نمایش نتایج: از 1 به 10 از 10

موضوع: تمایل به داشتن رابطه عاشقانه

1012
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27880
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    6
    تشکر شده 6 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    تمایل به داشتن رابطه عاشقانه

    باسلام
    دوستان من یه رفیق چندین ساله دارم که خب بیشتر از رفیقه برام و داداشمه
    این رفیقم با یه خانومی در حد آجی مجازی دوست بود بعد یه مدت بهم گفت برو باهاش دوست شو من سعی کردم باهاش دوست بشم اما نشد!
    بعد از یه مدت اون خانوم با همین رفیقم دوست دختر و پسر شدن و الانم میگن که عاشق همن!
    حالا اینش خیلی مهم نیست مهم اینه که من زمانی که باهاشون میرم بیرون خیلی حسودیم میشه و خیلی دلم میخواد که منم یه عشقی مثل اونا داشته باشم
    اگرچه که جلوشون خیلی شادم و میگم میخندم.
    و با توجه به اینکه خیلی سعی کردم و همش به در بسته خوردم و ناامید شدم از خودم و فهمیدم هیچکسی رو ندارم

    آیا راهی هست که بتونم بیخیال بشم ؟ همش دپرسم همش ناراحتم داغونم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تنهایی و تحمل پایین

    سلام عزیزم عشق فقط مال افسانه هاس اینا که میبینی الان داغن بعد یه مدت سرد میشن اصل عشق نرسیدنه و خیلی دردناکه الان فقط دوست داشتن هست تا وقتی که دل همو بزنن منم الان خیلی تنهام سایمو تکیهگاهم کردم بهش تکیه کردم ینی خود متکی بهتره نری سراغ این چیزا .........تا ضربه نخوری

  3. 3 کاربران زیر از mahdis.p بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26338
    نوشته ها
    1,317
    تشکـر
    2,454
    تشکر شده 2,159 بار در 1,087 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تنهایی و تحمل پایین

    چند سالته؟ اگه شرایط ازدواج داری، ازدواج کن، ولی به هیچ وجه دنبال دوستی برای رسیدن به آرامش نرو، دخترها معمولا با هدف ازدواج سمت دوستی میرن و معمولا زود وابسته میشن بنابراین اگه شرایط ازدواج نداری فقط با احساس اون دختر بازی میکنی که عاقبت به خیری به همراه نداره، دوستی به قصد ازدواج هم باید با اطلاع خانواده ها باشه، اما اگه شرایط ازدواج نداری تنها راه نجات ازین تنهایی نزدیک شدن به خدا هست و صبوری تا اینکه خودش از فضلش بی نیازت کنه این وعده الهی هست حرف من نیست. اگر تنهاترین تنها شوم باز هم خدا هست

  5. 5 کاربران زیر از Mohammad313 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27880
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    6
    تشکر شده 6 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تنهایی و تحمل پایین

    میدونین من بزرگترین مشکلم اینه که نمیتونم با خودم کنار بیام یعنی زمانی که تو جمعی هستم که همه جفتن و من تک هستم خیلی احساس حقارت میکنم و به خودم میگم یعنی من انقدر پایینم ؟ انقدر مشکل دارم که کسی منو نمیخواد؟
    حتی چند روز پیش با همین جمع رفته بودم بیرون دقیقا فهمیدم که اضافی بینشون یعنی زمانی که همه جفت جفت دست تو دست شدن من تک و تنها شدم خیلی تحقیر شدم و قلبم شکست
    خودمم خیلی مایل نیستم تو این مجامع باشم اما خب بدلیل دوستی و رفاقتی که دارم باهاشون به اجبار میبرن منو و میگن ضدحال نباش منم نمیخوام خراب کننده ی روزشون باشم که بعدها بگن فلانی خراب کرد اون روزو مجبور میشم برم
    اما به خودم خیلی فشار میاد
    کاری از دستم بر نمیاد یعنی ؟؟

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,483 بار در 1,286 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : تنهایی و تحمل پایین

    نرو جایی که حس میکنی اونجا دلت خوش نیست .برا چی اینقدر به خودت عذاب میدی ؟؟؟؟ هیچکس مهمتر از خودت نیست سعی کن نظره خودت برات مهم تر باشه . براشون دلیل بیار بگو مثلا امروز یه جایی کار داری یا ... هر دفعه یه چیزی بگو تا دیگه اینقدر به تو پیله نکنن . بیشتر با گروهای مجردی برو بیرون تا ببینی مجردی هم برای خودش عالمی داره تا بعدن حسرت دوران مجردیتو نخوری .

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16357
    نوشته ها
    486
    تشکـر
    301
    تشکر شده 249 بار در 171 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تنهایی و تحمل پایین

    نگفتى چند سالته؟؟!
    اگر بقول دوستمون شرايط ازدواج و خواستگارى رو دارى با يكى از همين جفت دوستات كه بيشتر صميميتر هستى صحبت كن كه اگه مورد مناسبى طبق معيارات سراغ داشتن بهت معرفى كنن تا تو هم اگه قسمتت شد جفت بشى و از تنهايى در بياى


    Sent from my iPhone using Tapatalk

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23156
    نوشته ها
    364
    تشکـر
    593
    تشکر شده 396 بار در 211 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تنهایی و تحمل پایین

    سلام دوست عزیز !

    سنتون رو اگه میشه حتما بگید .

    شما اینقدر پایین نیستید که تنها میرید مهمونی ، شما اونقدر بالا هستید که واسه خوش بودن به فرد دیگه ای احتیاج ندارید و خوشیتون وابسته به فرد دیگه ای نیست ! میدونم الان میگی اینا همش شعاره ، ولی تا یه شکست عشقی درست حسابی نخوری به حرف من نمیرسی !

    رابطه (از هر نوعی ، چه دوستی چه ازدواج ، چه رسمی چه غیر رسمی ) وقتی ارزش داره که شما به این نتیجه برسی که "اوکی ، من وقتی تنهام حالم خوبه و خوشحالم، ولی وقتی تو(طرف مورد نظر) پیشم باشی حالم خیلی بهتر میشه و خوشحالتر میشم " ! اکثر (و نه همشون ، چون مثال نقض زیاد دیدم خودم) رابطه هایی که صرفا از روی تنهایی و افسردگی ناشی از اون شروع بشه بعد از مدتی اون سیل هیجانات که فروکش کنه ، کم کم سرد میشه ، حالا دو نفر ممکنه این سرد شدنه براشون توی 1 سال رقم بخوره ، دو نفر دیگه ممکنه تا آخر عمرشون این سرد شدنه طول بکشه ... قبل از ورود به هر نوع رابطه ی عاشقانه ای باید خودتو دوست داشته باشی ، از خودت و شرایطت راضی باشی ، برای فرار از واقعیت فعلی زندگیت (فرار از تنهایی یا مشکل درسی یا مواردی از این قبیل ) هیییییچچچچووووقققققت وارد رابطه نشو . ریسکش خیلی بالاست ، ممکنه شرایطت سختتر بشه و از لحاظ روحی نتونی فشار احساسی ناشی از اون رابطه را تحمل کنی و طرفتو مجبور بشی ولش کنی ، و اگه اون طرفت بهت خیلی وابسته شده باشه ضربه روحی خیلی شدیدی میخوره و تو هم این ضربه روحی طرفتو میبینی و خودتو سرزنش میکنی که خاک تو سرم که عرضه نداشتم نگهش دارم ، از یه طرفم دلت براش میسوزه و عذاب وجدان میگیرتت که دختره حالا اعصابش هر روز خورده ، اگه اون دختر کم تجربه باشه برای فرار از این حس وابستگیش به تو وارد یه رابطه جدید میشه ! نتیجش ؟ تو هم عشقتو از دست دادی ، هم الان دیگه مال تو نیست ، مال یکی دیگست ، اینجا علاوه بر اون عذاب وجدانت و سرزنش کردن خودت ، حس غیرتت هم تازه کاتالیزگری میشه برای اعصاب خوردی های بیشتر !!!!!

    ببین داداش ، من و بقیه دوستان همه مون تقریبا یه بار شکست عشقیو تجربه کردیم ، ضربه روحی خیلی سنگینیه ، چه برا دخترش چه برای پسر ، ب خصوص اگه اون فرد توی فامیل باشه و یا خونه اش نزدیک باشه یا هم دانشگاهیی یا ... که زیاد ببینیش ، تا بیای فراموشش کنی دوباره میبینش و حالت بدتر میشه :| عاشق هم که بشی هیچوقت نمیتونی طرفتو (به خصوص عشق اول) را از یادت ببری ، تا آخر عمرت هم نمیتونی باور کن :| میتونی کم کم خاطرشو توی ذهنت کم رنگ کنی ، ولی نمیتونی کامل فراموشش کنی و این تفاوت طلاق هستش و شکست عشقی ! توی طلاق شما چون با طرف رفتی زیر یه سقف و دیدی چه آدمی بوده و کامل همه بدی هاش را دیدی میتونی به این باور برسی که خب به درک که جدا شدم ، اصلا آدم زندگی نبود ! ولی توی شکست عشقی چون طرفتو هنوز کامل کامل نشناختی و اون تصویر ذهنی که ازش توی ذهنت یه فرشته بی خطا ساختی ، نمیتونی بدی هاشو اونقدر کامل درک کنی که به این باور برسی که این اصلا آدمش نبود و مشکلات شخصیتیش به خوبیهاش میچربید !

    دیگه خود دانی ، هر چند عشق یه چیزیه که آدم دوست داره خودش تجربش کنه ، ولی بازم به تجربه من و بقیه گوش کن ، روزی نرسه که دیر شده باشه و بگی ا ا ا ا ا فلانی گفت عاشق نشو ها !!! من گوش نکردم !
    امضای ایشان
    There is a charm about the forbidden that makes it unspeakably desirable

    -Mark Twain

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تنهایی و تحمل پایین

    نقل قول نوشته اصلی توسط AminBh نمایش پست ها
    باسلام
    دوستان من یه رفیق چندین ساله دارم که خب بیشتر از رفیقه برام و داداشمه
    این رفیقم با یه خانومی در حد آجی مجازی دوست بود بعد یه مدت بهم گفت برو باهاش دوست شو من سعی کردم باهاش دوست بشم اما نشد!
    بعد از یه مدت اون خانوم با همین رفیقم دوست دختر و پسر شدن و الانم میگن که عاشق همن!
    حالا اینش خیلی مهم نیست مهم اینه که من زمانی که باهاشون میرم بیرون خیلی حسودیم میشه و خیلی دلم میخواد که منم یه عشقی مثل اونا داشته باشم
    اگرچه که جلوشون خیلی شادم و میگم میخندم.
    و با توجه به اینکه خیلی سعی کردم و همش به در بسته خوردم و ناامید شدم از خودم و فهمیدم هیچکسی رو ندارم

    آیا راهی هست که بتونم بیخیال بشم ؟ همش دپرسم همش ناراحتم داغونم
    شما چندسالتونه؟؟

    این دوستیا هیچ جنبه مثبتی نداره
    جز ناراحتی و غصه و .. هیچ چی نداره
    همش عذابه
    همممممش
    90 درصد موارد هم یکی از دو طرف زیرش میزنه
    و همه بدبختیا و دلتنگیا میمونه برا طرف دیگه
    چرا میخای خودتو درگیر این چیزا کنی

    کاملا درکت میکنم
    چون منم تو جمع دوستام همچین شرایطی دارم
    همه جفتن
    فقط من تنهام
    ولی وقتی میدونم ته ته این دوستیا چیه
    چرا باید خودمو اذیت کنم

    من نمیدونم سن شما چقدره
    ولی ی مقطع سنی هست ک ادم دیگه نباید بره سمت این چیزا
    باید ب فکر زندگی و ایندش باشه

    ب نظرم اصصصصلا سمت این دوستیا نرو
    ولی اگه واقعا میخای با کسی باشی
    حالا برای دوستی
    اشنایی
    و حتی ازدواج

    ب همون دوستای دوستات بگو
    یکیو با شرایط درست
    ک میشناسن بهت معرفی کنن

    اعتماد ب نفست پایین نیاد ..
    اینکه با کسی دوست نیسی
    دلیل نمیشه که تو بد باشی

    خوب بودن و بد بودنو
    با داشتن و نداشتن دوس دختر و دوس پسر نمیسنجن

    موفق باشی
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27880
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    6
    تشکر شده 6 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تنهایی و تحمل پایین

    دوستان گلم بنده 18 سالمه و شرایط ازدواج رو ندارم نه کار نه خونه نه درامد نه سربازی هیچی متاسفانه انقدر از زندگی نا امید شدم و تنهایی کشیدم که حوصله خودمم ندارم دارم میرم سمت سیگار و قلیون

  12. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تنهایی و تحمل پایین

    احمقی عایا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ منم شکست عشقی خوردم برم سمت تریاک از چاله درام برم تو چاه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خودت قضاوت کن حیفت نی هزار نوع سرطان بندازی تو جونت بچه ای ها درست فکر کن

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد