باسلام ؛ برادری دارم 24 ساله .پدرمان 5 سال پیش فوت شده و یکسال بعد از فوت پدرم من نیز که دختر خانواده بودم ازدواج کردم . برادرم بعد از فوت پدرم با دوستانی رفت و آمد داشت که بعدها متوجه شدیم دوستان خوبی نبوده اند و بیشتر پی دختر و دوست دختر . در طی این مدت برادرم با بیوه زنی که از خودش بزرگتر است آشنا شده و این زن پسری 7 ساله دارد . دو سال پیش برادرم را به خاطر همکاری با دوستش در آزار یک دختر بازداشت نمودند که بعد از 2 ماه و نیم آزاد شد و من و همسرم و مادرم بعد از آن قضایا که ضربه بسیار سنیگینی بود سعی کردیم بیشتر مراقب او باشیم و حتی او را از دوستی با آن دختر برحذر داشتیم و برادرم نیز ادعا داشت که با آن دختر دیگر ارتباطی ندارد ولی متوجه شده ایم که با دروغ می گوید . برادرم نمی تواند حرف راست بگوید و تمامی حرفهایش نیز تا بهحال دروغ بوده و مادرم نیز بخاطر این موضوع خیلی عذاب می کشد. لازم به یادآوری می دانم که در مدت قبل بازداشت با آن دختر صیغه بوده اند . برادرم طوری با ما رفتار می کند که گویا ما دشمن او هستیم و او را در هیچ کاری به حساب نمی آوریم و دارای حس خودبرتر بینی نیز می باشد . حال دیگر عاجز مانده ایم . لطفا راهنمائی نمائید .