سلام من تازه عضو شدم هنوز نمیدونم چه جوری بگم مشکلاتم رو ولی شدیدا به کمک نیاز دارم چون دیگه انگیزه ای واسه زنده بودن ندارم
دیگه هیچی خوشحالم نمیکنه آرامش ندارم.
مهم تر اینکه کسی نمیفهمه دردم
سلام من تازه عضو شدم هنوز نمیدونم چه جوری بگم مشکلاتم رو ولی شدیدا به کمک نیاز دارم چون دیگه انگیزه ای واسه زنده بودن ندارم
دیگه هیچی خوشحالم نمیکنه آرامش ندارم.
مهم تر اینکه کسی نمیفهمه دردم
سلام دوست عزیز خوش اومدی
مشکلتون رو بیان کنید تا مشاوران و دوستان با تجربه شون در حد توان کمکتون کنن
چرا احساس تنهایی و خستگی می کنید؟مشکلی داشتید ویا دارید؟
می دانی بهترین دوستت کیست ؟؟؟؟
کسی است که اولین قطره اشک تو را می بیند...
دومیش را پاک می کند...
و سومیش را به خنده تبدیل می کند
بله من متولد 73 هستم وقتی 3 سالم بود پدر و مادرم جدا شدن بعده اون من چند سالی پیش پدربزرگ(پدریم) زندگی کردم 2 سال با ماذرم و 4 سال با عموم
بعده اون دوباره با پدر بزرگم زندگی کردم پدر بزرگم خواست توی 14 سالگی ازدواج کنم که اصلا راضی نبودم و 6 ماهه که طلاق گرفتم البته بعد از این که پدر بزرگم فوت کرد تونستم طلاق بگیرم وگرنه اجازه نمیداد.
واقعا متاسفم عزیزم گرچه درک کردن شما سخت هست اما تمام سعیم در درک شما خواهم کرد
چرا از همسرتون جدا شدید؟ایشون مشکلی داشتن؟درحال حاضر پدر و مادرتون کجا هستند؟خواهروبرادر دیگری ندارید؟مشغول چه کاری هستید؟تحصیل؟
می دانی بهترین دوستت کیست ؟؟؟؟
کسی است که اولین قطره اشک تو را می بیند...
دومیش را پاک می کند...
و سومیش را به خنده تبدیل می کند
من دانشجوی ترم یک معماری هستم . نه فقط فوقالعاده دروغ گو بود و من از اول نمیخواستم نتونستم قبولش کنم 11 سال هم فاصله سنی داشتیم اصلا درک نداشت
من 12 ساله پدرم و ندیدم الان هم پیش مادرم زندگی میکنم.البته تازگی رد پدرم و پیدا کردم که کجا زندگی میکنه چه جوریه...
و هیچ خواهر برادری ندارم تک فرزندم
بسیارخوب
شما سختی های زیادی کشیدید و به نوعی محکوم تنهایی شدید
درحال حاضر به جز مشکل روحی که دارید و بایستی سعی در برطرف کردنش داشته باشید, مشکل و دغدغه ی خارجی تون چیه؟
می دانی بهترین دوستت کیست ؟؟؟؟
کسی است که اولین قطره اشک تو را می بیند...
دومیش را پاک می کند...
و سومیش را به خنده تبدیل می کند
نمیدونم چقدر میتونم راحت باشم هیچ یک از خواسته هام نشده چیز زیادی هم نمیخوام کمی درک و آرامش با مادرم زیاد اختلاف داریم سر هیچ چی تفاهم نداریم
راستش با یکی هم رابطه دوستی دارم در حد خیلی معمولی اما من وابستش شدم و احساس میکنم اون فهمیده و داره اذیتم میکنه ......
دوسته من
اینکه شما با کسی دوست هستید و الان بهش وابسته شدید میتونه یه شکست دیگه رو تو زندگیتون ایجاد کنه بهتره هرچی سریعتر به این کار خاتمه بدهید تا شرایط روحیتونو بهبود بدهید
شما هنوز سنتون کمه مطمئن باشید فرصت های خوبی پیش روتونه
با مادرتون سر چه موضوع هایی تفاهم ندارید؟
می دانی بهترین دوستت کیست ؟؟؟؟
کسی است که اولین قطره اشک تو را می بیند...
دومیش را پاک می کند...
و سومیش را به خنده تبدیل می کند
اینجور بگم که حتی سر انتخاب رنگ مشکل داریم فاصله سنیمون هم کمه و 11 سال پیش ازدواج مجدد کرده احساس میکنم از سر اجبار تحملم میکنه
و اون موردم که گفتید تموم کنم نمیدونم بتونم یا نه چون از نظر خودم فکر میکنم تنها دلیل زندگیمه یه جورایی احساس میکنم نباشه یعنی من نابود میشم کلا الان زندگیم رو هوا هست نمیدونم چیکار کنم
In the name of god
سلام
اللهم صل علی محمد وآل محمدو عجل فرجهم
به نظرم دوستی یه دختر وپسر نامحرم به مدت صفر ثانیه (هیچ)قابل قبول هست،آخه حاصل کار به هر دوطرف ضربه بدی وارد میشه پیشنهاد میدم این کاروادامه ندین،امام علی علیه السلام :عاقبت اندیشی پیش از عمل تو راازپشیمانی باز میدارد.
بنده واسه گذشته شما متاسفم،
خب حالا گذشته تاریخی است که تمام شده وفقط یه تجربه است واسه درست حرکت کردن درحال و آینده
به نظرم باورهاتونو باید عوض کنیدببینید چند دقیقه فکر کنیدازاین فکرها که میکنید آخرش که چی؟ "تنها دلیل زندگیمه یه جورایی احساس میکنم و..."به نظرم کاملا نادرسته،
خانم غزل.م شما میدونید که بزرگان،ثروتمندان،دانشمندا ن و...زاده نمیشوند بلکه ساخته میشوند،خب خودتون رو ازهمین حالا بسازیدبه حرف ورفتار دیگران توجه نکنیدبسم الله واسه هدف هاتون تلاش کنید ازخدابخواین و حاصل کارو بسپارید به خدا
انشالله که موفق هستین.
اللهم صل علی محمد وآل محمدو عجل فرجهم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)