نوشته اصلی توسط
emili
پدر ومادرم با هم زیاد مشکل داشتن ولی هیچ کدوم راضی نبودن طلاق بگیرن ودر جاهای حساس زندگی حسابی پدر منو در آوردن(پیدا شدن خواستگار وطرز برخورد!!) چندسال پیش بنا به پیشنهاد من ومشاوران دیگه مادرم راضی شدطلاق بگیره تا اقلا آخر عمری خودشون ومابقی عمر ما دیگه از بگو مگو خبری نباشه اما..حالا نوبت یکی دیگه شده....خواهری دارم که به شدت حسوده وکنترل گر وبه تازگی متوجه شدم اختلال شخصیت مرزی هم داره ولی چون انکار و فرافکنی زیاد میکنه به چشم نمییاد، تا آدم برخورد جدی باهاش نداشته باشه نمیتونه ببینه چطور آدمیه..مهمتر از همه اینکه تهمت های بدی بهم میزنه به طوری که آدم شرمش میشه ولی با جدیت میگه تا دیگران جور دیگه ای درمورد آدم فکرکنن وداد میزنه جلوی دیگران..علی الخصوص مادرم که دیگه اعتماد سابق به من نداره...به نظر شما من چی کار میتونم بکنم؟در ضمن هر کاری بکنم یا پیش دستی میکنه یا فورا همون کار را انجام میده یه جورایی دلسرد شدم از کلاس رفتن و....