خرد شدن توی جمع

سلام من یه پسر ۱۶ساله هستم میخوام یه داستان از سرگذشت چند سال اخیرم رو بنویسم و درباره دوستی هام ازتون راهنمایی بگیرم
خب شروع میکنم مدرسه ما چند سال پیش ما رو برای اردوی جشن تکلیف به مشهد برد و من هم با ۵ تا از همکلاسی هام تصمیم گرفتیم توی یک کوپه باشیم و تا آخر اردو با هم باشیم . . .
اذیت کردن های هم کوپه ای هام از همون موقع سوار شدن قطار شروع شد و من رو به بهانه مختلف اذیت میکردن از ریختن سس روی لباس گرفته تا اذیت کردن و فیلم گرفتن هنگام خواب و گم کردن وسایل و . . . به حدی که یه شبی رو که توی مسیر رفت توی قطار بودیم ۱ ساعت گریه کردم (پنهانی) و روز بعد که رسیدیم تا اینکه رسیدیم مشهد توی مشهد هرجا میخواستیم بریم بچها عکس میگرفتن ولی همون جمع جلوی مرا میگرفتن و حتی بخاطر کیفیت دوربین گوشیم !!!! مسخره میکردن و من الان هیچ عکس یادگاری ندارم . . . روز بعد مارو بردن حرم امام رضا برای جشن تکلیف بعد از برگزاری جشن مارو آزاد گذاشتن و دوباره همون گروه با انداختن گوشی بنده داخل یکی از حوض ها اذیت کردن و . . . و عصر همون روز رفتیم موج های آبی و اونجا هم . . .
ببخشید زیادی طولانی شد
الان سه سال از اون ماجرا ها میگذره و من هیچ وقت نتونستم مثل قبل زندگی کنم و همیشه هر وقت میرم بیرون منو مسخره میکنن و منم این اواخر خیلی منزوی شدم و همش از طرف اونا توی مدرسه مسخره میشم و بعد از اون قضبه خیلی زود ناراحت و عصبانی میشم و حتی گاهی فکر میکنم اگر یه روز به مردنم مونده باشه اونا رو با خودم همراه کنم . . .
من الان هیچ دوست صمیمی ندارم در حالی که توی خانواده هم هیچ همدمی ندارم خواهرم رفت دانشگاه و پدر و مادرم هم از لحاظ باور ها و نوع نگرش و . . . با من خیلی فرق میکنن
خیلی احساس افسردگی میکنم و از یکنواختی زندگی خسته شدم
واقعا سردرگمم نمیدونم با این دوستا و تنهایی و انزوا و . . . چکار کنم؟

فرستاده شده از SM-A710Fِ من با Tapatalk

وقتی تو اینقدر خودتو پایین میگیری چرا غریبه ها باید بهت احترام بزارن و حسابت کنن؟؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Mr.Bikhiyal

سلام من یه پسر ۱۶ساله هستم میخوام یه داستان از سرگذشت چند سال اخیرم رو بنویسم و درباره دوستی هام ازتون راهنمایی بگیرم
خب شروع میکنم مدرسه ما چند سال پیش ما رو برای اردوی جشن تکلیف به مشهد برد و من هم با ۵ تا از همکلاسی هام تصمیم گرفتیم توی یک کوپه باشیم و تا آخر اردو با هم باشیم . . .
اذیت کردن های هم کوپه ای هام از همون موقع سوار شدن قطار شروع شد و من رو به بهانه مختلف اذیت میکردن از ریختن سس روی لباس گرفته تا اذیت کردن و فیلم گرفتن هنگام خواب و گم کردن وسایل و . . . به حدی که یه شبی رو که توی مسیر رفت توی قطار بودیم ۱ ساعت گریه کردم (پنهانی) و روز بعد که رسیدیم تا اینکه رسیدیم مشهد توی مشهد هرجا میخواستیم بریم بچها عکس میگرفتن ولی همون جمع جلوی مرا میگرفتن و حتی بخاطر کیفیت دوربین گوشیم !!!! مسخره میکردن و من الان هیچ عکس یادگاری ندارم . . . روز بعد مارو بردن حرم امام رضا برای جشن تکلیف بعد از برگزاری جشن مارو آزاد گذاشتن و دوباره همون گروه با انداختن گوشی بنده داخل یکی از حوض ها اذیت کردن و . . . و عصر همون روز رفتیم موج های آبی و اونجا هم . . .
ببخشید زیادی طولانی شد
الان سه سال از اون ماجرا ها میگذره و من هیچ وقت نتونستم مثل قبل زندگی کنم و همیشه هر وقت میرم بیرون منو مسخره میکنن و منم این اواخر خیلی منزوی شدم و همش از طرف اونا توی مدرسه مسخره میشم و بعد از اون قضبه خیلی زود ناراحت و عصبانی میشم و حتی گاهی فکر میکنم اگر یه روز به مردنم مونده باشه اونا رو با خودم همراه کنم . . .
من الان هیچ دوست صمیمی ندارم در حالی که توی خانواده هم هیچ همدمی ندارم خواهرم رفت دانشگاه و پدر و مادرم هم از لحاظ باور ها و نوع نگرش و . . . با من خیلی فرق میکنن
خیلی احساس افسردگی میکنم و از یکنواختی زندگی خسته شدم
واقعا سردرگمم نمیدونم با این دوستا و تنهایی و انزوا و . . . چکار کنم؟

فرستاده شده از SM-A710Fِ من با Tapatalk

---

سلام ... فعلا" اگر امکانش رو دارید مدرسه تون رو عوض کنید
میگن دور از شتر بخواب خواب آشفته نبین. وقتی که آرام تر شدید بهتر بر روی مسائل دیگر هم کار میکنی
باید روی اعتماد بنفستون خیلی کار کنی.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط siavash_en

سلام ... فعلا" اگر امکانش رو دارید مدرسه تون رو عوض کنید
میگن دور از شتر بخواب خواب آشفته نبین. وقتی که آرام تر شدید بهتر بر روی مسائل دیگر هم کار میکنی
باید روی اعتماد بنفستون خیلی کار کنی.

---

امکان تغییر مدرسه اصلا نیست چون توی شهر ما بقیه ی مدارس توشون همه جور کثافت کاری میکنن و مدرسه ما که استعداد های درخشانه یکم وضعش بهتره

فرستاده شده از SM-A710Fِ من با Tapatalk

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sam127

وقتی تو اینقدر خودتو پایین میگیری چرا غریبه ها باید بهت احترام بزارن و حسابت کنن؟؟

---

من خودم رو پایین نمیگیرم ار اون ۶ نفر یکیشون همسایمونه و من بخاطر روابط همسایه ای از بچگی باهاش بودم و اون توی تاثیر جمع بود وگرنه الان رابطم باهاش عادیه و یکی دیگشون مادرم با مادرش دوست بود و مادرش از من خواسته بود که باهاش دوستی کنم منم چون ما بهشون مدیون بودیم بخاطر یه سری مساعل مجبور بودم و توفیق اجباری بود

فرستاده شده از SM-A710Fِ من با Tapatalk

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Mr.Bikhiyal

امکانش تغییر مدرسه اصلا نیست چون توی شهر ما بقیه ی مدارس توشون همه جور کثافت کاری میکنن و مدرسه ما که ساتعداد های درخشانه یکم وضعش بهتره

فرستاده شده از SM-A710Fِ من با Tapatalk

---

به هیچ صورت نتونستید درباره مشکل تون با خانواده صحبت کنید ؟
مدرسه شما نظارت نمیشه؟
بهترین کار این هستش که نسبت به کارهایشان حساسیت نشان ندی خیلی سخته ولی بی توجهی بهترین راهه
باید این باور رو به خودتون بدی که حرفها و کارهای آنها برای شما مهم نیست و این رو در چهره و رفتارت هم نشان بدی
وقتی ببینند اهمیت نمیدی احتمالا" کم کم خسته میشن و دست میکشن

آتو نده بهشون سنگین رنگین

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط siavash_en

به هیچ صورت نتونستید درباره مشکل تون با خانواده صحبت کنید ؟
مدرسه شما نظارت نمیشه؟
بهترین کار این هستش که نسبت به کارهایشان حساسیت نشان ندی خیلی سخته ولی بی توجهی بهترین راهه
باید این باور رو به خودتون بدی که حرفها و کارهای آنها برای شما مهم نیست و این رو در چهره و رفتارت هم نشان بدی
وقتی ببینند اهمیت نمیدی احتمالا" کم کم خسته میشن و دست میکشن

---

خیلی کم
مدرسه قبلی مون مدیرش خیلی بچها رو آزاد میذاشت و کاملا اعتماد داشت و فرد بسیار عاقل و منطقی بود و حتی یذره هم فکر نمیکرد و نمیکنع اینجوری با من رفتار کنن

فرستاده شده از SM-A710Fِ من با Tapatalk

متشکرم از راهنمایی های همه سعی میکنم یه مدت از دوستان و جمع دور باشم و این رویه رو تا وقتی که اونا درست رفتار کنن حفظ کنم

فرستاده شده از SM-A710Fِ من با Tapatalk

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Mr.Bikhiyal

خیلی کم
مدرسه قبلی مون مدیرش خیلی بچها رو آزاد میذاشت و کاملا اعتماد داشت و فرد بسیار عاقل و منطقی بود و حتی یذره هم فکر نمیکرد و نمیکنع اینجوری با من رفتار کنن

فرستاده شده از SM-A710Fِ من با Tapatalk

---

شک نکن شما به نسبت برتری هایی داری که باعث حساسیت دیگران شده

همه افراد ممکن است در درجاتی از ترس از موقعیت نا آشنا قرار گرفته و دچار هراس اجتماعی شوند به نظر می رسد برای کاهش این ترس و افزایش اعتماد به نفس در این زمینه راهکارهای زیر را به دقت انجام دهید:

۱- به هیچ وجه به خاطر این مشکل خودتان را سرزنش نکنید.
۲- سعی کنید لیستی از توانمندی ها و نقاط مثبت و خوبی های خود را نوشته و با مرور روزانه آن خودارزشمندی و احترام به خود را افزایش دهید.
۳- تمرینات ریلاکسیشن، آرامش عضلانی، تمرین تنفس عمیق و به طور کلی ورزش و تحرکات بدنی را به صورت منظم در زندگی خود داشته باشید.
۴- سعی کنید موقعیت های مختلفی را در آن موقعیت ها ترس و یا افکار منفی دارید را لیست کنید و هرشب قبل از خواب با تصویر سازی ذهنی با آرامش بالا، برآن موقعیت ها مسلط شوید این کار به شما انرژی می دهد تا در واقعیت بر موقعیت های بیرونی پیروز شوید.
۵- قبل از حضور در جمع با افکار منفی مبارزه کنید و سعی کنید خود گویی مثبت داشته باشید.
۶- سعی کنید برای عادی شدن روابط یا شوخی یا هر کاری که باعث صمیمیت بیشتر می شود شروع کنید.
۷- بعد از پایان یافتن صحبت و گفت و گو با افتخار با خود صحبت کنید و به هیچ وجه خود را نسبت به اینکه ایدال و کامل نبوده اید سرزش نکنید.
۸- در صورتی که دچا تپش قلب، تهوع درصبح، اختلال خواب، و کاهش وزن هستید حتما آزمایش داده و اقدام به دارودرمانی کنید.
۹- سعی کنید به دلیل این موضوع تمام موفقیت های خود را نادیده و بی ارزش نکنید.
۱۰ - برای مطالعه بهتر و برتر از مشاوره تحصیلی کمک بگیرید.
۱۱- اعتماد به نفس تنه یک موضوع نیست بلکه متشکل از موارد متعددی است. از خودتان بپرسید من در چه مواردی اعتماد به نفس دارم و در چه مواردی اعتماد به نفس ندارم. اگر به با اعتماد ترین افراد نیز نگاهی بیفکنید و از آنان نیز این سوال را بپرسید که آیا چیزی هست که در موردش اعتماد به نفس نداشته باشند یقینا خواهند گفت، آری!
۱۲- روی تخته یا کاغذی به صورت روزمره این جمله را بنویسید: "بعضی مردم حتی هنگامی که اعتماد به نفس ندارند به نظر با اعتماد به نفس به نظر می رسند".
۱۳- تمرین تکامل ایجاد می کند. اشتباه برای یادگیری بسیار اهمیت دارد. هر کسی اشتباه می کند. بنابراین از امتحان کردن چیزهای جدید نترسید. و سعی کنید با اعتماد به نفس برخورد نمایید هرچه بیشتر تمرین نمایید اعتماد به نفس بیشتری خواهید یافت. توجه کنید که شما اولین کسی نیستید که در این موقعیت قرار گرفته است.
۱۴- بیش از حد به اشتباهاتتان فکر نکنید. واقعیت این است که هیچ اشتباهی در دنیا وجود ندارد که قبل از شما فرد دیگری مرتکب ان نشده باشد. تنها کسانی اشتباه نمی کنند که چیزی را امتحان نکنند.
۱۵- خود را تنبیه نکنید و بیش از اندازه از خود انتظار نداشته باشید. بلکه با خود رئوف و مهربان باشید.
۱۶- دیگران را بیش از آنچه هستند بزرگ جلوه ندهید. ایشان نیز همانند شما انسانی دارای نقاط مثبت و منفی هستند.
۱۷- روزانه چک لیستی از موفقیتهایتان را تهیه کنید و به طور مستمر آنها را مرور نمایید.
۱۸-به خود القائ کنید که دارای اعتمادبه نفس هستید و از تلقین منفی نسبت به خود خودداری کنید.
۱۹- ارتباط خویش را با معنویت و خدای متعال تقویت کنید و همواره به خالق هستی اتکاء نمایید.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

021-22354282

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط farokh

همه افراد ممکن است در درجاتی از ترس از موقعیت نا آشنا قرار گرفته و دچار هراس اجتماعی شوند به نظر می رسد برای کاهش این ترس و افزایش اعتماد به نفس در این زمینه راهکارهای زیر را به دقت انجام دهید:

۱- به هیچ وجه به خاطر این مشکل خودتان را سرزنش نکنید.
۲- سعی کنید لیستی از توانمندی ها و نقاط مثبت و خوبی های خود را نوشته و با مرور روزانه آن خودارزشمندی و احترام به خود را افزایش دهید.
۳- تمرینات ریلاکسیشن، آرامش عضلانی، تمرین تنفس عمیق و به طور کلی ورزش و تحرکات بدنی را به صورت منظم در زندگی خود داشته باشید.
۴- سعی کنید موقعیت های مختلفی را در آن موقعیت ها ترس و یا افکار منفی دارید را لیست کنید و هرشب قبل از خواب با تصویر سازی ذهنی با آرامش بالا، برآن موقعیت ها مسلط شوید این کار به شما انرژی می دهد تا در واقعیت بر موقعیت های بیرونی پیروز شوید.
۵- قبل از حضور در جمع با افکار منفی مبارزه کنید و سعی کنید خود گویی مثبت داشته باشید.
۶- سعی کنید برای عادی شدن روابط یا شوخی یا هر کاری که باعث صمیمیت بیشتر می شود شروع کنید.
۷- بعد از پایان یافتن صحبت و گفت و گو با افتخار با خود صحبت کنید و به هیچ وجه خود را نسبت به اینکه ایدال و کامل نبوده اید سرزش نکنید.
۸- در صورتی که دچا تپش قلب، تهوع درصبح، اختلال خواب، و کاهش وزن هستید حتما آزمایش داده و اقدام به دارودرمانی کنید.
۹- سعی کنید به دلیل این موضوع تمام موفقیت های خود را نادیده و بی ارزش نکنید.
۱۰ - برای مطالعه بهتر و برتر از مشاوره تحصیلی کمک بگیرید.
۱۱- اعتماد به نفس تنه یک موضوع نیست بلکه متشکل از موارد متعددی است. از خودتان بپرسید من در چه مواردی اعتماد به نفس دارم و در چه مواردی اعتماد به نفس ندارم. اگر به با اعتماد ترین افراد نیز نگاهی بیفکنید و از آنان نیز این سوال را بپرسید که آیا چیزی هست که در موردش اعتماد به نفس نداشته باشند یقینا خواهند گفت، آری!
۱۲- روی تخته یا کاغذی به صورت روزمره این جمله را بنویسید: "بعضی مردم حتی هنگامی که اعتماد به نفس ندارند به نظر با اعتماد به نفس به نظر می رسند".
۱۳- تمرین تکامل ایجاد می کند. اشتباه برای یادگیری بسیار اهمیت دارد. هر کسی اشتباه می کند. بنابراین از امتحان کردن چیزهای جدید نترسید. و سعی کنید با اعتماد به نفس برخورد نمایید هرچه بیشتر تمرین نمایید اعتماد به نفس بیشتری خواهید یافت. توجه کنید که شما اولین کسی نیستید که در این موقعیت قرار گرفته است.
۱۴- بیش از حد به اشتباهاتتان فکر نکنید. واقعیت این است که هیچ اشتباهی در دنیا وجود ندارد که قبل از شما فرد دیگری مرتکب ان نشده باشد. تنها کسانی اشتباه نمی کنند که چیزی را امتحان نکنند.
۱۵- خود را تنبیه نکنید و بیش از اندازه از خود انتظار نداشته باشید. بلکه با خود رئوف و مهربان باشید.
۱۶- دیگران را بیش از آنچه هستند بزرگ جلوه ندهید. ایشان نیز همانند شما انسانی دارای نقاط مثبت و منفی هستند.
۱۷- روزانه چک لیستی از موفقیتهایتان را تهیه کنید و به طور مستمر آنها را مرور نمایید.
۱۸-به خود القائ کنید که دارای اعتمادبه نفس هستید و از تلقین منفی نسبت به خود خودداری کنید.
۱۹- ارتباط خویش را با معنویت و خدای متعال تقویت کنید و همواره به خالق هستی اتکاء نمایید.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

021-22354282

---

متشکرم حتما راهکار هاتون رو پیاده میکنم

فرستاده شده از SM-A710Fِ من با Tapatalk