نمایش نتایج: از 1 به 16 از 16

موضوع: تنفر از داشتن فرزند

2110
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6562
    نوشته ها
    185
    تشکـر
    199
    تشکر شده 288 بار در 123 پست
    میزان امتیاز
    10

    تنفر از داشتن فرزند

    سلام و درود
    راستش من یه مشکلی دارم که هنوز برام تبدیل به مشکل نشده ولی به هر روی بطور بالقوه مشکل محسوب میشه... من الان 29 سالمه حدودا 5 ساله که ازدواج کردم، در حال حاضر نه من و نه همسرم قصدی برای داشتن فرزند نداریم ولی هر وقت همسن و سالان خودم رو میبینم در حالیکه بچه همراهشونه حس نفرت عجیبی نسبت به داشتن فرزند سراغم میاد... بدتر از اون وقتیه که توی جمعهای دوستانه، محیط کار، جمعهای خانوادگی و ... کسی بهم بگه :"حالا بذار خودت بچه دار شی...." انگار بهم توهین میشه!!!
    یکی از دلایلی که برای بچه دار نشدن دارم موقعیت شغلیمه که همیشه فکر میکنم با داشتن بچه به خطر می افته و دلیل دیگرم این که طرز تفکر من و خانوادم تا حد زیادی با جامعه متفاوته و این امر لطمات زیادی رو به خود من زده و نمیخوام فرزندم هم دچار این دوگانگی بشه.
    از مشاورین محترم میخوام لطفاً منو راهنمایی کنند. از اونجایی که این مسئله جزء دغدغه هام نبوده به خاطرش نزد مشاور نرفتم ولی اگر لازم باشه حتما این کار رو میکنم.
    متشکرم


  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تنفر از داشتن فرزند

    شغلتون چیه؟

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : تنفر از داشتن فرزند

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsa_bestgirl87 نمایش پست ها
    سلام و درود
    راستش من یه مشکلی دارم که هنوز برام تبدیل به مشکل نشده ولی به هر روی بطور بالقوه مشکل محسوب میشه... من الان 29 سالمه حدودا 5 ساله که ازدواج کردم، در حال حاضر نه من و نه همسرم قصدی برای داشتن فرزند نداریم ولی هر وقت همسن و سالان خودم رو میبینم در حالیکه بچه همراهشونه حس نفرت عجیبی نسبت به داشتن فرزند سراغم میاد... بدتر از اون وقتیه که توی جمعهای دوستانه، محیط کار، جمعهای خانوادگی و ... کسی بهم بگه :"حالا بذار خودت بچه دار شی...." انگار بهم توهین میشه!!!
    یکی از دلایلی که برای بچه دار نشدن دارم موقعیت شغلیمه که همیشه فکر میکنم با داشتن بچه به خطر می افته و دلیل دیگرم این که طرز تفکر من و خانوادم تا حد زیادی با جامعه متفاوته و این امر لطمات زیادی رو به خود من زده و نمیخوام فرزندم هم دچار این دوگانگی بشه.

    از مشاورین محترم میخوام لطفاً منو راهنمایی کنند. از اونجایی که این مسئله جزء دغدغه هام نبوده به خاطرش نزد مشاور نرفتم ولی اگر لازم باشه حتما این کار رو میکنم.
    متشکرم
    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    دفتر قیطریه:
    ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
    دفتر سعادت آباد:
    ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
    دفتر شریعتی:
    ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

    «نفرت» به عنوان هیجانی که در افراد منفعل،‌ ترسو و درونگرا وجود دارد، ریشه عشق و نفرت را به رابطه مادر و کودک نسبت داده میشود

    نفرت یکی از هیجانات و احساسات است که همه انسان‌ها کمابیش آن را تجربه می‌کنند.

    وقتی انسان در مواجهه با مکان، شیء یا شخصی دچار احساس ناخوشایند می‌شود و این احساس موجب دوری او از آن موقعیت می‌شود، به آن نفرت می‌گویند.

    در مورد ریشه نفرت بین روانشناسان تربیتی و سایر روانشناسان و روانپزشکان اختلاف نظر وجود دارد اما اکثر آنها نفرت را هیجانی می‌دانند که مقابل عشق است.

    اگر در دوران کودکی به ویژه 2 تا 3 سالگی عشق و محبت بین مادر و فرزند برقرار نشود، می‌تواند نقطه مقابل آن یعنی نفرت شکل بگیرد.

    مادر موضوع اساسی علاقه کودک است و این علاقه بعد از او نسبت به سایر اعضای خانواده و همسر تا پایان عمر ادامه پیدا می‌کند.

    تصویربرداری‌های پیشرفته حاکی از تحریک بیش از حد نقاط خاصی از مغز به ویژه هیپوتالاموس و قسمت‌هایی از لب و پیشانی در انسان‌هایی است که دچار نفرت می‌شوند.

    مطالعات بر روی حیوانات نیز این یافته را تأیید می‌کند چرا که تحریک نقاط یاد شده در مغز آن ها موجب احساس نفرت شده است.

    هرچند برخی معقتدند که نفرت همان اجتناب است اما باید گفت تفاوتی میان نفرت و اجتناب وجود دارد.

    عمده‌ترین تفاوت آنها این است که در اجتناب فرد عمداً و با اراده خود از موقعیت خاصی که قبلاً برایش ناخوشایند بوده دوری می‌کند. بنابراین نقش اراده فرد پیش از مواجهه با موقعیت مورد نظر وجود دارد، اما در نفرت زمانی که فرد با موقعیت نفرت‌انگیز مواجه شود دچار علائم خاصی می‌شود.

    این علائم به لحاظ روحی، احساس ترس، عصبانیت، خجالت و فرار از آن موقعیت خاص به شکل ناخودآگاه است.

    همچنین برخی علائم فیزیولوژیکی در سیستم قلب مانند تپش قلب، افزایش ضربان قلب و فشار خون وجود دارد. در مورد نفرت همچنین با علائمی در سیستم تنفسی همراه است. در این حالت فرد دچار احساس تنگی نفس،‌افزایش تعداد تنفس و احساس خستگی مفرط می‌شود.

    به لحاظ گوارشی نیز تهوع، اسهال، دل‌پیچش، خشکی دهان، لرزش ، تعریق و استفراغ به ویژه در کودکان از علائم شایع نفرت است.

    اگر نگوییم علل روانشناسی تنها عامل نفرت است باید بگویم بیشترین نقش را در این هیجان ایجاد می‌کند. اگر انسان همزمان با پدیده خاصی دچار حالت اضطراب و ترس شدید و در پی آن نفرت شود، بر اثر شرطی شدن، در مواجهه مجدد با همان موقعیت دچار اضطراب می‌شود.

    موجود زنده در مواجهه با ترس،‌ به یکی از دو راه جنگ و فرار می‌پردازد. چنانچه استرس بسیار شدید باشد و فرد نتواند از آن فرار کند یا با آن بجنگد، در او احساس تنفر شکل می‌گیرد.

    تنفر در انسانهایی ایجاد می‌شود که به لحاظ شخصیتی منفعل،‌ترسو و درونگرا هستند. مثلاً کودکی که تنهایی را ترجیح می‌دهد، در موقعیتهای مختلف سریع می‌ترسد. این کودکان معمولاً وابستگی افراطی به یکی از افراد خانواده به ویژه مادر دارند.

    این کودکان حتی وقتی در موقعیت‌هایی که به لحاظ استرس متوسط هستند قرار می‌گیرند دچار نفرت می‌شوند.

    برخی مسائل از نظر فرهنگی و اجتماعی نیز موجب احساس نفرت در افراد جامعه می شود. همچنین از نظر اجتماعی ممکن است دیدن یک سوسک توسط خانمی موجب ایجاد نفرت در او شود.

    گاهی نفرت در زندگی لازم است اما اگر تا حدی باشد که فرد قادر به کنترل آن نباشد آن وقت مشکل‌زا می‌شود.

    انسان طبیعی باید بتواند با روش‌های مقابله‌ای بر اضطرابش غلبه کند. نفرت در موارد غیر عادی که بر جسم، روابط اجتماعی بین فردی و ذهن فرد تأثیر می‌گذارد.

    نفرت‌هایی که گاهی بین همسران و همچنین والدین و فرزندان ایجاد می‌شود ناشی از سوءتفاهمات است که باید توسط فرد شناسایی شده و سپس با کمک سایر اعضای خانواده و بعد مشاور و روانپزشک برطرف شود.

    بهترین راه درمان این گونه سوءتفاهمات داشتن جلسات متوالی و طولانی برای حل مشکلات است.

    اختلاف بین عروس و خانواده همسر نمونه‌ای از این سوءتفاهمات است که موجب حسادت‌ می شود. دلیل این حسادت عدم دانستن جایگاه افراد است. مثلاً عروس انتظار دارد همسرش همه محبت خود را متوجه او کند. البته نمی‌توان گفت که همه این حالات موجب نفرت می‌شود اما در صورتی که علائم ذکر شده را داشته باشد نفرت است.

    برخی روانشناسان از نفرت به عنوان درمانی برای برخی اختلالات روانشناختی مانند سوءمصرف مواد و الکل استفاده می‌کنند. در این حالت با تزریق آمپول به فردی که مواد مصرف کرده موجب نفرت او نسبت به مواد مخدر می‌شوند.

    نفرت گاهی به عنوان یک علامت است. مثلاً در افسردگی فرد از خودش نفرت پیدا می‌کند و این موضوع می‌تواند موجب خودکشی او شود.

    در برخی اختلالات روانی مانند جنون جوانی،‌ فرد دچار سوءظن نسبت به اطرافیانش می‌شود که این موضوع می تواند نفرت و صدمه زدن به آنها را در پی داشته باشد.

    اگر نفرت شدید و با سایر علائم اختلالات روانپزشکی همراه باشد، باید فرد را به روانپزشک ارجاع داد تا تحت درمان قرار گیرد.

    نفرت هیجانی است که باید آن را شناسایی کرده، نسبت به رفع آن اقدام کنیم. آموزش روش‌های تطابق یکی از راهکارهای درمان نفرت است.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6562
    نوشته ها
    185
    تشکـر
    199
    تشکر شده 288 بار در 123 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تنفر از داشتن فرزند

    من مهندس عمرانم و تقریبا یک ساله که مدیر دفتر فنی شرکتی که توش کار میکنم شدم (یه شرکت مهندسین مشاور)، کارم و مسئولیتم خیلی سنگینه و وقت زیادی ازم میگیره

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25102
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    6
    تشکر شده 6 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تنفر از داشتن فرزند

    زندگی قاعده و قانون خودشو داره. مهم نیست شما چی میخوای یا من چی میخوام.

    اگه الان بچه دارنشید معلوم نیست چندسال دیگه بشید نشید یا اگه بشید شرایط چجوریه ... شما به عنان مادربچه حساب میشی یا مادربزرگش و خیلی چیزهای دیگه.

    نمیشه به میل خودمون زندگی کنیم.

  6. 3 کاربران زیر از Hasanzad بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تنفر از داشتن فرزند

    اصلا کار کردن خانوم ها یکی معضلات اجتماعی شده ، الان حوصله ندارم اگر میشه کسی یک تایپک در مورد این بزنه.
    یک عده مثل این خانوم به خاطر کار بچه دار نمی شوند ، یک عده هم که شدند ، بچه ول کردند به امان خدا (یکی از آثار بد اون روابط نامشروع که در سنین پایین مشاهده می شه و ....)، یک عده از دختر ها هم هستند که به حقوق پایین راضی می شوند و اینجور مشاغل برای پسر ها ومرد ها که باید اداره زندگی کنند کم می شه. حالا بعضی شرکت های خصوصی هم سواستفاده می کنند و مشکلات دیگر

  8. 2 کاربران زیر از omidd بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25102
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    6
    تشکر شده 6 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تنفر از داشتن فرزند

    در مورد موضوع دوم بسیار شدید موافقم با شما.
    توی این وضع بیکاری کشور خانم ها مشکلات مردان رو دوبرابر کردن.
    یعنی خیلی راحت میان با نصف حقوق کار باعث بیکاری اقایانی میشن که صاحب خانواده هستن.
    توهین نمیکنم ولی با وجود این قشر از خانم ما چرا باید نگران کار کردن افغانی ها توی کشورمون بشیم.

    لطفا برداشت بد نکنید من مخالف کار خانم ها نیستم اما اینگونه کار کردن نه به نفع خانم هاس نه اقایون
    امضای ایشان
    آدم‌ها، اول جوان‌ها را باوجود این‌که هم‌دیگر را دوست ندارند، به‌عقد ِ هم درمی‌آورند و بعد از این‌که آن‌ها
    نمی‌توانند یکدیگر را تحمل کنند،تعجب می‌کنند...
    آخر چطور می‌توان با کسی زندگی کرد بدون این‌که عاشق‌اش بود؟


  10. 3 کاربران زیر از Hasanzad بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21119
    نوشته ها
    255
    تشکـر
    252
    تشکر شده 188 بار در 121 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تنفر از داشتن فرزند

    وقتی حقوق مرد کفاف زندگی و خرج و مخارج رو نمی ده بعضی جاها لازمه زنم کمک خرج باشه چه اشکال داره. درضمن یه سری از شغل ها هم هست که می طلبه فقط زن باشه.
    امضای ایشان

    تنها کسی که با من درست رفتار می کند، خیاط من است
    که هربار اندازه های جدیدم را می گیرد. بقیه به همان اندازه های قبلی چسبیده اند
    و توقع دارند من خودم را با آنها جور کنم.


    جرج برنارد شاو



  12. کاربران زیر از کرانه آسمان بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21119
    نوشته ها
    255
    تشکـر
    252
    تشکر شده 188 بار در 121 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تنفر از داشتن فرزند

    راستی خانم مهسا بلاخره یه روزی بازنشسته خواهید شد و دیگه از قید و بند کار کردن در میاین اون وقت میبینید که کار اشتباهی کردید. دایی و زندایی بنده هم به دلیل کار و ادامه تحصیل ده سال بچه دار شدنشون رو عقب انداختند الان کلی پشیمون هستند.
    امضای ایشان

    تنها کسی که با من درست رفتار می کند، خیاط من است
    که هربار اندازه های جدیدم را می گیرد. بقیه به همان اندازه های قبلی چسبیده اند
    و توقع دارند من خودم را با آنها جور کنم.


    جرج برنارد شاو



  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تنفر از داشتن فرزند

    نقل قول نوشته اصلی توسط کرانه آسمان نمایش پست ها
    وقتی حقوق مرد کفاف زندگی و خرج و مخارج رو نمی ده بعضی جاها لازمه زنم کمک خرج باشه چه اشکال داره. درضمن یه سری از شغل ها هم هست که می طلبه فقط زن باشه.
    بعدا یک تایپک جداگانه می زنیم و درموردش بحث می کنیم.

  15. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : تنفر از داشتن فرزند

    نقل قول نوشته اصلی توسط omidd نمایش پست ها
    اصلا کار کردن خانوم ها یکی معضلات اجتماعی شده ، الان حوصله ندارم اگر میشه کسی یک تایپک در مورد این بزنه. یک عده مثل این خانوم به خاطر کار بچه دار نمی شوند ، یک عده هم که شدند ، بچه ول کردند به امان خدا (یکی از آثار بد اون روابط نامشروع که در سنین پایین مشاهده می شه و ....)، یک عده از دختر ها هم هستند که به حقوق پایین راضی می شوند و اینجور مشاغل برای پسر ها ومرد ها که باید اداره زندگی کنند کم می شه. حالا بعضی شرکت های خصوصی هم سواستفاده می کنند و مشکلات دیگر
    بابا ایشون کلا به بچه دار شدن علاقه ندارند و دنبال بهونه هستن که یه دلیل قانع برا خودشون بیارن کار و بهانه میکنن. و به بقیه اطرافیان هم میگن. سرکار میریم نمیشه ..ولی درکل علاقه ای ندارن به بچه دار شدن
    ویرایش توسط پریماه. : 12-16-2015 در ساعت 10:59 PM
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  16. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تنفر از داشتن فرزند

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    بابا ایشون کلا به بچه دار شدن علاقه ندارند و دنبال بهونه هستن که یه دلیل قانع برا خودشون بیارن کار و بهانه میکنن. و به بقیه اطرافیان هم میگن. سرکار میریم نمیشه ..ولی درکل علاقه ای ندارن به بچه دار شدن
    پریما خانوم ولی هستند کسانی که به خاطر اشتغال بچه دار نمی شند.

  17. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6562
    نوشته ها
    185
    تشکـر
    199
    تشکر شده 288 بار در 123 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تنفر از داشتن فرزند

    از همه پاسخها ممنونم

  18. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6562
    نوشته ها
    185
    تشکـر
    199
    تشکر شده 288 بار در 123 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تنفر از داشتن فرزند



    سلام مجدد بر همگی دوستان!


    من دوباره این تاپیک رو بالا میارم چون دیشب دوباره مشکلم عود کرد! دیشب با عده ایاز دوستان بیرون بودیم ویکی از دوستان که در حقیقت همسر دوست صمیمی من هستند کلی اصرار و پافشاری (و دلیل و منطق !) که زودتر بچه دار شید دیگهمن هم با شوخی و خنده قضیه رو فیصله دادم.


    حالا اصلا کاری به اینکه نه من نه همسرم نه آمادگیش رو داریم و نه دلمون بچه میخواد ندارم، مسئله من اینه که چرا یه عده هستند که به خودشون اجازه میدن در خصوصی ترین مسئله آدم (بله دقیقا خصوصی ترین چون به هر روی مربوط به مسائل زناشوییه) دخالت کنند و با چنین افرادی چطور باید برخورد کرد تا پاشون رو از گلیم خودشون درازتر نکنند؟


    البته لازم میدونم که به این نکته اشاره کنم که هم خانواده من هم خانواده همسرم اونقدر با فرهنگ و مودب هستند که هیچ وقت تا به امروز حتی کوچکترین اشاره ای هم به این امر نکردن، در حال حاضر، بیشتر این مطلب از طرف دوستان مطرح میشه و من فقط میخوام به اونها خیلی مودبانه بفهمونم این مسئله هیچ ربطی به هیچ کس جز خودم و همسرم نداره.

  19. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تنفر از داشتن فرزند

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsa_bestgirl87 نمایش پست ها


    سلام مجدد بر همگی دوستان!


    من دوباره این تاپیک رو بالا میارم چون دیشب دوباره مشکلم عود کرد! دیشب با عده ایاز دوستان بیرون بودیم ویکی از دوستان که در حقیقت همسر دوست صمیمی من هستند کلی اصرار و پافشاری (و دلیل و منطق !) که زودتر بچه دار شید دیگهمن هم با شوخی و خنده قضیه رو فیصله دادم.


    حالا اصلا کاری به اینکه نه من نه همسرم نه آمادگیش رو داریم و نه دلمون بچه میخواد ندارم، مسئله من اینه که چرا یه عده هستند که به خودشون اجازه میدن در خصوصی ترین مسئله آدم (بله دقیقا خصوصی ترین چون به هر روی مربوط به مسائل زناشوییه) دخالت کنند و با چنین افرادی چطور باید برخورد کرد تا پاشون رو از گلیم خودشون درازتر نکنند؟


    البته لازم میدونم که به این نکته اشاره کنم که هم خانواده من هم خانواده همسرم اونقدر با فرهنگ و مودب هستند که هیچ وقت تا به امروز حتی کوچکترین اشاره ای هم به این امر نکردن، در حال حاضر، بیشتر این مطلب از طرف دوستان مطرح میشه و من فقط میخوام به اونها خیلی مودبانه بفهمونم این مسئله هیچ ربطی به هیچ کس جز خودم و همسرم نداره.
    حالا خوبه شما خودتون بچه نمی خواین و بالاخره یه جوابی میدین.
    من که بچه دار نمیشم که وضعم بدتره. هروقت یکی میپرسه چرا بچه دار نمیشی، استرس میگیرم
    البته الان یه مدتیه رو خودم کار کردم
    اینجا هم خیلی از دوستان بهم کمک کردن این حس بد از وجودم پاک بشه. انگار یه جور احساس گناه یا بدهکاری میکردم به همه.

    به نظر من شما اعتماد به نفستون رو بالا ببرین. اینجوری کسی به خودش اجازه نمیده ازتون در این باره سوالی بپرسه.
    شاید باورتون نشه ولی برای من جواب داده. قبلا قبل از حضور تو جمع، همش با خودم میگفتم وای الان اگه ازم بپرسن پس چرا نی نی نمیاری، چکار کنم؟... وای الان اگه راجع به بچه دار شدن ازم سوال کنن چه جوابی بدم؟ و...
    و اغلب هم ازم پرسیده میشد.
    اما این اواخر قبل از حضور تو مهمونی یا جمع های خانوادگی، با خودم تکرار میکنم این زندگی منه و به کسی ربطی نداره که چکار میکنم.
    بعد یه کم از استعدادها یا هنرهایی که دارم برای خودم میشمرم. یه حس خوبی بهم دست میده و اعتماد به نفس پیدا میکنم.
    وقتی میرم تو مهمونی، انگار اون انرژی مثبته ناخوداگاه رو بقیه هم اثر میذاره. جدیدا دیگه کمتر پیش میاد کسی ازم درباره بارداری سوال بپرسه. اتفاقا انگار بیشتر هم به چشم اطرافیان میام و نکات مثبتی که دارم باعث جلب توجه شون میشه و کم کم این موضوع رفته تو حاشیه.

    شمام به خودتون تلقین نکنین که باید به بقیه جواب پس بدین، یا اگه ازم پرسیدن چطور قانع شون کنم و...

    انگار نه انگار. رو موضوعات دیگه تمرکز کنین، ان شاا... برای شمام مثل من جواب میده.

    موفق باشین.

  20. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6562
    نوشته ها
    185
    تشکـر
    199
    تشکر شده 288 بار در 123 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تنفر از داشتن فرزند

    نقل قول نوشته اصلی توسط talieh نمایش پست ها
    حالا خوبه شما خودتون بچه نمی خواین و بالاخره یه جوابی میدین.
    من که بچه دار نمیشم که وضعم بدتره. هروقت یکی میپرسه چرا بچه دار نمیشی، استرس میگیرم
    البته الان یه مدتیه رو خودم کار کردم
    اینجا هم خیلی از دوستان بهم کمک کردن این حس بد از وجودم پاک بشه. انگار یه جور احساس گناه یا بدهکاری میکردم به همه.

    به نظر من شما اعتماد به نفستون رو بالا ببرین. اینجوری کسی به خودش اجازه نمیده ازتون در این باره سوالی بپرسه.
    شاید باورتون نشه ولی برای من جواب داده. قبلا قبل از حضور تو جمع، همش با خودم میگفتم وای الان اگه ازم بپرسن پس چرا نی نی نمیاری، چکار کنم؟... وای الان اگه راجع به بچه دار شدن ازم سوال کنن چه جوابی بدم؟ و...
    و اغلب هم ازم پرسیده میشد.
    اما این اواخر قبل از حضور تو مهمونی یا جمع های خانوادگی، با خودم تکرار میکنم این زندگی منه و به کسی ربطی نداره که چکار میکنم.
    بعد یه کم از استعدادها یا هنرهایی که دارم برای خودم میشمرم. یه حس خوبی بهم دست میده و اعتماد به نفس پیدا میکنم.
    وقتی میرم تو مهمونی، انگار اون انرژی مثبته ناخوداگاه رو بقیه هم اثر میذاره. جدیدا دیگه کمتر پیش میاد کسی ازم درباره بارداری سوال بپرسه. اتفاقا انگار بیشتر هم به چشم اطرافیان میام و نکات مثبتی که دارم باعث جلب توجه شون میشه و کم کم این موضوع رفته تو حاشیه.

    شمام به خودتون تلقین نکنین که باید به بقیه جواب پس بدین، یا اگه ازم پرسیدن چطور قانع شون کنم و...

    انگار نه انگار. رو موضوعات دیگه تمرکز کنین، ان شاا... برای شمام مثل من جواب میده.

    موفق باشین.
    دوست عزیزم ممنونم از پاسخت، اما من به هیچ عنوان مشکل اعتماد به نفس ندارم... اصلا هم خودم رو موظف به پاسخگویی به کسی نمیبینم ولی میخوام یک بار برای همیشه پاسخی به افرادی که به خودشون اجازه دخالت در حریم خصوصی من رو میدن بدم تا دیگه به خودشون چنین اجازه ای ندن... همونطور که گفتم این آقا همسر دوستمه و نمیخوام طوری بشه که احساس کنه جواب بدی دادم و رابطه من و دوستم خدشه دار شه

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد