نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: زندگی دیگه برام جذاب نیست

1197
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2017
    شماره عضویت
    37031
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    زندگی دیگه برام جذاب نیست

    سلام
    محمودم 21 سالمه دانشجو برقم
    یه چند سالیه هیچی تو زندگی برام جذاب نیست
    سال های قبل از بازی کامپیوتری خیلی خوشم میومد یا میرفتیم فوتبال بازی میکردیم یا از تلویزیون فوتبال دیدن لذت میبردم
    ولی الان هیچی برام لذت بخش نیست
    انگار حال ندارم کاری انجام بدم
    نه صبح حال دارم نه ظهر نه شب
    زندگی شبیه یه فیلم شده برام که هرروز تکرار دیروزه
    برام فرقی نمیکنه که امروز شنبه س یا پنجشنبه
    مثلا یکی برام جک میگه الکی میخندم
    هیچی برام مهم نیست
    حتی حال درس خوندن هم ندارم
    خیلی غیبت هام زیاد شده
    دو بار مشروط شدم
    من که تو دبیرستان جزو درسخونای کلاس بودم
    نمیدونم چیکار کنم
    حتی گاهی به خودکشی فکر کردم اما ترسیدم از خودکشی
    ترسیدم از این که پدر و مادرم ناراحت بشن
    خیلی موقع ها به دوستام حسودیم میشه
    که چقدر راحت خوشحالن
    آخرین باری که از ته دل خندیدم رو یاد نمیاد
    بعضی اوقات خودمو خوشحال نشون میدم که اطرافیانم نگران من نشن
    خلاصه هرکی منو ببینه فک میکنه حالم خوبه
    با این که تو خوابگاه پیش بچه ها هستم ولی احساس تنهایی میکنم
    نمیدونم زندگی رو ادامه بدم یا نه؟
    چجوری؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : خسته شدم از زندگی

    دیدگاه خودتون رو باید تغییر بدید


    اعتقاد به دنیایی عادل نوعی تعصب شناختی است که توسط روانشناسان اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفته است. بعنوان مثال، افراد اکثراً این رویکرد را دارند که می‌گویند اگر دیگران فقیر هستند، مستحق آن فقر هستند.


    اسیر این دام نشوید که فکر کنید اگر دچار مشکل هستید، مستحق آن مشکلاتید و به این دلیل باید عذاب بکشید که انسان بی‌ارزشی هستید.
    روزگار به هیچ وجه عادل نیست. بسیاری افراد باهوش و بااستعداد در شرایط بسیار سخت زندگی می‌کنند. همه ما تصمیمات ضعیف در زندگی زیاد گرفته‌ایم. گاهی‌وقت‌ها این تصمیمات عواقب کمی به دنبال دارند و گاهی مجبور می‌شوید تا آخر عمر با عواقب این تصمیمامتان دست و پنجه نرم کنید.



    به خودتان یادآور شوید که باتوجه به امکانات و شرایطتان، هر چه از دستتان همین الان برمی‌آید را انجام می‌دهید. تمرین کنید انعطاف‌پذیر باشید تا بتوانید از فرصت‌ها برای تغییر بهره ببرید.


    اگر می‌خواهید به استرس، مشکلات یا خستگی‌هایتان با تلاش برای سخت‌تر کار کردن واکنش بدهید، دست نگه دارید.
    همانطور که در بالا ذکر کردیم، احتمالاً الان تا جاییکه از دستتان برمی‌آید تلاش می‌کنید. اینکه به خودتان بگویید پاسخ حل مشکلاتتان سخت‌تر کار کردن است اصلاً فکر درستی نیست.
    با گفتن این به خودتان که مشکل تلاش ناکافی است، باعث می‌شوید در امتحان کردن روش‌های جدید را بر روی خود ببندید. مثل آنهایی که برای مقابله با پرخوری خود به خودشان می‌گویند که باید برای متعهد ماندن به رژیم‌غذایی خود باید بیشتر تلاش کنند. وقتی مشکل را به تلاش نکردن ربط می‌دهید، سعی می‌کنید آن را با قدرت اراده خودتان حل کنید تا سایر راهکارها.

    آدمها معمولاً برای حل مشکلاتشان فکر می‌کنند. بااینکه این راهکار مفیدی است اما خیلی مهم است که بدانید بیش از اندازه فکر کردن با روحیه افسرده، کیفیت راهکارهایی که به دست می‌آورند را پایین می‌آورد.اگر تا همین الان درمورد مشکلات\موقعیت خود فکر کرده‌اید، بفهمید که پاسخ مشکلاتتان در بیشتر فکر کردن برای پیدا کردن راه‌حل نیست.
    ایجاد وقفه در فکر کردن درمورد مشکلاتتان به احتمال بیشتری شما را به سمت چیزهای کوچکی که می‌توانید برای بهتر کردن اوضاع یا روحیه‌تان انجام دهید، سوق می‌دهد.
    این وقفه را می‌توانید با فعالیت‌هایی مثل ملاقات دوستان، یا بعضی تمرینات مدیتیشن برای تقویت تمرکز ایجاد کنید.

    یک بخش مهم و اساسی از درمان اختلال دوقطبی تشویق افراد به ایجاد برنامه‌های منظم برای خواب، معاشرت و کار است. تنظیم این ریتم‌ها به تعدیل روحیه و انرژی کمک می‌کند. این اصل بنیادی برای عموم مردم نیز صدق می‌کند.

    اگر از زندگی خسته و کلافه هستید، احتمالاً در مرحله واکنش “جنگ یا گریز” به سر می‌برید.
    برای اینکه بتوانید خوب فکر کنید، خیلی مهم است که استراتژی‌های روانشناختی برای آرام کردن سیستم عصبی خود را بلد باشید. مثلاً بالا زدن آستینتان و دست زدن به بازوهایتان (اکسی‌توسین آزاد می‌کند)، لمس کردن لب‌ها با یک یا دو انگشت و یا مالش دست‌ها همه از این دست استراتژی ها هستند.
    یک برنامه شخصی تهیه کنید که شامل راهکارهایی باشد که در مواقع اضطراب و استرس یا ناراحتی از آنها استفاده کنید.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خسته شدم از زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mahmoud75 نمایش پست ها
    سلام
    محمودم 21 سالمه دانشجو برقم
    یه چند سالیه هیچی تو زندگی برام جذاب نیست
    سال های قبل از بازی کامپیوتری خیلی خوشم میومد یا میرفتیم فوتبال بازی میکردیم یا از تلویزیون فوتبال دیدن لذت میبردم
    ولی الان هیچی برام لذت بخش نیست
    انگار حال ندارم کاری انجام بدم
    نه صبح حال دارم نه ظهر نه شب
    زندگی شبیه یه فیلم شده برام که هرروز تکرار دیروزه
    برام فرقی نمیکنه که امروز شنبه س یا پنجشنبه
    مثلا یکی برام جک میگه الکی میخندم
    هیچی برام مهم نیست
    حتی حال درس خوندن هم ندارم
    خیلی غیبت هام زیاد شده
    دو بار مشروط شدم
    من که تو دبیرستان جزو درسخونای کلاس بودم
    نمیدونم چیکار کنم
    حتی گاهی به خودکشی فکر کردم اما ترسیدم از خودکشی
    ترسیدم از این که پدر و مادرم ناراحت بشن
    خیلی موقع ها به دوستام حسودیم میشه
    که چقدر راحت خوشحالن
    آخرین باری که از ته دل خندیدم رو یاد نمیاد
    بعضی اوقات خودمو خوشحال نشون میدم که اطرافیانم نگران من نشن
    خلاصه هرکی منو ببینه فک میکنه حالم خوبه
    با این که تو خوابگاه پیش بچه ها هستم ولی احساس تنهایی میکنم
    نمیدونم زندگی رو ادامه بدم یا نه؟
    چجوری؟
    سلام

    پسر گلم مطلب شما را خواندم مشکل شما سا افسردگبست و یا منیک دیپریشن که میتونه با یک قرص و مشاوره حل و یا کنترل بشه.

    بنابراین به یکی از همکاران مشاور ما در شهر خودتان رجوع کنید

    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2017
    شماره عضویت
    37143
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خسته شدم از زندگی

    سلام . منم یکی از مشکلام همین مشکل توعه با اینکه سنم ازت کمتره ولی تو همین سن مشکل تورو دارم . بنظرم تو باید برا اادامه زندگیت یهانگیزه ایجاد کنی . شاید حتی کوچیک ترین چیزام باعث انگیزه بشن . سعی کن خودت به مشکلت دامن نزنی یعنی ااگه بی تفاوتی نسبت به همه چی یا حوصله نداری با این حست بجنگ سعی کن جالب باشه برات همه چی . شاید داشتن یه همدم جنس مخالفتم بهت کمک کنه

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,483 بار در 1,286 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : خسته شدم از زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط sarrraaa نمایش پست ها
    سلام . منم یکی از مشکلام همین مشکل توعه با اینکه سنم ازت کمتره ولی تو همین سن مشکل تورو دارم . بنظرم تو باید برا اادامه زندگیت یهانگیزه ایجاد کنی . شاید حتی کوچیک ترین چیزام باعث انگیزه بشن . سعی کن خودت به مشکلت دامن نزنی یعنی ااگه بی تفاوتی نسبت به همه چی یا حوصله نداری با این حست بجنگ سعی کن جالب باشه برات همه چی . شاید داشتن یه همدم جنس مخالفتم بهت کمک کنه
    لطفا مشاوره های اشتباه به کسی نکنید
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-16-2019, 02:46 PM
  2. شاخص ترین نشانه های بیماری پریشانی چیست ؟
    توسط farokh در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-07-2018, 12:33 AM
  3. ازدواج سادیست و مازوخیست
    توسط hatorihanzo در انجمن مشکل یا بیماری جنسی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 12-11-2015, 09:20 PM
  4. زندگی هر انسانی پایانیست
    توسط ramesh در انجمن شعر و ترانه
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 06-05-2015, 04:19 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد