حسادت زیاد

[Maedeh]

موضوع:حسادت زیاد
سلام
یکسالی هست که با یکی هستم بنام سعید همدیگه رو خییلی دوس داریم خانواده هامونم میدونن . یعنی برای ازدواج منتظریم درسامون تموم شه . این چیزاش اهمیتی نداره
مشکل یه چیز دیگست . ایشون 4 ساله که با یک ختر رابطه دارن . مثل خواهر و برادر میمونن . من اولش نمیدونستم اما خب بعدا فهمیدم . مشکلات من این چیزا نیست . من خیلی حسودم . قراره وقتی من هم زنش شدم رابطشون ادامه پیداکنه خدایی هم مثه خواهر برادرن . اما من از حسادت زیاد رنج میبرم . درسته توجه سعید به من بیشتره و حرفامو گوش میکنه ولی خب هرچی ک در رابطه با خواهرش باشه رو رد میکنه . میگم باهاش حرف نزن میگه نه خواهرمه . زیاد حرف نمیزنن . اما مثلا بعضی کارای عادی رو ک برای من میکنه برای اونم میکنه . برنامه ریزی تو درسا ، بگو بخند و اینجور چیزا . (تو مسائل عاطفی همش توجهش به منه) اما خب من به همچین چیزای کوچیک حسودی میکنم . خودش میگه من هردو تاتون رو دوس دارم . اما هیچوقت بلد نیست طوری رفتار کنه ک نه من ناراحت شم نه خواهرش . بالاخره یکیمون تحت فشار قرار میگیره . حاضر هم نیست دست از هیچکدوممون بکشه . نه من نه خواهرش .خب منم دوسش دارم نمیتونم ولش کنم . ولی بیشتر وقتا سر این موضوع ناراحتم . میشه راهنماییم کنید چطوری حسادتمو کم کنم؟ یا بیخیال باشم؟

[farimah]

سلام
دختری هستم 17 ساله ، یکسالی هست که با یکی هستم بنام سعید همدیگه رو خییلی دوس داریم خانواده هامونم میدونن . یعنی برای ازدواج منتظریم درسامون تموم شه . این چیزاش اهمیتی نداره
مشکل یه چیز دیگست . ایشون 4 ساله که با یک ختر رابطه دارن . مثل خواهر و برادر میمونن . من اولش نمیدونستم اما خب بعدا فهمیدم . مشکلات من این چیزا نیست . من خیلی حسودم . قراره وقتی من هم زنش شدم رابطشون ادامه پیداکنه خدایی هم مثه خواهر برادرن . اما من از حسادت زیاد رنج میبرم . درسته توجه سعید به من بیشتره و حرفامو گوش میکنه ولی خب هرچی ک در رابطه با خواهرش باشه رو رد میکنه . میگم باهاش حرف نزن میگه نه خواهرمه . زیاد حرف نمیزنن . اما مثلا بعضی کارای عادی رو ک برای من میکنه برای اونم میکنه . برنامه ریزی تو درسا ، بگو بخند و اینجور چیزا . (تو مسائل عاطفی همش توجهش به منه) اما خب من به همچین چیزای کوچیک حسودی میکنم . خودش میگه من هردو تاتون رو دوس دارم . اما هیچوقت بلد نیست طوری رفتار کنه ک نه من ناراحت شم نه خواهرش . بالاخره یکیمون تحت فشار قرار میگیره . حاضر هم نیست دست از هیچکدوممون بکشه . نه من نه خواهرش .خب منم دوسش دارم نمیتونم ولش کنم . ولی بیشتر وقتا سر این موضوع ناراحتم . میشه راهنماییم کنید چطوری حسادتمو کم کنم؟ یا بیخیال باشم؟

سلام منم مثل شما این تجربه رو داشتم همسرم یه آجی داشت که خیلی باهم صمیمی بودن وواقعا مثل خواهربرادر بودن ...
منم مثل شما خیلی حسودی میکردم اصلا نمیتونستم تحمل کنم تو دوران نامزدی خیلی بحثمون میشد ومن کوتاه نیومدم تا تونستم رابطه شونو قطع کنم یعنی چی که خواهر برادرن چرا باید کوتاه بیای یا بیخیال بشی .....
اگه واقعا دوست داشته باشه باید کوتاه بیادورابطه شو با اون قطع کنه..وگرنه خودت اذیت میشی

[DELBAR]

خواهر برادری این مدلی معنی نداره.
پسر خوب پسریه که وقتی به یه دختر دل داد واسه بقیه دخترا نماز میت بخونه .... عزیزم هیچ جوره کوتاه نیا یا تو یا اون دلیلی نداره ی پسر عشقشو واسه دونفر خرج کنه.
والام

[Maedeh]

خواهر برادری این مدلی معنی نداره.
پسر خوب پسریه که وقتی به یه دختر دل داد واسه بقیه دخترا نماز میت بخونه .... عزیزم هیچ جوره کوتاه نیا یا تو یا اون دلیلی نداره ی پسر عشقشو واسه دونفر خرج کنه.
والام

عاشق اون نیستش که . عین یه آبجی دوسش داره . دقیقا عین آبجی .من ک نمیتونم بگم خواهرتو ولش کن . آدم نمیتونه از خواهرش جدا شه . ولی خب مشکل اینه ک میگم بزار منم داداش داشته باشم میگه نه . میترسه عاشق داداشم شم :| من فقط میخوام جلو حسادتمو بگیرم :-( خیلی حسودیم میشه . وقتی بهش میگم میگه خب اونم حسودی میکنه . میگه اول اون آبجیم بود بعد تو شدی عشقم . نه آبجیشو ول میکنه نه من میخوام ولش کنم . میخوام کنار بیام اما بلد نیستم :-(

[parastoopour]

ببین خانم برای پسر ها رابطه خواهر برادری معنی نداره.اون خانم شاید از نامزدتون با عنوان برادر استفاده ابزاری کنه اما قطعا نامزدت ازش خوشش میاد و بروز نمیده برای همین نمیتونه کنارش بذاره .اگه اوندختر پا میداد الان عشقش کس دیگه ایی بود نه شما.حسادت شما منطقی و دلیلی برای ادامه رابطه نامزدت با اون خانم نیست.کمی منطقی تر به اطرافت نگاه کن زندگی شوخی بردار نیست.

[Helish]

دادداش منم 1سال با 1دختره دوست بود . به دخترخاله ی دختره میگفت آبجی. بعد از یکسال دختره رو ول کرد و عاشق آبجیه شد. آبجی اونه که به برادر محرم باشه همین آبجیان که دودمانتو به باد میدن ظاهرا که شمام تو خواب خرگوشی هستین!!!!!!!!!!!!

[fatemeh64]

این پسر رو رها کن همسر یعنی فقط تو رو ببینه حتی به خاطر تو ابجی واقعیش رو هم رها کنه مردی که ازدوست گذشتش نمیگذره یه جای دلش اونجا مونده همسرت باید تمام دلش مال تو باشه

[تنهای همیشه محکوم]

ای بابا یعنی تونمیتونی ازکسی که بخاطت حاضر نیس ازگذشتش دل بکنه دل بکنی؟میدونم سخته اما ممکنه اگه نکنی بعدازدواج قطعا جدامیشین شک نکن عزیزم زودباورنباش.البتهطبیعیه دوست داشتن خامتکرده منطقی فکرکن و درموردش باخانوادت بحرف نظرشونو بپرس

[منتظر]

سلام عزیزم
یه زره واقعی به حقایق زندگی نگاه کن خواهر و برادری یعنی چه ؟ کجای دین این موضوع اومده این فقط تیری از سمت شیطانه .من اگه جای شما بودم اصلا با این قضیه کنار نمی اومدم تو زندگی واقعی هیچ وقت خواهر برادرهااین قدر به هم وابسته نیستند پس مطمئنا دوست پسرت به این خانم حس دیگه ای داره نه حس خواهری. مطمئن باش این خانم یه روز می شه مشکل اصلی زندگیت پس تا دیر نشده به دوستت بگو یا اون رو انتخاب کنه یا تو رو و اگر تو رو انتخاب نکرد مطمئن باش عاشقت نیست و کسی که عاشقت نیست نمی تونه همسر خوبی باشه

[Maedeh]

میگه دوسم داره . مثلا دیروز بهش گفتم حق نداری با خواهرت حرف بزنی گوش کرد . میگه آبجیمو نمیتونم ول کنم
بخدا منم نمیتونم ولش کنم!
فقط میخوام حسادتمم کمتر شه
چیکار کنم؟

[reza1]

میگه دوسم داره . مثلا دیروز بهش گفتم حق نداری با خواهرت حرف بزنی گوش کرد . میگه آبجیمو نمیتونم ول کنم
بخدا منم نمیتونم ولش کنم!
فقط میخوام حسادتمم کمتر شه
چیکار کنم؟

منم با نظر parastoopour موافقم

من یه پسرم هنوز ازدواج نکردم اگه همسرم به من بگه باید خواهر تو ول کنی ولش میکنم حتی اگه خواهر خونی باشه ، در مورد احساساتتون بهش بگین و بگین که باعث کم رنگ تر شدن رابطتون میشه ، مطمعنم میتونه تر کش کنه

[شیلول]

من قبول ندارم که همه روابط به چشم خاهر برادر نیست،من خودم عاشق یه نفر هستم که یه دوستی داره،الان هفت ماهه با با دوست عسقم در ارتباطم حتی واسش رفتم از یکی خاستگاری کردم چون واقعا مثل برادرمه،اون هم واقعامن مثل خاهرشم و هرکاری میکنه واسه بهتر شدن رابطه منو عشقم.حتی دوس پسرم کاملن در جریان حرفای منو دوستش هست و میدونه بین منو دوستش واقعا هیچ حسی غیر از خاهر برادر نیست

[naghme]

این مطلبو از زبون یه مشاور توی سایتی با این لینک http://moshaver-41.mihanblog.com/post/388 نقل قول میکنم:

" بعضی از دخترا به من نامه می نویسند که ما رابطه خواهر و برادری با یه پسر برقرار کردیم و حالا دل بسته شدیم و الان اون می خواد جدا بشه یا شده و ما موندیم با دل بستگی شدید بگید چه کار کنیم ؟


من موندم این رابطه خواهر برادری دیگه چه صیغه ایه، مگه دو نامحرم می تونن به عنوان خواهر و برادر رابطه برقرار کنند؟

رابطه و دل بستگی بین دو نامحرم فقط می تونه همسرانه باشه چون جنس علاقه بین خواهر و برادر با جنس علاقه بین دو نامحرم فرق داره، علاقه بین خواهر و برادر اصلا جنبه غریزی درش نیست
یعنی هیچ کس خواهرش رو بخاطر اینکه دختره دوست نداره و لذا برادر و خواهرش رو یک جور دوست داره

به عبارت دیگه در دوستی بین خواهر و برادر جنسیت اثر نداره اما در دوستی بین دو نامحرم مهم ترین علت دوستی، دختر بودن یا پسر بودن طرف مقابله
به گونه ای که اگه طرف هم جنس باشه اصلا علاقه ای به برقراری رابطه با او نداره، پس این نشون می ده کسی که می گه من دوستی دختر و پسر رو رابطه خواهر و برادری می بینم اگه راست بگه و نخواد سر طرفش رو کلاه بذاره در حقیقت داره خودشو گول می زنه و رابطه ای رو که منشاءش غریزی است به عنوان یه رابطه خانوادگی که جنسیت مطلقا درش دخالت نداره مطرح می کنه و نتیجه این اشتباه هم این می شه که یکی از طرفین یا هر دو طرف دلبستگی همسرانه به طرف مقابل پیدا می کنه و وقتی رابطه قطع می شه به درد فراق دچار می شه

پس تو رو خدا با این توجیهات نادرست خودتون رو توی چاه نندازید چون اخر این نوع رابطه اگه به راه خطا کشیده نشه معمولا جدایی است"




خییییلی بعیییده یه دختر و پسر بتونن خواهر برادری تا آخر باهم بمونن، خیلی...

ولی بازم تصمیمی با خودته

اگه خودت مشکلی نداری که باهم باشن و فقط میگی میخوای حسادت نداشته باشی
میتونی مثل دوستمون شیلول بری با خواهرش (!) صمیمی بشی و درجریان همه حرفا و رابطه شون باشی

[شیلول]

ببین عزیزم این که همه بهت میگن هرکسی رابطه خاهر برادری با هرکی داره دروغ میگه جاملن اشتباهه.من خودم یه پسری رو دوس دارم که این اقا یه دوست صمیمی به اسم اشکان داره.منو اشکان واقعا مثل خاهر براذر میمونیم و حتی من واسش از یکی از دخترای دانشگاهمون خاستگاری کردم چون واقعا مثل برادرمه و اون هم واسه بهتر شدن رابطه منو عشقم هر کاری میکنه.
پس واقعا دو نفر میتونن باهم مثل خاهر برادر باشن

[abr**]

توی کشورما چنین خواهربرادری وجودنداره چون منم اطرافم دوستای داشتم که دوست پسرشون بادوست دوست دخترشون راحت بودن وبهم میگفتن داش وخواهر اما بعدیه مدت ورق برگشت،ماجنبه هرکاری رونداریم واصلا این مدل یک درهزار وجود داشته باشه،والا

[Maedeh]

فعلا دعواشون شده و رابطشون سردتره . یعنی دختره حوصله سعیدو نداره و سعید حوصله اونو . بازم میگید زوری جداشون کنم؟

[khodamam]

دوست خوبم ...
2 نفر دختر و پسر میتونن باهم دوستیساده و خاهر برادری داشته باشن . من هم دارم و این تا موقعی هست که همسر من ضربه ای نبینه و احساس بدی بهش دست نده. که اگه دوست نداشته باشه و حس خوبی نداشته باشه من نباید به اون دوستی ادامه بدم . این نظر شخصیه من بود . من اگه جای شما دوست عزیز بودم به ایشون میگفتم که انتخاب کنه . ایشونمتوجه شدن که شما بهش علاقمند هستی و حاضر نیستی ازش جداشی به خاطر همین اون خانم به اصطلاح خواهر رو ول نمیکنه . حسادتت هم به جاست ... هر کس دیگه ای هم جای شما باشه همین حس رو داره .... یکم بیشتر حواست به زندگیت و انتخابت باشه ... و این یادت باشه که ممکنه اگه رو قائده باهاش صحبت نکنی و ازش بخای حتما و اجبار خواهر رو ترک کنه ممکنه این ارتباط به صورت مخفی در بیاد ... پس حق انخاب بهش بده و بهش بگو جوابت هر چی باشه میپذیرم ... این نظر من بود البته ... پاینده باشی

[sr1494]

این پسر رو رها کن همسر یعنی فقط تو رو ببینه حتی به خاطر تو ابجی واقعیش رو هم رها کنه مردی که ازدوست گذشتش نمیگذره یه جای دلش اونجا مونده همسرت باید تمام دلش مال تو باشه

با این ی تیکه حرفت مخالفم.مردی که خواهرشو ول کنه زنشم میتونه ول کنه.
اما اینکه خواهر واقعیش نیست.و حق با شماست.
به نظر منم اگه واقعا رابطشون سالمه دختره باید ب قول خودش خواهری کنه و تشریفشو ببره تا عشق داداش جونش اذیت نشه.
مطمئنم اگه دختره(خواهر مصنوعی) نامزد کنه داداش ماداش گرد میشه.پسره میمونه و رو سیاهی

[sr1494]

منم با نظر parastoopour موافقم

من یه پسرم هنوز ازدواج نکردم اگه همسرم به من بگه باید خواهر تو ول کنی ولش میکنم حتی اگه خواهر خونی باشه ، در مورد احساساتتون بهش بگین و بگین که باعث کم رنگ تر شدن رابطتون میشه ، مطمعنم میتونه تر کش کنه

آی یزید همینه دیگه بابات واست آبجی نمیاره.
راستی اسم منم سعیده.2تا آبجی اینجا دارم
رضا در جریانه

[Maedeh]

با این ی تیکه حرفت مخالفم.مردی که خواهرشو ول کنه زنشم میتونه ول کنه.
اما اینکه خواهر واقعیش نیست.و حق با شماست.
به نظر منم اگه واقعا رابطشون سالمه دختره باید ب قول خودش خواهری کنه و تشریفشو ببره تا عشق داداش جونش اذیت نشه.
مطمئنم اگه دختره(خواهر مصنوعی) نامزد کنه داداش ماداش گرد میشه.پسره میمونه و رو سیاهی

خودش میگه اگر من آبجیمو ول کنم میتونم خیلی راحت توروهم ول کنم رابطشون سالمه . مشکلیی توی رابطشون نیست ولی بعضی وقتا آقا سعید واسه درآوردن حرص من یچیزایی به دروغ میگه . مثلا میگه ببینمش بغلش میکنم . خوده خواهرش میگه همچین کاری نمیکنه بخواد هم بکنه من نمیزارم . خواهره داره خودشو کم کم میکشه کنار . یعنی چی نامزد کنه؟ سعید نمیزاره خواهرش (بقول شما مصنوعی ک خودش میگه واقعیه) با هیچ پسری حرف بزنه . میگه حق نداری شوهری بکنی ک بگه داداشتو ول کن . چون چشای اون پسر رو در میارم . این حرفاش منو عذاب میده وگرنه رابطشون سالمه

[فرشاد1020]

سلام
یکسالی هست که با یکی هستم بنام سعید همدیگه رو خییلی دوس داریم خانواده هامونم میدونن . یعنی برای ازدواج منتظریم درسامون تموم شه . این چیزاش اهمیتی نداره
مشکل یه چیز دیگست . ایشون 4 ساله که با یک ختر رابطه دارن . مثل خواهر و برادر میمونن . من اولش نمیدونستم اما خب بعدا فهمیدم . مشکلات من این چیزا نیست . من خیلی حسودم . قراره وقتی من هم زنش شدم رابطشون ادامه پیداکنه خدایی هم مثه خواهر برادرن . اما من از حسادت زیاد رنج میبرم . درسته توجه سعید به من بیشتره و حرفامو گوش میکنه ولی خب هرچی ک در رابطه با خواهرش باشه رو رد میکنه . میگم باهاش حرف نزن میگه نه خواهرمه . زیاد حرف نمیزنن . اما مثلا بعضی کارای عادی رو ک برای من میکنه برای اونم میکنه . برنامه ریزی تو درسا ، بگو بخند و اینجور چیزا . (تو مسائل عاطفی همش توجهش به منه) اما خب من به همچین چیزای کوچیک حسودی میکنم . خودش میگه من هردو تاتون رو دوس دارم . اما هیچوقت بلد نیست طوری رفتار کنه ک نه من ناراحت شم نه خواهرش . بالاخره یکیمون تحت فشار قرار میگیره . حاضر هم نیست دست از هیچکدوممون بکشه . نه من نه خواهرش .خب منم دوسش دارم نمیتونم ولش کنم . ولی بیشتر وقتا سر این موضوع ناراحتم . میشه راهنماییم کنید چطوری حسادتمو کم کنم؟ یا بیخیال باشم؟

سلام

نه شما نه ایشون و نه اون خانم هیچکدام حالتون خوب نیست!!!!!!!!!!

با هم برید یک مشاور.

موفق باشید

[reza1]

آی یزید همینه دیگه بابات واست آبجی نمیاره.
راستی اسم منم سعیده.2تا آبجی اینجا دارم
رضا در جریانه

منم ازین آبجی ها دارم

[positive]

خودش میگه اگر من آبجیمو ول کنم میتونم خیلی راحت توروهم ول کنم رابطشون سالمه . مشکلیی توی رابطشون نیست ولی بعضی وقتا آقا سعید واسه درآوردن حرص من یچیزایی به دروغ میگه . مثلا میگه ببینمش بغلش میکنم . خوده خواهرش میگه همچین کاری نمیکنه بخواد هم بکنه من نمیزارم . خواهره داره خودشو کم کم میکشه کنار . یعنی چی نامزد کنه؟ سعید نمیزاره خواهرش (بقول شما مصنوعی ک خودش میگه واقعیه) با هیچ پسری حرف بزنه . میگه حق نداری شوهری بکنی ک بگه داداشتو ول کن . چون چشای اون پسر رو در میارم . این حرفاش منو عذاب میده وگرنه رابطشون سالمه

شما یه کاری کن
به جای اینکه اینقدر عذاب بکشی برو جلو بگو اگر منو میخوای خواهرتو ول کن !
شاید از نظر اون 2 نفر این کار منطقی نباشه و نخوان رابطه ساده خواهر برادریشون از بین بره ؛ اما وقتی شما ناراحتی باید یک سره بشه
یه ضرب المثل هست میگه هم خر رو میخواد هم خرما ( سوء برداشت نشه فقط یه ضرب المثل بود )
اینقدر هم خودتون رو درگیر نکنید ؛ اگر حرفتون رو گوش کرد که فبها چون آدم به خاطر عشقش ممکنه خانوادش رو هم ول کنه دیگه خواهر که چیزی نیست
ولی اگر هم میخواستن که ادامه داشته باشه که این شما رو عذاب میده دیگه این رابطه رو تمومش کنید
نمیشه همه چیز رو با هم داشت ؛ اینقدر هم فکر خودتون رو مشغول این چیزای خورده ریز نکنید که چی شد و چی نشد

[سلام برشما]

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟ خواهر برادر ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عجیب است . به گمانم رابطه شما با این اوصاف بیشتر جای تامل دارد؟

[Maedeh]

سلام

نه شما نه ایشون و نه اون خانم هیچکدام حالتون خوب نیست!!!!!!!!!!

با هم برید یک مشاور.

موفق باشید

یعنی چی؟ :|
مثل اینکه شما خوب نیستید :|
به دکتر نیاز دارید :|

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟ خواهر برادر ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عجیب است . به گمانم رابطه شما با این اوصاف بیشتر جای تامل دارد؟

نفهمیدم . الان رابطش با آبجیش خرابه . دو هفته ای هست ک با هم حرف نزدن . یعنی بیخیالش شده؟

[منتظر]

شوهر من هم قبل از ازدواج از این آبجی ها داشت گفتم یا من یا این آبجی الکی ها گفت تو
الان ده سال ازدواج کردیم خیلی هم خوشبختیم
توهم همین کار رو بکن اگه واقعا عاشقت باشه ولش می کنه