نمایش نتایج: از 1 به 22 از 22

موضوع: حس بد نسبت به زندگی

2267
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36437
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    14
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Post حس بد نسبت به زندگی

    سلام
    من واقعا حس بدی به زندگی دارم . خیلی خیلی بد و هر شب بد تر از شب قبل میشه حالم
    6 سال قبل توسط یکی از نزدیکانم بهم تجاوز شد و 2 سال طول کشید تا با خودم کنار بیام و با کسی درباره این موضوع صحبت نکردم ولی روحیه بدی داشتم ( علت تجاوز این بود که ورزشکار هستم و اندام مناسبی دارم و یکی از دردسر ها هم این هست چون هرکس از کنارم رد میشه با اینکه لباس های گشاد میپوشم متوجه اندامم میشه و ... )
    2 سال پیش من از دوست پسرم که 4 سال با هم دوست بودیم حامله شدم ، مجبور به سقط جنین شدم و از اون روز حال روحی بدی پیدا کردم ، خواب های بد و گریه بی دلیل و ...
    دوست پسرم خواست تا با هم ازدواج کنیم منم گفتم کمی بهم زمان بده تا کمی حالم بهتر بشه اونم قبول کرد و گفت تا هر روزی که خودم بخوام منتظر میمونه یک هفته بعد از این پیشنهاد منو بلاگ کرد و با یه دختر نامزد کرد .
    شک بدی بهم وارد شد و از اون روز تا الان واقعا حال بدی دارم هر شب دلم میخواد که صبح نشه ....
    باید چیکار کنم که خوب بشم ؟
    ویرایش توسط m.kh71 : 08-29-2017 در ساعت 11:42 AM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : حس بد

    شما خودت راهی بودی واسه وارد شدن حس های بد چون تو راه نرمال نبودی

    بیا از الان شروع کن به جذب حس های خوب

  3. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36437
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    14
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حس بد

    شروع یعنی چی ؟ چه کاری ؟ فقط همینو بلدید بگید ؟ راه کار خواستم نه اینکه یه چیزی بپرونید

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : حس بد

    نقل قول نوشته اصلی توسط m.kh71 نمایش پست ها
    شروع یعنی چی ؟ چه کاری ؟ فقط همینو بلدید بگید ؟ راه کار خواستم نه اینکه یه چیزی بپرونید
    جمله منو کامل میخوندی راهکار درونش بود.

    درست زندگی کن خودتو با جا دوست پسر با ورزش و آموزش سرگرم کن


    به جا برقراری رابطه جنسی با پدر مادر و خانوادت رابطه احساسی برقرار کن

  6. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36437
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    14
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حس بد

    لطفا در صورت داشتن علم روانشناسی جواب بدید

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حس بد

    نقل قول نوشته اصلی توسط m.kh71 نمایش پست ها
    سلام
    من واقعا حس بدی به زندگی دارم . خیلی خیلی بد و هر شب بد تر از شب قبل میشه حالم
    6 سال قبل توسط یکی از نزدیکانم بهم تجاوز شد و 2 سال طول کشید تا با خودم کنار بیام و با کسی درباره این موضوع صحبت نکردم ولی روحیه بدی داشتم ( علت تجاوز این بود که ورزشکار هستم و اندام مناسبی دارم و یکی از دردسر ها هم این هست چون هرکس از کنارم رد میشه با اینکه لباس های گشاد میپوشم متوجه اندامم میشه و ... )
    2 سال پیش من از دوست پسرم که 4 سال با هم دوست بودیم حامله شدم ، مجبور به سقط جنین شدم و از اون روز حال روحی بدی پیدا کردم ، خواب های بد و گریه بی دلیل و ...
    دوست پسرم خواست تا با هم ازدواج کنیم منم گفتم کمی بهم زمان بده تا کمی حالم بهتر بشه اونم قبول کرد و گفت تا هر روزی که خودم بخوام منتظر میمونه یک هفته بعد از این پیشنهاد منو بلاگ کرد و با یه دختر نامزد کرد .
    شک بدی بهم وارد شد و از اون روز تا الان واقعا حال بدی دارم هر شب دلم میخواد که صبح نشه ....
    باید چیکار کنم که خوب بشم ؟
    سلام
    عزیزم اینجا اکثرا تخصص مشاوره دادن نداریم.
    اگه بخوای مشاوره مجازی از یه مشاور بگیری باید خودت مشاورتو پیدا کنی ازش بخوای که تو مجازی یا غیر حضوری بهت مشاوره بده.
    بعضی مسائل هضمش واسه همه آسون نیست واسه همین شاید ترجیح بدن چیزی نگن.

  9. 3 کاربران زیر از ملکه شیشه ای بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : حس بد

    نقل قول نوشته اصلی توسط m.kh71 نمایش پست ها
    سلام
    من واقعا حس بدی به زندگی دارم . خیلی خیلی بد و هر شب بد تر از شب قبل میشه حالم
    6 سال قبل توسط یکی از نزدیکانم بهم تجاوز شد و 2 سال طول کشید تا با خودم کنار بیام و با کسی درباره این موضوع صحبت نکردم ولی روحیه بدی داشتم ( علت تجاوز این بود که ورزشکار هستم و اندام مناسبی دارم و یکی از دردسر ها هم این هست چون هرکس از کنارم رد میشه با اینکه لباس های گشاد میپوشم متوجه اندامم میشه و ... )
    2 سال پیش من از دوست پسرم که 4 سال با هم دوست بودیم حامله شدم ، مجبور به سقط جنین شدم و از اون روز حال روحی بدی پیدا کردم ، خواب های بد و گریه بی دلیل و ...
    دوست پسرم خواست تا با هم ازدواج کنیم منم گفتم کمی بهم زمان بده تا کمی حالم بهتر بشه اونم قبول کرد و گفت تا هر روزی که خودم بخوام منتظر میمونه یک هفته بعد از این پیشنهاد منو بلاگ کرد و با یه دختر نامزد کرد .
    شک بدی بهم وارد شد و از اون روز تا الان واقعا حال بدی دارم هر شب دلم میخواد که صبح نشه ....
    باید چیکار کنم که خوب بشم ؟
    سلام

    دختر گلم مطلب شما را خواندم, واقعا متاسفم از انچه که بر شما گذشته, البته نفرمودید چند سالتونه! ولی خوب بر خلاف انچه که فکر میکنید آن ضایعه و حادثه تجاوز هنوز به صورت اضطراب بعد از حادثه در ضمیر شما باقی مانده.!

    که باید سم و زهرش توسط یکی از همکاران متخصص ما از روان شما زدوده بشه. و بعدش هم که حاملگی ناخواسته و..........

    حالا هم که فاز افسردگی و....

    پیشنهاد من به شما این است که دختر خوب , به یکی از همکاران حاذق خانم ما در شهر خودتان رجوع کن جهت مشاوره درمانی

    موفق باشی

    سپاس

    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  11. کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36437
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    14
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حس بد

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    سلام

    دختر گلم مطلب شما را خواندم, واقعا متاسفم از انچه که بر شما گذشته, البته نفرمودید چند سالتونه! ولی خوب بر خلاف انچه که فکر میکنید آن ضایعه و حادثه تجاوز هنوز به صورت اضطراب بعد از حادثه در ضمیر شما باقی مانده.!

    که باید سم و زهرش توسط یکی از همکاران متخصص ما از روان شما زدوده بشه. و بعدش هم که حاملگی ناخواسته و..........

    حالا هم که فاز افسردگی و....

    پیشنهاد من به شما این است که دختر خوب , به یکی از همکاران حاذق خانم ما در شهر خودتان رجوع کن جهت مشاوره درمانی

    موفق باشی

    سپاس

    دکتر

    ممنونم واقعا ولی مشکل دیگه من ترس از روانشناس هم هست
    اطلاع دادن به خانواده یا هر چیزی ....
    من 24 سال سن دارم و یک بار هم پیش مشاور رفتم ولی مشاور امین نبود و ترس از این موضوع هم درون من وجود داره
    ویرایش توسط m.kh71 : 08-29-2017 در ساعت 12:57 PM

  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36437
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    14
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حس بد

    نقل قول نوشته اصلی توسط Tarah نمایش پست ها
    دوست عزیز سلام
    جناب sam لطفی کردن و به شما پاسخ دادن
    شما باید متشکر ایشون باشید
    تمامی افرادی که اینجا هستن به غیر از چند تن نظر شخصی خودشون رو میگن


    شما خودتون باید توی زندگیتون نذارین کسی به حریم شخصیتون وارد بشه و ازتون سو استفاده کنه
    با تشکر از شما
    من نظر شخصی نخواستم
    به نظر من ایشون و همچنین شما درکی از مطلب بنده ندارید

  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حس بد

    نقل قول نوشته اصلی توسط m.kh71 نمایش پست ها
    با تشکر از شما
    من نظر شخصی نخواستم
    به نظر من ایشون و همچنین شما درکی از مطلب بنده ندارید
    چرا مشاوره تلفنی نمی گیری؟

  15. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36437
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    14
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حس بد

    نقل قول نوشته اصلی توسط ملکه شیشه ای نمایش پست ها
    چرا مشاوره تلفنی نمی گیری؟
    همیشه با صحبت کردن راجعبه این موضوع مشکل داشتم
    چون وقتی صحبت میکنم یا گریه میکنم یا انقدر گلوم فشار میاره که صدام بسته میشه
    نوشتن برام راحت تره

  16. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حس بد

    نقل قول نوشته اصلی توسط m.kh71 نمایش پست ها
    همیشه با صحبت کردن راجعبه این موضوع مشکل داشتم
    چون وقتی صحبت میکنم یا گریه میکنم یا انقدر گلوم فشار میاره که صدام بسته میشه
    نوشتن برام راحت تره
    مدیرو دعوت می کنم به تایپیکتون شاید یه مشاور حاذق که بشناسن که باهاتون چت کنن

  17. 2 کاربران زیر از ملکه شیشه ای بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36437
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    14
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حس بد

    نقل قول نوشته اصلی توسط ملکه شیشه ای نمایش پست ها
    مدیرو دعوت می کنم به تایپیکتون شاید یه مشاور حاذق که بشناسن که باهاتون چت کنن
    ممنون

  19. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36283
    نوشته ها
    181
    تشکـر
    45
    تشکر شده 82 بار در 73 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : حس بد

    نقل قول نوشته اصلی توسط m.kh71 نمایش پست ها
    ممنون
    سلام واقعا متاسف شدم. خونواده تون از این ماجرا باخبرند؟
    عزیزم تا کی میخوای اینطور خودت رو اذیت کنی حتما باید به یه مشاور حضوری مراجعه کنی و حرفات رو بگی میدونم که سخته و میدونم کسی جز خودت نمیتونه اونچنان ک باید حالت رو درک کنه و ممکنه بعضی از مشاوران هم حرفهاشون برای شما کلیشه ای و نصیحت بحساب بیاد اما از اشنایان ادرس یه مشاور خوب رو بگیر و حتما برو. الان مشکل شما بخاطر اینه که اون مرد در حقتون نامردی کرده و تنهاتون گذذاشته؟ یا اینکه چرا مجبور به سقط شدید؟ در مورد اول که تجربه تون زیاد شده و بنظرم او ن شخص لایق این نیست که بیشتر از این خودت روبخاطر کارهاش اذیت کنی اما اگر به خاطر مورد دوم هست سعی کن ارتباطت رو با خدا نزدیکتر کنی. تو تنهایی تو اماکن مهبی تا جون داری حرف بزن و گریه کن گریه کن و حرف بزن چون در غیر اینصورت اروم نمیشی عزیزم. مطمئن باش ک میبخشتت خدا تنها کسیه ک تو ارامش بدون قضاوت بدون سرزنش به حرفهات گوش میده .....برنامه زندگیت رو تغییر بده تفریح رو بیشتر کن. زمان میبره اما کم کم میتونه این فشارها رو از خودت دور کنی. برات ارزوی ارامش دارم.

  20. 2 کاربران زیر از samane.m بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36437
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    14
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حس بد

    نقل قول نوشته اصلی توسط samane.m نمایش پست ها
    سلام واقعا متاسف شدم. خونواده تون از این ماجرا باخبرند؟
    عزیزم تا کی میخوای اینطور خودت رو اذیت کنی حتما باید به یه مشاور حضوری مراجعه کنی و حرفات رو بگی میدونم که سخته و میدونم کسی جز خودت نمیتونه اونچنان ک باید حالت رو درک کنه و ممکنه بعضی از مشاوران هم حرفهاشون برای شما کلیشه ای و نصیحت بحساب بیاد اما از اشنایان ادرس یه مشاور خوب رو بگیر و حتما برو. الان مشکل شما بخاطر اینه که اون مرد در حقتون نامردی کرده و تنهاتون گذذاشته؟ یا اینکه چرا مجبور به سقط شدید؟ در مورد اول که تجربه تون زیاد شده و بنظرم او ن شخص لایق این نیست که بیشتر از این خودت روبخاطر کارهاش اذیت کنی اما اگر به خاطر مورد دوم هست سعی کن ارتباطت رو با خدا نزدیکتر کنی. تو تنهایی تو اماکن مهبی تا جون داری حرف بزن و گریه کن گریه کن و حرف بزن چون در غیر اینصورت اروم نمیشی عزیزم. مطمئن باش ک میبخشتت خدا تنها کسیه ک تو ارامش بدون قضاوت بدون سرزنش به حرفهات گوش میده .....برنامه زندگیت رو تغییر بده تفریح رو بیشتر کن. زمان میبره اما کم کم میتونه این فشارها رو از خودت دور کنی. برات ارزوی ارامش دارم.

    سپاس از درک بالای شما
    نمیدونم واقعا با چی مشکل دارم
    الان فقط عکس های اون شخص رو با اون خانم نگاه میکنم هر شب
    دلم تنگ میشه برای تمام خاطراتمون و حتی هر جا که میرم یاد اون هستم و خیلی برام دردناکه ...
    هر شب با گریه میخوابم و روز ها هم سر کار باز گریه ....

  22. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29853
    نوشته ها
    160
    تشکـر
    50
    تشکر شده 64 بار در 53 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حس بد

    دوست گرامی
    با درود
    از خواندن نوشته شما خیلی ناراحت شدم
    با توجه به اتفاقاتی که برایتان به وجود آمده و تجربه سختی که داشتید حق دارید که ناراحت باشید. گمان می کنم دچار افسردگی شدید
    ویرایش توسط خرد : 08-30-2017 در ساعت 08:57 AM

  23. 2 کاربران زیر از خرد بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36437
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    14
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حس بد

    نقل قول نوشته اصلی توسط Tarah نمایش پست ها
    باش تو خوبی
    شما خودت بیمار هستی دوست عزیز
    حتی لحن صحبت شما درست نیست
    کسی که بیماره نمیتونه به دیگران کمک کنه

  25. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حس بد

    گفتن اگه با شماره های پرتال اصلی سایت تماس بگیرید شاید مشاوره آنلاینم بهتون بدن.
    فک می کنم این باشه
    مشاوره آنلاین تلفنی یا حضوری
    ۸۸۴۲۲۴۹۵ -۰۲۱

  26. کاربران زیر از ملکه شیشه ای بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  27. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حس بد

    سلام دوست عزیزم هیچکدوم از بچه های اینجا نمیتونن درک کنن چه سختی به شما گذشته چون جای شما نبودن و اینکه درک این مسئله توسط یه روانشناس یا همجنساتون راحت تره پس به دل نگیرین اگر دوستان چیزی گفتن.
    از ته دل ناراحت و متاسفم برای این اتفاقات ناگوار شما بعد از جریان تجاوز باید مشاوره میرفتین تا درد این مسئله براتون کمرنگ بشه ولی وارد یه بحران دیگه شدید و دوباره اسیب دیدین از نظر شخصی من که به عنوان یه دوست بهتون میگم تا مدتی دور دوستی و ازدواج رو خط بکش و چون مسئلتون خیلی حاده مشاوره اینجا کفایت نمیکنه پس حتما یه مشاوره حضوری برو اگر ساکن قم و تهران هسین میتونم یه مشاور معرفی کنم .
    البته دوستان دیگم زحمت کشیدن مشاوره معرفی کردن ولی حتما مشاور حضوری برو و جلسات رو ادامه بده.
    امیدوارم زودتر بهبود پیدا کنی
    ویرایش توسط saba95 : 08-29-2017 در ساعت 10:27 PM

  28. کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34739
    نوشته ها
    398
    تشکـر
    35
    تشکر شده 121 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حس بد

    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    سلام دوست عزیزم هیچکدوم از بچه های اینجا نمیتونن درک کنن چه سختی به شما گذشته چون جای شما نبودن و اینکه درک این مسئله توسط یه روانشناس یا همجنساتون راحت تره پس به دل نگیرین اگر دوستان چیزی گفتن.
    از ته دل ناراحت و متاسفم برای این اتفاقات ناگوار شما بعد از جریان تجاوز باید مشاوره میرفتین تا درد این مسئله براتون کمرنگ بشه ولی وارد یه بحران دیگه شدید و دوباره اسیب دیدین از نظر شخصی من که به عنوان یه دوست بهتون میگم تا مدتی دور دوستی و ازدواج رو خط بکش و چون مسئلتون خیلی حاده مشاوره اینجا کفایت نمیکنه پس حتما یه مشاوره حضوری برو اگر ساکن قم و تهران هسین میتونم یه مشاور معرفی کنم .
    البته دوستان دیگم زحمت کشیدن مشاوره معرفی کردن ولی حتما مشاور حضوری برو و جلسات رو ادامه بده.
    امیدوارم زودتر بهبود پیدا کنی
    دوباره فعال شدین صبا خانم

  30. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36283
    نوشته ها
    181
    تشکـر
    45
    تشکر شده 82 بار در 73 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : حس بد

    نقل قول نوشته اصلی توسط m.kh71 نمایش پست ها
    سپاس از درک بالای شما
    نمیدونم واقعا با چی مشکل دارم
    الان فقط عکس های اون شخص رو با اون خانم نگاه میکنم هر شب
    دلم تنگ میشه برای تمام خاطراتمون و حتی هر جا که میرم یاد اون هستم و خیلی برام دردناکه ...
    هر شب با گریه میخوابم و روز ها هم سر کار باز گریه ....
    عزیزم این کار شما چه فایده ای داره؟ شما به اون شخص وابسته ای عادت کردی بهش میفهمم نمیتونی کس دیگه ای رو در کنارش ببینی اما اون ک شما را نخوست کنارت نموند پای کاری ک کرد واینستاد ایا مرد زندگی بوده؟ ایا میتونسته خوشبختت کنه؟ اصلا از کجا معلوم با این نامزد جدیدش هم بمونه؟ میخوای خودت رو تنبیه کنی به خاطر عشق؟ اگر در جریان تجاوز اشتباهی کردی دیگه تقاصشو پس دادی بعد این همه فشار. الان دیگه وقت زندگی کردنته وقت شادیته وقت رهایی از اینهمه فشاره . با خوت هر روز تکرار کن تو فقط بهش وابسته ای همین .به خوت بگو این عشق نیست دوست داشتن نیست . ب چیزهای دیگه وابسته شو. به شغل مورد علاقه ت روی بیار. به تفریحاتی ک دوست داری. مثلا هفته ای دوبار با دوستان نزدیکت با خونواده ت برو بیرون. کلاس های اموزشی برو. ارتباطاتت رو گسترده کن. نمیگم همین امروز همه چیز تغییر میکنه نه اما یه روزی به جاییی از موفقیت میرسی ک اون اقا پشیمون میشه از ترک کردنت عذاب وجدان میگیره و او نروز حتما تو دیگه ب ارامش رسیدی و زندگی خوبی داری. .از صمیم قلبم برا ت ارزو میکنم که ارامش بیاد سراغت و غمهات تموم شه.

  31. کاربران زیر از samane.m بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  32. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : حس بد

    نقل قول نوشته اصلی توسط m.kh71 نمایش پست ها
    ممنونم واقعا ولی مشکل دیگه من ترس از روانشناس هم هست
    اطلاع دادن به خانواده یا هر چیزی ....
    من 24 سال سن دارم و یک بار هم پیش مشاور رفتم ولی مشاور امین نبود و ترس از این موضوع هم درون من وجود داره
    اون شخص اگر گفته شما درست باشه نامشاور بوده!!!!

    مشاورین و روانشناسان و تمام همکاران خوب ما امین بیمارند

    به یکی از همکاران خانم حاذق ما در شهر خودتان رجوع کنید

    سپاس

    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  33. کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد