من متاهلم,تازه ازدواج كردم,حس ميكنم مادرم تو زندگيم دخالت ميكنه ,من هربار كه مادرمو مي بينم دوباره درمورد چيزايي كه قبلا باهاش صحبت كرده بوديم حرف ميزنه,مثلا درمورد خرجي كه شوهرم بهم ميده ميگه چقدر بهت ميده ,ومن ميگم مثلا اينقدر,ميگه نه كمه مجبورش كن بيشتر بهت بده,فلاني به زنش فلان قدر ميده,فلاني به دختر كه مجرد بود انقدر ميده,اما من با شوهرم مشكلي ندارم,و ميدونم وضعيت ماليمون فعلا بهتر از اين نيست,و اينو ميدونم كه شوهرم هم واقعا هركاري از دستش بربياد برام انجام ميده ,اما هربار مادرمو ميبنم ميگه خرجيتو بيشتر كرد?بهش گفتي?چي شد?واقعا ميدونم اصلا نبايد درمورد اينچيزها باهاش صحبت ميكردم اما حالا نميدونم چكار كنم,خسته شدم,دارم از خانوادم دوري ميكنم,شما مي گيد چكار كنم,حس ميكنم همه چيزو تو پول شوهرم مي بينن و همش مارو با بقيه مقايسه مي كنن,فلاني چكار كرد برا زنش,كجا بردش مسافرت,چه جور خريد مي كنن ,شوهرت واسه تو چكار ميكنه???خيلي خستم,اين حرفها روي كيفيت زندگيم داره اثر ميذاره واقعا,راهنمايي كنيد .ممنونم