده فهمیدن و جلوش گرفتن بعدش من تحقیر شدم تحقریها شنیدم از خانواده . متاسفانه از اون موقع از هر چی مرده بدم می اید چون خیلی دلزده شدم . من دیر ازدواج کردم بخاطرهمین .
    حالا باد بگم دست خودته بایدگذشته رو فراموش کنی به آینده فکر کنی من باهمسرم نمی گم مشکل ندارم دروغ گفتم . ولی هر موقع دعوامون مشه من پیش قدم میشم و ....
    حالا خودت قضاوت کن تو زنی و نیاز داری باید سعی کنی دیدت رو درست کنی عزیزم موفق باشید
    سلام مرسی عزیزم.تو خوبی؟متاسفانه این موضوع به حدی برام جدی شده که دیگه هیچ نیازی احساس نمیکنم.هیچ حس حسادت یا کمبود یا همچین چیزی ندارم.این همه دختر و پسر و زن و شوهر تو خیابون هستن.حتی دیدن یکی شون من رو به جمله ی ای کاش منم یکی رو داشتم نمیرسونه.یا شاید مثلا اوایل عقد خواهرم یک کم به ازدواج اون حسادت میکردم.حتی خودش فهمیده بود.همیشه به شوهرش تذکر میداد که جلوی مهرو این کار رو نکن.اون کار رو نکن.ولی تقریبا بعد از گذشت یک سال از عقد خواهرم دیگه عین خیالم هم نبوده و نیست.(البته الان 4 سال از عروسیشون میگذره و بچه هم دارن)اتفاقا این موضوع رو هم خواهرم فهمیده.در حدی که ریزترین مشکلات زندگی زناشوییش رو برام میگه که مثلا یا براش دنبال دکتر بگردم یا تو اینترنت سرچ کنم یا... یا حتی گاهی وقتی با دوستهای متاهلم جمع میشیم ، به قول خودشون میخوان اذیتم کنن که یا خجالت بکشم یا برم توی فکر و خیالاتی بشم.ولی عمرا.

  25. کاربران زیر از mahroooo بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  26. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7249
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    163
    تشکر شده 1,316 بار در 478 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تصمیم به مجرد ماندن


  27. 2 کاربران زیر از ابوغفار بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. از شوهرم متنفرم، تصمیم به طلاق گرفتم
    توسط saeghe در انجمن مشاوره طلاق
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 10-28-2014, 07:53 AM
  2. به جای تصمیم کبری، تصمیم صحیح بگیرید!
    توسط Artin در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-14-2014, 07:49 PM
  3. احساس حقارت میکنم
    توسط roshana در انجمن سایر مشکلات زن و شوهر
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 11-26-2013, 05:54 PM
  4. تصمیم گیری
    توسط saeed در انجمن مشاوره شغلی
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 10-26-2013, 02:38 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد