نمایش نتایج: از 1 به 10 از 10

موضوع: تکانش فیزیکی در وسواس فکری

1084
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    24934
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    تکانش فیزیکی در وسواس فکری

    با عرض ادب
    زنی 30 ساله هستم. مدت 10 ساله که به وسواس فکری مبتلا هستم و درمان های زیادی رو انجام دادم تا اینکه سال گذشته حالم خیلی بهتر شد و ازدواج کردم. از چند ماه پیش شکل وسواس من رفته رفته تغییر کرد. افکار وسواسی گذشته ام به طور خلاصه این صورت بود که در ذهنم می دیدم که مورد تجاوز مرده ها قرار گرفتم و صدایی ذهنی به من می گفت که مورد تجاوز افراد مرده قرار گرفتی..دیدن اعلامیه و مطالعه تاریخ و هر چیزی که به نوعی با مرده ها ارتباط داشت مرا اذیت می کرد و به غسل جنابت و گاهی غسل میت(در حالی که به هیچ عنوان چنین لتفاقی نیفتاده بود و تنها برای حس بهتر) می انجامید. حالا افکار تغیر کرده و البته بهتر است بگویم گسترده تر شده.حالا در افکار و صداها و تصاویر ذهنی، مرگ همسر و ازدواج بعدی و تمایل به زندگی مجردی بعد از مرگ همسر را متاسفانه همراه با موضوع جدیدی یعنی "تکانش فیزیولوژیک" تجربه می کنم.معمولا هر چه قدر فکری ازار دهنده تر و بانی عذاب وجدان بیشتری باشد انقباض بیشتری را در ناحیه رحم و واژن و شاید مثانه تجربه می کنم. صداهای ذهنی هم مکمل می شوند و هشدار می دهند که این تکانش، شاید مهر تاییدی بر این فکر بوده و ینکه باید غسل کنی تا خطر برطرف شود. از طرفی در شرایطی خاص قراری گذاشتم که اگر به خاطر این مسائل غسل کنم بدترین ترس هایم اتفاق بیفتند. تردید و ترس به طرز وحشتناکی وجودم را فرا گرفته. گاهی اشتباها کاری یا فکری میکنم که نباید می کردم. تجزیه تحلیل افکار و انواع خنثی سازی را انجام می دهم. کنترل افکار و کلماتم را تقریبا دارم از دست می دهم. همه چیز خیلی پیچیده است و مجال گفتن بیش از این نیست. متاسفانه من در حال حاضر از نظر مالی به هیچ عنوان توان پرداخت هزینه مشاوره را ندارم. اگر راه نجاتی برای من پیدا شود زندگی من و خیلی از انسانهای اطرافم که به نوعی درگیر مششکل من هستند بهبود می یابد.
    با سپاس فراوان و آرزوی لحظه های پر از آرامش برای همه انسانهای دنیا

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : تکانش فیزیکی در وسواس فکری

    نقل قول نوشته اصلی توسط aamg85 نمایش پست ها
    با عرض ادب
    زنی 30 ساله هستم. مدت 10 ساله که به وسواس فکری مبتلا هستم و درمان های زیادی رو انجام دادم تا اینکه سال گذشته حالم خیلی بهتر شد و ازدواج کردم. از چند ماه پیش شکل وسواس من رفته رفته تغییر کرد. افکار وسواسی گذشته ام به طور خلاصه این صورت بود که در ذهنم می دیدم که مورد تجاوز مرده ها قرار گرفتم و صدایی ذهنی به من می گفت که مورد تجاوز افراد مرده قرار گرفتی..دیدن اعلامیه و مطالعه تاریخ و هر چیزی که به نوعی با مرده ها ارتباط داشت مرا اذیت می کرد و به غسل جنابت و گاهی غسل میت(در حالی که به هیچ عنوان چنین لتفاقی نیفتاده بود و تنها برای حس بهتر) می انجامید. حالا افکار تغیر کرده و البته بهتر است بگویم گسترده تر شده.حالا در افکار و صداها و تصاویر ذهنی، مرگ همسر و ازدواج بعدی و تمایل به زندگی مجردی بعد از مرگ همسر را متاسفانه همراه با موضوع جدیدی یعنی "تکانش فیزیولوژیک" تجربه می کنم.معمولا هر چه قدر فکری ازار دهنده تر و بانی عذاب وجدان بیشتری باشد انقباض بیشتری را در ناحیه رحم و واژن و شاید مثانه تجربه می کنم. صداهای ذهنی هم مکمل می شوند و هشدار می دهند که این تکانش، شاید مهر تاییدی بر این فکر بوده و ینکه باید غسل کنی تا خطر برطرف شود. از طرفی در شرایطی خاص قراری گذاشتم که اگر به خاطر این مسائل غسل کنم بدترین ترس هایم اتفاق بیفتند. تردید و ترس به طرز وحشتناکی وجودم را فرا گرفته. گاهی اشتباها کاری یا فکری میکنم که نباید می کردم. تجزیه تحلیل افکار و انواع خنثی سازی را انجام می دهم. کنترل افکار و کلماتم را تقریبا دارم از دست می دهم. همه چیز خیلی پیچیده است و مجال گفتن بیش از این نیست. متاسفانه من در حال حاضر از نظر مالی به هیچ عنوان توان پرداخت هزینه مشاوره را ندارم. اگر راه نجاتی برای من پیدا شود زندگی من و خیلی از انسانهای اطرافم که به نوعی درگیر مششکل من هستند بهبود می یابد.
    با سپاس فراوان و آرزوی لحظه های پر از آرامش برای همه انسانهای دنیا

    «وسواس» یک نوع اختلالی است که انسان، بدون اختیار و از روی اجبار، عملی را مکررا انجام میدهد و یا مطلب و موضوعی را در فکر و ذهن خود تکرار میکند.
    اولی را «وسواس عملی» و دومی را «وسواس فکری» گویند.


    در واقع در ذهن فرد وسواسی، اختلالی به وجود می‌آید که توقف قطعی آن فکر یا آن عمل حاصل نم‌یشود. اغلب مبتلایان به وسواس فکری نیز، افکار بیهوده و شرم آور یا وحشتناکی در ذهن خود به وجود می‌آورند که این افکار در چرخه‏ای بی‌پایان، مرتب تکرار می‌شود.


    نکته دیگر این که مبتلایان به این اختلال، قادرند پریشانی و مشکل و ناراحتی خود را، به عنوان یک مسأله خصوصی، پنهان نگه دارند و گاهی چندین ساعت دور از چشم دیگران صرف افکار یا کارهای مخفیانه خود کنند.


    خوشبختانه شما با طرح و ارسال نامه، از مشکل و موضوعی که شما را در رنج قرار داده است، ما را با خبر کرده‏اید و در واقع تصمیم به حل و درمان آن دارید. بنابر این شما نیمی از راه درمان را پیموده‏اید و برای ادامه و حل کامل آن، باید ضمن توجه به ضررها، عوارض و پیامدهای سوء وسواس راه‏کارهای ارائه شده را اگر انجام دهید تا بهبودی کامل برای خود به ارمغان آورید.



    الف) ضررهای وسواس عبارت است از:
    1. اتلاف وقت و از دست دادن سرمایه ارزشمند عمر؛
    زیرا بازیابی زمان از دست رفته امکان ندارد؛
    2. عدم توانایی در تمرکز حواس و ایجاد حواس پرتی؛
    3. بازماندن از کارهای اصلی (از جمله تحصیل علم و مطالعه و درس خواندن و به دنبال آن افت تحصیلی)؛
    4. خسته شدن ذهن و بی حوصله شدن فرد برای فکر کردن درباره موضوعات مهم و اساسی زندگی و تحصیلی.



    ب) راه‏کارهای عملی جهت مقابله با وسواس فکری و درمان آن عبارت است از:
    1. غرقه ‏سازی:

    بدین صورت که فرد مبتلا به آن، با اختیار خود آن قدر خود را در معرض همان موضوعی که از آن رنج میبرد قرار دهد تا از آن فکر خسته و متنفّر شود. بنابراین هر روز، زمانی را به فکر کردن درباره موضوع وسواس فکری خود اختصاص دهید و آن چنان و آن قدر درباره آن فکر کنید که از آن متنفّر شوید. در نتیجه هرگاه بدون اختیار هم ذهنتان به آن معطوف شد و خواستید از روی اجبار تکرار کنید، اراده و اختیارتان در دور کردن آن فکر و اجتناب از آن، چیره و حاکم شود.


    2. هرگاه ذهنتان بدون اختیار مشغول همان اوهام و افکار بیهوده وسواسی شد، مشت خود را محکم روی زمینی بکوبید با گفتن ذکر لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم از جای خود بلند شده، تغییر حالت دهید تا بدینوسیله از آن فکر تکراری و وسواس رهایی یابید.


    3. کش نازکی را دور مچ دست خود بندید. هرگاه افکار وسواس به سراغ شما آمد، با کشیدن کش و رها کردن آن روی دستتان و ایجاد درد مختصری روی مچ خود، از آن فکر رهایی خواهید یافت.
    4. با خودتان عهد ببندید و برنامه‏ریزی کنید که زمان فکر کردن درباره موضوع وسواس، ساعت خاصی باشد (مثلاً 5/4 تا 5 بعدازظهر) و در طول روز هرگاه اوهام و افکار وارد ذهنتان شد، به خودتان بگویید زمان فکر کردن فلان ساعت مقرر است و در زمان مقرّر نیز مدتی رابه فکر کردن درباره آن موضوع اختصاص دهید و ذهنتان را به آن مشغول سازید تا این که در طول روز و به طور پراکنده، ذهنتان مشغول آن نباشد. ضمنا آن زمان اختصاصی را به تدریج در طی (مثلاً 30 روز) روزی یک دقیقه کم کنید تا به صفر برسد.


    5. هر روز به خود تلقین کنید که «من قادرم افکار وسواسی‌ام را کنار بگذارم»؛ زیرا تلقین یکی از راه‏های مبارزه با افکار منفی است و وسواس فکری نیز چیزی جز یک فکر منفی مزاحم نیست.
    گفتنی است که برای درمان وسواس فکری نیاز به صبر و حوصله و پشتکار در به اجرا درآوردن راه‏های فوق است تا این که به تدریج از آن افکار رهایی یابید و انتظار حل و درمان یک شبه آن را نداشته باشید.


    بنابراین با عمل به راه‏کارهای ارائه شده و ارزیابی نتیجه آن، میزان پیشرفت خود در مهار وسواس در مکاتبه بعدی برای ما بفرستید تا در صورت لزوم، مطالب دیگری برایتان ارسال گردد.
    ضمنا بعضی از این راه‏کارها در عرض همدیگر قرار دارد و هر کدام را که بهتر می‌توانید انجام دهید یا بهتر جواب می‌دهد، آن را اجرا و پیگیری کنید.


    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    دفتر قیطریه:
    ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
    دفتر سعادت آباد:
    ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
    دفتر شریعتی:
    ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    24934
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تکانش فیزیکی در وسواس فکری

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    «وسواس» یک نوع اختلالی است که انسان، بدون اختیار و از روی اجبار، عملی را مکررا انجام میدهد و یا مطلب و موضوعی را در فکر و ذهن خود تکرار میکند.
    اولی را «وسواس عملی» و دومی را «وسواس فکری» گویند.


    در واقع در ذهن فرد وسواسی، اختلالی به وجود می‌آید که توقف قطعی آن فکر یا آن عمل حاصل نم‌یشود. اغلب مبتلایان به وسواس فکری نیز، افکار بیهوده و شرم آور یا وحشتناکی در ذهن خود به وجود می‌آورند که این افکار در چرخه‏ای بی‌پایان، مرتب تکرار می‌شود.


    نکته دیگر این که مبتلایان به این اختلال، قادرند پریشانی و مشکل و ناراحتی خود را، به عنوان یک مسأله خصوصی، پنهان نگه دارند و گاهی چندین ساعت دور از چشم دیگران صرف افکار یا کارهای مخفیانه خود کنند.


    خوشبختانه شما با طرح و ارسال نامه، از مشکل و موضوعی که شما را در رنج قرار داده است، ما را با خبر کرده‏اید و در واقع تصمیم به حل و درمان آن دارید. بنابر این شما نیمی از راه درمان را پیموده‏اید و برای ادامه و حل کامل آن، باید ضمن توجه به ضررها، عوارض و پیامدهای سوء وسواس راه‏کارهای ارائه شده را اگر انجام دهید تا بهبودی کامل برای خود به ارمغان آورید.



    الف) ضررهای وسواس عبارت است از:
    1. اتلاف وقت و از دست دادن سرمایه ارزشمند عمر؛
    زیرا بازیابی زمان از دست رفته امکان ندارد؛
    2. عدم توانایی در تمرکز حواس و ایجاد حواس پرتی؛
    3. بازماندن از کارهای اصلی (از جمله تحصیل علم و مطالعه و درس خواندن و به دنبال آن افت تحصیلی)؛
    4. خسته شدن ذهن و بی حوصله شدن فرد برای فکر کردن درباره موضوعات مهم و اساسی زندگی و تحصیلی.



    ب) راه‏کارهای عملی جهت مقابله با وسواس فکری و درمان آن عبارت است از:
    1. غرقه ‏سازی:

    بدین صورت که فرد مبتلا به آن، با اختیار خود آن قدر خود را در معرض همان موضوعی که از آن رنج میبرد قرار دهد تا از آن فکر خسته و متنفّر شود. بنابراین هر روز، زمانی را به فکر کردن درباره موضوع وسواس فکری خود اختصاص دهید و آن چنان و آن قدر درباره آن فکر کنید که از آن متنفّر شوید. در نتیجه هرگاه بدون اختیار هم ذهنتان به آن معطوف شد و خواستید از روی اجبار تکرار کنید، اراده و اختیارتان در دور کردن آن فکر و اجتناب از آن، چیره و حاکم شود.


    2. هرگاه ذهنتان بدون اختیار مشغول همان اوهام و افکار بیهوده وسواسی شد، مشت خود را محکم روی زمینی بکوبید با گفتن ذکر لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم از جای خود بلند شده، تغییر حالت دهید تا بدینوسیله از آن فکر تکراری و وسواس رهایی یابید.


    3. کش نازکی را دور مچ دست خود بندید. هرگاه افکار وسواس به سراغ شما آمد، با کشیدن کش و رها کردن آن روی دستتان و ایجاد درد مختصری روی مچ خود، از آن فکر رهایی خواهید یافت.
    4. با خودتان عهد ببندید و برنامه‏ریزی کنید که زمان فکر کردن درباره موضوع وسواس، ساعت خاصی باشد (مثلاً 5/4 تا 5 بعدازظهر) و در طول روز هرگاه اوهام و افکار وارد ذهنتان شد، به خودتان بگویید زمان فکر کردن فلان ساعت مقرر است و در زمان مقرّر نیز مدتی رابه فکر کردن درباره آن موضوع اختصاص دهید و ذهنتان را به آن مشغول سازید تا این که در طول روز و به طور پراکنده، ذهنتان مشغول آن نباشد. ضمنا آن زمان اختصاصی را به تدریج در طی (مثلاً 30 روز) روزی یک دقیقه کم کنید تا به صفر برسد.


    5. هر روز به خود تلقین کنید که «من قادرم افکار وسواسی‌ام را کنار بگذارم»؛ زیرا تلقین یکی از راه‏های مبارزه با افکار منفی است و وسواس فکری نیز چیزی جز یک فکر منفی مزاحم نیست.
    گفتنی است که برای درمان وسواس فکری نیاز به صبر و حوصله و پشتکار در به اجرا درآوردن راه‏های فوق است تا این که به تدریج از آن افکار رهایی یابید و انتظار حل و درمان یک شبه آن را نداشته باشید.


    بنابراین با عمل به راه‏کارهای ارائه شده و ارزیابی نتیجه آن، میزان پیشرفت خود در مهار وسواس در مکاتبه بعدی برای ما بفرستید تا در صورت لزوم، مطالب دیگری برایتان ارسال گردد.
    ضمنا بعضی از این راه‏کارها در عرض همدیگر قرار دارد و هر کدام را که بهتر می‌توانید انجام دهید یا بهتر جواب می‌دهد، آن را اجرا و پیگیری کنید.


    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    دفتر قیطریه:
    ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
    دفتر سعادت آباد:
    ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
    دفتر شریعتی:
    ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه
    خیلی خیلی ممنونم از راهنمایی های عالی و دلگرمی بخشتون. حتما این کارها رو رو انجام می دم و نتیجه رو رو یادداشت می کنم. زیر سایه خداوند باشید.

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تکانش فیزیکی در وسواس فکری

    نقل قول نوشته اصلی توسط aamg85 نمایش پست ها
    با عرض ادب
    زنی 30 ساله هستم. مدت 10 ساله که به وسواس فکری مبتلا هستم و درمان های زیادی رو انجام دادم تا اینکه سال گذشته حالم خیلی بهتر شد و ازدواج کردم. از چند ماه پیش شکل وسواس من رفته رفته تغییر کرد. افکار وسواسی گذشته ام به طور خلاصه این صورت بود که در ذهنم می دیدم که مورد تجاوز مرده ها قرار گرفتم و صدایی ذهنی به من می گفت که مورد تجاوز افراد مرده قرار گرفتی..دیدن اعلامیه و مطالعه تاریخ و هر چیزی که به نوعی با مرده ها ارتباط داشت مرا اذیت می کرد و به غسل جنابت و گاهی غسل میت(در حالی که به هیچ عنوان چنین لتفاقی نیفتاده بود و تنها برای حس بهتر) می انجامید. حالا افکار تغیر کرده و البته بهتر است بگویم گسترده تر شده.حالا در افکار و صداها و تصاویر ذهنی، مرگ همسر و ازدواج بعدی و تمایل به زندگی مجردی بعد از مرگ همسر را متاسفانه همراه با موضوع جدیدی یعنی "تکانش فیزیولوژیک" تجربه می کنم.معمولا هر چه قدر فکری ازار دهنده تر و بانی عذاب وجدان بیشتری باشد انقباض بیشتری را در ناحیه رحم و واژن و شاید مثانه تجربه می کنم. صداهای ذهنی هم مکمل می شوند و هشدار می دهند که این تکانش، شاید مهر تاییدی بر این فکر بوده و ینکه باید غسل کنی تا خطر برطرف شود. از طرفی در شرایطی خاص قراری گذاشتم که اگر به خاطر این مسائل غسل کنم بدترین ترس هایم اتفاق بیفتند. تردید و ترس به طرز وحشتناکی وجودم را فرا گرفته. گاهی اشتباها کاری یا فکری میکنم که نباید می کردم. تجزیه تحلیل افکار و انواع خنثی سازی را انجام می دهم. کنترل افکار و کلماتم را تقریبا دارم از دست می دهم. همه چیز خیلی پیچیده است و مجال گفتن بیش از این نیست. متاسفانه من در حال حاضر از نظر مالی به هیچ عنوان توان پرداخت هزینه مشاوره را ندارم. اگر راه نجاتی برای من پیدا شود زندگی من و خیلی از انسانهای اطرافم که به نوعی درگیر مششکل من هستند بهبود می یابد.
    با سپاس فراوان و آرزوی لحظه های پر از آرامش برای همه انسانهای دنیا
    سلام

    عزیز متاسفم از آنچه که خواندم لطفا به سوالات زیر پاسخ دهید:

    سن و سال همسرتان؟

    شغل و تحصیلات همسرتان؟

    شغل و کار شما؟

    فرزند یا فرزندان و سن وسال آنها؟

    تشخیص دقیق همکاران در مورد شما و داروهای که مصرف میکنید یا میکرده اید؟

    سابقه اختلال یا بیماری روانی در خانواده شما(پدر و خاله و دختر خاله و.....؟

    سابقه خودکشی در فامیل؟

    سابقه تجاوز جنسی یا بهره برداری جنسی؟

    مشاهده روابط جنسی در کودکی؟

    لطفا و حتما جوابیه به صورت نقل قول

    با سپاس
    dr
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    24934
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تکانش فیزیکی در وسواس فکری

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    سلام

    عزیز متاسفم از آنچه که خواندم لطفا به سوالات زیر پاسخ دهید:

    سن و سال همسرتان؟

    شغل و تحصیلات همسرتان؟

    شغل و کار شما؟

    فرزند یا فرزندان و سن وسال آنها؟

    تشخیص دقیق همکاران در مورد شما و داروهای که مصرف میکنید یا میکرده اید؟

    سابقه اختلال یا بیماری روانی در خانواده شما(پدر و خاله و دختر خاله و.....؟

    سابقه خودکشی در فامیل؟

    سابقه تجاوز جنسی یا بهره برداری جنسی؟

    مشاهده روابط جنسی در کودکی؟

    لطفا و حتما جوابیه به صورت نقل قول

    با سپاس
    dr
    ممنونم از پاسختون.
    همسرم 35 سال دارن و دیپلم هستن. در حال حاضر هم در حراست یک مجتمع کار می کنن. بنده لیسانس اقتصاد هستم و در تا قبل از اوچ بیماریم تا همین یک ماه پیش نویسنده و مترجم بودم. (به صورت کار در منزل) و در حال حاضر بیکارم.فرزند ندارم و 5 ماه از ازدواجمان می گذرد.همسرم راجع به بیماریم می دونستن و می دونستن که دارو مصرف می کنم و الان هم خیلی همراهی می کنن. در این ده سال داروهای زیادی مصرف کردم که پای ثابتش فلوکسامین بوده. تا چندی پیش فلوکسامین و ابیلیزول می خوردم و بعد 2 ماه دارو نخوردم و الان دوباره فلوکسامین می خورم. چون احتمال بارداری وجود داشت فقط فلوکسامین برام تجویز کردن و الان مشخص شده که باردار نیستم. دوشنبه وقت روانپزشک سابقم رو دارم که خیلی خوب پیش رفته بودیم. سالها پیش حدود 9 بار شوک درمانی شدم. رفتار درمانی های ناقص هم انجام داده بودم. متاسفاه هزینه مشاوره بسیار بالاست و کار با چند جلسه در ست نمیشه. کتاب دکتر گریسون رو مطالعه کردم ولی من به تنهایی نتونستم دست نویس های مناسبم رو تهیه کنم. سابقه تجاوز جنسی نداشتم و رابطه ای هم در کودکی ندیدم. بسیار فرد ریزبینی هستم و خیلی تمایل به خوب بودن و مخصوصا راستگویی دارم. مطالعات زیادی در زمینه فلسفه و فیزیک نظری داشتم و این من رو در مورد ادیان و و اعتقادات بسیار حساس کرده به طوریکه قادر نیستم به راحتی افراد عادی فکر کنم و سولاتی دارم که حتی بیانشون سخته و تا کنون فردی که همپام بتونه بحث کنه پیدا نکردم. سابقه بیماری وسواس رو به صورت وراثتی دارم و دختر دایی من هم به شدت وسواس فکری داره. سابقه خودکشی رو مطمئن نیستم. بنا به دلایلی ممکنه مرگ یکی از نزدیکانم در اثر خود کشی باشه. سابقه خودکشی هم قبل از ازدواجم زیاد داشتم. در حال حاضر قصد خودکشی ندارم چون بیش از قصد آزار اطرافیانم رو ندارم.
    ببخشید که طولانی شد.
    سپاس

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تکانش فیزیکی در وسواس فکری

    نقل قول نوشته اصلی توسط aamg85 نمایش پست ها
    ممنونم از پاسختون.
    همسرم 35 سال دارن و دیپلم هستن. در حال حاضر هم در حراست یک مجتمع کار می کنن. بنده لیسانس اقتصاد هستم و در تا قبل از اوچ بیماریم تا همین یک ماه پیش نویسنده و مترجم بودم. (به صورت کار در منزل) و در حال حاضر بیکارم.فرزند ندارم و 5 ماه از ازدواجمان می گذرد.همسرم راجع به بیماریم می دونستن و می دونستن که دارو مصرف می کنم و الان هم خیلی همراهی می کنن. در این ده سال داروهای زیادی مصرف کردم که پای ثابتش فلوکسامین بوده. تا چندی پیش فلوکسامین و ابیلیزول می خوردم و بعد 2 ماه دارو نخوردم و الان دوباره فلوکسامین می خورم. چون احتمال بارداری وجود داشت فقط فلوکسامین برام تجویز کردن و الان مشخص شده که باردار نیستم. دوشنبه وقت روانپزشک سابقم رو دارم که خیلی خوب پیش رفته بودیم. سالها پیش حدود 9 بار شوک درمانی شدم. رفتار درمانی های ناقص هم انجام داده بودم. متاسفاه هزینه مشاوره بسیار بالاست و کار با چند جلسه در ست نمیشه. کتاب دکتر گریسون رو مطالعه کردم ولی من به تنهایی نتونستم دست نویس های مناسبم رو تهیه کنم. سابقه تجاوز جنسی نداشتم و رابطه ای هم در کودکی ندیدم. بسیار فرد ریزبینی هستم و خیلی تمایل به خوب بودن و مخصوصا راستگویی دارم. مطالعات زیادی در زمینه فلسفه و فیزیک نظری داشتم و این من رو در مورد ادیان و و اعتقادات بسیار حساس کرده به طوریکه قادر نیستم به راحتی افراد عادی فکر کنم و سولاتی دارم که حتی بیانشون سخته و تا کنون فردی که همپام بتونه بحث کنه پیدا نکردم. سابقه بیماری وسواس رو به صورت وراثتی دارم و دختر دایی من هم به شدت وسواس فکری داره. سابقه خودکشی رو مطمئن نیستم. بنا به دلایلی ممکنه مرگ یکی از نزدیکانم در اثر خود کشی باشه. سابقه خودکشی هم قبل از ازدواجم زیاد داشتم. در حال حاضر قصد خودکشی ندارم چون بیش از قصد آزار اطرافیانم رو ندارم.
    ببخشید که طولانی شد.
    سپاس

    سلام
    ممنون از پاسختون البته نفرمودید که تشخیص دقیق دوستان ما چی بوده؟

    ولی به نظر من گلم مشکل شما متاسفانه فراتر از ocd و وسواس فکری و.... البته داروهاتون نسبتا بد نبوده ولی من بیشتر با این مختصر توضیحات شما عزیز در شما اثاری از دوقطبی و ایلیوشن میبینم.

    حتما نیاز به دارو دارید بدون دارو دیر یا زود به هم میریزید گلم.

    به یک روانپزشک جهت دارو مراجعه و لطفا بگید که در ضمن یکی از همکاران این احتمال رو در موردم دادن. فعلا از بچه دار شدن تا آزمایشات و تشخیص دقیق بگذرید تا از بابت درصد انتقال ژنتیکی آن آگاه گردید.

    فرمودید که مشاوره براتون مقدور نیست. از مراکز بهزیستی شهر خود میتوانید در جهت مشاوره بدون هزینه بهره بگیرید.

    موفق باشید

    سپاس
    dr
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    24934
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تکانش فیزیکی در وسواس فکری

    [QUOTE=شهرام2014;145300]سلام
    ممنون از پاسختون البته نفرمودید که تشخیص دقیق دوستان ما چی بوده؟

    ولی به نظر من گلم مشکل شما متاسفانه فراتر از ocd و وسواس فکری و.... البته داروهاتون نسبتا بد نبوده ولی من بیشتر با این مختصر توضیحات شما عزیز در شما اثاری از دوقطبی و ایلیوشن میبینم.

    حتما نیاز به دارو دارید بدون دارو دیر یا زود به هم میریزید گلم.

    به یک روانپزشک جهت دارو مراجعه و لطفا بگید که در ضمن یکی از همکاران این احتمال رو در موردم دادن. فعلا از بچه دار شدن تا آزمایشات و تشخیص دقیق بگذرید تا از بابت درصد انتقال ژنتیکی آن آگاه گردید.

    فرمودید که مشاوره براتون مقدور نیست. از مراکز بهزیستی شهر خود میتوانید در جهت مشاوره بدون هزینه بهره بگیرید.

    موفق باشید

    سپاس
    dr[/

    خیلی خیلی سپاسگذارم جناب دکتر
    بله چندین سال پیش در مورد من تشخیص دوقطبی هم داده بودن. ولی همیشه تشخیص OCD هم در کار بوده. حتما فرمایشاتتون رو به روانپزشکم منتقل میکنم و ممنونم از همه راهنمایی هاتون.

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تکانش فیزیکی در وسواس فکری

    موفق باشید سپاس drl
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    24934
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تکانش فیزیکی در وسواس فکری

    سلام دوباره من به روانپزشکم رجوع کردم و گفتند فقط وسواس فکریه و فلووکسامسن..ابیلیزول..دپاکی ن..تریفن..و کلروزپام تجویز کردند قرار شد بعد از از 10 روز مجددا به ایشان مراجعه کنم تا بررسی کنند. در مورد تکانش ها معتقدند که شرطی شدن بدن است. گفتم اینها رو عرض کنم که موضوع ناقص نومنه و در ضمن از دکتر شهرام و دکتر فرخ هم سپاسگذاری دوباره داشته باشم.

  10. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تکانش فیزیکی در وسواس فکری

    نقل قول نوشته اصلی توسط aamg85 نمایش پست ها
    سلام دوباره من به روانپزشکم رجوع کردم و گفتند فقط وسواس فکریه و فلووکسامسن..ابیلیزول..دپاکی ن..تریفن..و کلروزپام تجویز کردند قرار شد بعد از از 10 روز مجددا به ایشان مراجعه کنم تا بررسی کنند. در مورد تکانش ها معتقدند که شرطی شدن بدن است. گفتم اینها رو عرض کنم که موضوع ناقص نومنه و در ضمن از دکتر شهرام و دکتر فرخ هم سپاسگذاری دوباره داشته باشم.
    سلام

    معاینه و ویزیت بالینی با ایشون بوده پس احتمالا تشخیصشون درسته ولی سعی کنید حتما از یک مشاوره نیز بهره ببرید. بهتره خانم باشن.

    موفق باشید
    dr
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تهیه جهیزیه
    توسط immortal در انجمن سایر
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 08-22-2015, 03:12 AM
  2. متافیزیک
    توسط m-a در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 12-25-2014, 02:16 AM
  3. سردی در رابطی ی فیزیکی
    توسط eli_moh در انجمن سرد مزاجی
    پاسخ: 12
    آخرين نوشته: 10-05-2014, 01:35 AM
  4. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-05-2014, 10:53 PM
  5. کمک گرفتن از قوانین فیزیکی در نابود کردن افسردگی
    توسط R e z a در انجمن رویکـردها و درمان های روانشناسی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-04-2013, 01:48 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد